سید محمود علوی: مهمترین سرمایه امروز کشور، سرمایه اجتماعی است
وزیر سابق اطلاعات گفت: در ایام جنگ شاهد یکی از هماهنگترین و همافزاترین همراهیهای میدان و دیپلماسی در سالهای اخیر بودیم. برای نخستین بار، بهجای شکاف یا دوگانهسازی میان میدان و دستگاه دیپلماسی، یک فهم مشترک نسبت به تهدید شکل گرفت و این فهم مشترک، خودش را در عملکرد نمایندگان ایران در نهادهای بینالمللی نشان داد.

به گزارش هممیهن آنلاین، سیدمحمود علوی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا با اشاره به همبستگی و همدلی مردم ایران در طول جنگ تحمیلی ۱۲ روزه در حمایت از مام میهن و نیروهای مسلح، مردم ایران را ملتی شگفتی آفرین خواند و تصریح کرد: مردم ایران گاهی در روزمرگیها با هم بحث دارند، گلایه دارند، حتی از بعضی بیعدالتیها و ناکارآمدیها زخم خوردهاند. اما همین مردم، وقتی پای وطن در میان است، فراتر از همه دلخوریها، به میدان میآیند. این فقط یک احساس لحظهای نیست؛ بلکه ریشه در هزاران سال حافظه جمعی ما دارد. از هخامنشیان تا مشروطه، از دفاع مقدس تا امروز. مردم ما با همه اختلافنظرهایی که دارند، وقتی حس میکنند امنیت، خاک، و عزت ملیشان در خطر است، بیهیچ تردیدی کنار یکدیگر و پشت سر نیروهای مسلح خود میایستند.
وی گفت: در ایام دفاع مقدس ۱۲ روزه صحنههایی را دیدیم که از دل تاریخ تکرار میشد. خانوادههایی که با افتخار از فرزندانشان در لباس ارتش و سپاه و بسیج سخن میگفتند. مردمی که حتی اگر منتقد سیاستها بودند، اما در برابر تجاوز دشمن، دفاع را وظیفه شرعی، ملی و اخلاقی خود دانستند. این همدلی، بدون دستور و تبلیغ شکل گرفت؛ چون مردم ایران وطندوستاند، نه از سر تعارف، بلکه از سر ریشه.
دستیار ویژه رئیسجمهور و رئیس شورای امور اقوام، ادیان و مذاهب افزود: از نظر من، مهمترین سرمایه امروز ایران همین سرمایه اجتماعی است. اگر روزی بخواهیم در جهان سر بلند کنیم، نه صرفاً با قدرت تسلیحاتی، بلکه با اتکای به این اعتماد ملی، همبستگی درونی و روح وفاداری مردم به کشورشان خواهد بود.
حجت الاسلام و المسلمین علوی با تاکید بر اینکه نیروهای مسلح، چه ارتش، چه سپاه، چه بسیج، فرزندان همین مردماند، تاکید کرد: آنچه مردم را به دفاع از آنها واداشت، صرفاً دستور یا تهییج نبوده؛ بلکه این حس است که «این کشور خانه من است» و «هیچکس حق ندارد به خانهام تجاوز کند و پای متجاوز را میشکنم».
وی قدردانی از همبستگی ملی مردم را وظیفه همه مسئولان دانست و تاکید کرد: نگذاریم بیعدالتیها، تبعیضها، یا رفتارهای غیرحرفهای در سیاست داخلی، این سرمایه را فرسوده کند. چون اگر مردم احساس کنند باز هم صدایشان شنیده نمیشود، ممکن است همین سرمایه ارزشمند، آسیب ببیند. در یک جمله بگویم، آنچه مردم را به دفاع از آنها واداشت، صرفاً دستور یا تهییج نبوده و نیست؛ بلکه این حس است که «این کشور خانه من است» و «هیچکس حق ندارد به خانهام تجاوز کند و پای متجاوز را میشکنم».
رئیس شورای اقوام، ادیان و مذاهب اظهار داشت: در جریان جنگ ۱۲ روزه تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران، یکی از روشنترین و کمنظیرترین جلوههای وحدت ملی را شاهد بودیم؛ وحدتی فراتر از قومیت، فراتر از مذهب، فراتر از جغرافیای زیستی. این بار هم مثل همیشه، کرد و لر، بلوچ و ترکمن، عرب و ترک و فارس، شیعه و سنی و مسیحی، زرتشتی، همه در کنار هم ایستادند، بیهیچ چشمداشتی، بیهیچ دعوت رسمی. چرا؟ چون آنچه مردم را به میدان کشید، نه تبلیغات سیاسی بود، نه شعارهای دولتی؛ بلکه حس عمیق تعلق به یک سرزمین مشترک به نام ایران.
