سروش محلاتی: تأسف بار است لایحه «تأمین امنیت زنان» سیزده سال است خاک میخورد
سروش محلاتی تأکید کرد: فرهنگسازی برای مهریه سبک بسیار پسندیده است، اما تضییع حقوق قانونی و شرعی که بر ذمهی مرد است، با منطق قرآن سازگار نیست.
به گزارش هممیهن آنلاین و به نقل از شفقنا، سروش محلاتی در مراسم ترحیم دکتر اشرف بروجردی که در مسجد جامع شهرک غرب تهران برگزار شد، سخنرانی با عنوان «از منزلت زن در قرآن تا منزلت زن در جامعه ما» داشت که متن کامل این سخنرانی را در ادامه می خوانید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَ نِعْمَ النَّصِیرُ، ثُمَّ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَیِّدِنَا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ الْمُصْطَفَى مُحَمَّدٍ (ص) وَ عَلَى آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ، لَاسِیَّمَا بَقِیَّةِ اللَّهِ فِی الْأَرَضِینَ. قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ بَعْدَ أَنْ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ: «فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَىٰ ۖ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ».
همانگونه که مستحضرید، این مجلس باشکوه به منظور گرامیداشتِ یاد و خاطرهی بانویی بافضیلت و خدمتگزار، مرحومه مغفوره سرکار خانم دکتر اشرف بروجردی منعقد گردیده است. آن فقیده سعیده دارای فضائل و کمالات متعددی بود؛ چه از منظر ایمان و تقوا و چه از حیث دانش و معرفت و همچنین در عرصهی فعالیتهای گوناگون اجتماعی و سیاسی، کارنامهای درخشان از خویش به یادگار نهاد. از جمله مفاخر ایشان، نشو و نما در بیتی رفیع و خاندانی آراسته به علم و معرفت بود؛ پدر بزرگوارشان، عالم وارسته آیتالله شیخ محمد ابراهیم بروجردی و جد والا مقامشان، آیتالله العظمی شیخ علیمحمد بروجردی، از استوانههای فقاهت و معرفت محسوب میشدند که نامشان در ردیف بزرگانی چون علامه طباطبایی و آیتالله میلانی و از شاگردان مبرز مرحوم آیتالله العظمی اصفهانی و همچنین عارف کامل، مرحوم قاضی (قدس سرهم) میدرخشید. ایشان در چنین مهد فضیلتی پرورش یافت و توفیق آن را حاصل کرد که در حیات خویش، منشأ کمالات و خدمات ارزندهای گردد.
از میان تمام نکات برجسته در حیات پربار این بانوی سفر کرده، بنده یک نکته را برگزیدهام تا در این محفل شریف و در محضر شما سروران گرامی طرح نمایم؛ و آن دغدغهمندی عمیق این بانوی بافضیلت نسبت به آحاد مردم، و به صورت اخص، اهتمام ایشان به «مسائل زنان» در طول دوران فعالیتهایشان بود که اقدامات مؤثری را نیز در این راستا سامان دادند. بیشک مسئلهی زن در جامعهی اسلامی ما، در زمره مسائل درجه اول قرار دارد و به نظر میرسد در گام نخست برای تبیین این مهم، میبایست «نگاه قرآن کریم» را مطمح نظر قرار داد. باید دید قرآن چه منظری را نسبت به مسائل زنان ترسیم نموده است و اولا چه فاصلهای میان نگرش عرفی ما مسلمانان با حقیقت نگاه قرآن وجود دارد، و ثانیاً چگونه باید به آن افق قرآنی دست یافت.
