| کد مطلب: ۳۴۰۲۷

شما لوطی شهرید و ما انترتان / مهرداد کورش‌‏نیا زوایایی از قانون موسوم به «کشف حجاب» را در فضایی مینیمال روی صحنه برده است

مهرداد کورش‌نیا، نویسنده و کارگردان تئاتر پس از اجرای نمایش «زیگموند»؛ داستان کابوس‌های دو روز پایانی زندگی زیگموند فروید در تماشاخانه ایرانشهر، سراغ برشی از تاریخ معاصر ایران رفته است.

شما لوطی شهرید و ما انترتان / مهرداد کورش‌‏نیا زوایایی از قانون موسوم به «کشف حجاب» را در فضایی مینیمال روی صحنه برده است

مهرداد کورش‌نیا، نویسنده و کارگردان تئاتر پس از اجرای نمایش «زیگموند»؛ داستان کابوس‌های دو روز پایانی زندگی زیگموند فروید در تماشاخانه ایرانشهر، سراغ برشی از تاریخ معاصر ایران رفته است. روز ۱۷ دی‌ماه ۱۳۱۴ و جشنی که از طرف علی‌اصغر حکمت در دانش‌سرای مقدماتی و در حضور رضاشاه ترتیب داده شد، جشنی به مناسبت اجرایی‌شدن قانون موسوم به «کشف حجاب» با حضور جمعی از وزرا، وکلا و درباریان همراه با همسران‌شان در رخت‌ولباس تازه‌ای که به موجب این قانون باید پوشیده می‌شد.

ریحان و نصرت با بازی سحر آقاسی و منصور صوفی؛ زن و مردی هستند که در صحنه‌ای واحد -خانه ریحان- و زمانِ نمایشیِ مشخص -روز برگزاری جشن- داستانی را روایت می‌کنند که کورش‌نیا نام آن را «تارتف» گذاشته است. «تارتف» با نام اولیه «روزی از روزها»، پیش از این دو مرتبه از سوی شورای نظارت و ارزشیابی اداره‌کل هنرهای نمایشی رد شد تا این‌که سرانجام توانست با ایجاد تغییراتی در رویکرد خود، از ۱۷ بهمن‌ماه سال جاری در تماشاخانه خصوصی «تئاتر هامون» روی صحنه برود.

480524_3512782496_1000_667

این تغییرات بود که نام نمایشنامه را از «روزی از روزها» به «تارتف» تبدیل کرد؛ نامی که تنها دیگر یک نام نیست و صفتی برگرفته از نمایشنامه‌ای به همین نام از مولیر است برای توصیف اهلِ ریا؛ برای توصیف مردی درباری که تن‌دادن همسرش را به تغییرات تازه، بی‌عفتی می‌داند و می‌خواهد زنی دیگر را به‌جای همسرش به مهمانیِ دانش‌سرای مقدماتی ببرد.

روایتی مینیمال از یک واقعه تاریخی 

ایده اولیه «تارتف» اواسط دهه 80 در ذهن مهرداد کورش‌نیا شکل گرفت. او ایده ساخت روایت‌هایی نمایشی براساس وقایع تاریخی بااهمیت معاصر را از سال‌‌های ۸۶-۸۵ در ذهن داشت. ازجمله این وقایع تاریخی، تصویب قانون موسوم به «قانون کشف حجاب» در ۱۷ دی‌ماه ۱۳۱۴ و تاثیر نهایی آن بر شکل‌گیری شهر نو و ارتباط این دو با یکدیگر بود. کورش‌نیا از همان زمان به‌شکلی آهسته‌وپیوسته شروع به گردآوری اطلاعات در این مورد کرد. او این اطلاعات را از طریق تماشای فیلم و مطالعه کتاب در کنار انجام مصاحبه با زنده‌یادانی چون عباس منظرپور و جعفر والی به‌دست آورد.

برخی از فیلم‌هایی که او برای این منظور دید، شاید در ابتدا آثار مرتبطی به‌نظر نیایند، ازجمله «بانوی زیبای من» اما تاثیر ناخودآگاه خود را هنگام فضاسازی و دیالوگ‌نویسی بر ذهن این نویسنده و کارگردان تئاتر گذاشتند. او در گفت‌وگو با هم‌میهن، از میان کتاب‌هایی که مطالعه و فیش‌برداری کرد نیز به «طوطی» زکریا هاشمی و آثار جعفر شهری اشاره می‌کند. 

