راه سخت پزشکیان/ ارزیابی فعالان سیاسی از پیام ها و پیـامد های گام اول رفع فیلترینگ
اینکه قرار باشد رفع فیلتر را به گونهای آرام آرام انجام دهیم که فقط خواسته باشیم جواب داده باشیم، این منطقی نیست و دولت در این ماجرا باید محکمتر بایستد. وزیر ارتباطات بعد از چهار ماه به جای توجیه اصل قضیه، باید به رفع این مشکل و این وعدهای که رئیسجمهور داده بود اقدام میکرد.
بالاخره دوشنبه خبر آمد که «شورای عالی فضای مجازی مصوب کرد دو پلتفرم واتساپ و گوگلپلی را رفع فیلتر کند.» انتشار این خبر موجی از واکنشها را برانگیخت و بسیاری از چهرهها و جریانهای مختلف از فعالان در رسانههای فارسیزبان و فعالان سیاسی تندرو آن سوی آب گرفته تا اصولگرایان تندرو که سوی دیگر اعتراضات و انتقادات در داخل هستند را واداشت که واکنش نشان دهند.
روزنامه های اصلاحطلب و اصولگرا
تیترِ یک و عکس یکِ بسیاری از روزنامه های روزگذشته نیز به همین خبر اختصاص داشت. در این بین روزنامههای اصلاحطلب شرق، اعتماد، هممیهن، آرمان ملی و مردمسالاری و... این خبر را به فال نیک گرفتند؛ به تشویق چنین تصمیمی روی آوردند و از شکستن «طلسم فیلترینگ»، ضربه به «کاسبان فیلترینگ و تندروها» و «پیشروی آرام» گفتند؛ در آن سو و در میان روزنامههای اصولگرا تنوع نظر بسیار بود؛ از روزنامه کیهانی که خبر را چندان حائز اهمیت نشان نداد تا تاکید صبح نو، فرهیختگان و همشهری بر تصمیم اجماعی در این زمینه و نقش سران قوا در آن و البته رسالت که با تیتر «شکست فیلترینگ» و خراسان با تیتر «ترک بر دیوار فیلترینگ» همچون اصلاحطلبان از آن دفاع کرد و بر این موضوع تاکید کرد که این رخداد دیرهنگام است. در نهایت هم روزنامه جوان با انتشار این خبر خواهان «حکمرانی بر فضای مجازی» بهعنوان شعار مسعود پزشکیان در انتخابات و روزهای پس از آن شد.
ناراضیان از چنین رفع فیلتری
واکنشهای منفی به این تصمیم از «کوه موش زایید» و مشابه آن تا «ابراز تاسف و نارضایتی از این تصمیم شورای عالی فضای مجازی» طی این دو روز به چشم آمد. از نمونه آنچه که در این بین مطرح شد، یکی پیام علی ثقفی، مدیرعامل بنیاد فرهنگ و اندیشه انقلاب اسلامی از زیرمجموعههای سازمان تبلیغات بود، که نوشت:«پزشکیان نماینده فکر انقلابی نیست.
او فردی مذبذب است که تا اینجا خروجیهایش در انتصابات و سیاستها در جبهه داخلی و خارجی در عرصه فرهنگ و سیاست و اقتصاد اجمالاً غیرانقلابی است. بهطور طبیعی سیاست رهبری در انتخاب بعدی، هدایت مردم به سمت فرد دیگری است.
اما سیاست رهبری در مورد مسئولان توأماً:پشتیبانی مردمی از منتخبان و منصوبان وی و لگدمال کردن مزدوران آمریکاست.» یا مثلاً روحالله مومننسب، دبیر ستاد امر به معروف استان تهران این رخداد را «گام دوم کودتا» خواند و با زیر سوال بردن شورای عالی فضای مجازی از لحاظ حقوقی و استفاده نام «شورای عالی ولسازی فضای مجازی» برای آن، تاکید کرد:«اساساً مصوبات شورا بدون طی روال مشخصی که در آییننامه آمده است، قابلیت اجرا ندارد...» و در مطلب دیگری نوشت:«خواسته یا ناخواسته سر فرمان امامتان را بریدید و به نیزه کردید و برای یزید زمان فرستادید، از ترس لشکر مجازی غرب؟!» از این نوع اظهارنظرها در مخالفت با چنین تصمیمی کم نبوده است؛ بهخصوص اگر به حساب کاربری ستار هاشمی، وزیر ارتباطات و فناوری سر بزنید و پیامی که درباره این تصمیم شورای عالی فضای مجازی را نگاه کنید؛ اسامی مختلفی را میبینید و عملاً بخشی از همان جریان منتسب به رقیب پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری به واکنش در این زمینه به شکل تخطئهگونهای پرداختهاند؛
افرادی مانند محمد کرباسی، دبیر ستاد امر به معروف استان قم یا مهدی جمشیدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. در این بین برخی اخبار نیز از تلاش مجلس برای مقابله با این تصمیم شورای عالی فضای مجازی خبر داد؛ یکی از نمایندگان مجلس که تاکید میکند این نامه را امضا نکرده، به خبرآنلاین گفته است:«رضا تقیپور در حال جمعآوری امضا از نمایندگان برای مخالفت با رفع فیلترینگ است اما بانیان اصلی آن اعضای جبهه پایداری بهویژه حمید رسایی و قاسم روانبخش هستند.»
