جرمانگاری مسئله را حل میکند؟
این پنجمین گزارش انجمن تجارت الکترونیک تهران از وضعیت کیفیت اینترنت در ایران است که تأکید میکند، ما در دنیا یکی از محدودترین و بیکیفیتترین اینترنتها را داریم.

این پنجمین گزارش انجمن تجارت الکترونیک تهران از وضعیت کیفیت اینترنت در ایران است که تأکید میکند، ما در دنیا یکی از محدودترین و بیکیفیتترین اینترنتها را داریم. نکتههای بسیاری در دل این گزارش موجود است که رسانهها بهتفصیل درباره آن نوشتهاند و خواهند نوشت. اما بهعقیده من، یکی از مهمترین بخشهای این گزارش، جایی است که به افزایش آمار استفاده از استارلینک در کشور میپردازد.
تجهیزات این اینترنت پرسرعت ماهوارهای بدون محدودیت، احتمالاً از صعبترین مسیرها به داخل کشور میرسد و مردم حاضرند هزینهای گزاف بابت بهرهمندی از آن بپردازند تا درگیر زیرساختهای فرسوده و تصمیمهای غلط تصمیمسازان نشوند. باتوجه به تصمیم حاکمیت که استفاده، حمل، خریدوفروش، وارد کردن یا در اختیار گذاشتن آن به دیگران را جرمانگاری کرده است، میتوان دریافت همان نگاهی که زمانی به ماهواره وجود داشت و چندینسال است فیلترینگ را دنبال میکند، حالا سراغ استارلینک رفته و از همان دریچه قدیمی به این موضوع کاملاً جدید مینگرد. اما آیا میتوان جلوی استفاده مردم از فناوری را گرفت؟
جرمانگاریهای پیشین تا چه میزان موفق بوده و چه دستاوردی داشته است؟ اگر چندی بعد همه افراد بتوانند با نصب یک نرمافزار ساده به اینترنت ماهوارهای استارلینک یا هر اینترنت نامحدود دیگری متصل شوند، چه واکنشی میتوان داشت؟ آیا اگر استقبال از این مدل اینترنت بهگونهای باشد که چند میلیون نفر در کشور در حال استفاده از آن باشند، میتوان بهیکباره بخش قابلتوجهی از مردم کشور را مجرم دانست؟ آیا این جرمانگاری افسارگسیخته درنهایت باعث بیاهمیت و خالی از معنا شدن مفهوم «جرم» نمیشود؟ تبعات چنین اتفاقی، چه میتواند باشد؟
اینها سؤالاتی است که کمتر کسی خود را درگیر پاسخدادن به آنها میکند. مسیر سادهتر مثل همیشه، پاککردن صورتمسئله است. نکتهای که چشمهای سیاستگذاران به روی آن عمداً یا سهواً بسته شده، آن است که تا زمانی که تقاضا وجود دارد، عرضه نیز وجود خواهد داشت؛ این قاعده بازار است.
روش دیگر برای آنکه مردم سراغ استفاده از استارلینک نروند، حذف تقاضاست که از مسیر بهبود زیرساختها، حذف کامل فیلترینگ و ایجاد دسترسی آحاد مردم به اینترنت پرسرعت و بدون محدودیت میگذرد. اگر این اتفاق رخ دهد – این اتفاق بزرگ و نجاتبخش – در قدم اول رونق کسبوکارها را شاهد خواهیم بود. نتیجه رونق فضای کسبوکار، ماندن نیروی متخصص و - خدا را چه دیدی؟- شاید بازگشت برخی متخصصان به داخل کشور است.
در سایه این اتفاق، امنیت سایبری افزایش مییابد، از آمار بیکاری کاسته میشود، رضایت جمعی و عمومی بیشتر خواهد شد و... اینگونه است که میتوانیم همگام با جهان در مسیر تحولات فناورانه گام برداریم، از مزایای آن بهرهمند شویم و به کمک متخصصان از بحرانها و آسیبهایش دوری گزینیم.
بهنظر میرسد مسئله فیلترینگ تبدیل به بهانهای برای لجبازیهای سیاسی شده است. از اینسو، طرفداران اینترنت آزاد کرور کرور داده و تحلیل منطقی آماده میکنند و هرازگاهی آن را انتشار میدهند تا برای هزارمین بار ثابت کنند راه غلط فیلترینگ به آبادی نمیرسد. از آنسو، عدهای بدون آنکه حتی یک خط دلیل منطقی و روشن ارائه دهند، بر ضرورت فیلترینگ و سیاستهای ناکارآمد گذشته اصرار میورزند. استارلینک شاید نماد باشد؛ نمادی از اینکه دوره لجبازیهای سیاسی بیپایان گذشته است. نماد آیندهای که در آن نمیتوان جلوی خواست عمومی ایستاد یا آن را نادیده انگشت. یا مسیری برای دستیابی به خواستهها وجود دارد یا آن مسیر ساخته میشود.
کاش سیاستگذاران پیش از آنکه پنجرههای فرصت یکییکی بسته شوند، بار دیگر مسیری را که در آن قدم گذاشتهاند، از نظر بگذرانند و دستاوردها و آسیبهای آن را مرور کنند. دنیای آینده چندان منتظر نمیماند و دیر و دور نیست که انگشت حسرت به دندان گزیده شود که چرا فرصتها را از دست دادیم. کمااینکه پیشتر نیز پنجرههای بسیاری بسته شده و برای همیشه بسته ماندهاند.