کورش‌نیا نمی‌خواست این واقعه تاریخی را که حائز ویژگی‌هایی جهان‌شمول می‌داندش به تعجیل روی صحنه بیاورد. آن‌چه این نویسنده و کارگردان تئاتر به دنبالش بود طراحی قصه‌ای با آغاز، میانه و پایانی مشخص بود. قصه‌ای با دو بازیگر که به لحاظ زمان نمایشی؛ طی یک روز و به لحاظ مکان نمایشی؛ تنها در یک فضا، روایت شود. شیوه‌ای که کورش‌نیا انتخاب آن را حاصل نگاه و سلیقه هنرمند می‌داند و برای روشن‌تر شدن مسئله تفاوت در نوع نگاه به موضوعی واحد، از دو فیلم سینمایی در مورد جنگ مثال می‌‌زند؛ یکی «دشمن پشت دروازه‌ها» و دیگری «سرزمین هیچ‌کس».

او این نکته را که مضمون مورد نظر کارگردان در قالب اثری بیگ‌پروداکشن به تصویر کشیده شود یا در فضایی مینیمال روایت شود، امری سلیقه‌ای برمی‌شمارد. هرچند نویسنده و کارگردان «تارتف»، برای روایت اثرش در فضایی مینیمال دلیل دیگری هم دارد؛ جست‌وجوی راهی برای حفظ حیات تئاتر مستقل. 

راهی برای حفظ حیات تئاتر مستقل

مهرداد کورش‌نیا معتقد است، شیوه‌ای که برای اجرای «تارتف» انتخاب کرده، شیوه‌ای است که در شرایط کنونی تئاتر، می‌توان به چشم راه‌حل به آن نگریست. او با اشاره به فشارهای ناشی از شرایط اقتصادی و تاثیر ناگزیر آن بر شیوه تولید هر اثر هنری ازجمله تئاتر، بر نکته‌ای مهم تاکید می‌کند. اینکه اگر هنرمندی می‌خواهد بر وجه هنری اثرش متمرکز باشد و به‌نفع تامین نیازهای اقتصادی‌ تولید آن باج ندهد، ناگزیر است چنین کند. ناگزیر است رو به سوی تولید آثاری جمع‌وجورتر با تعداد پرسوناژ کمتر و لوکیشن محدود‌تر بیاورد.

آثاری که با هزینه‌ای پایین در سالن‌های گوناگون قابل اجرا باشند. کورش‌نیا معتقد است، با این شیوه‌ می‌توان از نگرانی‌های پروسه تولید کاست و بر کیفیت اثر متمرکز شد. درواقع می‌توان کار کرد بدون اینکه باج داد و ناگزیر شد به هر شکل‌وشیوه‌ای، تهیه‌کننده را ترغیب به سرمایه‌گذاری و مخاطب را ترغیب به حضور در سالن کرد.

او با اشاره به یکی از تعاریف هوش در روانشناسی؛ فعالیتی ذهنی‌ در جهت سازگاری هدفمند با محیط، انتخاب این شیوه را ناشی از به‌خرج‌دادن هوشمندی می‌داند. هوشمندی در شرایطی که وضعیتی ناخواسته را به ما تحمیل کرده و باهوش‌تر کسی است که بتواند راهی برای غلبه بر این وضعیت پیدا کند. او کاستن از هزینه‌های تولید تئاتر را راهی برای محافظت از اثری می‌داند که می‌خواهد بدون باج‌دادن، بر کیفیت متمرکز شود.    

جست‌وجو، معما و کشف  

مهرداد کورش‌نیا آن‌چه را در ذهن داشت اولین‌بار در تابستان سال ۱۳۹۶ روی کاغذ آورد و از آن‌زمان تا زمستان ۱۴۰۳، بارهاوبارها بازنویسی‌اش کرد. بازنویسی‌هایی با فاصله که موجب می‌شد نسبت به حس‌وحال و تعلقات ذهنی خود در لحظه نگارش متن، از منظری بالاتر و با نگاهی عقلانی‌تر بنگرد. حاصل این بارهاوبارها نوشتن و از نو نوشتن، نمایشنامه‌ای شد که کورش‌نیا می‌گوید ساختار افقی؛ مجموعه کنش‌هایی علی‌ومعلولی که خط اصلی داستان را شکل می‌دهند، به خوبی در آن رعایت شده است. داستانی خطی که مقدمه، گره‌افکنی و کش‌‌‌مکش‌های رخ‌داده برای گره‌گشایی و پایان‌بندی را در یک مکان واحد و در یک زمان مشخص، پیش چشم مخاطب روی صحنه می‌آورد. با این حساب کورش‌نیا، «تارتف» را متنی شسته‌ورفته برمی‌شمارد که خود به آن علاقه‌مند است. 

پیرنگ «تارتف» را که در بستری تاریخی روایت می‌شود، نخست می‌توان جست‌وجو دانست؛ جست‌وجوی مردی برای یافتن زنی که به‌جای همسرش، همراه با او در جشن برپاشده در دانش‌سرای مقدماتی حاضر شود. مرد که حاضرشدن زنش در این مراسم را با رخت‌ولباس مدنظر رضاشاه در پی تصویب قانون تازه، برنمی‌تابد و آن را بی‌عفتی می‌داند، به توصیه دوستانش سراغ ریحان، زنی ساکن یکی از محله‌های بدنام شهر می‌رود. ریحان در مسیر همراهی با نصرت برای شرکت در جشن، آرام‌آرام خود را به تماشاگر می‌شناساند.