همچنین روز گذشته جبهه پایداری نامهای را در این زمینه منتشر کرد. در برابر برخی غیر از تندروهای اصولگرا نیز نسبت به این اتفاق ناراضی هستند و این تلاش را مورد نقد و برداشته نشدن فیلتر بهصورت یکجا از این نوع پلتفرمها را نشان از ناتوانیها دانستهاند؛ مثلاً سکینه ساداتپاد، دستیار رئیسجمهور در پیگیری حقوق و آزادیهای اجتماعی دولت سیزدهم نوشت:«فیلترشکنها کماکان در گوشیهای مردم، مهمان است. هزینه گزافی به سبد معیشت مردم افزوده شده است. به عنوان قدم اول، رفع فیلتر از دو سکو، ارزشمند است، اما اتفاق جدیدی را در نتیجه رقم نزد و هزینه کماکان تحمیل است.
قانونمندی و قاعدهمندی اقتضائات متنوعی دارد.» و حسین سلاح ورزی، فعال اقتصادی درباره این تصمیم چنین واکنش نشان داد:«مافیای فیلترشکنفروشها نشون دادن کت تن کیه!» و در رسانههای فارسیزبان خارج در کنار انتشار خبر این کار را زیر سوال بردند. مثلاً ایراناینترنشنال در گفتوگویی چنین مطرح کرد:«بسیاری از شهروندان در واکنش به رفع فیلتر واتساپ میگویند، جمهوری اسلامی با فیلترینگ اینترنت حق آنها را گرفته و حالا ذرهای از آن را پس دادهاند. برخی نیز رفع محدود فیلترینگ را تلاش بیحاصل حکومت برای آرام کردن فضای جامعه توصیف کردند.»
حامیان تصمیم شورای عالی فضای مجازی
در برابر هم بسیاری از اصلاحطلبان و فعالان سیاسی میانهرو و برخی اصولگرایان نیز از این تصمیم استقبال کردند. مثلاً آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:«گام اول در برداشتن فیلترینگ از شبکههای اجتماعی واتساپ و گوگلپلی را به فال نیک میگیریم. تحولات فنآوری پرشتاب در حال وقوع است و باید به دیده فرصت به آنها نگریست.
این رویکرد و داشتن برنامه برای استفاده درست از آن خودبهخود تهدیدهای احتمالی را نیز خنثی میکند.» یا عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با خبرآنلاین تصریح کرد:«رفع فیلترینگ به شکل وحشتناکی لرزه بر اندام تندروها میاندازد. یعنی مسئله اصلی این است که به شدت از آزادی مردم میترسند. باز کردن دو پلتفرم مسئلهای را حل نمیکند و مردم از این مسئله عبور کردند... این کارها، دیر یا زود پزشکیان را عصبانی خواهد کرد و این نیروهایی که امروز به دنبال این هستند که بگویند از کوه، موش زایید، پشیمان میشوند. خودشان قبلاً از کوه مگس هم نزاییدند ولی حالا مدعی هستند.
عملکرد و رویکرد این افراد در سوریه و جاهای دیگر مشخص است.» در این بین محمدجواد آذریجهرمی، وزیر پیشین ارتباطات نیز چنین نوشت:«گامهای اول همیشه سخت اما میتواند آغازگر تغییرات بزرگ باشند. رفع فیلتر واتساپ و گوگلپلی اقدامی مثبت و ضروری بود که جای تقدیر از رئیسجمهور محترم و وزیر محترم ارتباطات و سایر کسانی که در این امر دخیل بودند، دارد.
این گام، نشانهای از درک اهمیت ارتباطات آزاد در عصر دیجیتال و همچنین درک اهمیت سرمایه اجتماعی حاکمیت است.» و علی قلهکی، فعال سیاسی اصولگرا در ایرنا تاکید کرد: «قطعاً پس از اتفاقات تلخ پیامد فوت مرحومه مهسا امینی باید گوگلپلی رفع فیلتر میشد و در یک بازه زمانی کوتاه هم واتسآپ، ولی برخی کسانی که در سطوح کلان و تصمیمساز نظام مشورت میدهند با نظرات غلط خود مانع باز شدن این نرمافزارهای محبوب و پرکاربرد میشدند که خروجی آن تحلیلرفتن سرمایه اجتماعی کشور و تحمیل هزینه و زحمت به مردم بود.
بالاتر از وعده آقای پزشکیان، رفع محدودیتهای بیجا و بیمورد، خواست نظام است. نمیشود در شرایط خاص منطقه دائماً به اقداماتی دست بزنیم که مردم را از حاکمیت دور میکند. این اقدام به دولت کمک خواهد کرد با افزایش قدرت خود در میان مردم، دیگر وعدههای خود را نیز تحقق بخشد.»
با توجه به همین واکنشها چنین میتوان برداشت کرد که راه برای پزشکیان بسیار سخت است. به عنوان خواستاران تحقق وعده رئیسجمهوری اینکه این تصمیم که یک گام به جلو بود را تخطئه یا تمسخر کنیم؛ احتمالاً راه به جایی نمیبرد و برعکس باید تلاشی در راستای تحقق سایر وعدههایش با پیگیری و همراهی داشته باشیم.
در برابر آن سو هم باید باور کند که روی کار آمدن پزشکیان یعنی نه به نوع نگاه و رویکرد آنهاست و این پیروزی یعنی خواسته ما خواسته شما نیست؛ پس به جای مقابله با دولت و هجمه و حمله بگذارند دولت کارش را بکند اگر اشتباه بود؛ و مردم خواهان نظر آنها شدند؛ در انتخابات بعدی در صورت ایجاد فضای رقابت نسبی به آنها رای خواهند داد. در این زمینه گفتوگوهایی با حسین نورانینژاد، قائم مقام حزب اتحادملت، جواد هروی، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه، حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی اصولگرا انجام دادهایم که در ادامه میآید:
آیا با این تصمیم شورای عالی فضای مجازی موافق هستید؟ چرا؟
حسین نورانینژاد: چرا که نه؟ طبعاً مثل اکثریت جامعه با اصل رفع فیلتر این دو اپلیکیشن نهفقط موافقم بلکه خوشحالم. بخشی از مشکلات و اعصابخردیها کم میشود اما با آن تحول مورد انتظار در جلب رضایت عمومی هنوز فاصله داریم.
جواد هروی: ابتدا بگویم باید نگاهها به سمت یک نگاه ملی حرکت کند. اینکه ظاهراً 15 نفر از اعضای شورای عالی فضای مجازی با رفع فیلترینگ مخالفت کردهاند و عملاً مخالف با این حرکت هستند، تصور من این است که این نوع نگاه با رویکرد ملی و نسل جوان ما کاملاً مغایرت دارد. نگاه امنیتی بخشیدن بر فضای ارتباطی جز اینکه ایجاد ناامیدی کند، دغدغهها را افزایش دهد و نسل جوان را نسبت به فضاهای ارتباطی ناامید کند، هیچ نتیجهای نخواهد داشت.
لذا شورای عالی فضای مجازی باید در راه خواستههای مردم حرکت کند. اگر قرار است این خواستههای مردم بررسی شود و تبیین قانونی درباره آنها صورت بگیرد، این کار را انجام دهند اما اینکه مخالفت کنند و رسماً مغایر رفع فیلترینگ حرکت کنند، این نه قانونی و نه مقبول جامعه است. اگر مشکلی درباره یک مورد خاص وجود دارد، خیلی راحت میتوانند این را در کارگروه مصادیق مجرمانه بررسی کنند اما اینکه با خواسته مردم مخالفت عینی کنند، خیلی منطقی به نظر نمیرسد.
ناصر ایمانی: بله، موافق این اتفاق هستم چراکه به اعتقاد من خیلی وقت است که هیچ ضرورتی برای ادامه فیلترینگ وجود ندارد و از طرف دیگر، این خواست عمومی مردم بود که فیلترینگ برطرف شود. از سوی دیگر فیلترینگ دیگر معنایی نداشت چراکه همه داشتند از پیامرسانهای مختلف با استفاده از فیلترشکن استفاده میکردند و عملاً ضوابطی که گذاشته شده بود، معنای خود را از دست داده است. بنابراین لازم بود که فیلترینگ برطرف شود.
حمیدرضا ترقی: رفع فیلترینگ تا زمانی که یک سیستم مجازی مدیریت شده و قابل کنترل در کشور نداشته باشیم خیلی نمیتواند مفید باشد. آن هم در شرایطی که دشمن درصدد جنگ ترکیبی علیه ملت ایران است و در منطقه نیز کار را شروع کرده، به نظر نمیرسد این کار، حسابشده و دقیق باشد. ما تا اینترنت ملی را به طور کامل تامین نکنیم و پهنای باند فضای مجازی داخلی و سکوهای داخلی را تقویت نکنیم، بازکردن این پلتفرمها بهویژه واتسآپ که دست اسرائیل است و استفاده را از آن میبرند و تمام تحلیلها را از طریق واتسآپ دریافت میکنند، از نظر من کار درستی نیست و به نظر میرسد این کار تحت فشار افکار عمومی صورت گرفت و نه براساس یک منطق و عقلانیت.
رفع فیلتر از اپلیکیشنهایی که محل درآمد مردم بوده است؛ از شعارهای پزشکیان در انتخابات بود و بسیاری از تحلیلگران آن را از جمله وعدههای قابل تحقق و کمدردسر برای دولت میدانستند. به نظر شما اتفاق روز گذشته شورای عالی فضای مجازی چقدر آن توقع مدنظر را برآورده کرده است؟
حسین نورانینژاد: اینکه گفتم هنوز با جلب رضایت عمومی فاصله داریم به همین پرسش شما بازمیگردد. اینستاگرام، تلگرام و یوتیوب اصلیترین بسترهایی هستند که هم فضای سرگرمی و تفریح عامه مردم است و هم محل کسب درآمد بخش قابل توجهی از جامعه. رفع فیلتر واتساپ و گوگلپلی بخشی از مشکل مردم برای راه افتادن گوشهای از نیازهایشان را برطرف میکند اما اصل نیاز و اقبال به سایر اپلیکیشنهایی است که همچنان قرار است فیلتر بمانند.
جواد هروی: شاید یکی از مهمترین دلایلی که توانست در ورطه انتخابات حدود 50درصد مردم را پای صندوق بکشاند، وعدههایی بود که خیلی دور از انتظار نبود و یکی از آن وعدهها رفع فیلترینگ بود. اینکه ما با یک حرکت قطرهچکانی بخواهیم امواج روانی مردم را محک بزنیم، اخلاقی نیست. اینکه قرار باشد رفع فیلتر را به گونهای آرام آرام انجام دهیم که فقط خواسته باشیم جواب داده باشیم، این منطقی نیست و دولت در این ماجرا باید محکمتر بایستد.
وزیر ارتباطات بعد از چهار ماه به جای توجیه اصل قضیه، باید به رفع این مشکل و این وعدهای که رئیسجمهور داده بود اقدام میکرد. من تصور میکنم اینکه ما بخواهیم با حرکات قطرهچکانی، پاسخی به موج خواستههای مردمی دهیم، مورد نظر مردم نیست و ایجاد امیدواری نخواهد کرد.
ناصر ایمانی: آقای پزشکیان وعدههای مختلفی در زمان انتخابات دادند که یکی از آنها رفع فیلترینگ بوده است و به نظر میرسد که تحقق این وعده چندان با مشکل خاصی روبهرو نبود. علت آن نیز این است که در مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری یکی دو نفر دیگر از کاندیداها نیز علاوه بر آقای پزشکیان معتقد بودند که مسئله فیلترینگ باید برطرف شود. حالا ایشان تا این مرحله توانستند این قدم را بردارند و امیدواریم دیگر پیامرسانها نیز که مشکلی ندارند رفع فیلترینگ شوند و آقای پزشکیان هم وعدههای دیگری که دادند چه بزرگتر از این و چه کوچکتر از این وعده، باید در همکاری با دیگران انجام شوند.
