| کد مطلب: ۱۷۳۶۱

ارزیابی کارشناسان از ضرورت نقد عملکرد دولت سیزدهم در رقابت‌های انتخاباتی

زمان پاسخگویی درباره کارنامه سه ساله

زمان پاسخگویی درباره کارنامه سه ساله

جامعه ما در یک شرایط بهت‌آور و تا حدودی آشفته قرار گرفت و به سرعت به سمت انتخابات و تصمیم‌گیری برای شروع رقابت میان کاندیداها رفت و حالا متأثر از این فضای پس از حادثه، انتخابات نیز دچار نوعی رودربایستی و موضع‌گیری احساسی نسبت به دولت قبل شده است.

گروه سیاست: داستان این روزهای سیاست ما «پشت سر درگذشته حرف نزنید» شده است؛ تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری همزمان با اعلام اسامی کاندیداهای تاییدصلاحیت‌شده از سوی شورای نگهبان در تاریخ ۲۰ خردادماه آغاز شد. مسعود پزشکیان، مصطفی پورمحمدی، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، محمدباقر قالیباف و امیرحسین قاضی‎زاده هاشمی چهره‎هایی بودند که از گیت شورای نگهبان رد شدند و حالا در برنامه‌های مختلف به دنبال معرفی خود و جذب رای مردم هستند. طی این مدت در صداوسیما بالغ بر ۲۰ برنامه در راستای معرفی این افراد و بحث بر سر برنامه‎هایشان روی آنتن رفته است و آنها در بخش‎های گوناگون از جوانب مختلف به دفاع از عملکرد، بیان دیدگاه و گاهی برنامه‎های خود پرداخته‌اند. اما این انتخابات یک تفاوت آشکار با ادوار گذشته دارد و آن تناسب کاندیداها با دولت مستقر است. پس از سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی و درگذشت او و یک نفر از اعضای دولتش، اتفاقی که رخ داد، این بود که به یکباره نگاه دلسوزانه در فضای رسانه‌ای و جامعه غلیان کرد و همین هم موجب شد که فضای انتقادی نسبت به دولت و عملکرد آن که عملاً وضعیت اقتصادی و اجتماعی موجود بی‎تاثیر از حضور سه ساله آن نمی‎تواند باشد، تحت تاثیر قرار گیرد و فروکش کند.

به‌عبارتی جامعه ما در یک شرایط بهت‌آور و تا حدودی آشفته قرار گرفت و به سرعت به سمت انتخابات و تصمیم‌گیری برای شروع رقابت میان کاندیداها رفت (فارغ از بحث‎هایی که در زمان ثبت‌نام ۸۰ چهره سیاسی و نظامی مطرح شد و تصمیماتی که حول بود و نبود افراد و نظارت استصوابی رخ داد) و حالا متأثر از این فضای پس از حادثه، انتخابات نیز دچار نوعی رودربایستی و موضع‌گیری احساسی نسبت به دولت قبل شده است.

تا پیش از این در هر انتخابات به وضوح بحث بر سر نقد و نسبت دولت مستقر و تفاوت برنامه‌های کاندیداها در صورت روی کار آمدن دولتی به سکانداری هر یک از آن‎ها مطرح می‎شد و عملاً پس از شنیدن چند اظهارنظر تلویزیونی و سخنرانی‎های آنها و اطرافیانشان، به آسانی تصوری از میزان تغییر ریل‌گذاری، برنامه و نگاه دولت مدنظر هر یک از کاندیداها مشخص می‌شد (البته اینکه در نهایت هر که به رأس قوه مجریه رسیده چقدر در اجرای برنامه‌هایش تلاش کرده و چقدر موفق شده، بحث دیگری است که در اینجا فرصت طرح آن نیست).

حالا اما آنچه رخ داده در این انتخابات نوعی فرار از واکنش نسبت به دولت قبل و سکوت در برابر عملکرد آن و آثار برنامه‌های آن است. مثلاً وقتی درباره دولت سیزدهم از علیرضا زاکانی می‎پرسند و از او می‎خواهند نسبتِ دولت چهاردهم در صورت پیروزی با دولت رئیسی را توضیح دهد، جوابش این است که «برخی از همین افرادی که در دولت هستند آدم‌های شایسته‌ای هستند، نگاهم نگاه کامل نیست و از خود این افراد می‎توان به بهترین نحو استفاده کرد.

