| کد مطلب: ۱۸۰۰۲

با آخرین نفس‌هایم

عبدالجواد موسوی، شاعر و روزنامه‌نگار

با آخرین نفس‌هایم

چه می‌توانم گفت؟ اصلاً حرفی هم برای گفتن باقی مانده است؟ در آستانه یک اتفاق مهم تاریخی هیچ استدلالی که بتواند ناامیدان از زمین و زمان را پای صندوق‌های رأی بکشاند، ندارم. در پیام‌هایی که می‌دهند بعد از یکی، دو پیام که رد و بدل می‌شود، می‌گویم به‌هرحال هردوی ما ایران را دوست می‌داریم منتهی روش‌مان باهم متفاوت است.

خودم هم خوب می‌دانم که دارم از پرسش‌های اساسی فرار می‌کنم. شاید هم دیگر حوصله ندارم. وقت تنگ است و اگر قرار باشد برای مجاب کردن یک نفر از تحریمی‌ها زیادی وقت بگذارم کار از کار خواهد گذشت. نباید به این جاها می‌رسید. پریشب‌ها در جایی گفتم، این جمله از فرط تکرار مهوع و مبتذل شده، اما ما این‌بار حقیقتاً در شرایط حساس کنونی قرار داریم. باید خیلی بلاها سرمان می‌آمد تا به این نقطه برسیم. در سال ۸۴ کل دولت اصلاحات چنان بی‌خیال انتخابات شده بود که مشهور بود فرماندارها رفته‌اند و کاری به کار انتخابات ندارند.

هر ۹ روز یک بحران کار خودش را کرده بود و دولت بالاخره بعد از هشت سال، ناامید و ناتوان فقط لحظه‌شماری می‌کرد که زودتر برود پی کارش. احتمالاً سیدمحمد خاتمی دلش برای کتابخانه‌اش تنگ شده بود و بقیه هم می‌خواستند از زیر بار فشار آن‌همه تنش و درگیری خودشان را خلاص کنند و بروند چند صباحی را فارغ از غوغای جهان به زندگی‌شان برسند. بسیاری از مردم هم که به دولت اصلاحات چشم امید داشتند خسته و فرسوده از تنش‌های بی‌پایان و ناامید از دولتی که زورش به گروه‌های فشار نمی‌رسید بی‌خیال انتخابات شدند.

نتیجه آن که معجزه هزاره سوم به قدرت رسید و ما بعد از اندک مدتی تازه فهمیدیم چه دیواری روی سرمان آوار شد. هی چشم بستیم و تصور کردیم اگر آن تورم قابل تحمل ادامه می‌یافت، اگر سیاست تنش‌زدایی با جهان ادامه می‌یافت، اگر بر سر مفاهیمی مثل حقوق شهروندی و کرامت انسانی پای‌فشاری می‌کردیم، اگر رئیس‌جمهورمان دست‌کم کسی بود که وقتی حرف می‌زد عرق شرم بر پیشانی‌مان نمی‌نشست و... الخ، این سرزمین چه سرنوشتی پیدا می‌کرد؟

اگر خودخواهی و منیت در جبهه اصلاحات و سازندگی وجود نداشت و یک کاندیدا درنهایت معرفی می‌کردند شاید کار به این تحریم‌ها، تورم‌ها، آبروریزی‌ها، اختلاس‌ها و بی‌برنامگی‌ها نمی‌کشید. هشت سال تمام به‌ ای‌کاش و اگر گذشت. حالا قدردان فرصت‌ها بودیم و فرصت پیش نمی‌آمد. در کمین نشسته بودیم تا دوباره بتوانیم روی پایمان بایستیم. به همین دلیل وقتی روحانی آمد دیگر چند و چون نکردیم از کجا آمده و سابقه‌اش چیست و چه سودایی در سر دارد.

همین که فهمیدیم مورد تایید خاتمی و هاشمی است، درنگ نکردیم. همین که فهمیدیم می‌تواند جلوی جلیلی و قالیباف بایستد، تصمیم گرفتیم او رئیس‌جمهورمان شود. چهار سال اول را تا حدودی آسوده بودیم. اگرچه روزگاران خاتمی دیگر تکرار نشد، اما ما به رنگ و بویی از آن دوران قانع بودیم. حالا وزیر خارجه‌ای داشتیم که بلد بود انگلیسی صحبت کند! حالا دست‌کم وزیر فرهنگ و ارشادمان امنیتی نبود! حالا به وزیر نفت‌مان ژنرال می‌گفتند. برجام شد آرزوی‌مان. که اگر ترامپ دیوانه سروکله‌اش پیدا نشده بود و تندروهای داخلی با او هم‌پیمان نشده بودند، می‌توانستیم کارها صورت دهیم. مثل همیشه نشد اما ما پاپس نکشیدیم و دور دوم هم به روحانی رأی دادیم تا هم بدعهدی نکرده باشیم و هم واقعه تلخ ۸۴ بر سرمان آوار نشود.

هرچقدر دولت روحانی در دور اول خوش‌شانس بود در دور دوم بخت از ایشان کاملاً برگشته بود. از گرانی بنزین، کرونا، سیل و تشدید تحریم‌ها گرفته تا بحران قیمت مرغ همهو‌ همه دست‌به‌دست هم دادند تا خاطره آن چهار سال اول را هیچ‌کس به خاطر نیاورد. حالا ما حسابی از پا درآمده بودیم. آنقدر خسته بودیم که دیگر برایمان فرقی نمی‌کرد چه کسی بیاید. همتی هم شوقی در ما برنمی‌انگیخت. به ناچار تن دادیم به قضا و قدر. خیلی‌هامان گفتیم شاید دولت مطلوب حضرات بیاید و مشکلات حل شود. شاید جدی جدی مشکل ماییم که بلد نیستیم انتخاب درست کنیم.

شاید بعضی‌ها دارند انتقام انتخاب اشتباه‌مان را از ما می‌گیرند. کنار کشیدیم اما تورم کمرشکن‌تر شد. تحریم‌ها بیشتر شد. فرهنگ روزبه‌روز مبتذل‌تر شد و... الخ. حالا یک‌بار دیگر امکان انتخاب فراهم شده است. بعضی از ما چنان زخم خورده‌ایم که اصلاً توان برخاستن نداریم. بعضی از ما دیگر به این بازی اعتمادی نداریم. برای بعضی‌ها‌مان همه‌چیز علی‌السویه شده است. خلاصه آنکه: به غیر ما دو، سه مجروح در قبیله نماند. چه باید کرد؟ نمی‌دانم. اما این را خوب می‌دانم که این آخرین نفس‌های ماست. آخرین شانس ما برای نه برنده شدن که برای همه‌چیز را از دست ندادن. آخرین شانس ما نه برای پیروزی که برای شرمگینانه نباختن. آخرین شانس ما نه برای زیستن در این آب و خاک که دست‌کم برای مردن در سرزمینی به نام ایران.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی