ترومای مهاجرت نیروی کار متخصص
در چند سال آینده، یکی از چالشهای اصلی بنگاههای اقتصادی، کمبود نیروی کار ماهر خواهد بود
در چند سال آینده، یکی از چالشهای اصلی بنگاههای اقتصادی، کمبود نیروی کار ماهر خواهد بود
«اگر متوسط جهانی را در نظر بگیریم، حدود یکسوم نیروی کار ماهر پس از آنکه کشور خود را ترک کردند، به کشور خود برمیگردند.» این را چندی پیش امیر کرمانی، دانشیار مدرسه تجارت هاس دانشگاه برکلی و پژوهشگر حوزه اقتصاد مطرح کرد. اما نکته اینجاست که آنچه در ایران شاهد آن هستیم، رویکردی کاملاً متفاوت است. کرمانی در این باره گفته: «نرخ بازگشت نیروی انسانی ایران بهشدت کمتر از متوسط جهانی است. در سال ۲۰۰۰ نرخ بازگشت سالیانه ایرانیان در آمریکا حدود ۲درصد بود که این عدد به زیر یکدرصد در سال ۲۰۲۱ رسید.» پیشتر گفته میشد که ایران بین سایر کشورها، کمترین آسیب را از مهاجرت نیروی کار متخصص میدید؛ امری که به نظر میرسد امروز با گذشته متفاوت است. چندی پیش پدرام سلطانی، فعال سرشناس اقتصادی کشور در توئیتی نوشته بود: «...هشدار میدهم که کارآفرین و سرمایهگذار ایرانی، به غیر از تولیداتی که با ممنوعیت واردات کالای مشابه برایشان بازار انحصاری درست شده، در حال سوق دادن تولید خود به کشورهای همسایه و دارای ثبات است. چهره صنعت ایران در حال تبدیل به پایگاه انبوهی کارخانه فرسوده و مشتی کارخانه منتفع از انحصار است و صادرات صنعتی به سراشیبی افتاده.» از دید کارشناسان، بیثباتی، نااطمینانیهای حاکم بر فضای اقتصادی کشور در تمامی ابعاد سیاسی و اجتماعی، نبود چشمانداز روشن، ریسک بالای فعالیت تولیدی، قوانین خلقالساعه و فضای پیچیده و ناهموار کسبوکار در ایران از اصلیترین دلایل مهاجرت نیروی کار متخصص از کشور به شمار میرود.
پیشتر گزارش شامخ (ارزیابی مشکلات بنگاههای اقتصادی از نگاه شاخص مدیران خرید) هم تأکید بر این نکته داشت که مهاجرت نیروی کار ماهر و تکنسینها به کشورهای همسایه از سال گذشته به یکی از مشکلات بزرگ بنگاههای اقتصادی تبدیل شده است؛ موضوعی که رئیس کمیسیون مسئولیت اجتماعی و حاکمیتی شرکتی اتاق ایران نیز در گفتوگو با «هممیهن» بر آن تأکید میکند. به گفته او، یکی از چالشهای اساسی که گریبانگیر اقتصاد ایران بهویژه بخش خصوصی شده، عدم وجود نیروهای متخصص در زمینههای مختلف برای کار در بنگاههای اقتصادی به دلیل مهاجرت است. متأسفانه باوجود همه تذکرهایی که از چند سال قبل داده شده، دولت هیچ توجهی به آن نمیکند و هیچ سیاست مشخصی در این حوزه ندارد. او یادآور میشود: «در چند سال آینده، یکی از چالشهای اصلی بنگاههای اقتصادی ما، بدون تردید، کمبود نیروی کار متخصص خواهد بود.»
