لطافت حس کلمات /آنچه از ژاکلین در یادها میماند
از طریق صفحه اینستاگرام مهرداد آسمانی مطلع شدم ژاکلین ترانهسرا، خواننده، آهنگساز و مجری برجسته معاصر ایرانی و عضوی از خانواده هنری دردریان، شانزدهم شهریورماه در ۷۲ سالگی زندگی را بدرود گفت.

از طریق صفحه اینستاگرام مهرداد آسمانی مطلع شدم ژاکلین ترانهسرا، خواننده، آهنگساز و مجری برجسته معاصر ایرانی و عضوی از خانواده هنری دردریان، شانزدهم شهریورماه در 72 سالگی زندگی را بدرود گفت. این خبر در این روزگار که بسیاری از نقشآفرینان موثر موسیقی معاصرمان به دوران پیری رسیدهاند، در نگاه اول طبیعی و تکرارپذیر است، اما هر رفتن بخشی از حافظه جمعی ما را یادآور میسازد؛ هر رفتن گویی بخشی از یاد ما را با خود میبرد و همزمان شاید یادمان میآورد.
ژاکلین با آثارش در عرصه موسیقی پاپ ایران، در یک کلام یادآور لطافت و برجستهسازی حس کلمات بهکمک موسیقی بود. اگرچه او در زمینههای مختلفی ازجمله آهنگسازی، خوانندگی و مجریگری نیز فعالیت داشت، اما در این یادنوشته تمرکز اصلی بر جنبههای ترانهسرایی اوست. ژاکلین با همکاری با خوانندگان مطرحی چون ویگن، سیاوش قمیشی، ستار، گوگوش، ابی، سیاوش شمس، مارتیک، هلن و... توانست آثار ماندگاری را خلق کند که هنوز هم در دل مخاطبان جای دارند. ژاکلین در ترانههای خود، از زبانی ساده و عمیق برای بیان احساسات انسانی بهره برده است.
او با استفاده از قافیههای ساده و وزنهای متداول، توانسته است ارتباطی صمیمی با مخاطب برقرار کند. این ویژگیها در آثار او، بهویژه در ترانههایی که با ویگن اجرا شدهاند، مشهود است. ترانه «زن ایرونی» چنددهه تعریف طبقه متوسط ایرانی از زن بهمثابه همسر بوده و هست؛ خاطره مشترک ما از بزمهای عروسی که در آن حضور داشتیم: «همه دنیا رو دیدم، تا به اینجا رسیدم/ که میگم مثل زن ایرونی هیچ جا ندیدم» (زن ایرونی، اجرای ویگن). این لطافت و سادگی بهطور همزمان در کلام و ملودی ترانه «با تو» اوج نمایش احساس لطیف را در یک عاشقانه به تصویر کشیده، جاییکه شاید یکی از بزرگترین قلههای آفرینش ژاکلین محسوب شود.
از این هم نگذریم که تصویر عشق در ترانههای ژاکلین درعینحال که از تصویر کلاسیک عشق در ادبیات ما جدا نیست، اما نمودهای عینی عشق نیز در آن فراموش نشده است: «اگه رو حصیر بشینم اگه هیچ نداشته باشم/ با تو من مالک دنیام با تو در نهایتم من» (با تو، اجرای ابی). در این ترانه عشق و امید به آینده، بهزیبایی بیان شده است. این ترانه با لحن خاص خود، فضای دلنشینی را ایجاد میکند که در آن، احساسات عاشقانه و تلاش برای حفظ عشق در برابر مشکلات زندگی به تصویر کشیده میشود.
ژاکلین در این ترانه با استفاده از زبان ساده و مفهومی عمیق، توانسته است جادوی خاصی در کلام ایجاد کند که مخاطب را به دنیای احساسات خود میبرد. یکی از نقاطعطف دیگر کارنامه ژاکلین، ترانه «طفلکی» از سیاوش قمیشی است که از نظر احساسی و موضوعی کاملاً متفاوت با دیگر آثار اوست. در این ترانه، ژاکلین باز با زبانی ساده و عمیق، زندگی انسانهایی را روایت میکند که درگیر درد و رنجهای اجتماعی هستند.
در این ترانه، ژاکلین توانسته است با ظرافت و دقت، احساسات یک فرد را در مواجهه با مشکلات زندگی به تصویر بکشد.در تحلیل کلی باید گفت، اگرچه زبانآگاهی ژاکلین در برخی از ترانههای کارنامهاش مانند «وای ز گفتارت» با اجرای لیلا فروهر یا «ملاقات» با اجرای معین، ضعیفتر از باقی آثارش است اما درمجموع سه ویژگی مهم از او در سپهر ترانهسرایی معاصر ایران به یادگار خواهد ماند:
پیوند عمیق کلام و موسیقی در ترانههای او که بهسبب درک درست موسیقی کلمات بهواسطه دانش موسیقایی، هماهنگی و خوشرنگی ترانههایش را از منظر آوا برجسته مینماید و این یکی از اهداف غایی ترانه است که در ترانه فارسی گاهی مورد غفلت قرار گرفته، ولی از آنجا که ژاکلین در عمده آثار خوبش بهعنوان Songwriter یا ترانهساز نقش ساخت همزمان کلام و ملودی را ایفا کرده، این خاصیت مهم در ترانههای او پررنگ است. جنبههای برجستهسازی زبانی در خدمت ساخت موزون و آهنگین در ترانههایش مثالزدنی است.
ژاکلین در آثار بزمی تولیدشدهاش مانند «یار شیرین سخن» با اجرای شهرام شبپره، بسیار بهاندازه و بهجاست. از غلو و پیچیدگیهای زبانی پرهیز کرده و درعینحال گاهی تصویری مینیمال از دل تصویرسازی ادبی در کلام ساده، همراه با موسیقیاش جلوهگر میشود.
عرصه انتخاب و ترکیب که از نظر زبانی مهمترین گام و رسالت یک ترانهسراست، در ترانههای او نمره قابلقبولی دارد. نه آنقدر درگیر انتخابهای خاص و پیچیده شده، نه آنقدر به ورطه ترکیباندیشی و ترکیبسازی افتاده و در آن افراط کرده است. این چیزی است که بهنظر من دلیل اصلی موفقیت یک زبان ساده برای یک ترانهسرا میتواند باشد. ترانه «یاسمین» با اجرای امید، مصداق خوبی از همین هماهنگی است.