| کد مطلب: ۱۶۲۵۷
ترکیه‌ای که من دیدم

ترکیه‌ای که من دیدم

دو هفته قبل یکی از  نماینده‌های مجلس، در حمایت از لایحه حجاب سخنانی را بر زبان راند که بخشی از آن به موضوع ترکیه و آتاتورک برمی‌گشت. بگذریم که بازتاب سخنان او در جامعه ترکیه چیزی جز نفرت از ایران را نیافزود. اما برای منِ ایرانی ساکن استانبول، سخنان او را نه از باب سیاست خارجی – که وزارت امور خارجه و نهادهای مربوطه مسئولیت نقد آن را دارند -  بلکه از نگاه یک ایرانی که بیش از سه سال با مردم ترکیه زندگی کرده‌ام، رد می‌کنم.

به نظر من این نماینده مجلس نه از تاریخ ترکیه اطلاعی دارد و نه از فرهنگ مردم  این کشور. آتاتورک که اغلب مردم ترکیه برای او احترام قائل هستند تنها به خاطر مدرنیزه کردن کشور – هم از لحاظ فرهنگی و هم از لحاظ سیاسی – نیست، بلکه به این خاطر است که مانع فروپاشی کشور پس از جنگ جهانی اول شد.

فی‌الواقع اگر آتاتورک نبود، ترکیه فعلی از لحاظ مساحت جغرافیایی وجود نداشت و بخش‌های مهمی از سرزمین ترکیه – مناطق غربی آن از استانبول گرفته تا بورسا و غیره- نصیب یونان و متفقین می‌شد. در اصل آتاتورک مانع تجزیه ترکیه فعلی میان متفقین شد.

اما بخش دوم سخنان این نماینده که به روابط جنسی مردان و زنان ترکیه پرداخته بود، جدا از آنکه منابع وی مورد وثوق نیست، نشان می‌دهد که جامعه و فرهنگ ترکیه را اصلاً نمی‌شناسد. من در اینجا فقط به بخش‌های کوچکی از فرهنگ مردم ترکیه اشاره می‌کنم.

بنابر نظرسنجی‌ای که سال گذشته در ترکیه انجام شد، 95 درصد از مردم ترکیه خداباور هستند و به خدا اعتقاد کامل دارند. 62 درصد بسیار مذهبی و مذهبی هستند. 40 درصد نمازشان اصلاً ترک نمی‌شود و 20 درصد هم گاهی نماز می‌خوانند. یعنی بیش از نیمی از مردم ترکیه تارک‌الصلاة نیستند. همچنین در ایام ماه رمضان 75 درصد مردم روزه می‌گیرند؛ نه بالاجبار بلکه به اختیار.

حال در این خصوص به مواردی که خود من با آنها برخورد کرده‌ام اشاره می‌کنم:

روزهای جمعه در ترکیه، مسجد هر محله‌ای نمازجمعه برپا می‌کند. بهتر است این نکته را بگویم که در شهرهای ترکیه اگر در هر نقطه‌ای بایستید و موقع اذان باشد حتماً صدای اذان را از مسجد محل خواهید شنید. عرفی در جامعه ترکیه وجود دارد که هر فرد در موقع اذان باید صدای اذان را از مسجد بشنود. بنابراین می‌توانید حدس بزنید چه تعداد مسجد در ترکیه وجود دارد. این را گفتم تا بنویسم که در موقع نمازجمعه تقریباً ترافیک در محله‌ها ایجاد می‌شود. این ترافیک را نه پلیس، درست مثل ایران، بلکه تعداد زیاد نمازگزاران سبب ترافیک می‌شود.

تعطیلات عید فطر و عید قربان را که جزو اعیاد رسمی ترکیه هستند را همه می‌دانند. عید فطر مثل عید نوروز ایران، تمامی خانواده‌ها به دیدن بزرگِ خانواده می‌روند. گویی برای آنها سال نو شده است. در عید قربان، مردم محله‌ها، به‌ویژه درمناطق سنتی‌تر ترک، دور هم جمع می‌شوند و قربانی می‌کنند؛ رسمی که اصلاً  در ایران نیست، و گوشت قربانی را تنها بین خودشان تقسیم نمی‌کنند بلکه به نیازمندان محله می‌دهند. خانواده‌ای را می‌شناسم که می‌گفت عید قربان پارسال آنقدر برای او گوشت قربانی آورده بودند که برای یک فصل نیاز به خرید گوشت نداشت!