قرآن کریم هرگونه تفاوت و تبعیض ماهوی میان زن و مرد را نفی میکند
در این مجال کوتاه به برخی از اصول و قواعد حاکم بر مسائل زنان در قرآن کریم اشاره میکنم؛ اصولی که تمامی احکام فقهی و مسائل مستحدثه باید بر مبنای آنها شناخته و تبیین گردند و به تعبیری، اینها «اصول حاکم» بر شخصیت، رفتارها و حقوق زنان هستند. اصل نخست، جنبهی اخلاقی و ارزشی مسئله است. از منظر ارزشهای اخلاقی و انسانی، قرآن کریم هرگونه تفاوت و تبعیض ماهوی میان زن و مرد را نفی مینماید و زنان را همچون مردان، برخوردار از شخصیت انسانی مستقل و در کسب کمالات اخلاقی یکسان میشمارد. آیه شریفه «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» که تصریح دارد تنها ملاک برتری و امتیاز نزد خداوند «تقوا» است، هم شامل مردان است و هم زنان؛ زیرا این فراز بخشی از آیهای است که پیش از آن میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَىٰ»؛ بنابراین خطاب متوجه هر دو جنس است. مرحوم علامه طباطبایی (رضواناللهعلیه) در تفسیر گرانسنگ المیزان با استناد به این اصل بیان میدارند که یک بانوی باتقوا که متمسک به ارزشهای الهی و اسلامی است، بر هزاران مرد بیتقوا فضیلت و برتری دارد. لذا در ساحت ارزشهای انسانی، جنسیت ملغی است و ملاک، فضائلی است که انسان – فارغ از جنسیت – کسب میکند.
اصل و قاعده دومی که از قرآن کریم استنباط میشود، مربوط به حوزهی خانواده است. در حیات مشترک خانوادگی، زن و شوهر نسبت به یکدیگر حقوق و تکالیف متقابل دارند؛ نه حقوق یکطرفه است و نه وظایف. جالب آنکه تکالیفی که مردان نسبت به همسران خود دارند، به نص قرآن کریم تکالیفی بس سنگینتر و دقیقتر است. خداوند متعال میفرماید: «وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»؛ با همسران خود به شایستگی و نیکی رفتار کنید. صیغه «عاشروا» امر است و افادهی وجوب و تکلیف میکند و از مردان میخواهد که بنیان رفتار در محیط خانواده را بر «معروف» و خوشرفتاری استوار سازند. برخی از اعاظم فقهای ما همچون مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی (مؤسس حوزه علمیه قم) بر این باور بودند که آیه «وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» یک قاعده و اصل حاکم است؛ بدین معنا که تمامی احکام دیگری که در روابط زوجین وجود دارد، محکومِ این اصل بوده و با قیدِ «معروف» مقید میشوند.
به دلیل غفلت از منطق قرآنی، شاهد افزایش آمار طلاق و جداییها هستیم
حتی فراتر از این، قرآن کریم در ادامه همین آیه میفرماید: «فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰ أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْرًا کَثِیرًا». اگر زمانی مردی بگوید من از همسر خود گلایه دارم یا از او ناخشنودم و تحملش برایم دشوار است، قرآن میفرماید حتی در صورت کراهت و ناراحتی نیز وظیفهی «معاشرت به معروف» ساقط نمیشود. باید خویشتنداری کرد و کانون گرم خانواده را با تصمیمات عجولانه متلاشی نساخت؛ چرا که چه بسا در آنچه شما نمیپسندید، خداوند «خیر کثیر» قرار داده باشد. نباید تلخی یک ساعت را معیار قضاوت ابدی قرار داد. افسوس که در جامعهی ما به دلیل غفلت از این منطق قرآنی، شاهد افزایش آمار طلاق و جداییها هستیم.
اصل سوم آن است که در مسیر نیل به حیات طیبه و سعادت حقیقی، راه برای زنان و مردان علیالسویه گشوده است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً». قرآن تصریح میکند که هر کس – چه زن و چه مرد – عمل صالح انجام دهد، به حیات طیبه دست مییابد. و اما اصل چهارم که در جامعهی امروز ما اهمیتی دوچندان یافته، «نقش اجتماعی زنان» و حضور آنان در عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. در اینجا نیز قرآن کریم اصلی بنیادین را مطرح میکند و مجدداً با تعبیر «مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَىٰ»، برابری در اثرگذاری را اعلام میدارد: «أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَىٰ ۖ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ». خداوند میفرماید عمل هیچ تلاشگری را ضایع نمیکنم.
اهل دقت و لطایف قرآنی به این نکته عنایت داشته باشند؛ گاهی خداوند میفرماید پاداش عمل را ضایع نمیکنم، مانند آیه «إِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ» که ناظر به پاداش اخروی است؛ اما در آیه ۱۹۵ سوره آلعمران که تلاوت شد، سخن از «اجر» نیست، بلکه میفرماید «خودِ عمل» را ضایع نمیکنم. این بدان معناست که اثر وضعی و خارجی عمل در همین دنیا نیز محفوظ است. اگر زنی در جامعه گامی بردارد و فعالیتی کند، این عمل در همین نظام دنیوی منشأ اثر خواهد بود و موجب ارتقای او و جامعه میشود. مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان ذیل این آیه میفرمایند: این آیه اطلاق دارد و معنای اطلاقش آن است که همانگونه که زن و مرد از نظر «تکوینی» با مشارکت یکدیگر جامعه بشری را میسازند و مردان به تنهایی عامل پیدایش جامعه نیستند، در صحنهی «اجتماع و مدیریت» نیز زنان دارای نقشی همسنگ هستند. علامه حتی گامی فراتر نهاده و ذیل فصلی با عنوان «من الّذی یتقلّد ولایة المجتمع؟» (چه کسی عهدهدار سرپرستی جامعه است؟) استدلال میکنند که چون زنان در تکوین جامعه نقش دارند، مسدود کردن راه فعالیت اجتماعی بر آنان مصداق «تضییع عمل» است که قرآن آن را نفی کرده است. اگر زنی تحصیل کند و تخصص یابد اما راه برای خدمت او بسته باشد، این تضییع نعمت و ظرفیت الهی است و در منطق تشریعی اسلام، تضییع جایگاهی ندارد.
منطق ما منطق قرآن است یا منطق جاهلیت؟
حال سؤال اینجاست؛ منطق ما چیست؟ آیا منطق ما منطق قرآن است یا خدایناکرده منطق جاهلیت؟ اگر منطق ما قرآنی است، راه روشن است. البته در اینجا هم علما و حوزههای علمیه مسئولیت دارند و هم دولتمردان. حوزههای علمیه باید موانع فکری را مرتفع سازند. در گذشته تا سخن از کمالات زنان میشد، برخی بلافاصله به ظاهرِ عبارتِ منسوب به امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه استناد میکردند که «هُنَّ نَوَاقِصُ الْعُقُولِ» (زنان ناقصالعقلاند) و با همین استدلال آنان را به حاشیه میراندند. اما بحمدالله با گذشت زمان و تعمیق پژوهشها، فقیه و مفسر حکیمی چون حضرت آیتالله جوادی آملی، پس از تالیف یک دوره کامل تفسیر قرآن، در شرح نهجالبلاغه خود با نام «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»، به واکاوی این خطبه پرداختهاند. ایشان در جلد پنجم این شرح (صفحه ۶۵) با صراحت و شجاعت علمی میفرمایند: صدر و ساقه این خطبه (خطبه ۸۰) مرهون تحلیلهای میانی آن است که با ابهام درونی همراهاند و راه برونرفتی از آن نیست و نیز با محکمات قرآن درباره شخصیت و جایگاه زن هماهنگ نمیباشد؛ لذا نه توان اثباتِ علت برای حکم را دارند و نه میتوانند مستنتج نتیجهگیری ذیل آن باشند. ایشان تصریح میکنند که نمیتوان با استناد به این خطبه، زنان را ناقص دانست و این مطلب را به عنوان پیام دین به جهانیان عرضه کرد.
باید دید حقوقی که قرآن برای زن ترسیم کرده، در قوانین ما چگونه متبلور میشود
این حرکتهای علمی اگرچه دیرهنگام، اما مبارک است؛ لکن گام بعدی بر عهدهی حکمرانان است. صرف گفتار در محافل علمی کافی نیست. باید دید حقوقی که قرآن برای زن ترسیم کرده، در قوانین ما چگونه متبلور میشود. در اینجا باید با احترام و اکرام از تلاشهای مرحومه دکتر اشرف بروجردی یاد کنم که دهها سال از عمر شریف خود را مصروف آن کرد تا مسائل زنان بر اساس مبانی نواندیشانه اسلامی در جامعه حل شود. ایشان از آن رو کمنظیر بود که هم به «سنت» و مبانی اصیل اسلامی پایبند بود و هم نگاهی باز و کارگشا به مقتضیات زمان داشت. فقدان چنین شخصیتهایی که حلقه وصل میان فقه سنتی و نیازهای مدرن زنان باشند، خسارتی جبرانناپذیر است.