وی افزود: در همان روزهای سخت، ما دیدیم که جوانان بلوچ در جنوبشرق کشور، با افتخار از آمادگی خود برای دفاع از مرزها گفتند. دیدیم که علمای اهلسنت، از غرب و شمال کشور، در نماز جمعهها فریاد زدند که «دفاع از ایران، وظیفه شرعی ماست.» در استانهای غربی، پدران شهیدکرد، بیانیههایی منتشر کردند که فرزندانشان امروز هم آمادهاند تا جان بدهند برای وطن. در خوزستان عربزبان، مردم با دل و جان در کنار مواضع پدافندی ارتش و سپاه ایستادند. مسیحیان ارمنی و آشوری در تهران و اصفهان، در کلیساهایشان برای آرامش وطن دعا کردند و حتی نمایندگانشان در مجلس، به صراحت حمله اسرائیل را محکوم کردند و بر حق ایران برای دفاع تأکید کردند.
حجت الاسلام والمسلمین علوی، حرکت مردم ایران را نه یک نمایش نمادین بلکه رفتار یک ملت در حال دفاع از کرامت خودش خواند و تصریح کرد: ایران در این جنگ، تنها با موشکها به دشمن متجاوز پاسخ نداد؛ با دلهای میلیونها انسان از مذاهب و قومیتهای مختلف ایستاد. این سرمایه، بسیار گرانبهاست.
دستیار ویژه رئیسجمهور بیان داشت: ما همیشه بر این باور بودهایم که وحدت واقعی، با تحقیر یا حذف تنوع شکل نمیگیرد. وحدت یعنی به رسمیت شناختن این تفاوتها، و ایجاد احساس «برابری در شهروندی». امروز اگر اهلسنت در سیستانوبلوچستان و کردستان و گلستان، با جان و دل از وطن دفاع میکنند، به این دلیل است که ایران را از آنِ خود میدانند، و این «احساس تعلق» مهمترین پیوند ملی است که باید آن را ارجح نهاد و تقویت کرد. اگر مسیحیان و زرتشتیان و کلیمیان ایران، اینگونه شجاعانه در کنار دیگر مردم کشور ایستادند، بهخاطر این است که ایران، خانه مشترک همه ماست و اسلامِ ایرانی، قرائتی از دین است که همزیستی را نه فقط ممکن، بلکه واجب میداند.
وی مبارزه با تبعیض را تنها راه حفظ سرمایه اجتماعی دانست و گفت: باید عدالت قومی و مذهبی را عملی کنیم، و به همه ایرانیان فارغ از هویت مذهبی و قومیشان فرصت و امنیت برابر بدهیم. وحدت تنها وقتی معنا دارد که بر پایه «کرامت» و «عدالت» باشد.
حجت الاسلام و المسلمین «سیدمحمود علوی» تاکید کرد: در جنگ ۱۲ روزه، اقوام و مذاهب ایرانی نشان دادند که در زمان خطر، ما یک ملتیم. اکنون نوبت مسئولین فهیم کشور است که در زمان صلح، همان ملت را ببینند، صدایشان را بشنود و به رسمیت بشناسند.
وزیر اطلاعات دولتهای یازدهم و دوازدهم، اظهار داشت: «ملت ایران نشان داد که هرچند ممکن است در نگاههای سیاسی و فرهنگی متنوع باشد، اما در دفاع از وطن، یکدل و یکپارچه است. این همبستگی که از زاهدان تا پیرانشهر، از ارومیه تا خرمشهر، از کلیسا تا مسجد، در میدان و در پناهگاه شکل گرفت، یکی از عظیمترین سرمایههای راهبردی جمهوری اسلامی ایران است. اما ما امروز در مقطع حساسی ایستادهایم. آتشبس فعلی، اگرچه فرصت تنفس است، اما پایان تهدید نیست.»
علوی، وظیفه امروز مسئولان را شنیدن صداهای مختلف ایران دانست و تاکید کرد: باید نشان دهیم که اتحاد مردم، فقط در مواقع بحران خواستنی نیست؛ بلکه در زمان صلح هم باید صدای اهلسنت، ارمنی، عرب، ترک، کرد، بلوچ، و همه تنوعهای مذهبی و قومی، با احترام شنیده شود. وقتی مردم احساس کنند «فقط برای جنگ خواسته میشوند، نه برای ساختن کشور»، پیوندها آسیب میبیند. باید بپذیریم که فقط در زمان جنگ از دل این ملت یک صدا باید شنیده شود ولی در شرایط جاری ایران کشور صداهای متکثر است و باید تحمل شنیدن صداهای مختلف را داشته باشیم.
