بررسی عملکرد فاطمه مهاجرانی در مقام سخنگویی دولت
خانم سخنگو و مسیر وفای به عهد
فاطمه مهاجرانی بر سر عهد خود با مردم مانده و سعی کرده است تا جایی که توانش را دارد، برای تحقق قولهایی که داده نهایت تلاش خود را انجام دهد.
ظهر هفتم شهریور، تقریباً یک ماه از برگزاری مراسم تنفیذ و آغاز به کار رسمی دولت چهاردهم، مسعود پزشکیان تکلیف یکی از حساسترین سمتها در هیئت دولت را روشن کرد و برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، یک زن را به مقام سخنگویی قوه مجریه رساند تا در دولتی که نامش را «وفاق ملی» گذاشته بود، حرکتی جالب توجه انجام داده و با قرار دادن فاطمه مهاجرانی بهعنوان یک زن در جایگاهی مهم که ذرهبینهای داخلی و خارجی زیادی روی آن قرار دارد، نشان دهد که سعیاش بر این است تا در تجربه ریاستجمهوری، متفاوتتر از پیشینیان خود عمل کند و بهای بیشتری را به زنانی دهد که در طی سالهای پس از انقلاب، با آنها در عرصههای گوناگون از جمله مدیریت کلان چندان مهربان برخورد نشده بود.
دهم شهریور، سه روز پس از اینکه حکم انتصاب بهعنوان سخنگوی دولت فاطمه مهاجرانی صادر شد، او اقدام به انتشار ویدئویی کوتاه کرد و چند کلمهای را خطاب با مردم حرف زد؛ ویدئویی که آن را میتوان در دو بخش تقسیم کرد که بخش ابتدایی مقدمه و بخش بعدی شامل نکات مهم خانم سخنگو است. او آغاز کلامش با این جمله است: «در ابتدا یک انسان برای اینکه بتواند درست تحلیل کند نیاز است که یکسری دادهها را از اندامهای خود به درون مغز منتقل کند. به همین خاطر چشم داریم برای دیدن، گوش داریم برای شنیدن، بینی داریم برای بوییدن، زبان داریم برای چشیدن و دست داریم برای لمس کردن و اینها منجر به تحلیل و خروجی رفتارهای ما خواهد شد.»
اما بخش دیگری از این ویدئو که شامل نکات مهمتری بود، مهاجرانی به مردم قولهایی مهم را میدهد و میگوید: «به عنوان سخنگوی دولت با دیدگان شما خواهم دید و با گوشهای شما خواهم شنید و به جای شما هر جایی شمیم خوبی باشد، مشعوف میشوم و اگر بوی ناخوشایندی و هر آن چیزی که حال جامعه را بد میکند به مشام برسد، بدون لکنت بر زبان خواهم آورد. به شما قول میدهم در دفاع از منافع ملی و در دفاع از خیر جمعی و عزت ایران و استقلال کشور از هیچ چیزی فروگذار نخواهم کرد. با مردم عهد میبندم که ما امروز مدیون کسانی هستیم که به خاک افتادند تا اکنون ما برپا ایستاده باشیم.
به همین دلیل ما مدیون گذشتگان هستیم و اگر درست رفتار نکنیم، بدهکار آیندگان خواهیم بود. به مردم قول میدهم که زبان گویای آنان خواهم بود و همه تلاشهایی که خدمتگزاران خدوم شما در دولت انجام خواهند داد، با آنان در میان خواهم گذاشت. بهعنوان یک مادر به شما مردم قول میدهم که هر آنچه برای فرزندان خود میخواهم برای فرزندان شما بخواهم. به امید این هستم که با این مساعی، ایرانی آبادتر و برپاتر و سفرههایی رنگینتر، قلبهای شادمانتر و جوانانی امیدوارتر به آینده داشته باشیم. ما میتوانیم و من در این مسیر به قول دکتر پزشکیان صدای بیصدایان خواهم بود و باز به گفته ایشان برای این قول، گردنم را به ضمانت خواهم داد.»
و حالا نزدیک به 75 روز است که فاطمه مهاجرانی در مقام سخنگویی، کار خود را در کابینه دولت چهاردهم آغاز کرده است. با گذشت این مدتزمان، شاید بد نباشد تا نگاهی به این موضوع داشته باشیم که آیا خانم سخنگو در مسیری حرکت کرده است که به عهد و قول خود با مردم وفادار باشد و مهمتر اینکه نقاط ضعف و قوت گفتار و رفتار او را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. البته پیش از ورود به مصداقهای نمرههای مثبت و منفی به خانم سخنگو، ذکر یک نکته ضروری است و باید آن را مورد اشاره قرار داد.
در این بررسی سعی شده که در برابر نقاط مثبت نگاه گذرایی را داشته باشیم و از آنها به سرعت عبور کنیم و در مقابل بیشتر به نقاط ضعف و ایرادها، پرداخته تا از دل این ضعفها، برای بهبود روند تلاش کنیم؛ موضوعی که سفارش بزرگان است، چنانچه از پیامبر اسلام نقل است که فرمودند: «بهترین برادرانِ شما، کسى است که عیبهایتان را به شما هدیه دهد.» و یا امیرالمومنین که گفته است: «در حقیقت، دوست از آن رو صَدیق (راستگو) نامیده شده است که درباره تو و عیبهایت، به تو راست مىگوید. پس هر که چنین باشد، به او اعتماد کن، که او، دوست راستین است.»
نمرههای مثبت
اولین نکتهای که به چشم یک خبرنگار و یا روزنامهنگار درباره شخصیت سخنگو (در هر نهاد و ارگانی) خواهد آمد و آن را مورد نظر قرار میدهد شاید این موضوعها باشد که اولاً ارتباط آن فرد با اصحاب رسانه چگونه است؟ و ثانیاً سخنگو فن بیان شیوایی دارد و میتواند به راحتی منظورش را بیان کند یا خیر؟ نکتههایی که درباره فاطمه مهاجرانی طی تجربهای که در این 75 روز بهدست آمده نشان از روند خوب خانم سخنگو دارد.
در درجه اول میتوان او را فردی با فن بیان مناسب خطاب کرد که به اصطلاح تپق نزده است. در درجه دوم نوع رفتار دوستانه او با خبرنگاران در حیاط دولت و در نشستهای خبری و البته خندهرو بودنش در بیشتر مواقع گواه خوبی بر این موضوع است که فاطمه مهاجرانی بهرغم اینکه پیش از این تجربه مشابه را نداشته، اما راه ارتباط خوب و صمیمانه را با رسانهها خوب بلد است و البته در کنار این موضوع، او نشان داده که پیگیر امور است و خارج از موضوع سخنگویی، رسانه برایش جایگاه مهمی دارد؛
چنانچه 28 مهر پس از اعلام جرم دادستانی علیه روزنامه هممیهن، مهاجرانی در صفحه توئیتر خود نوشته بود: «رسانهها رکن چهارم دموکراسی هستند. دولت انتقادات را با آغوش باز میپذیرد. تعقیب دادستانی در حیطه وظایف این نهاد است، اما به نظر میرسد که طراح، قصد پیگیری مطالبات جامعه را دارد. امیدواریم قوه قضائیه با سعهصدر با این اتفاق برخورد کند و خدشهای به فعالیت روزنامه هممیهن وارد نشود.»
خانم سخنگو به گونهای رفتار کرده که میتوان باور کرد او صدای مردم را شنیده و در تلاش است تا به صورت واقعی صدای بیصدایان باشد. به عبارتی صدای بخشی از جامعه را بشنود که طی سالهای گذشته بهرغم اینکه فریاد زده اما کمتر شنیده شده است. او از احترام و عدم اجبار میگوید و حرفهایی را میزند که برای آن بخش از جامعه دلنشین است تا شاید در دل آنها نوری روشن شود که دولت وفاق، صدای آنها را هم شنیده است.
نمونه این موضوع را میتوان در بحث جنجالی حجاب دید؛ جایی که برخی سعی دارند با هر وسیله ممکن خواسته خود را به جامعه القا کنند اما در مقابل سخنگوی دولت میگوید: «حجاب موضوعی نیست که با زور بشود آن را جا انداخت. ترویج حجاب نیازمند رویکرد جامعی است که با فشار و ضرب نمیشود آن را محقق کرد. تجربه این چهل سال هم این موضوع را نشان میدهد.»
یکی از ایراداتی که پیش از این به برخی سخنگوها حداقل در بین اهالی رسانه گرفته میشد این بود که بعضاً سخنگو، تلاش داشت سوالاتی که از او پرسیده میشود را شرح و بسطی گسترده داده و به برخی مسائل جوابی طولانی دهد و در نتیجه روند نشستها طولانی شده و از حوصله حضار خارج میشود. اما برخلاف پیشینیان، آنچه که تا به امروز از فاطمه مهاجرانی دیده شده این است که او گزیدهگو است، به وقت مخاطب احترام میگذارد و نهایت سعی میکند در کوتاهترین جمله، به صورت مختصر و مفید جوابی را بدهد که مناسب سوال مطرح شده باشد.
نمرههای منفی
مهمترین ایرادی که میتوان به فاطمه مهاجرانی گرفت این است که او گاهی اوقات در مهمترین مسائلی که پرسشی مطرح میشود، کلمه و یا جملهای را میگوید که برایش دردسرساز میشود. به عبارت دیگر، همان یک کلمه یا جمله کل موضوع را زیر سایه خود قرار داده و افکار عمومی را به سمتوسویی میبرد که حاشیه برای او و دولت چهاردهم ایجاد میشود.
یکی دیگر از ایرادهایی که میتوان درباره فاطمه مهاجرانی مطرح کرد این است که به نظر میرسد احساسات در وجود او پررنگ است. البته که داشتن احساسات امری پسندیده است و باید به عنوان حُسن مورد ارزیابی قرار گیرد اما شاید جا داشته باشد که خانم سخنگو کمی روی احساسات خود مسلط باشند.
بر سر عهدش ماند؟
برآوردی که از 75 روز حضور فاطمه مهاجرانی بر سر عهد خود با مردم مانده و سعی کرده است تا جایی که توانش را دارد، برای تحقق قولهایی که داده نهایت تلاش خود را انجام دهد. او نشان داده دغدغههای مردم برایش مهم است و میخواهد در مسیری حرکت کند که رضایت مردم را جلب کند اما در دل نقدهایی که مطرح میشد میتوان به این نکته اشاره کرد که جا دارد خانم سخنگو تمام ملاحظات را در نظر گیرد تا امکان برداشتهای منتاقض منتفی و اصل منظور منتقل شود.
این موضوع غیرقابل کتمان است که پشت بیان همین حرفهایی که تا به الان از سوی خانم سخنگو بیان شده، خیرخواهی وجود دارد و گوینده نظرش به نظر مردم شباهت دارد و درد مردم را میفهمد اما واقعیت این است که جامعه زمانی که از تریبونی مهم یک کلمه را میشنوند، بهدنبال تحلیل محتوا و تجزیه منظور راوی نمیروند، بلکه چیزی که میشنوند را در لحظه به ذهن میسپارند و از آن حرف نزدیکترین برداشت را استنباط میکنند.