چرا مهاجرت؟
این روزها مهاجرت و مفاهیم مربوط به آن به کلمه پرتکراری تبدیل شده است. این در حالی است که در روزگاران گذشته مهاجرت کار سادهای نبود. حتی هنوز هم با وجود تمام سهولتی که در حملونقل پدید آمده، مهاجرت ساده نیست. تعداد مهاجران در جهان در سال ۲۰۲۰ حدود ۲۸۱ میلیون نفر تخمین زده میشوند که چیزی معادل ۶/۳درصد از جمعیت جهان است. این موضوع نشاندهنده آن است که همچنان بخش بسیار بزرگی از جمعیت کشورها در درون مرزهای آن زندگی میکنند. با این همه، عواملی روی مهاجرت و رفتن از یک سرزمین به سرزمین دیگر تاثیر میگذارد. جاذبهها و دافعههایی که در مقاطع مختلف پدید میآیند، افراد را به تصمیماتی میکشانند که آیا بهتر است در سرزمین خود بمانند یا کشور دیگری را برای زندگی انتخاب کنند. این موضوع هم بر مهاجران، هم بر کشور مبدأ و هم بر سرزمین مقصد تاثیراتی دارد که یکی از این تاثیرات، اقتصادی است.
نگاهی به روند مهاجرت در جهان
گزارش سال ۲۰۲۲ سازمان ملل در خصوص مهاجرت، چشماندازی کلی در مورد چهره امروز آن در دنیا به ما نشان میدهد. براساس این گزارش، میزان مهاجران در سال ۲۰۲۰ حدود ۹ میلیون نفر نسبت به سال ۲۰۱۹ بیشتر شده است. از میان ۲۸۱ میلیون مهاجر در سال ۲۰۲۰، حدود ۱۴۶ میلیون نفر را مردان و ۱۳۵ میلیون نفر را زنان تشکیل میدهند. مهاجرت کاری، بخش بزرگی از مهاجرت را تشکیل میدهد، به نحوی که ۱۶۹ میلیون نفر در جهان در سال ۲۰۱۹ به نوعی مهاجران کاری به حساب میآیند. با این حال، شروع کرونا و شیوع آن، باعث شد تا مهاجران کاری در سال ۲۰۲۰ با مشکلاتی روبهرو شوند. بهعنوان مثال، بخشی از مهاجران، نیروی کاری هستند که در یک کشور کار میکنند و درآمد خود یا بخشی از آن را به کشور محل زندگی خود میفرستند. مجموع این مبالغ در سال ۲۰۲۰ در دنیا حدود ۷۰۲ میلیارد دلار است که در مقایسه با سال ۲۰۱۹ حدود ۱۷ میلیارد دلار کاهش یافته است. از این میان، سهم کشورهای کمدرآمد و متوسط در سال ۲۰۲۰ حدود ۵۴۰ میلیارد دلار است که نسبت به سال ۲۰۱۹ حدود ۸ میلیارد دلار افت داشته است. به نظر میرسد با اتمام همهگیری کرونا، این درآمدها دست کم تا حدودی احیا شود.
جمعیت ایرانیان مهاجر در کدام کشورها بیشتر است؟
شمار زیادی از ایرانیان در حال حاضر به دلیل مهاجرت، در خارج از مرزهای کشور زندگی میکنند. در مجموع جمعیت ایرانیان مهاجر در دنیا دو میلیون و ۶۲ هزار نفر برآورد شده است. براساس آمار سالنامه مهاجرتی ایران در سال ۱۴۰۱، بیشترین کشوری که ایرانیان را در خود جای داده، امارات متحده عربی است. در سال ۲۰۱۸ تعداد ایرانیان ساکن در این کشور به ۴۵۴ هزار نفر رسیده است. رتبه دوم متعلق به ایالات متحده آمریکا است که نزدیک به ۳۹۸ هزار ایرانی در آن سکونت دارند. کانادا نیز ۲۱۳ هزار ایرانی را در خود جای داده و سومین کشور پذیرنده ایرانیان است. در ردههای بعدی نیز به ترتیب آلمان با ۲۰۳ هزار، ترکیه با ۱۵۵ هزار، بریتانیا با ۸۳ هزار، سوئد با ۸۱ هزار، استرالیا با ۷۸ هزار، اسرائیل با ۵۱ هزار و کویت با ۴۶ هزار ایرانی قرار دارند.
