نگاهی به آلبوم ماندگار «گل صدبرگ»
مست از شرابِ چهل ساله
مطالعات نشریات گذشته نهچندان دور حکایت از آن دارد که بسیاری از آثاری که از آنها بهعنوان مجموعههای فاخر و ماندگار موسیقی ایرانی یاد میشود، با وجود استقبال بینظیر مخاطبان و بالا بودن درجه کیفی آثار، از تیغ انتقادات منتقدان و اهالی فن آن سالها در امان نبودند. این مهم بیانگر آن است که هنر موسیقی ایرانی بهرغم اصالتی که دارد، چنان دچار اضمحلال و فروپاشی درونی شده که با ادامه روند کنونی، هیچ آینده روشنی را نمیتوان برایش متصور شد.
موسیقی با اصلونسب ما این روزها شبیه همان سیب قرمز زیبایی شده است که از درون گندیده و تنها ظاهر خوش آن است که میتواند مخاطب ناآگاه را جذب خود کند. همین مهم سبب شده است تا بهرغم تلاش عده محدودی از هنرمندان دلسوز برای حفظ و پاسداشت موسیقی ایرانی، جستوجوی آثار درخشان هنری و لذتبردن از این مجموعهها کاری دشوار باشد.
این روزها فضای مجازی مملو از کپی بسیار ضعیف از آثار اجرای سالهای گذشته شده است، آنچنان که نشانیِ کمتری از تولیدات جدید را میتوان یافت. خلأ خلاقیت در میان آهنگسازان، نگاه تجاری به هنر و تمرکز صرف بر تولید محتوا در فضای مجازی بدون در نظر داشتن نگاه هنری از دلایل عمده نابسامانی در هنر موسیقی اکنون است. نباید این مهم را نیز نادیده گرفت که عدم رعایت حق کپیرایت توسط مصرفکنندگان، باعث شده است تا هنرمندان برای سامانبخشی به وضعیت اقتصادی خویش، به تولید محتوای عامهپسندتری روی آورده و محصولات هنری خویش را بهشکل «سوپرمارکتی» مطابق «نیاز بازار» ارائه دهند.
این مهم باعث شده تا بسیاری از علاقهمندان به موسیقی ایرانی، مرور آثار سالهای گذشته را به جستوجوی تولیدات جدید هنری ترجیح دهند. ازاینرو سراغ یکی از آثار ارزشمند سالهای قبل رفتیم، اثری که در کنار آنکه تبدیل به یکی از آثار پرفروش تاریخ موسیقی ایران شد، سبب شد تا جوانان بسیاری جذب موسیقی ایرانی و ساز سهتار شوند.
«گل صدبرگ» یکی از آلبومهای ماندگار موسیقی ایرانی است که در سال ۱۳۶۰ به سرپرستی جلال ذوالفنون، با صدای شهرام ناظری و همراهی رضا قاسمی، محمدحسن مهدیان، کاوه دلیرآذر، هوشنگ امیراردلان و بیژن کامکار، توسط نشر خوشنوا منتشر و بهسرعت تبدیل به یکی از پرفروشترین آثار تاریخ موسیقی ایران شد. تأکید بر موسیقی عرفانی با بهرهگیری از اشعار مولانا، برجستهشدن نقش ساز سهتار و دف در آلبوم و ارائه شکلی جدید از موسیقی ایرانی سبب شد تا روحی تازه در کالبد موسیقی ایرانی دمیده شود. در کنار آن اجرای ماهرانه و ذهن خلاق رضا قاسمی، جلال ذوالفنون و شهرام ناظری در آفرینش و اجرای قطعات را باید اصلیترین شاخصه ماندگاری «گل صدبرگ» دانست.
محمدجمال سماواتی، نوازنده تار، سهتار و منتقد موسیقی، در مقالهای که در شماره ۱۱ ماهنامه «آدینه» در سال ۱۳۶۶ منتشر شد، این آلبوم را مورد تحلیل قرار داده و استفاده از عنوان موسیقی عرفانی برای این آلبوم، شیوه آواز شهرام ناظری، ادیت ناشیانه و عدم یکدستی و هماهنگی قطعات را به چالش کشید. با این حال و با وجود تمام نقدهای صحیح واردشده توسط جناب سماواتی، نمیتوان «گل صدبرگ» را نادیده گرفت و آن را بهراحتی کنار گذاشت، باید بهجرأت اذعان نمود، آلبوم «گلصدبرگ» در میان آثار منتشر شده دهه 60 تاکنون اتفاقی بزرگ در موسیقی ایران بود و تاثیری عمیق در اذهان نسل جوان دهه 60 تا زمان نگارش این یادداشت ایجاد کرد.
شکل تولید اثر و تکیه بر دو نوع ساز (سهتار و دف) بهگونهای بود که نمونه مشابه آن، قبل از انتشار اثر دیده نمیشود، همین مهم نیز میتواند دلیلی بر وجود برخی انتقادات نیز تلقی شود. با این اوصاف «گل صدبرگ» که ویژگی ملودیکال آن بسیار بالاتر از سایر آلبومهای دوران خویش بود، هنوز هم همان جذابیت نزدیک به نیمقرن پیش را دارد و طی سالهای متمادی پس از تولیدش نیز نمونه مشابه آن تولید نشده است.
معرفی این آلبوم بهانهای شد تا در زمانهای که یافتن یک اثر ارزشمند هنری به سختی جستوجوی گنج است، با رجوع به مجموعههای ماندگار سالهای قبل، یاد عزیزانی را که در مجموعههای موسیقی فاخر نقش داشتند گرامی بداریم.