| کد مطلب: ۱۵۴۳۴
گرافیک یک ویترین تزئینی نیست

گرافیک یک ویترین تزئینی نیست

از خط‌کشی‌های عابرپیاده و علائم راهنمایی و رانندگی، تا بسته‌بندی محصولات تجاری و لوگو و پوستر فیلمی که به شما اطلاعات می‌دهد همه‌وهمه علائم گرافیکی هستند که ما به‌صورت روزمره با آن‌ها مواجه می‌شویم. درواقع می‌توان گفت جنبه‌های مختلفی از زندگی اجتماعی ما با طراحی گرافیک پیوند خورده و تحت‌الشعاع قرار گرفته است.

27 آوریل در سال 1995 توسط انجمن بین‌المللی طراحان گرافیک به‌عنوان روز جهانی طراحی و گرافیک نام‌گذاری شد. دلیل این نام‌گذاری، مصادف بودن این روز با سالروز تأسیس انجمن بین‌المللی طراحی گرافیک ایکوگرادا در سال ۱۹۶۳ بود. این مناسبت بهانه‌ای شد تا پای صحبت چند نفر از فعالان حوزه گرافیک در ایران بنشینیم.

گفت‌وگویی که در آن بهرام کلهرنیا، رئیس هیئت‌مدیره انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، علی خسروی از طراحان قدیمی و سعید باباوند، نایب‌رئیس هیئت‌مدیره انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران ما را همراهی کردند. هرکدام از این افراد از بخشی از مطالبات و مشکلات این حوزه صحبت کردند. درک نادرست جامعه از حوزه گرافیک، نبود امنیت شغلی، حمایت نشدن از سمت نهادهای بالادستی، ضعف آموزش و... همه ازجمله نکاتی بود که در این گفت‌وگو مطرح شدند که شاید خالی از لطف نباشد در هفته گرافیک توجه و مروری بر دغدغه‌های این صنف داشته باشیم.

وجه ارتباطی و زیبایی‌شناسی گرافیک

به‌‌نظر می‌رسد که امروزه یکی از مهم‌ترین معضلات گرافیک این است که عموم مردم درک درستی نسبت به آن ندارند. در تصور اغلب جامعه کار کردن با فتوشاپ همان طراحی گرافیک است و وقتی از چیزی به عنوان زیبایی‌شناسی گرافیک و وجه ارتباطی گرافیک صحبت می‌کنیم، جامعه شناخت زیادی از این مسئله ندارد.

مسئله‌ای که سعید باباوند آن را اینگونه شرح می‌دهد: «متاسفانه امروزه مردم گرافیک را به‌درستی نمی‌شناسند. تصور کنید که حدود ۵۰ سال قبل فردی برای داشتن یک لوگو سراغ شرکت‌های تبلیغاتی و گرافیست‌های آن زمان می‌رفت. طراح روی کاغذ به صورت دستی برایش طرح می‌زد و آن فرد نیز از کارش شگفت‌زده می‌شد. اما اکنون به‌دلیل کار با نرم‌افزارها بخشی که حاصل مرارت انسان است در طراحی گرافیک دیده نمی‌شود به همین دلیل عموم مردم تصور می‌کنند که این رشته نیاز به تخصص و مهارت ندارد.

برخی از جامعه‌شناسان بزرگ مانند بوردیو گفته‌اند که طبقات سطح پایین فرهنگ یا به قولی طبقاتی که در عصر سنتی زندگی می‌کنند از هنرهایی لذت می‌برند که همراه با رنج و مرارت باشد. به‌طور مثال یک قالی برای این افراد خیلی ارزشمند است زیرا با دست و طی سال‌ها بافته شده است اما اگر شما یک طرح بسیار خوب با ابزارهای دیجیتالی داشته باشید برایشان کمتر ارزش دارد. این فاصله دیدگاه باعث می‌شود که خیلی باهم همراه نشویم و تا زمانی که مشتریان اصلی گرافیک که کسب‌وکارها و نهادهای بزرگ هستند با نگاه مدرن همراه نشوند، گرافیک صرفاً به یک ویترین تزئینی تبدیل می‌شود.»

تصور کنید که روزی از خواب بیدار می‌شوید و تمام علائم گرافیکی در جهان حذف می‌شوند. از علائم راهنمایی و رانندگی و نشانه‌های گرافیکی مترو تا پوسترها دیگر وجود ندارند. در این شرایط شاید جامعه انسانی برای برقراری ارتباطات، اطلاع‌رسانی و در مناسبات فردی دچار مشکلات اساسی شود. وجه ارتباطی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های گرافیک است اما باید این نکته را درنظر داشته باشیم که میان وجه ارتباطی و زیبایی‌شناسی یک اثر گرافیکی تمایز قائل باشیم. به‌طور مثال ما با بسیاری از آثار گرافیکی ازجمله پوسترها، تایپوگرافی‌ها و حتی آثار تبلیغاتی به‌مثابه اثر هنری برخورد می‌کنیم بدون توجه به وجه ارتباطی آن‌ها.