نگاهی به جمعیت دانشجویان ایرانی در دنیا
خروج ایرانیان از کشور بهعنوان دانشجو در سالهای اخیر رشد زیادی داشته است. در سال ۲۰۱۰ جمعیت دانشجویان ایرانی در خارج از کشور ۴۴۵۲۳ نفر بوده که به مرور افزایش یافته و در سال ۲۰۲۰ به ۶۶۷۰۱ نفر رسیده است. این در حالی است که تنها ۲۰۰۳ نفر از این فارغالتحصیلان در سال ۲۰۲۰ به ایران بازگشتهاند. بیشترین جمعیت دانشجویی ایران در دنیا با ۹۳۱۹ نفر در آلمان است و در رتبه دوم نیز آمریکا با ۹۲۹۵ نفر، مقصد دوم دانشجویان ایرانی است. ترکیه هم سومین محل انتخابی دانشجویان ایرانی است و ۸۸۷۶ دانشجوی ایرانی در آن زندگی میکنند. در رتبههای بعدی مقاصد دانشجویی ایرانیان نیز به ترتیب کانادا با ۷۸۵۴ نفر، ایتالیا با ۲۹۶۵ نفر، مجارستان با ۲۰۲۴ نفر، استرالیا با ۱۹۵۳ نفر، روسیه با ۱۸۳۶ نفر، فرانسه با ۱۸۰۹ نفر و بریتانیا با ۱۵۳۳ نفر قرار دارند.
چقدر از ایرانیان مایل به بازگشت هستند؟
طبق آماری که سالنامه مهاجرتی ایران در سال ۱۴۰۱ منتشر کرده، تصمیم به بازگشت در میان مهاجران ایرانی بسیار کمرنگتر از گذشته شده است. به نظر میرسد این موضوع به شرایط سالهای مختلف بستگی داشته باشد. در سال ۱۳۹۳، در پیمایش صورتگرفته، عدم بازگشت قطعی از سوی ایرانیان مهاجر خارج از کشور ۳۲درصد بود. این در حالی است که ۲۱درصد قصد بازگشت قطعی به ایران را داشتند و ۴۷درصد نیز تصمیشان نامشخص بود. در سال ۱۳۹۶ نتایج پیمایش تغییرات قابلتوجهی کرده است. در سال پس از امضای توافق هستهای، طبق پیمایش انجام شده، تصمیم عدم بازگشت قطعی ۱۰درصد شده و تصمیم به بازگشت قطعی ۴۲درصد بوده است. آخرین پیمایش در سال ۱۴۰۱ نیز که در سال گذشته و پس از تحریمهای شدید سالهای اخیر و تبعات آن انجام شده، تصمیم عدم بازگشت قطعی به ۶۲درصد رسیده است. این در حالی است که تصمیم بازگشت قطعی تنها در ۱۴درصد افراد دیده میشود و ۲۴درصد نیز تصمیم مشخصی نداشتهاند.
البته برای کسانی که هنوز مهاجرت نکردهاند، اما میل به مهاجرت دارند، آمار و ارقام تا حدودی متفاوت است. طبق پیمایشهای صورتگرفته از سوی رصدخانه مهاجرت ایران، در سال ۱۳۹۷ حدود ۳۷درصد از مهاجرین بالقوه تمایلی به بازگشت نداشتند. این در حالی است که سهم بازگشت قطعی ۱۶درصد افراد بود و ۴۶درصد نیز در حال حاضر تصمیم مشخصی برای پس از مهاجرت نداشتند. در سال ۱۳۹۹ این نسبت تغییر کرده و سهم عدم بازگشت قطعی به ۳۶درصد رسیده است اما سهم کسانی که در صورت مهاجرت مایل به برگشتن به کشور هستند، به ۶درصد کاهش یافته است. سهم افرادی که تصمیم نامشخصی در این زمینه دارند، در سال ۱۳۹۹ رشد داشت. شرایط سال ۱۴۰۱ اما متفاوت است. مهمترین موضوع رشد چشمگیر افرادی است که در صورت مهاجرت تمایلی به بازگشت ندارند. سهم این افراد براساس پیمایش به ۵۱درصد رسیده و سهم افرادی که میخواهند در صورت مهاجرت به کشور برگردند تنها ۱۰درصد است.