مردم ایران به مهمان‌نوازی مشهور هستند. اما من مردم ترکیه را مهمان‌نوازتر می‌دانم؛ اتفاقی که برای خانواده من رخ داد نشان داد که آنها تا چه اندازه به سرنوشت هم‌نوع بشر – هرچند که به قول خودشان «یابانجی» باشند، یعنی غریبه – توجه می‌کنند. حدود سه هفته پیش فرمان خودروی یکی از فروشگاه‌ها قفل کرده بود و ماشین به دیوار حیاط باغچه مانند خانه ما خورد و دیوار را خراب کرد.

در واقع همسر و دخترم دو دقیقه قبل از حادثه در حیاط بودند و خدا به آنها و من رحم کرد. همسایه‌ها جمع شده بودند و به شدت اظهار همدردی می‌کردند و همسایه‌هایی که حتی ما را نمی‌شناختند تا دو روز بعد درِ خانه ما را می‌زدند و احوالپرسی می‌کردند و می‌پرسیدند که اگر کمکی نیاز داریم در خدمت هستند؛ بدون تعارف هم می‌گفتند. این اتفاق در شهر استانبول که مدرن‌‌ترین شهر ترکیه است، رخ داد. در شهرهای دیگر که سنتی‌تر هستند بدون شک این روابط در سطوح بالاتری رخ می‌دهد.

در ماه رمضان، هنوز سنتی که از قدیم‌الایام مانده، اجرا می‌شود. یک ساعت قبل از اذان صبح در هر محله‌ای افرادی هستند که به آنها «داووجلو» -در فارسی به آنها بیدارباش – می‌گویند. آنها می‌آیند و با طبل و دُهل مردم را بیدار می‌کنند که مبادا سحر خواب بمانند. خانواده‌هایی هم هستند که روزه نمی‌گیرند اما آنها نه‌فقط اعتراض نمی‌کنند بلکه در پایان ماه رمضان هم به آنها عیدی می‌دهند.

یکی دیگر از مواردی که من به آن برخورد کرده‌ام این است که تا به حال فروشنده‌ای را ندیدم که جنسی را بفروشد و باقیمانده پولش را حتی اگر یک کروش – یک ریال - باشد، ندهد. اتفاق خلافی که من بارها در تهران و شهرهای دیگر ایران دیده‌ام. اگر هم نداشته باشد که پرداخت کند، مطمئن باشید هر روزی که دوباره مراجعه کردید با شما حساب می‌کند.

استانبولی که من می‌بینم، از بین هر 20 دختر نوجوان و جوانی که رد می‌شوند حداقل 5 نفرشان حجاب اسلامی دارند. حجاب اختیاری و آنهایی هم که ندارند در ماه‌های مبارک عرف را رعایت می‌کنند.

در واقع اسلامی که من در اینجا می‌بینم، اسلام عقیدتی است نه قانونی. در ایران، اسلامی که ما می‌بینیم اسلام قانونی است، مثل حجاب، نه عقیدتی. فاصله میان این دو اسلام بسیار زیاد است.

اما همه اینها را که نوشتم، نمی‌شود پیامدهای نرخ بالای تورم را نادیده گرفت و اقتضائات خودش را می‌طلبد که بالا رفتن اجاره‌بها و دستمزدها یکی از آنهاست، ولی همه اینها باعث نمی‌شود که به گفته خودشان، شرف‌شان را زیر پا بگذارند.

اینها فرهنگ غالب ترکیه و فقط بخشی از فرهنگ مردم استانبول که بزرگترین و غیرسنتی‌ترین شهر ترکیه است، هست. آیا در این فرهنگ می‌توان یک مرد را پیدا کرد که با 50 زن رابطه جنسی داشته باشد؟

دیدگاه

سرمقاله
آخرین اخبار