سعید باباوند در این رابطه می‌گوید: «انسان در عصر قدیم نیز نشانه‌ها را پیدا کرد و توانست یک زبان تصویری اختراع کند اما من فکر می‌کنم این موضوع صرفاً یک مشترک لفظی با گرافیک است. به‌طور مثال خود من بارها گفته‌ام که «جهان بدون گرافیک نابود می‌شود». این اتفاق هم رخ خواهد داد اما منظور من در اینجا طراحی گرافیک به عنوان یک امر زیبایی‌شناسی نیست. حتی در یک عطاری سنتی نیز برای راهنمایی خریداران روی شیشه داروها نشانه‌ها و نوشته‌هایی وجود دارد اما این شامل گرافیک نمی‌شود.

خط‌کشی‌های کف خیابان نیز علائم گرافیکی هستند و اگر آن‌ها را حذف کنیم هزاران تصادف رخ می‌دهد‌. وقتی از گرافیک صحبت می‌کنیم یک وجه ارتباطی دارد و یک وجه توسعه‌دهنده زیبایی‌شناسی. شما وقتی برای خرید یک محصول وارد مغازه می‌شوید احتمالاً اثری که زیباتر باشد شما را جذب می‌کند. این نکته مهم است که وقتی از گرافیک دیزاین حرف می‌زنیم، باید بحث زیبایی‌شناسی را مدنظر قرار دهیم.»

بهرام کلهرنیا که گرافیک را یک دستگاه ارتباطی - ادراکی می‌داند معتقد است که این دستگاه باید کارش را خوب بلد باشد تا ارتباطات نیز به‌درستی شکل بگیرد. طراحان باید با متولیانی مانند صاحبان کالا، صاحبان مشاغل، مدیران فرهنگی، مدیران دولتی، نهادهای قانونی، آموزش‌وپرورش و... در ارتباط باشند و آن‌ها از توانمندی طراحان گرافیک استفاده کنند تا کار خودشان را شکل دهند.

او ادامه می‌دهد: «طراحان گرافیک سودمندی‌های زیادی در دنیای تجاری دارند به همین دلیل در کشورهای مختلف می‌کوشند برای طراحان گرافیک تسهیلات و قوانینی مصوب کنند. اما متاسفانه طراحی گرافیک در ایران جزو فعالیت‌هایی است که شغل به حساب نمی‌آید و در اکثر مواقع طراحان باید دنبال سفارش‌دهنده بدوند تا بتوانند تامین معاش کنند. صاحبان مشاغل ما وقتی سراغ طراحان می‌روند عدد بسیار ناچیزی به آن‌ها پیشنهاد می‌دهند درصورتی‌که نمی‌دانند در صورت غفلت از این موضوع اول از همه به خودشان و برندشان خیانت کرده‌اند.»

«گرافیک دیروز و امروز و فردا ندارد. گرافیک یک سیری است که مانند تاریخ راه خودش را می‌رود.» این‌ها جملات علی خسروی از طراحان باتجره و هم‌دوره زنده‌یاد مرتضی ممیز است. او معتقد است که همه افراد گرافیست هستند و نظرش را اینگونه بیان می‌کند: «حروف قدیمی که در جیرفت کشف شده و هنوز نتوانسته‌اند آن‌ها را بخوانند یعنی اینکه گرافیک از همان زمان وجود داشته است و افراد دریافته بودند که می‌توانند صداها را به کلمه و کلمات را به نشانی تبدیل کنند و از این طریق با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. شما از روزی که وارد مدرسه می‌شوید و الفبا یاد می‌گیرید، گرافیست هستید یعنی هر آدمی که یاد می‌گیرد با کلمات و حروف پیامش را به دیگری منتقل کند، گرافیست است. دقت کنید که همه آدم‌ها یک امضای مخصوص به خود دارند یعنی نشانه خاص خودشان را طراحی کرده‌اند.»

انجمن و چانه‌زنی‌های همیشگی

شغل طراحی گرافیک در ایران امنیت شغلی ندارد. سازمان‌های قانونی کشور به جای اینکه حل مشکل کنند و به‌مثابه تسهیلگر وضعیت هنرمندان و انجمن‌ها را حل کنند، برعکس سنگ جلوی پای آن‌ها می‌اندازند. شاید این جمله‌ها را بارها از زبان کسانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند، شنیده باشید. طرف حساب فعالان این حوزه نیز نهادها و سازمان‌های بزرگی هستند که شاید مطالبه‌گری از آن‌ها از عهده یک شخص برنیاید. تمام این مسائل منجر به این شد که هنرمندان دورهم جمع شوند و تحت عنوان یک انجمن صنفی برای حمایت و نوعی نظارت بر حرفه‌ خود، همچنین ارتقا و تعالی طراحی گرافیک در کشور تلاش کنند.