چه کسانی بیشتر مهاجرت میکنند؟
بررسیهای انجامشده در مورد میل مهاجرت در میان گروههای مختلف مردم حاکی از آن است که دانشجویان تمایل بسیار زیادی به مهاجرت دارند. حدود ۴۴درصد از دانشجویان و فارغالتحصیلان کشور میل بسیار زیادی به مهاجرت دارند. در بخش سلامت شامل پزشکان و پرستاران نیز میل به مهاجرت در سال ۱۴۰۱ نسبتاً بالا است. حدود ۲۸درصد از این بخش، میل شدیدی به مهاجرت دارند، در یکچهارم آنها میل به مهاجرت متوسط و در یکچهارم دیگر میل به مهاجرت زیاد است و به این ترتیب کمتر از یکچهارم نمونه این بخش میل کمی به مهاجرت دارند. بخش مهم دیگری که تمایل به مهاجرت دارند، فعالین کسبوکار هستند. از نمونهگیری انجام شده، ۴۲درصد کارآفرینان و مدیران ارشد و همچنین ۴۸درصد از مدیران میانی تمایل زیادی به مهاجرت دارند. این در حالی است که تمایل شدید به مهاجرت در میان کارکنان کسبوکارها به نزدیکی ۵۰درصد میرسد. تمایل نداشتن یا عدم تمایل به مهاجرت در میان فعالان کسبوکار از بخش دانشجویان و بخش سلامت بسیار کمتر است و تمایل زیاد و بسیار زیاد به مهاجرت نیز در آن بخش، بیشتر از دو بخش اخیر است. این به معنای آن است که تمایل به مهاجرت در بخش کسبوکارها و کارآفرینان شدید است و این موضوع میتواند پیامدهای اقتصادی زیادی داشته باشد.
مهاجرت از ایران چه هزینههای اقتصادی دارد؟
مهاجرت نیز مانند هر پدیده دیگری میتواند معایب اقتصادی داشته باشد. سرزمینی که بهطور گسترده دچار مهاجرت شود، با چند مشکل مهم روبهرو میشود. اولین نکته مهم در مورد خروج سرمایه از کشور است. این سرمایه فیزیکی میتواند قابل توجه باشد. یکی از مهمترین اتفاقاتی که در سالهای اخیر رخ داد و اخبار آن نیز بهطور گسترده پخش شد، رشد خرید خانه از سوی ایرانیها در ترکیه بود. این اتفاق که از سال ۱۳۹۷ به این سو رخ داد، موجب خروج ارز از کشور به مقصد کشور همسایه شده است. با این حال، سرمایهگذاری در بخش مسکن ترکیه تنها یک نمونه از خروج سرمایه از سوی ایرانیان بوده است.
تغییرات سرمایهگذاری مسکن در ترکیه
پیش از خروج از برجام و تغییر برخی قوانین اقامت در ترکیه در سال ۲۰۱۸، وضعیت سرمایهگذاری ایرانیان در مسکن ترکیه چندان قابل توجه نبود. در سال ۲۰۱۵، ایرانیان هشتمین کشور خارجی خریدار مسکن در آن کشور بودند و درمجموع آن سال ۷۴۴ خانه در ترکیه خریدند. این وضعیت در سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ هم با خرید ۶۶۴ و ۷۹۴ خانه ادامه یافت. با این حال، دو عاملی که در ابتدای این بخش اشاره کردیم باعث شد تا خرید خانه از سوی ایرانیان در این کشور همسایه شدت بگیرد. ایرانیان که تا دسامبر سال ۲۰۱۷ ماهانه ۱۰۰ خانه هم در ترکیه نمیخریدند و هشتمین خریدار خارجی مسکن در ترکیه بودند، به رکورد خرید ۵۵۷ خانه تنها در ماه اکتبر ۲۰۱۸ رسیدند و در مجموع پس از عراق دومین خریدار خارجی شدند. در کل سال ۲۰۱۸ ایرانیان ۳۶۵۲ خانه در ترکیه خریداری کردند و رکورد خرید ماهانه هم بالا رفت. در مجموع ایرانیان در سال ۲۰۱۹ هم ۵۴۲۳ خانه خریدند. سال ۲۰۲۰ ایرانیان به بزرگترین خریدار خارجی مسکن در ترکیه تبدیل شدند و در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ به ترتیب ۷۱۸۹ و ۱۰۰۵۶ خانه در آن کشور خریداری کردند. رکورد ماهانه خرید خانه در ترکیه از سوی ایرانیها به ۱۴۶۲ واحد در دسامبر سال ۲۰۲۱ نیز رسید. البته در دو سال اخیر و بهویژه در سال ۲۰۲۳ خرید ایرانیان به دلایلی مانند وضعیت نامساعد تورم ترکیه و عواملی دیگر کاهش یافته است و روسها در حال حاضر بزرگترین خریداران مسکن ترکیه هستند. ایرانیان در سال ۲۰۲۲ اقدام به خرید ۸۲۲۳ خانه در آن کشور کردند و در ۹ ماه سپریشده از سال ۲۰۲۳ نیز تعداد واحدهای خریداری شده از سوی ایرانیها به ۳۵۹۸ واحد میرسد. این تنها بخشی از سرمایههای ارزی خارج شده از کشور در سالهای اخیر است.