وی دیگر وظیفه مسئولان در شرایط خطیر کشور را حفظ برابری در کرامت و فرصت برای همه مردم برشمرد و تصریح کرد: امروز هیچ ایرانی نباید احساس کند که بهخاطر مذهب یا قومیتش، درجه دوم است. جوان بلوچ، کرد، ترکمن یا ارمنی، باید بداند که فرصت رشد، مشارکت و حضور در اداره کشور برای او هم مهیاست. همچنین باید به جای شعاری کردن وحدت، زبان گفتوگوی ملی را زنده نگه داریم. باید بین نخبگان شیعه و سنی، مسلمان و مسیحی، عرب و فارس، کانالهای گفتوگوی دائمی ایجاد شود. رسانهها، دانشگاهها، حوزهها و نهادهای فرهنگی باید این کار را نهادینه کنند.
دستیار ویژه رئیسجمهور چهارمین وظیفه مسئولان را تقویت اعتماد عمومی دانست و گفت: مردم در جنگ ایستادند، چون به وطنشان اعتماد دارند. حالا نوبت ماست که این اعتماد را با شفافیت، مبارزه با فساد، پاسخگویی و عدالت در خدمات عمومی تقویت کنیم. و نهایتاً، باید بدانیم که همبستگی نه در شعار، بلکه در عمل سنجیده میشود. امروز وقت آن است که وحدت مردم را، با سیاستورزی عاقلانه، تصمیمهای عدالتمحور، و پرهیز از رفتارهای حذفی پاس بداریم. در یک جمله بگویم که در جنگ مردم کنار ما ایستادند. امروز ما باید جای آنان را در کنار خود حفظ کنیم.
رئیس شورای امور اقوام، ادیان و مذاهب تاکید کرد: در ایام جنگ شاهد یکی از هماهنگترین و همافزاترین همراهیهای میدان و دیپلماسی در سالهای اخیر بودیم. برای نخستین بار، بهجای شکاف یا دوگانهسازی میان میدان و دستگاه دیپلماسی، یک فهم مشترک نسبت به تهدید شکل گرفت و این فهم مشترک، خودش را در عملکرد نمایندگان ایران در نهادهای بینالمللی نشان داد.
وی افزود: سید عباس عراقچی و تیم دیپلماسی کشورمان، با بهرهگیری از تجربه دیپلماتیک و زبان تعامل جهانی، موفق شدند در همان ساعات ابتدایی جنگ، صدای ایران را به گوش جهان برسانند. مواضع رسمی ایران با زبانی حسابشده، مستند و منطبق بر قواعد بینالمللی مطرح شد. آنها نهتنها از حق مشروع ایران برای دفاع از خود دفاع کردند، بلکه روایت جنگ را از انحصار رسانههای غربی و صهیونیستی بیرون آوردند.
سیدمحمود علوی با برشمردن اقدمات وزارت امور خارجه تصریح کرد: حضور فعال دکتر عراقچی در نشستهای اضطراری سازمان ملل و شورای حقوق بشر، ارائه مستندات حملات اولیه رژیم صهیونیستی به نمایندگان کشورهای بیطرف، گفتوگو با مقامات کشورهای منطقه و تبیین رویکرد دفاعی ایران، مدیریت افکار عمومی بینالمللی برای جلوگیری از وارونهنمایی واقعیتها، همگی نشان میدهد که دستگاه دیپلماسی، هم افزای با میدان و در میانه آن ایستاده بود، نه در حاشیهی آن.
دستیار ویژه رئیسجمهور ادامه داد: این عملکرد، بسیار معنادار است. چون همیشه بر این باور بودیم که قدرت نرم ایران، یعنی عقلانیت، منطق، حقانیت و استفاده از زبان دیپلماتیک، پشتوانه قدرت میدانی است و در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه نتیجه همین تفکر را دیدیم. همچنین نباید فراموش کرد که پیگیری وضعیت اتباع غیرنظامی خارجی حاضر در ایران، تبیین وضعیت پدافندی و دفاعی کشور برای سازمانهای بینالمللی، و حتی جلوگیری از صدور قطعنامههای عجولانه، بخشی از بار سنگینی بود که دستگاه دیپلماسی با موفقیت به دوش کشید.
وی با بیان اینکه هنوز تا نقطه مطلوب فاصله داریم، گفت: برای مثال، در دیپلماسی عمومی و ارتباط مستقیم با افکار عمومی جهانی، نیاز به بازسازی ساختارها، تقویت رسانههای بینالمللی فارسیزبان و آموزش دیپلماتهای نسل جدید داریماما در مجموع، میتوان گفت که عملکرد دکتر عراقچی و همکارانش در این جنگ، نشان دادکه دیپلماسی و میدان وقتی با هم هماهنگ عمل میکنند، میتوانند دیوار انزوایی که دشمنان ایران میخواهند بسازند را فرو بریزند.