افرادی مثل علی‌آبادی، محرابیان، اسماعیلی و صحرایی ویژگی‌های ممتازی دارند.» وی در ادامه افزود:«بخشی از کابینه ما دوستان دولتی خواهند بود، البته نیاز به تغییر و پوست‌اندازی خواهیم داشت.» و او در حین اظهارنظر حاضر به اینکه نقدی به دولت وارد کند ندارد یا سعید جلیلی در جمع مردم مرکز خراسان جنوبی در مصلی بیرجند با تاکید بر اینکه ما با جهانی از فرصت‌ها روبه‌رو هستیم، چنین می‎گوید:«این جهان فرصت باید یک ایران جهشی را رقم بزند و اتفاقات هشت سال قبل از دولت شهید رئیسی را جبران کند.» و عملاً پرشی از دولت سیزدهم انجام می‎دهد انگار دچار گپ تاریخی شده‎ایم و این سه سال دولت سیزدهم را که بخش قابل توجهی از دولت رئیسی از حلقه اطرافیان او روی کار بودند؛ از تاریخ و زندگی مردم حذف شده است.

در این بین اوضاع دو کاندیدای دیگر اصولگرا هم تقریباً همین گونه است. چنانچه قالیباف هم درباره شخصیت رئیسی صرفاً با توجه به نوع ارتباطش سخن گفته و عملاً ورودی به نقد از وضعیت فعلی که تا ماه گذشته سکاندار قوه مجریه‌اش رئیسی بود نکرد و گفت:«من با شهید رئیسی رفیق بودم؛ اولین آشنایی‌ام به قبل از انقلاب و سال ۵۶ در مشهد برمی‌گردد که رفیق شدیم و دوستی و رفاقت تا لحظه شهادت ایشان بود. انصافاً شهید رئیسی خستگی‌ناپذیر و دارای روحیه اخلاص، مردمی، پرتلاش و پرکار بود. ایشان به تراز کارگزار نظام اسلامی و انقلاب اسلامی توجه کرد. باور ما در نظام اسلامی این است که رابطه بین کارگزار و مردم مثل عدالت است. هیچ چیزی، حتی خطر جانی، نمی‌تواند مانع بین کارگزار و مردم باشد. شهید رئیسی هیچ‌وقت ارتباط مردمی‌اش را با مردم قطع نکرد.»

و امیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی هم که بخشی از زمان سخنانش در برنامه «با مردم» شبکه یک را به مدح رئیسی پرداخت. او که پیشتر و در سال ۱۴۰۰ رقیب رئیسی در انتخابات بود، گفت:«با رئیس‌جمهور عزیزمان به‌واسطه عملکرد خوب و مردمی‌ای که داشت کارهای بسیار خوبی آغاز شده است که برخی از آن به نتیجه رسیده بود و برخی در شرف انجام بود. این سید عزیز دیروز برادر بزرگ انقلابی ما بود، اما امروز بنده به‌عنوان یک الگو و اسوه سخت‌کوشی صداقت و در عرصه دولتمردی می‌شناسم. اکنون خود را عهده‌دار ادامه مسیر این شهید عزیز می‌دانم. دولت آیت‌الله رئیسی کارهای نیمه‌تمامی داشت، آرمان‌ها و رویاهایی داشت که مسیر و رویکردها را تغییر داده بود. ۵ سال دیگر برای اتمام امور فرصت داشت و لازم بود به سرانجام برسد.»

در میانه این سخنان البته دو کاندیدای دیگر یعنی پزشکیان و پورمحمدی هم تا حد امکان از اظهارنظر با جزئیات نسبت به دولت رئیسی اجتناب کردند و با کلی‌گویی در این زمینه از آن عبور کردند. حال این موضوع را عباس عبدی نیز، در حساب کاربری‌اش در شبکه اجتماعی ایکس اینگونه مطرح کرد که «‌چرا نامزدها از نقد دولت کنونی پرهیز می‌کنند؟ درحالی‌که همه می‌دانند اگر شور و شوق مشارکت انتخاباتی هم ایجاد شده برای خلاص شدن از این وضع ناهنجار است. ‌این منع را نادیده بگیرید. برای احترام به این خواست مردم شجاعانه و صریح وعده‌های تحقق‌نیافته و خیالی آنان را آشکار کنید.»