فرار دو سرمایه از ایران
علاوه بر سرمایه فیزیکی که به دلیل تلاشهای ناشی از مهاجرت صورت گرفته، سرمایههای انسانی و خروج آنها نیز میتواند هزینههای اقتصادی برای کشور در پی داشته باشد. در بخشی از این مطلب دیدیم که براساس پیمایشهای صورتگرفته، بخش سلامت در کشور و بهخصوص فعالین کسبوکار تمایل زیادی به مهاجرت دارند. این موضوع درصورت وقوع گسترده میتواند فرصتهای شغلی، بازار کار و توسعه را تحت تاثیر قرار دهد. نگاهی به فعالیت ایرانیان مهاجر در آمریکا گویای چند نکته مهم است. در سال ۲۰۲۱ حدود ۳۰درصد از ایرانیان آمریکا در بخش خدمات آموزشی، مراقبتهای بهداشتی و خدمات اجتماعی فعال بودهاند و بیش از ۱۶درصد نیز جزو متخصصین، دانشمندان، مدیران و خدمات اداری مدیریت پسماند به شمار میآیند. کارآفرینان نیز در صورتی که شرایط را مساعد نیابند، اقدام به مهاجرت میکنند و به نوعی کسبوکاری را در کشورهای دیگر راه میاندازند. این موضوع در نهایت به تقویت اقتصادهای میزبان کمک میکند. شاهدی از این اتفاق را میتوان رشد شرکتها و سرمایه شرکتهای ثبتشده با همکاری اتباع ایرانی در ترکیه دانست. این شرکتها در سال ۲۰۱۷ تنها ۳۵۷ مورد بودند اما در سال ۲۰۲۱ به ۹۳۶ مورد افزایش یافتهاند. سرمایه این شرکتها نیز در همین مدت ۳/۶برابر شده است. این در شرایطی است که طبق آمار رصدخانه مهاجرت ایران در سال ۱۴۰۱، حدود ۴۱درصد از مدیران چالشهای موجود برای سازمانشان را که بر اثر مهاجرت نیروی کار پیش میآید، در سطح متوسط ارزیابی کردهاند، ۶/۳۲درصد این چالشها را بالاتر از متوسط میدانند و بیش از ۲۶درصد هم این چالشها را کمتر از متوسط برآورد میکنند. در آخرین مورد نیز به بررسی آثار مثبت مهاجران و سرمایه ورودی آنها به کشور مقصد میپردازیم. نگاهی به شرکتهای میلیارددلاری تاسیسشده در آمریکا از سوی مهاجرین حاکی از آن است که هندیها با ۶۶ شرکت بیشترین مشارکت را در میان خارجیها داشتهاند. ایرانیان نیز ۸ شرکت میلیارددلاری در آمریکا تاسیس کردهاند. ایرانیان از این نظر در رتبه دهم قرار دارند. همین موضوع نشاندهنده اهمیت ایرانیان مهاجر در این کشور است. برخی از کشورها برای جذب مهاجران و استفاده از مهارتهای آنها، امتیازات ویژهای اختصاص میدهند. به عبارتی سیاست آنها جذب استعدادها در حوزههای مختلف از کشورهای مختلف است؛ از متخصصان هوش مصنوعی گرفته تا کادر درمان و مشاغل دیگر. کشورهای حوزه خلیجفارس به ویژه قطر، اردن و عربستان به سمتی پیش میروند که بتوانند از مهاجران بازگشتی و جذب استعدادها استفاده کنند. همچنین عراق و امارات در کنار ترکیه، از کشورهایی هستند که باب طبع نیروهای متخصص ایرانی هستند.