داستان از میانه، از لحظه حضور نصرت در خانه ریحان برای مطرح‌کردن تقاضایش و راضی کردن او به همراهی با خود، آغاز می‌شود اما در فلاش‌بکی به اندازه تمام گذشته ریحان درمی‌یابیم که این زن کیست؟ چرا ساکن محله‌ای بدنام است و مشتری‌های یک‌شبه‌اش چه کسانی هستند؟ زنی ساکن چنین محله‌ای با مشتری‌های یک‌شبه، فرانسه از کجا می‌داند، شعر چرا می‌خواند و اشعار دولامارتین را چرا حاشیه‌نویسی می‌کند؟ این‌ها معماهایی است که پیرنگی دیگر برای «تارتف» می‌سازد و درنهایت کشفی است که اتفاق می‌افتد؛ کشف درونیات و احوالات روحی و روانی ریحان توسط نصرت. هرچند این کشف تاثیری در تلطیف حقیقت تلخ، زمخت و بُرنده زندگی ریحان ندارد و او همچنان میزبان مشتری‌های یک‌شبه‌اش است.

  کورش‌نیا مضمون اصلی نمایشنامه ۴۰ صفحه‌ای «تارتف» را چالش‌ پایان‌ناپذیر پیش‌روی زنان در ایران، حول‌‌وحوش مفهوم «پوشش» یا «حجاب» و برخوردهای همواره دستوری با آن می‌داند؛ چالشی تعمیم‌پذیر به تمام دوره‌های تاریخی معاصر ایران. چالشی که برای حل‌وفصل آن هیچ‌گاه از زنان به‌عنوان سوژه اصلی نظرخواهی نشده است.

او با اشاره به صحنه آغازین و پایانی «تارتف»؛ ریحان -پیش از آمدن نصرت- در لباس خانه در انتظار مشتری و ریحان -پس از رفتن نصرت- در لباسی مجلسی باز هم در انتظار مشتری، به مضمون «رختی که بخت را عوض نمی‌کند» اشاره می‌کند. صحنه آغازین و پایانی مورد اشاره کورش‌نیا از منظری دیگر نیز با هم متفاوتند؛ در صحنه آغازین، ریحان است که قدرت تصمیم‌گیری را در دست دارد؛ تصمیم‌گیری در مورد همراهی یا عدم‌همراهی با نصرت. در صحنه پایانی اما نصرت است که تصمیم می‌گیرد ریحان را تنها بگذارد و صحنه را ترک کند.

این جابه‌جایی قدرت مضمون دیگری است که مورد اشاره کورش‌نیا قرار می‌گیرد؛ جابه‌جایی قدرت در پی تحولات اجتماعی و سیاسی. این جابه‌جایی پای ریحان را که پیش از این به‌واسطه حضور مادرش در حرم‌سرای قاجار، در دربار زندگی می‌کرد به محله‌ بدنام شهر باز کرده و نصرتِ باغبان‌زاده را به یکی از درباریان کت‌وشلوار‌پوش و کراواتی دربار پهلوی تبدیل کرده است.    

ادامه دادن بدون حمایت دولتی از ۹۷ تاکنون

مهرداد کورش‌نیا در پاسخ به سوال پایانی، وضعیت اجرای تئاتر در شرایط کنونی و حمایت دولتیِ ناموجود، به نکته‌ای اشاره می‌کند که بر ذکر آن در این مصاحبه تاکید دارد. این نویسنده و کارگردان تئاتر اشاره می‌کند که از سال ۱۳۹۷ تاکنون، از اجرای «چهارمین شنبه» به این‌سو، برای روی صحنه بردن هیچ اثری از حمایت‌های دولتی استفاده نکرده است.

درواقع او شش‌سال است که برای تولید تئاتر کمک‌هزینه‌ای از اداره‌کل هنرهای نمایشی دریافت نکرده است. کورش‌نیا که علاوه بر نویسندگی و کارگردانی «تارتف»، تهیه‌کنندگی آن را نیز برعهده داشته است، ضرر و زیان مالی را که این‌سوی سال متحمل خواهد شد، غیرقابل انکار می‌داند. هرچند امیدوار است در پی اجرای «تارتف» در زمانی مناسب‌تر در سال ۱۴۰۴، بتواند این ضرر و زیان را جبران کند.

او که می‌گوید برای «تارتف» درخواست دریافت کمک‌هزینه خواهد داد، تاکید می‌کند درصورتی‌که شرایط پرداخت این کمک‌هزینه محقق نشود، همچون سال‌های پیش که هیچ‌گاه متوقف نشده است، باز هم متوقف نخواهد شد چراکه کار خود را نوشتن، تمرین و اجرا می‌داند.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار