| کد مطلب: ۴۵۲۱۵

آیینه شکسته حکمرانی دیجیتال/سرگردانی سیاست فضای مجازی در میان گشایش و فروبستگی

روزگاری در سند چشم‌انداز برای افق ۱۴۰۴، قرار بود پرچمدار منطقه در عرصه‌های اقتصادی، علمی و فرهنگی باشیم. گام دوم انقلاب، ما را به تمدن‌سازی نوین اسلامی وعده داده بود. نهضت نرم‌افزاری، قرار بود زیرساخت حکمرانی دانایی‌محور را بنا کند، اما امروز گزاره‌ای اسفناک و تکان‌دهنده پیش روی ماست که ایران در قعر جدول وضعیت کیفیت اینترنت در میان ۱۰۰ کشور جهان قرار دارد.

آیینه شکسته حکمرانی دیجیتال/سرگردانی سیاست فضای مجازی در میان گشایش و فروبستگی

روزگاری در سند چشم‌انداز برای افق ۱۴۰۴، قرار بود پرچمدار منطقه در عرصه‌های اقتصادی، علمی و فرهنگی باشیم. گام دوم انقلاب، ما را به تمدن‌سازی نوین اسلامی وعده داده بود. نهضت نرم‌افزاری، قرار بود زیرساخت حکمرانی دانایی‌محور را بنا کند، اما امروز گزاره‌ای اسفناک و تکان‌دهنده پیش روی ماست که ایران در قعر جدول وضعیت کیفیت اینترنت در میان ۱۰۰ کشور جهان قرار دارد. این آمار نه از زبان دشمنان، بلکه از سوی کمیسیون اینترنت انجمن تجارت الکترونیک، نهاد تخصصی و غیرسیاسی صادر شده است.

پنجمین گزارش این نهاد، که با مشارکت مرکز افکارسنجی ایسپا تهیه شده، تصویری روشن از فروپاشی کیفیت اینترنت در ایران ترسیم می‌کند؛ جایگاه ۹۷ از میان ۱۰۰ کشور، سرعت کند (رتبه ۸۴)، اختلال مداوم (رتبه ۹۲) و محدودیت شدید (رتبه ۹۹). اگر امروز رتبه کیفیت اینترنت را شاخصی برای حکمرانی دیجیتال بدانیم، نتیجه تأسف‌بار است، اما همین واقعیت می‌تواند زنگ بیدارباشی برای بازاندیشی در سیاست‌های کلان و احیای اعتماد عمومی در مسیر توسعه باشد.

اینترنت ایران تنها از کوبا، ترکمنستان، آنگولا، سودان و کنگو بهتر است؛ کشورهای گرفتار جنگ داخلی، فقر گسترده و حکمرانی‌های فروریخته. این همان جایی است که نهضت نرم‌افزاری که قرار بود سنگ‌بنای اقتصاد دانش‌بنیان باشد، بدان ختم شده است. سند چشم‌انداز ما با شبکه‌ای نفس‌بریده و قطع‌ووصلی، بیشتر به رؤیایی به‌محاق‌رفته شبیه است.

طبق همین گزارش، ۸۶ درصد کاربران اینترنت در ایران از فیلترشکن استفاده می‌کنند. نکته تکان‌دهنده‌تر آنکه تا پیش از ۱۴۰۱، ۶۲ درصد مردم اساساً نیازی به استفاده از ابزارهای دور زدن فیلتر نداشتند. یعنی در کمتر از سه‌سال، مردم ناچار شدند وارد زیست زیرزمینی دیجیتال شوند؛ جایی که امروز 93/8 درصد جوانان زیر ۳۰ سال برای دسترسی به اینترنت مجبور به استفاده از فیلترشکن‌اند.

کسانی که در فضای مجازی فعالیت دارند، بهتر از هر کس دیگری عمق این فاجعه را درک می‌کنند. اینجاست که فاجعه، نه‌فقط در قطع ارتباط با جهان، که در قطع رابطه نسل آینده با حکمرانی جلوه می‌کند. شکاف ژرف میان زبان رسمی حکمرانی و زیست واقعی دیجیتال مردم، چنان فراگیر و عمیق شده است که بازسازی اعتماد و هم‌افزایی، تنها با توصیه‌ها، خطابه‌ها و بیانیه‌های تکراری امکان‌پذیر نیست.

از اینستاگرام بپرسید. طبق نظرسنجی ایسپا، ۶۳ درصد کاربران ایرانی ـ با وجود فیلترینگ ـ هنوز اینستاگرام را انتخاب اول خود می‌دانند. چرا؟ چون هم محل معاش است، هم محل معاشرت. زیرا ۶۰ درصد از کسانی که با شبکه‌های اجتماعی کسب درآمد می‌کردند، اینستاگرام را بستر اصلی کارشان می‌دانند. یعنی حکمرانی فیلترینگ، مستقیماً به تحقیر معیشت جوان ایرانی بدل شده است.

اگرچه اکنون در چرخه‌ای معیوب گرفتاریم که تصمیمات نادرست باعث بروز تخلف، افزایش آسیب‌های امنیتی، اقتصادی و رانت‌خواری شده است، اما شناخت این مشکلات و آگاهی از پیامدهای آن، گامی مهم در مسیر اصلاح و تغییر است. محدودیت‌هایی مانند سیاست «ایران‌اکسز» که دسترسی به وب‌سایت‌های دولتی را برای خارج از کشور محدود کرده و حتی امنیت داخلی را به چالش کشیده، اکنون دیگر غیرقابل چشم‌پوشی است. هک‌های اخیر سامانه‌های مالی کشور که از داخل صورت گرفته‌اند، نشان می‌دهند ضرورت بازنگری و بهبود زیرساخت‌ها، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود و می‌تواند نقطه شروعی برای ارتقای امنیت و شفافیت در فضای دیجیتال کشور باشد.

اکنون پرسش کلیدی این است که چرا حاکمیت، با علم به هزینه‌ها و بدون هیچ دستاوردی، بر تداوم این محدودیت‌ها اصرار دارد؟ چرا وقتی رئیس شرکت ارتباطات زیرساخت می‌گوید از نظر فنی هیچ مانعی برای اینترنت آزاد وجود ندارد، تصمیم‌گیران راه را بسته نگاه می‌دارند؟ 

بیایید برای لحظه‌ای تحلیل‌های سیاسی را کنار بگذاریم و صرفاً به واقعیت‌های آماری نگاه کنیم. ۸۶ درصد مردم مجبور به استفاده از فیلترشکن هستند که نشانه‌ای روشن از شکست قانونی و فنی یک سیاست است. ایران در میان ۱۰۰ کشور، جایگاه ۹۷ را دارد که بیانگر افول موقعیت ملی ماست. همچنین رتبه ۹۹ در شاخص محدودیت، گواه بی‌اعتمادی عمیق به شهروندان است. بااین‌حال پُرکاربردترین پلتفرم ایرانیان، همان اینستاگرامی است که به‌طور رسمی فیلتر شده است. آیا این‌ همه نشانه‌ها کافی نیست تا دریابیم که سیاست فعلی شکست خورده است؟

ایران سرزمینی‌ است با تاریخی سترگ، ملتی نجیب و خلاق و آرمان‌هایی بلند. اما اینترنت ما، نماد ناکارآمدی ما شده است. اگر حاکمیت بخواهد به چشم‌اندازهای خود وفادار بماند، راهی جز گشودن درهای فضای مجازی ندارد. اینترنت نه تهدید است، نه دشمن؛ بلکه آیینه‌ای ا‌ست که حکمرانی خود را در آن می‌بیند و امروز، تصویری که در این آیینه نقش بسته، چیزی میان سوءجریان و فروبستگی است. باید راهی برای بازنگری و ترمیم یافت. اینک زمان آن رسیده که در سیاست دیجیتال، به‌جای سدی بر رودخانه، پلی بر جریان باشیم.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فناوری
پربازدیدترین
آخرین اخبار