الگوی ملی و جهانی در مشارکت سیاسی زنان
بروز و ظهور مشارکت سیاسی خانم گرجی در عصری رخ داد که با وقوع انقلاب اسلامی و دور ماندن و یا دور گذاشته شدن زنان از تصمیمگذاریها و تصمیمگیریهای سیاسی او این شجاعت را به خرج میدهند و وارد مشارکت سیاسی میشوند.
خانم منیر گرجی شخصیت بسیار عمیقی بودند و از ابعاد مختلفی میتوان درباره شخصیت ایشان صحبت کرد. اما از بعد مشارکت سیاسی یکی از ابعاد بسیار مهم شخصیت ایشان است که باید درباره آن بیشتر صحبت کرد. بروز و ظهور مشارکت سیاسی خانم گرجی در عصری رخ داد که با وقوع انقلاب اسلامی و دور ماندن و یا دور گذاشته شدن زنان از تصمیمگذاریها و تصمیمگیریهای سیاسی او این شجاعت را به خرج میدهند و وارد مشارکت سیاسی میشوند.
خانم گرجی نهتنها خودش این شجاعت را دارد و این توانایی را در خود میبیند که در تصمیمسازیهای سیاسی کشور حضور داشته باشد و در انتخابات مجلس خبرگان شرکت کند، بلکه این جایگاه اجتماعی را هم دارند که انتخاب میشوند و این اتفاق، در واقع اتفاق بسیار نادر و مبارکی است، چراکه تنها زنی بود که آراء ملی را به سمت خود جلب کرد و توانست در مجلس خبرگان مشارکت داشته باشد. او به عنوان یک زن مسلمان با توجه به آموزههای دینی که داشت و ظرفیتهای دینی که در خود ایجاد کرد این فضا را برای خود تعریف کرد که بتواند در رأس تصمیمگیریهای سیاسی کشور مشارکت کند.
این نشان میدهد خانم گرجی هم به ابعاد دینی و هم ابعاد اجتماعی روز جهان به روشنی واقف بوده و به آن آگاهی داشته و هیچ مانعی از نظر شرعی برای حضور زنان در عرصههای قدرت وجود ندارد. خانم گرجی نهتنها این را یک مانع ندید بلکه عاملی ترغیبکننده برای مشارکت خود تعریف کرد. نهتنها در متون مختلفی که از ایشان منتشر شده بر این مساله تاکید میکنند که مبانی دینی به هیچ وجه مغایرتی با حضور زنان در قدرت ندارد، بلکه خودش هم در این عرصه مشارکت و اظهارنظر کرد.
یک نمونه از مشارکت ایشان زمانی است که در مجلس نمایندگان اظهار میکنند که زنان روحیه احساسی دارند، واکنش خانم گرجی به روشنی مشخص میکند که چگونه باورهای دینی تا حدودی مانع حضور زنها شده و به شدت با آنها مخالفت میکند و خودش در عرصه تصمیمسازی قرار میگیرد. خانم گرجی در واقع یک الگوی کامل از زن مسلمانی است که دسترسی به قدرت را در قالب مشارکت اجتماعی تعریف میکند و این نگاه او در تمام عرصهها نفوذ میکند.
اگر امروز به طور مداوم ما نگران این هستیم که چرا میزان مشارکت زنان در انتخابشوندگی پایین است، چرا زنان در شوراهای مختلف مشارکت نمیکنند و یا انتخاب و منصوب نمیشوند، خانم گرجی با احکام دینی و اشراف به مسائل اجتماعی روز خود این را به روشنی و بدون هیچ مغایرتی با مباحث دینی و قومی میگویند که در مشارکت سیاسی زنان هیچ مغایرتی وجود ندارد و این نگاه ایشان میتواند برای زنان ما فرهنگسازی شود.
مبنی بر اینکه برای زنان ما ناخودآگاه نسبت به خوانشی که در سالهای ابتدایی انقلاب شده بود و به نظر میرسید که احکام دینی مانع حضور زنان هستند، اما این نگاه درخصوص خانم گرجی صادق نبود و به نظر میرسد اتفاق بسیار مبارکی در آن روزها به وقوع پیوست و از این نقشآفرینی شاید بشود گفت یک الگوی ملی و جهانی در حوزه مشارکت سیاسی زنان به تنهایی به وجود بیاید و این میتواند ظرفیتهای زیادی را برای آیندگان در بر داشته باشد.
به نظر میرسد از منش خانم گرجی امروز هم زنان و هم دولتمردان باید درس بگیرند؛ زنان از این نظر که باید خودشان در این عرصهها حضور داشته باشند و باور کنند که احکام دینی هیچ مغایرتی با حضور در عرصه قدرت ندارد و دولتمردان باید باور کنند با توجه به نقش گسترده زنان در کرسیهای دانشگاهی، دانشی، فنی و سیاستورزیها، میتوانند در تمام شوراها و تمام عرصههای سیاسی کشور حضور داشته باشند؛ تصویری که امروز از ایران مشاهده میشود تصویری نیست که باید باشد؛ حضور زنان کمرنگ است، و تغییر این تصویر نیازمند تقویت مسیرهای مشارکت است و فکر میکنم باید از منش خانم گرجی درس بگیریم و فرصتهای تازهای را برای مشارکت زنان فراهم کنیم.