بر همین اساس به سراغ چند چهره‌ سیاسی رفتیم و در این زمینه با آنها به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‎آید. صادق نوروزی (دبیرکل حزب توسعه ملی ایران)، علی شکوری‌راد (عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت)، جواد هروی (عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه)، حمیدرضا ترقی (عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه) و حسن بیادی (عضو شورای مرکزی حزب جمعیت آبادگران) به سه سوال هم‌میهن پاسخ دادند.

*کاندیداهای انتخابات در برنامه‌هایی که حضور داشتند، نسبت‌شان را با دولت قبل با وجود شرایط نامناسبی که کشور و مردم با آن مواجه هستند، مشخص نمی‌کنند. به نظر شما دلیل چیست؟

صادق نوروزی: در این انتخابات 5 کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری ظاهراً ادامه‌دهنده راهکارهای  دولت سیزدهم هستند و انتقادات آنها موردی و جزئی است. در عین حال ملاحظات اخلاقی در نقد نکردن دولت منتسب به مرحوم رئیسی را دارند، آن‌هم به دلیل اتفاقی که برای آن مرحوم رخ داد. اما آقای پزشکیان نگرش متفاوتی دارد و دیدگاه‌ او مبتنی بر این است که شرایط بحرانی کنونی باید تغییر کند. لذا ضمن رعایت ملاحظات اخلاقی نسبت به مرحوم ابراهیم رئیسی، به نقد دولت سیزدهم پرداخته و در اظهارنظرهای خود به نقد شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی می‌پردازد. نگرش او مغایر 5 کاندیدای دیگر است و نماد تغییر است و نمی‌خواهد ادامه‌دهنده وضعیت گذشته باشد.

علی شکوری‌راد: از بین کاندیداهای موجود، پنج نفر دارای یک گرایش هستند و یک نفر گرایش متفاوت دارد. همه‌ی آن پنج نفر مسئول وضع موجود هستند و وضعیتی که کشور در آن قرار دارد، محصول تفکر و عملکرد این افراد است. طبیعی است که با توجه به نامناسب بودن شرایط، هیچ‌یک از این افراد حاضر به پذیرش این مسئولیت نیستند و سعی می‌کنند از پذیرش مسئولیت خود طفره بروند. در حال حاضر چنین شرایطی را حاکم بر فضا می‌بینیم و بنابراین اینکه مواضع خود را با دولت سابق روشن نمی‌کنند؛ به این دلیل است که می‌دانند اگر معلوم شود از دولت سیزدهم حمایت می‌کنند، در آراء آنها تاثیر منفی خواهد گذاشت.

جواد هروی: شاید شرایطی که بعد از حادثه تلخ سانحه سقوط بالگرد برای آقای رئیس‌جمهور محترم پدید آمد، شرایط تازه‌ای را رقم زد که این شرایط دفعتاً یک تغییرات سیاسی گسترده در کشور را کلید زد؛ به همین علت از سر سراسیمگی شروع کردند. اما مهم‌ترین قضیه‌ی مطرح، این بود که بلافاصله کلید انتخابات ریاست‌جمهوری زده شد و شاید یکی از مهم‌ترین دلایل اینکه کاندیداهای تاییدصلاحیت‌شده نسبت خودشان را با دولت سیزدهم به شفافیت بیان نمی‌کنند و یا خودشان و مدخلیت‌شان را در حرکت‌های اجرایی دولت نشان نمی‌دهند، به جهت همین دستپاچگی باشد که خواسته باشند به نحوی خودشان را از مباحثی مانند ثبات اقتصادی، معیشت مردم و مراودات بین‌المللی که مقابل چشم جامعه است، مبرا کنند.

شاید از این جهت که کاندیداها دنبال رای مردم هستند، می‌خواهند از این موضوع دوری کرده و مسائل را بیان نکنند تا ریزش آرا نداشته باشند که البته به نظر من این کار، غیراخلاقی است. بالاخره هر دولتی که دورانش تمام می‌شود، در معرض نقد قرار می‌گیرد و نقد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و خارجی جزء موارد عادی در سیاست‌های یک کشور است که ما می‌بینیم متاسفانه این آقایان به‌خصوص پنج کاندیدای اصول‌گرا در قِبل این قضیه سکوت بیشتر و معناداری را نشان می‌دهند.

حمیدرضا ترقی: الان سوالاتی که از کاندیداها پرسیده می‌شود محورهای دیگری دارد و طرح مسائل عمومی است. در واقع همچین سوالی از آنها نشده که بخواهند اظهارنظر کنند. بنابر این بوده که اولا هرکسی خود را اثبات کند و توانمندی، برنامه و عرضه خود را مطرح کند و درباره آن توضیح دهد و دلیلی ندارد که ابتدا شروع کند به نقد دولت قبلی. اصلاً با نقد دولت قبلی چه چیزی دستگیرشان می‌شود؟ نقد دولت قبلی الان آبرویی برای فرد نمی‌آورد، بلکه باید بگوید برای مردم می‌تواند چه کار کند، مشکلات موجود چه چیزی است و چگونه می‌تواند مشکلات را رفع کند. بعضی از آقایان نیز که تاکید کردند می‌خواهند ادامه راه دولت سیزدهم را در پیش بگیرند و هم تایید کردند و هم گفتند که می‌خواهیم همان راه را ادامه دهیم؛ بنابراین به نظر می‌رسد که وضع شفاف است.

سوالاتی که در صداوسیما طرح شده و مورد پرسش قرار گرفته است، سوالاتی بوده که بینش خود فرد را مشخص می‌کند، برای نمونه اینکه آیا اصلاً توانمندی سمت ریاست‌جمهوری و پذیرش این مسئولیت را دارد یا خیر. این کاندیداها چه سوابقی دارند، سوابق آنها آیا چیزی را نشان می‌دهد یا خیر، چه برنامه‌هایی دارند و برای آینده کشور چه راهکارهایی را در نظر گرفته‌اند. مگر اینکه در مناظره‌ها این بحث‌ها مطرح شود.

حسن بیادی: چنانچه کاندیدایی دلسوز و عاقل و دارای تعارض منافع نباشد حتماً هوشیار و حافظ منافع ملی است فلذا باید ادامه‌دهنده دولت قبل باشد. اگر نواقصی بوده مطرح نماید و چنانچه نقاط قوتی از دولت قبل وجود دارد نیز آنها را با قدرت حفظ و آن حرکت قوت‌دار را در دولت احتمالی خود ادامه دهد. مگر بدون تجربه و با احساسات می‌شود حکمرانی نمود؟ چون براساس برداشتی که از روایات، احادیث و آیات نورانی قرآن نقل شده است، می‌توان چنین برداشت نمود که فرقی نمی‌کند بر سر یک کار یک خائن باشد یا یک بی‌تجربه و شایسته و مهم است که افراد دارای سواد و علم و تجربه در منصب اجرایی باشند.

*به نظر شما آیا تعیین این نسبت با دولت سیزدهم می‌تواند تاثیری بر فضای تصمیم‌گیری جامعه داشته باشد؟ چه تاثیری؟

صادق نوروزی: نقد همیشه مفید و لازم است. اگر مردم فکر کنند که هیچ تغییری صورت نمی‌گیرد و کسی می‌آید که همین شرایط ادامه پیدا می‌کند، طبیعتاً  مشارکت کاهش می‌یابد. به همین دلیل است که موضع‌گیری‌‌های آقای پزشکیان به افزایش مشارکت کمک می‌کند که نیاز فعلی کشور جهت ایجاد قدرت، امنیت به منظور کمک در رفع معضلات کشور در تغییر مورد نظر ایشان می‌شود. امیدوارم ایشان که کاندیدای تغییر شرایط کنونی است، پیروز انتخابات شود و کشور را از مهلکه فعلی نجات دهد.