نگاه کارشناس
محمود اولیایی رئیس کمیسیون مسئولیت اجتماعی اتاق ایران در گفتوگو با «هممیهن» مطرح میکند
تعطیلی قریبالوقوع کارخانهها به علت کمبود نیروی کار
واژه «مهاجرت» در سالهای قبل، عمدتاً با واژه «نخبگان» همراه بود، اما حالا «متخصصان»، «نیروی کار ماهر» و بعضاً «نیروی کار با مهارت متوسط» هم در کنار این واژه مینشیند. براساس هشدارهایی که ازسوی فعالان اقتصادی به گوش میرسد، اکنون با کمبود نیروی کار متخصص و ماهر در کشور روبهرو هستیم که عمده این کمبود به علت مهاجرت آنها به خارج از کشور ناشی میشود. البته به گفته محمود اولیایی، رئیس کمیسیون مسئولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی اتاق ایران در گفتوگو با «هممیهن» این مهاجرت در درون کشور نیز چالشهایی را به همراه داشته و با مهاجرت نیروی کار (حتی نیروی کار متوسط رو به پایین) به شهرهای بزرگ ازجمله تهران، استانهای کمترتوسعهیافته با بحران مواجه شده و در ادامه این روند احتمالاً در سالهای آتی با تعطیلی کارخانهها به علت کمبود نیروی کار روبهرو خواهیم شد.
خبرهای پراکنده اما هشدارآمیزی درمورد مهاجرت نیروی کار متخصص میشنویم. این چالش جدید تا چه اندازه جدی است؟
یکی از چالشهای اساسی که گریبانگیر اقتصاد ایران بهویژه بخش خصوصی شده، عدم وجود نیروهای متخصص در زمینههای مختلف برای کار در بنگاههای اقتصادی است. یکی از معضلاتی که در این بخش داریم، موضوع مهاجرت نیروهای متخصص به کشورهای دیگر است. این چالش زمانی بیشتر میشود که ما به مناطق کمترتوسعهیافته میرسیم. متأسفانه باوجود همه آماری که در این حوزه منتشر میشود و همه تذکرهایی که از چند سال قبل هشدار میدهند، دولت هیچ توجهی به آن نمیکند و هیچ سیاست مشخصی در این حوزه ندارد. به نظر میرسد در چند سال آینده، یکی از چالشهای اصلی بنگاههای اقتصادی ما، بدون تردید، کمبود نیروی کار متخصص خواهد بود.
آیا آماری از مهاجرت نیروی کار متخصص در کشور وجود دارد؟
آمار دقیقی از اینکه بهصورت مشخص کدام بخشهای صنعت مخصوصاً در رشتههای مهندسی و فنی، متخصص از دست میدهند، نداریم، اما در حوزه استارتاپ و دانشبنیان، بسیاری از جوانان دارای ایده و متخصصان که میتوانستند ایدههایشان را در کشور بپرورانند یا حتی تبدیل به شرکتهای دانشبنیان کنند، بهصورت دستهجمعی مهاجرت میکنند. کانادا در حال حاضر مجموعه این افراد را با ایدههایشان جذب میکند و از آنها حمایت میکند که کسبوکارشان را راه بیندازند. در حال حاضر فارغالتحصیلان دانشگاهی زیادی داریم که متأسفانه براساس نیاز تربیتنشده و الان بیکار هستند، اما نیروی متخصص و ماهر که مهارتهای خاص دارند در تمام بنگاهها برای جذبشان با چالش روبهرو هستیم.