امروز ما با انباشتی از مسائل حلنشده در حوزه زنان مواجهیم و اگر اولیای امور تدبیری نکنند، فرصتها یکی پس از دیگری از دست میرود. تأسف بار است که در کشور ما، لایحهای تحت عنوان «تأمین امنیت زنان» یا «منع خشونت علیه زنان»، سیزده سال است که در راهروهای مجلس و دولت معطل مانده و خاک میخورد! چندین دولت و مجلس آمده و رفتهاند و هنوز نتوانستهاند سروسامانی به این موضوع بدهند. در همین همسایگی ما، افغانستان، سالها پیش چنین قانونی تصویب شد (فارغ از تحولات اخیر). در کشوری با فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی، چرا باید چنین گرههایی ایجاد شود؟ چه دستهایی در پشت پرده مانع از تصویب قوانینی میشوند که امنیت نوامیس جامعه را تأمین میکند؟ این تعللها با منطق قرآن سازگار نیست. آیا فراموش کردهایم فجایع سال ۹۳ در اصفهان و اسیدپاشیها را؟ پاسخ آن نسل و آن قربانیان چیست؟ اگر به صورت شفاف به پرسشهای نسل جدید پاسخ ندهیم و تعامل نکنیم، این نسل را از دست خواهیم داد.
متأسفانه گاهی به جای حل مسئله، صورتمسئله پاک میشود یا راهکارهای معکوس ارائه میگردد. اخیراً صحبت از بازنگری در قوانین مهریه است؛ بدین صورت که اگر مهریه بیش از ۱۴ سکه باشد، زنان از حمایت قانونی و قدرت اجرایی حکومت برای مطالبهی حق خود محروم شوند. این در حالی است که برای هر بدهکاری دیگری، طلبکار میتواند حکم جلب بگیرد، اما قانونگذار میخواهد زن را از این حق محروم کند. بیایید همین یک مورد را با قرآن بسنجیم. قرآن کریم که در مورد روزه یکبار فرمود «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ»، وقتی به مسئله مهریه و حقوق مالی زنان میرسد، با لحنی شدید و مؤکد و در چندین آیه هشدار میدهد که مبادا راهی برای امتناع از پرداخت آن پیدا کنید.
به جای حمایت از مظلوم، پشت زن را خالی میکنیم؟
خداوند میفرماید: «وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّکَانَ زَوْجٍ وَآتَیْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیْئًا»؛ حتی اگر مهریه زن پوست گاوی پر از طلا (قنطار) باشد و بخواهید او را طلاق دهید، حق ندارید سر سوزنی از آن را کم کنید یا پس بگیرید. جای دیگر میفرماید: «وَلَا یَحِلُّ لَکُمْ أَن تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئًا» و باز میفرماید: «وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَیْتُمُوهُنَّ»؛ حق ندارید زن را در فشار و مضیقه قرار دهید تا از سر ناچاری مهریهاش را ببخشد. اینها نصوص صریح قرآن است. حال به جای حمایت از مظلوم، پشت زن را خالی میکنیم؟ فرهنگسازی برای مهریه سبک بسیار پسندیده است، اما تضییع حقوق قانونی و شرعی که بر ذمهی مرد است، با منطق قرآن سازگار نیست. ما وظیفه داریم بگوییم تا مردم و مسئولین بدانند حکم خدا و سنت چیست.
رحمت و رضوان الهی بر آن بانوی بافضیلت، مرحومه خانم اشرف بروجردی که همواره در این مسیر نورانی گام برمیداشت و دغدغهی احقاق حقوق شرعی زنان را داشت. خداوند او را با سرور زنان عالم، حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) محشور فرماید و به فرزند عزیزش، دوست گرامیمان جناب آقای امیر معتمدی نیز صبر و اجر عنایت کند و همسر شهید ایشان، مهندس غلامعلی معتمدی را نیز غریق رحمت واسعه خویش گرداند. نَسْأَلُ اللَّهَ مِنَ الْعَفْوِ وَ الْعَافِیَةِ، بِسْمِ اللَّهِ الْعَظِیمِ الْأَعْظَمِ، الْأَعَزِّ الْأَجَلِّ الْأَکْرَمِ، یَا اللَّهُ… بار پروردگارا! بهترین برکات خودت را بر این جمع و بر روح آن مرحومه نازل بفرما. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.