درنتیجه انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران در مهرماه ١٣٧۶ توسط هیئت مؤسسی تشکیل‌شده از مرتضی ممیز، قباد شیوا، ابراهیم حقیقی و ایرج میرزاعلیخانی به ثبت رسید و تاسیس شد.

سعید باباوند درباره تاثیری که انجمن در این سال‌ها بر گرافیک کشور داشته است، می‌گوید: «انجمن صنفی طراحان گرافیک در این ۲۵ سال قطعاً گرافیک را خیلی بیشتر از قبل به جامعه معرفی کرده است. البته که رسانه‌های دیگر مانند فضای مجازی نیز دراین‌زمینه مؤثر بوده‌اند. انجمن از اعضای صنف خودش تشکیل شده است و تک‌تک افراد سفیران انجمن هستند.

ما سعی کرده‌ایم در این سال‌ها با برگزاری نشست‌ها، نمایشگاه‌ها، جایزه سرو نقره‌ای، انتشار کتاب‌ها و مقاله‌ها روی درک بهتر جامعه از گرافیک و افزایش سواد و مهارت هنرمندان این حوزه تلاش کنیم. ما سعی می‌کنیم که به قدیمی‌های خودمان سر بزنیم، حال‌شان را بپرسیم و بگوییم که به‌ یاد شما هستیم. برای جوانان نمایشگاه برگزار می‌کنیم تا بگوییم آینده از آن این جوانان است. مسئله مهمی که در انجمن حاصل می‌شود گفت‌وگویی است که میان دو نسل اتفاق می‌افتد.

در جامعه ما بحران گفت‌وگو وجود دارد اما این اتفاق در انجمن رخ می‌دهد. جوان ۲۰ ساله دانشجو نمایشگاه برگزار می‌کند و این مسئله باعث می‌شود که پیشکسوتان و افراد باتجربه آثارش را تماشا و قضاوت کنند. قطعاً جوانان هم رویکردهای نوینی در حوزه گرافیک دارند که برای افراد باتجربه مؤثر است. این گفت‌وگوها گمشده جامعه ماست.»

بهرام کلهرنیا با اشاره به اینکه در چند سال گذشته انجمن کار خود را ادامه داده و دائماً با سازمان‌های مختلف وارد گفت‌وگو شده است اما متاسفانه پیشرفتی حاصل نشده است، ادامه می‌دهد: «من معتقدم که انجمن بسیار قدرت دارد. ما خودمان را بالاترین نهاد مرجع صنفی می‌دانیم و چیزی حدود هزار عضو را نمی‌توان دست‌کم گرفت. ما مشغول چانه‌زنی با نهادهای قانون‌گذار مانند وزارت کار، وزارت ارشاد، شهرداری و... هستیم.

به‌طور مثال برای رفع مشکل ساختمان موزه گرافیک، هفته آینده جلسه‌ای با مدیران سازمان زیباسازی داریم تا شیوه‌نامه نحوه فعالیت و ادامه کار موزه را در آن ساختمان بررسی کنیم. بخشی از کار ما در انجمن آگاهی‌رسانی درباره فعالیت‌ها و بحران‌هایی است که با آن‌ها درگیر هستیم. به‌طور مثال ما چند روز پیش با مدیرکل هنرهای تجمسی جلسه‌ای داشتیم و ایشان نسبت به امور کاری ما آگاهی پیدا کردند.

به این دلیل این کار را انجام می‌دهیم تا هروقت این نهادها نیاز به مشورت دارند اعضای ما را برای همکاری دعوت کنند. مدتی پیش دفتر آموزش معاونت هنری از ما دعوت کردند تا درباره استخراج سیستم مرجع مشاغل گرافیک صحبت کنیم و این کار انجام شد. نظام‌های آموزشی ما فرتوت شده‌اند و درباره گرافیک چیزی نمی‌دانند، آن‌ها باید برای بازخوانی مباحث درسی‌شان به انجمن مراجعه کنند و با فعالیت‌های ما آشنا شوند. به مناسبت هفته گرافیک در خانه هنرمندان دو نمایشگاه افتتاح کردیم.

یکی از نمایشگاه‌ها مختص به آثار استاد کامران کاتوزیان، یکی از بزرگ‌ترین گرافیست‌های حوزه تبلیغات است و نمایشگاه دیگر به نام «در جستجوی نسل نو» مربوط به پوسترهای هنرمندان جوان است زیرا دوست داریم که هنرمندان جوان آثارشان را روی دیوار ببینند و برایشان فرصت‌های شغلی فراهم شود. تمام این برنامه‌ها در راستای جریان‌سازی فرهنگی انجام می‌شود زیرا ما می‌کوشیم علاوه بر پیگیری مطالبات صنفی اعضاء به‌عنوان یک نهاد فرهنگی و هنری نیز فعالیت داشته باشیم.

