| کد مطلب: ۳۲۷۵۶

با خلأ تصمیم‌گیران بزرگ مواجه هستیم

سیاست به یک معنا خیلی شبیه زندگی است. وجه مشترک سیاست و زندگی این است که هر دو دنیای عملی است و شما در میدان اقتضائات عملی، مرتباً باید تصمیم بگیرید.

با خلأ تصمیم‌گیران بزرگ مواجه هستیم

محمدجواد غلامرضاکاشی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در نشست سالانه انجمن علوم سیاسی گفت: «سیاست به یک معنا خیلی شبیه زندگی است. وجه مشترک سیاست و زندگی این است که هر دو دنیای عملی است و شما در میدان اقتضائات عملی، مرتباً باید تصمیم بگیرید. تصمیم، مبنای بحث من است. همیشه وضعیت‌هایی که رخ می‌دهد، پر از ناسازه و پیچیدگی است و شما دوباره در جریان زندگی روزمره، وقتی این موارد را مشاهده می‌کنید، تجدیدنظر و بازسازی می‌کنید و در ترکیب تازه‌ای در منطق موقعیت قرار می‌گیرید.»

این استاد علوم سیاسی همچنین گفت: «اما به همین سادگی که شما در متن زندگی روزمره، ترکیب‌های نو به نو می‌سازید، در عرصه عمومی به این سادگی نیست. به‌خصوص اگر رویدادهایی مثل انقلاب در میان باشد. انقلاب‌ها، در واقع آرمان‌های بزرگ هستند که در فضاهای هیجان‌های جمعی متبلور می‌شوند. انقلاب‌ها وقتی که به سر می‌نشینند، آنجاست که آرمان‌های بزرگ با سخت‌سری واقعیت و منطق‌های علمی موقعیت در هم می‎‌آمیزند و ترکیب‌های شگفت‌انگیز خلق می‌کنند.

گاهی اوقات چیزی حاصل می‌شود که از جهاتی از آنچه که فکر می‌کردیم هم بهتر است اما گاهی اوقات هم ترکیب‌هایی حاصل می‌شود که به شدت تنازع‌آمیز، مضحک و مسخره است. حالا اگر در عمل آنچه که می‌خواستیم با آنچه امکان تحققش است، ناسازه روی داد، آیا مثل زندگی روزمره زود عقب می‌نشینیم؟» 

او افزود: «خیر اینطور نیست. اول مسئله است. حداقل این است که نظام دوپاره می‌شود. یک پاره نظام متولی همان آرمان‌های بلند و مقدس و سبک‌بال است و یک پاره هم دست به گریبان منطق موقعیت است. یک پاره باید برای حس مسائل عینی تصمیم بگیرد، یک پاره باید به آرزواندیشی ادامه دهد و عملاً به تدریج می‌بینیم، کسی هم نمی‌آید متولی این شود که چگونه باید بین اینها پلی زد.

کم‌کم که اوضاع پیش می‌رود، می‌بینیم که نظام‌های ایدئولوژیک، به سادگی انتخاب‌های زندگی روزمره، تن به دشوارهای منطق موقعیت نمی‌دهند و مرتب سنگین‌بارتر و پرهزینه‌تر می‌شوند، بدون اینکه بتوانند مسئله‌ای را حل کنند. نظام‌های ایدئولوژیک به راحتی نمی‌توانند در خودشان و تصمیم‌های گذشته‌شان بازاندیشی کنند، انگار به زندانیان تصمیمی تبدیل شده‌اند که قبل خودشان و یا یک ملت گرفته‌اند.

اولین قربانیان هم خودشان هستند، خودشان را در زندان‌هایی که انگار جهان را باید یک جور دید، محبوس می‎‌کنند. برای اینها، واقعیت برای موجودیت‌شان ترسناک است، بنابراین شکاف بین منطق موقعیت و آرمان‌هایشان را با مواردی مانند تبلیغات، دروغ و یا سرکوب، سعی می‌کنند پنهان نگه دارند.» 

استاد دانشگاه علامه در ادامه گفت: «شکاف بین آنچه می‌خواستیم و آنچه ممکن است، وقتی تعمیق پیدا می‌کند، نهایتاً به جایی می‌رسد که خود این شکاف می‌تواند بزرگترین خطر برای موجودیت نظام باشد. اینجاست که تصمیم سیاسی به معنای عمیق و بزرگش، باید موضوعیت پیدا کند و ما بیش از یک دهه است، در این نقطه قرار داریم و نظام سیاسی مرتباً با نه این و نه آن، از یک تصمیم عقب می‌کشد، حالا گاهی این تصمیم نیازمند رجل‌های قدرتمند است، افرادی که شجاع باشند، حاضر باشند که هزینه دهند، تیر در تاریکی بیاندازند، چون در وضعیت پیچیده هیچ چیز قابل پیش‌بینی نیست اما اگر تو شجاعت نکنی و تصمیم نگیری، شکاف واقعیت، تو را خواهد بلعید.

در این شرایط تعلیق، تصمیم‌گیران هم نازل و مرعوب می‌شوند. به نظرم در شرایط امروز ایران، ما با خلأ تصمیم‌گیران بزرگ مواجه هستیم. اگر این تعلیق تصمیم ادامه پیدا کند، چند راه دیگر می‌ماند، یک راه این است که دیگران تصمیم بگیرند و ما به قربانیان تصمیم‌گیرندگان بزرگ تبدیل شویم. زمان طوری نیست، به فردا بسپاریم. تصمیم‌های بزرگ در حیات سیاسی، موقعیت‌های بدیل می‌سازند و همیشه تصمیم‌های بزرگ، در شرایط بحرانی روی داده و امروز به نظرم، بهترین فرصت است که نظام بتواند در ائتلافی با مردم، دست به تصمیمی بزرگ بزند.

امروز بعد از چهار دهه، نیاز به بازنگری در آنچه ساخته‌ایم داریم، ما هزینه‌های بزرگی به دوش خود، مردم و تاریخ این سرزمین گذاشته‌ایم، امروز نسل ما وظیفه دارد، برای امکان زندگی فرزندانش، این شجاعت را از خودش نشان دهد که در باب آنچه تصمیم گرفته، دوباره شجاعانه تصمیم بگیرد و اعتراف کند کجای ماجرا را بد دید و این تنها شرط احیای روح مجدد انقلابی است که پشت سر گذاشته‌ایم.» 

دیدگاه

ویژه سیاست
پربازدیدترین
آخرین اخبار