بیشتر در کدام بخشها؟
در رشتههای مهندسی صنایع، مدیریت کیفیت، حوزههای مرتبط با مهندسی مکانیک، مهندسی برق و... جدای از رشتههای حوزه پزشکی، سهم بالایی از چالش نیروی متخصص را در کشور شامل میشوند. شاید در دهه گذشته خیلی از جوانان نخبه مهاجرت میکردند، الان بچههای متوسط هم که اینجا مهارت کسب کردهاند، میروند. این را در کنار پیر شدن جمعیت و عدم تعادل منطقهای و مهاجرت درونکشوری بگذاریم، متوجه میشویم که چقدر بحران جدی است. در برخی مناطق کشور که کمترتوسعهیافتهاند و منابع درست توزیع نشده، مثل لرستان، سیستان و بلوچستان، کردستان و... نیروی مهاجر به سمت تهران میآید و عدم تعادل منطقهای باعث میشود در آن مناطق چالشهای بیشتری داشته باشیم. علاوه بر مهاجرت به خارج از مرزها، مهاجرتهای داخلی هم چالش را برای بسیاری از بنگاهها ایجاد کرده و هرچه دیرتر به فکر بیفتیم و سیاستهایی در این حوزه تنظیم کنیم، چند سال آینده بسیاری از کارخانهها به خاطر نبود نیروی کار حتی نیروی کار در سطح پایین، به سمت تعطیلی خواهند رفت.
عمدهترین دلایل مهاجرت نیروی کار متخصص در کشور چیست؟
ترکیبی از عوامل اجتماعی و اقتصادی منجر به مهاجرت میشود، اما از نظر اقتصادی طبیعتاً محیط کسبوکار ما محیطی نیست که فعالان اقتصادی بتوانند بدون دغدغه فعالیت و رشد کنند. عوامل متعددی از جمله خودتحریمی یا عدم شفافیت در محیط کسبوکار داخلی ازجمله مواردی است که برای فعالان اقتصادی دغدغه میآفریند. تحریمها هم میتواند پاشنه آشیلی برای محدودشدن فعالیتهای اقتصادی باشد، اما در داخل کشور سیاستهای اشتباه در حمایت از کسبوکارها، دستورالعملهای خلقالساعه، قوانینی که در هر حوزه مثل بیمه یا مالیات با آن روبهرو هستیم، ازجمله مواردی است که این چالشها را عمیقتر و جدیتر میکند. هر لحظه یک قانون و دستورالعمل هست که باعث میشود محیط کسبوکار آشفته باشد و طبیعتاً ریسکهای سرمایهگذاری و فعالیت برای جوانانی که میخواهند تازه به کار اقتصادی روی بیاورند، در این محیط بسیار بالاست. وقتی زمینه حرکت و رشد در کشور دیگری فراهم باشد، قطعاً ترجیح میدهند ریسکها را کنار گذاشته و وارد فضایی شوند که مورد حمایت قرار گیرند. از حوزه سیاستگذاری و راهبردها باید شروع کرد و به دستورالعملها و قوانین زیرمجموعه رسید. اگر اینها اصلاح شود، تازه به غول تحریمها میرسیم. یک شرکت فناوری برای آوردن یک قطعه باید راهکار ساده را تبدیل به راهکار پیچیده کند، تحریمها را دور بزند، انتقال پول بسیار مشکل است و اینها هم مزید بر علت میشود. بهطور کلی میتوان گفت سیاستگذاری و راهبردهایی که در حوزه حمایت از کسبوکار در کشور ما وجود دارد، بسیار ایراد دارد که باعث میشود علاقهای برای سرمایهگذاری در کشور وجود نداشته باشد. بدین ترتیب هم فرار سرمایه و هم فرار متخصصان را تجربه میکنیم. همه این موارد در کنار هم، شرایطی را ایجاد میکند که منابع کشور در بخشهای مختلف در حال خروج از کشور باشند که واقعیتی انکارناپذیر است و نمیدانم چرا مسئولان که قطعاً در جریان هستند، اقدام فوری و جدی نمیکنند.