خوشبختانه ما در انجمن طراحان گرافیک دوقطبی نداریم بلکه گاهی بدفهمی‌هایی رخ می‌دهند که منجر به سوءتفاهم می‌شوند. یک جوان که تازه از دانشگاه آمده است گاهی نمی‌تواند جایگاه صنفی خودش را درست تعریف کند یا هنوز مناسبات خودش را با همکارانش شکل نداده است. ما می‌کوشیم که دست در دست هم جذب نیرو کنیم و این کار را هم کرده‌ایم. گاهی گفت‌وگوها، اعتراضات و پرسش‌هایی پیش آمده که درون‌صنفی بوده‌اند. انجمن یک نهاد تسهیلگر است و کار در آن به‌صورت داوطلبانه و بدون دریافت پول ـ تنها به‌دلیل پیشبرد اهداف صنفی ـ انجام می‌شود.»

بررسی وضعیت گرافیک تجاری و گرافیک مطبوعات امروزه در کشور ما بستگی به شرایط روز جامعه و مولفه‌های دیگر نیز دارد. اگر در کشور شاهد رونق اقتصادی باشیم طبیعتاً گرافیک تجاری نیز وضعیت ثمربخشی خواهد داشت. خسروی دراین‌باره ادامه می‌دهد: «وقتی که در کشور رونق اقتصادی نیست در مقابل نیز مواردی مانند بسته‌بندی، تبلیغات و... نیز سرجای درست قرار ندارند زیرا نهادها و شرکت‌ها به این موضوع توجه نمی‌کنند. درواقع می‌توان گفت که گرافیک امروز ایران هم مانند همه‌چیز دیگرش ازجمله سینما، سیاست، موسیقی و... است.

متاسفانه امروزه شاهد این موضوع هستیم که گرافیست‌های جوان و خوب ما به خارج از کشور مهاجرت می‌کنند. البته مسئله مهاجرت تنها به حوزه گرافیک محدود نیست و جوانان زیادی از ایران می‌روند. باید این نکته را در نظر داشته باشیم که کار برای طراحان خارج از کشور بسیار دشوار است، زیرا در اکثر کشورها خودشان در این رده گرافیست‌های بسیار خوبی دارند و چیزی نیاز ندارند که ما با خودمان به خارج از کشور ببریم.»

نگران نباشد!

«اما آینده به کدام سمت می‌رود؟» این سوال را از سعید باباوند درباره آینده گرافیک ایران پرسیدیم. او ازجمله کسانی است که همواره به آینده امیدوارند و معتقد است که اگر از آینده ناامید باشیم، در همان لحظه باید مرگ‌مان را اعلام کنیم. حتی ترس از گسترش هوش مصنوعی و بلعیده‌شدن انسان توسط ابزارها نیز او را نگران نکرده است.

باباوند این گفت‌وگو را اینگونه پایان می‌دهد: «بچه‌های جوان ما فعال هستند و کارهای درخشانی از آن‌ها در حوزه گرافیک می‌بینم. چند روز پیش جوانی کارش را به من نشان داد. کار او به‌قدری خوب بود که خواهش کردم کارش را به من بدهد تا در کتابخانه‌ام بگذارم. حال برخی از مردم و گرافیست‌ها این نگرانی را دارند که با گسترش هوش مصنوعی بیکار شوند.

اما من معتقدم که رسانه‌های جدید به گسترش فهم ما کمک می‌کنند. وقتی کامپیوتر آمد همه گفتند که گرافیک تمام شد. این‌گونه نبود، بلکه این یک تغییر گفتمان از عصر طراحی دستی به عصر طراحی دیجیتال بود. امروزه هم هوش مصنوعی برای کمک به انسان آمده است. از هر مظهری که به انسان نگاه کنید، انسان یگانه است. چیزی هم از مخلوقات دست بشر نمی‌تواند جای انسان را بگیرد، زیرا انسان دارای معناست و ابزار نمی‌تواند معنا بسازد. مانند این شعر بیدل که می‌گوید: نشد آیینه‌ کیفیت ما ظاهر آرایی/ نهان ماندیم چون معنی به چندین لفظ پیدایی».

دیدگاه

ویژه فرهنگ
  • بوروکراسی در جهان مدرن برای نظم‌بخشی به امور جاری زندگی به‌وجود آمده و قرار شده رابطه شهروندان با دولت را سامان بخشد.

  • خبر آمد صبح جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ خورشیدی مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران به اتفاق سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ کفش و کلاه…

سرمقاله
آخرین اخبار