علوی سپس به ارزیابی عملکرد رسانهها در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه پرداخت و بیان داشت: در دوران جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران، اگرچه میدان نظامی بسیار تعیینکننده بود، اما باید بپذیریم که میدان روایت و جنگ رسانهای، عملاً جبههی دوم این نبرد بود؛ جبههای که شاید کمتر از موشکها و پدافندها، اما عمیقتر بر افکار عمومی داخلی و جهانی اثر گذاشت. رسانههای داخلی، خبرگزاری ها (بهویژه صدا و سیما)، توفیق نسبی داشتند اما همچنان نیازمند تحول هستیم.
وی افزود: صدا و سیما در این دوره، نسبت به بحرانهای پیشین، واکنش سریعتری نشان داد. پوشش لحظهای تحولات، پخش تصاویری از پاسخهای موشکی ایران، گفتوگو با تحلیلگران نظامی، و نمایش انسجام ملی تا حدی توانست افکار عمومی داخلی را در مدار اطمینان و همبستگی نگه دارد؛ با این حال، چندین ضعف قابل توجه نیز باید مورد توجه قرار گرفته و رفع شود.
دستیار ویژه رئیسجمهور روایت رسمی غالباً یکسویه، بدون پوشش فراگیر صدای نخبگان مستقل یا تنوع دیدگاهها را از جمله این ضعفها برشمرد و گفت: در پوشش بحران، اضافه بر ابعاد امنیتی و نظامی، ابعاد انسانی و اجتماعی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. همچنین در دیپلماسی رسانهای بینالمللی، صداوسیما باید بیشاز آنچه نشان داده شد، ظاهر میشد و پیام ایران را با زبان جهان بهتر و بیشتر مخابره میکرد.
علوی با اشاره به پرسش مردم در شبکههای اجتماعی که «چرا روایت ما باید فقط از طریق رسانههای معاند یا بیطرف به گوش دنیا برسد؟» تاکید کرد: رسانه ملی، باید ملیتر عمل کند.
وی همچنین با اشاره به پوشش خبری رسانههایی مانند بیبیسی جهانی، الجزیره، فرانس۲۴، رویترز، نیویورکتایمز و حتی برخی رسانههای منطقهای، اظهار داشت: آنها تلاش کردند تصویر نسبتاً بیطرفتری از درگیری نشان دهند. برخی گزارشها به وضوح تأکید داشتند که حمله اولیه از سوی اسرائیل انجام شده، و پاسخ ایران در چارچوب دفاع مشروع بوده است. با این حال، ضعف تاریخی دیپلماسی رسانهای ایران باعث شد تریبونهای کلیدی جهان در اختیار ما نباشند. در چنین شرایطی، حتی رسانههای بیطرف هم بهجای شنیدن صدای ملت ایران، صرفاً صدای دولتها را پوشش میدهند.
وزیر اطلاعات دولت یازدهم و دوازدهم هدف رسانههای معاند را ایجاد جنگ روانی، تخریب و دوقطبیسازی دانست و تاکید کرد: رسانههایی مثل اینترنشنال، صدای آمریکا و شبکههای مشابه، در این جنگ رسانهای دقیقاً همان نقشی را ایفا کردند که دشمن در میدان دنبال میکرد که همانا ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت، تضعیف روحیه عمومی با روایتهای اغراقشده یا دروغین از تلفات و آسیبها، تحریک اقوام و مذاهب علیه یکدیگر با روایتهای قومگرایانه و نژادپرستانه و تلاش برای دوقطبیسازی «میدان–مردم» یا «دفاع–آزادی» بود.
سیدمحمود علوی تصریح کرد: این رسانهها با بهرهگیری از تکنیکهای عملیات روانی، تلاش کردند دفاع مشروع ایران را بهعنوان ماجراجویی نظامی جلوه دهند و انسجام داخلی را خدشهدار کنند.
رسانههای داخلی به بازتعریف جسورانه و مردممحور نیاز دارند/ ستاد جنگ روایتها تشکیل شود
رئیس شورای امور اقوام، ادیان و مذاهب در پایان تاکید کرد: اگر بخواهیم عملکرد رسانهها را یکجا ارزیابی کنیم، باید بگوییم که میدان جنگ را پیروز شدیم، اما در میدان روایت فقط بخشی از نبرد را بردیم. رسانههای داخلی به بازتعریف جدی، جسورانه و مردممحور نیاز دارند؛ چرا که نسل جدید مخاطب، صرفاً با شعار قانع نمیشود و میخواهد از رسانههای کشور صدای خود را نیز بشنود.
حجت الاسلام علوی ادامه داد: دستگاه دیپلماسی باید در کنار میدان نظامی، یک «ستاد جنگ روایتها» تشکیل دهد تا در بحرانهای آینده، صدای ملت ایران از دهان دیگران شنیده نشود