حمیدرضا ترقی: این درصدی از مردم که مشکل دارند در مورد فلیترینگ واتسآپ و دیگر پلتفرمها، به نسبت جمعیتی از کشور که مشکل اقتصادی دارند، چقدر است؟ فکر میکنم مردمی که مشکل معیشتی و اقتصادی دارند، برای نمونه بازنشستگانی که حقوق کافی ندارند و کارگرانی که در انتظار افزایش حقوق خود هستند، قشر عظیمی از ملت که از گرانیها ناراضی هستند، جمعیت حداقل بیست برابری از کسانی دارند که مشکل فیلترینگ در کشور دارند. اولویت مشکلات معیشتی مردم است و اینکه اولویت عده خاصی مدنظر دولت قرار بگیرد از نظر من کار منطقی نیست.
برداشتن چنین گامی برای رفع فیلترینگ چه تاثیری بر نگاه جامعه نسبت به دولت دارد؟ آیا موجب کاهش فاصلهها خواهد شد؟
حسین نورانینژاد: بله. هر چه موجب کاهش نارضایتیها شود، فاصلهها را کم میکند. موضع دولت در قبال قانون عفاف و حجاب و تلاش برخی تندروها در حوزه دیپلماسی یا همین بحث فیلترینگ نشان میدهد که قصد و اراده وفای به عهد و جلب رضایت مردم و تامین یک زندگی عادی برای مردم وجود دارد. مرام و معرفت ذاتی پزشکیان یک فرصت مناسب برای حاکمیت و کشور است تا شکافها و نارضایتیهای بحق و گسترده را کم کند.
سخت است که تصور فرصت دیگری پس از دولت پزشکیان برای این هدف وجود داشته باشد. امیدوارم در آینده امکان حل مسئله اصلی یعنی مسائل معیشتی مردم که آن هم وابسته به حل مسائل سیاست خارجی و رفع تحریم است فراهم شود و به شرایط عادی برگردیم و شکافها واقعاً پر شوند.
جواد هروی: آنچه که آقای پزشکیان در انتخابات وعده داد، خیلی وعدههای سنگینی نبود. مسئله قانون عفاف و حجاب، مسئله فیلترینگ، مسئله ارتباط با اروپا و بحث انجام FATF در واقع خیلی کارهای سختی نیست. ما در خاورمیانهای قرار گرفتهایم که کمتر از 24ساعت یک دولت به علت اینکه پشتوانه مردمیاش را از دست داده، سقوط میکند.
اینکه ما مردم را به بهانههای واهی از نظام و حاکمیت دور کنیم و فاصله میان خواستهها و خواستههای اقلیت حاکم را بیشتر کنیم، به نظر من نه برای نظام و حاکمیت خوب است و نه مورد قبول مردم خواهد بود. چنین خواستههایی، درخواستهای اولیه است. دولت چهاردهم باید گامهای عظیمتری را بردارد و نشان دهد که نهتنها در تکاپوی رفع خواستههای اولیه مردم است، بلکه میخواهد حرکتهای عظیمتری انجام دهد. لذا آن چیزی که امروز به مردم داده میشود، نباید در آیین و رویکرد گداییصفتانه باشد.
ناصر ایمانی: این اتفاق در کاهش فاصله بین دولت و مردم بیتاثیر نیست؛ هرچند که نمیتوان برای آن درصد تعیین کرد چراکه آماری در این زمینه وجود ندارد. مردم هرچقدر که بیشتر احساس کنند آرامش دارند و مرتباً در مسائل مختلف با محدودیت مواجه نمیشوند، آرامش روانی به جامعه تزریق میشود و در ترمیم رابطه بین دولت و مردم تاثیرگذار خواهد بود.
حمیدرضا ترقی: فکر نمیکنم. این اتفاق بهانهای بود که راه را برای اقدامات بعدی که دشمن میخواهد از طریق فضای مجازی انجام دهد باز کرد اما هیچ تاثیری در کاهش فاصله بین دولت و ملت نخواهد داشت. ملتی که پای کار انقلاب هستند الان نگران بسته بودن واتسآپ نیستند. از هر کدامِ آنها سوال کنید نمیگویند که مشکل ما مثلاً واتسآپ یا گوگلپلی است. اما هرچه سوال میپرسند از کسانی است که با انقلاب هم میانهای ندارند.
از نگاه شما پیام چنین تصمیمی آن هم پس از اینکه در شورای عالی امنیت ملی در پی سخنان رئیسجمهور مبنی بر «مبهم بودن قانون حجاب و عفاف» توقف ابلاغ آن صورت گرفت، چیست؟ آیا این دو اتفاق نشانه تداوم و عملیاتی شدن وفاق میان دولت و دیگر ارکان قدرت تلقی میشود؟
حسین نورانینژاد: تا حدی بله. حاکمیت در انتخابات گذشته فضا را برای حضور اصلاحطلبان و شخص آقای دکتر پزشکیان فراهم کرد با عنایت به اینکه امکان رایآوری بیشتری از سایر کاندیداها دارد. یعنی اراده بر توافق نسبی با بخشی از جامعه به واسطه این نیروها وجود داشت. ادبیات و خلق و خوی آقای پزشکیان هم این هدف را ممکنتر میکند اما حاکمیت باید مراقبت کند که شتاب اصلاحات و جلب رضایت مردم از شتاب سایر تحولات کشور و منطقه عقب نماند. برای حل مسائل منطقهای و دیپلماسی و مذاکره با رقبا و دشمنان هم حاکمیت کارت موثرتری از انسجام و اتحاد ملت نمیتواند داشته باشد و برای این هدف باید تلاش بیشتری کند. مانند تجربه دوم خرداد که دیدیم چطور ناگهان جایگاه ایران در جهان به واسطه حمایت اکثریت قاطع ملت از دولت خاتمی دگرگون شد و سیاست تقابلی غربیها به سمت تعامل رفت. آن نتیجه قدرت نرم ملت بود و نه قدرت سخت نظامی که به جای خود، این هم لازم است، ولی اهرم اصلی نیست.
جواد هروی: پاسخ من خیر است، به این علت که رفاه اینجا صورت نمیگیرد. آن چیزی که دولت قرار است در طی چهار سال به ارمغان بیاورد، اینطور بهدست نمیآید که فقط گفتاردرمانی کنیم. باید دولت با توجه به پشتوانه مردمی که دارد، بهدنبال حرکتهای عظیمتر و مهمتری باشد. در کابینه برخی وزرا مثل وزیر جهاد و کشاورزی و وزیر امور خارجه خوب کار میکنند اما من از برخی وزرای دولت تعجب میکنم. برخی از وزرا نسبت به خواستههای مردمی نهتنها تمکین نمیکنند، بلکه تصور میکنند باید منت بر سر مردم بگذارند. به نظر من دولت چهاردهم باید از مرز منتگذاری خارج شده و به سمت تمکین خواسته مردم قدم بردارد. آقای پزشکیان موظف به انجام وعدههای انتخاباتیاش است و این مهم نیست که انجام وعدهها معنای وفاق خواهد داد یا خیر.
ناصر ایمانی: شعاری که آقای پزشکیان در قالب شعار وفاق در پیش گرفتند و در ارکان اجرایی دولت آن را تعریف کردند، اگر این آثار را نداشته باشد نشاندهنده آن است که وفاق موفق نشده است. الان اینگونه به نظر میرسد که تا حدودی موفق شدند این همنظری را در افکار عمومی تصمیمگیران در عرصه حکومت ایجاد کنند که نتیجه آن این بود که هم ابلاغ قانون حجاب و عفاف متوقف شود و هم مسئله فیلترینگ در یکی دو اپلیکیشن ظاهراً با اجماع برطرف شود. اینها نشانههایی است که انشاالله آقای پزشکیان بتوانند در شعار وفاق موفق باشند.
حمیدرضا ترقی: الان اکثریت شورای امنیت ملی هم با دولت است. وقتی اکثریت با دولت باشد هرچه هم بگوید عمل میشود. اگر منظورتان از وفاق کسانی هستند که با انقلاب میانهای ندارند، بله، این وفاق را ایجاد کرده است.
در دولت آقای پزشکیان مسائل اختلافی در شوراهای عالی در حال پیگیری و تصمیمگیری است. تحلیلتان نسبت به این رویه چیست؟
حسین نورانینژاد: حس خوبی ندارد. کاش آقای دکتر پزشکیان و دولت نسبت به حل مسائلی در حد رفع فیلتر از چند اپلیکیشن رأساً اقدام میکرد. این شوراها فراقانونی هستند و طبق قانون اساسی حق قانونگذاری و مداخله در کار قوای مقننه و مجریه را ندارند. اما متاسفانه اینگونه نقشها برایشان در حال تثبیت و عادیسازی است. شوراهای غیرشفاف و غیرپاسخگویی که دست رای مردم به آنها نمیرسد. البته اینکه برخی مسائل به هر ترتیب ممکن حل شود در یک نگاه عملگرا مثبت است اما همین عملگرایی در یک نگاه بلندمدت میگوید که شیوه حل مسئله، کم از حل مسئله ندارد. باید به قواعد جمهوریت و حاکمیت قانون تعهد بیشتری نشان داد. اگر درباره قانونی بودن این شوراها جای تردید است که هست، در دموکراتیک نبودن و به مصلحت نبودن فعالیت آنها با این گستره وسیع هیچ تردیدی نیست.
جواد هروی: یکی از مشکلات اساسی که در کشور وجود دارد، حرکات موازی و شوراهای موازی هستند؛ موضوعی که حتی در مجلس هم دیده میشود که مثلاً شورای عالی انقلاب فرهنگی در کنار کمیسیون آموزش در حال کار است و حتی قوانین و قواعد خودش را بر مجلس ارجح میداند و این نکته، خودش کار را سخت میکند. یا حدود 80دستگاه و نهاد امروز متولی امور فرهنگی هستند. مطمئناً اینها راه به جایی نخواهند برد. این شعار وفاقی که آقای دکتر پزشکیان دادهاند، نباید در نگاه انتزاعی و شعاری باقی بماند. این باید بیاید وارد جامعه شده و مردم این وفاق را لمس کنند، اینکه ما فقط در فضای رسانهای شعار وفاق دهیم و در مقام عمل فقط گروههای همراه با رئیسجمهور قبول و تمکین کنند اما گروههای تندرو و افراطی تمکین نکنند، وفاق را بیمعنا خواهد کرد.
بنابراین من معتقدم، گروههای تندرو و اقلیتهایی که در حاکمیت هستند، باید نسبت به مسئله وفاق آقای پزشکیان عمل داشته باشند. امروز همه متوجه این موضوع هستند که آقای پزشکیان این وفاق را با یک صداقتی انجام میدهد، بسیاری از نیروهای اردوگاه راست و حتی افراطیون را هم جذب کرده تا نشان دهد این وفاق عملی است اما اگر قرار باشد که «آفتابه هفت دست، شام و نهار هیچی» و نتیجهای از این وفاق حاصل نشود و مردم نتیجه را عملی در مباحث مختلف فرهنگی، اجتماعی و امنیتی احساس نکنند، این شعار را یک فریب خواهند دید.
بنابراین من معتقدم که آقای رئیسجمهور، با قوت هر چه تمامتر مسئله شوراهای عالی در سطح کشور و نهادهای موازی را حذف کند و نظارت دولت را هر چه بیشتر کند؛ چراکه یکی از مهمترین معضلات جامعه ما در بحث ناهمترازیها و حرکات موازی، همین وجود شوراهای متعدد و نهادهای موازی هستند که کار دولت را تخریب میکنند.
ناصر ایمانی: به این موضوع میتوان از این بُعد نگاه کرد که آقای پزشکیان برای اینکه تصمیمات جمعی باشد و نظر همه نیز اخذ شود، میتوانند برخی از موارد را به عنوان دولت، ابلاغ و اجرا کنند اما ایشان نمیخواهند این کار را انجام دهند چراکه بعداً تبعات دیگری دارد و از مجاری مجامع عمومی که دیگران در آن وجود دارند اقداماتی را انجام میدهند که آسیب آن برای دولت و کشور کمتر باشد و از نظر من روش زیرکانهای است که آقای پزشکیان در پیش گرفتند.
حمیدرضا ترقی: اولین شعاری که آقای پزشکیان دادند قانونگرایی بوده است. اگر قرار است قانون اجرا شود، زمانی که مجلس آن را تصویب میکند به چه دلیل آن را نگه میدارید و به شورای امنیت میکشانید تا انجام نشود؟ این با قانونگریزی که آقای احمدینژاد یا دیگران انجام میدادند چه تفاوتی دارد؟ زمانی که حاضر نشدند قانون را اجرا کنند چون با نظر خودشان و نظر طرفداران ایشان موافق نیست، قانونگریزی میشود. زمانی که این شعار عملی نشد، تکلیف دیگر شعارها نیز مشخص است که چه میشود.