علی شکوری‌راد:  بالاخره حادثه سقوط بالگرد آقای رئیسی و همراهان او موجب شد یک موج احساسی در کشور به وجود بیاید که در بین هواداران جریان اصولگرا بود و فکر می‌کردند می‌توانند این موج احساسی را به انتخابات نیز تسری دهند و از آن بهره‌برداری کنند. اما به نظر می‌رسد آن موج احساسی خیلی زود فروکش کرد و واقعیت‌ها خود را بیش از هیجانات احساسی که در این مدت بر فضا حاکم شده بود، دارد بر مردم آشکار می‌شود. این مسئله موجب شده است که دیگر کسی درصدد توجیه عملکرد دولت سابق برنیاید و خودشان را به دولت سابق که کارنامه قابل قبولی برای مردم ندارد، پیوند ندهند.

دولت سیزدهم نه‌تنها کارنامه قابل قبول ندارد، بلکه بسیاری از نارضایتی‌های موجود جامعه ناشی از عملکرد این دولت است که کاملاً یک دولت ناموفق بوده اما به دلیل حادثه سقوط بالگرد، مدتی بر آن واقعیت سرپوش گذاشتند اما دوباره فضا به گونه‌ای شد که واقعیت دارد خود را دوباره نشان می‌دهد. آراء کسانی که به اصولگراها رای می‌دهند با توجه به اینکه قبلاً هم در انتخابات شرکت می‌کردند و حالا نیز در انتخابات شرکت می‌کنند تقریباً مشخص است، اما آنچه که نتیجه انتخابات را رقم می‌زند، به دلیل وجود یک کاندیدای متفاوت است که می‌تواند میزان مشارکت را بالا ببرد.

هرچقدر میزان مشارکت مردم در انتخابات بالاتر برود در حقیقت شرایط به نفع دکتر پزشکیان دارد بالا می‌رود. حاکمیت خواهان افزایش مشارکت است، ولی چندان پذیرای نتیجه آن نیست. اما آنچه که در حال رخ دادن است، این است که دکتر پزشکیان به‌عنوان یک کاندیدای متفاوت در حال بالابردن انگیزه مشارکت در مردم است و اگر همین روندی که در چند روز گذشته آغاز شده است، تا چند روز آینده ادامه پیدا کند (که احتمال آن کم هم نیست)، نتیجه انتخابات می‌تواند به نوعی رقم بخورد که تغییر مهمی را در عرصه دولت شاهد باشیم.

جواد هروی: مردم با روند صعودی قیمت‌ها و بی‌ثباتی‌هایی که در مناسبات خارجی وجود دارد شاهد و ناظر یک جریان واقعی هستند. همه اینها در مظان مشاهدات مردم قرار گرفته است، لذا کاندیداها اگر بخواهند به اینها ورود پیدا کنند به ناچار باید در نگاه نقادانه قرار بگیرند و چون نمی‌خواهند عملکرد دولت سیزدهم را در مظان نقد قرار دهند، به این جهت از ورود به این موضوع استنکاف می‌کنند و به عبارتی اصلاً این موضوع را نادیده می‌گیرند. درحالی‌که این مباحث مقابل چشم مردم قرار دارد و عملاً با این موضوع‌ها زندگی می‌کنند.

اگر قرار به این است که حیات اجتماعی و اقتصادی مردم نادیده انگاشته شود، مشخص است که کاندیداها با کف جامعه و حیات اجتماعی بیگانه هستند، وگرنه نمی‌شود به این راحتی افرادی که قرار است تصمیم‌گیران اجرایی آینده این کشور باشند شرایط فعلی و موجود را با اغماض بنگرند و نادیده بگیرند و این اصلاً منطقی نیست. ولیکن این خودش یک سیاست‌انگاری و یا سیاست‌نگاری در منظر آقایان است که دیده می‌شود.

این کاری که پنج کاندیدای اصول‌گرا انجام می‌دهند، حرکت مناسبی نیست. ای کاش کاندیداها با نقد فضای موجود، آرمان‌گرایی خودشان را کنار می‌گذاشتند و شفاف به مردم اعلام می‌کردند که می‌خواهند چه کار کنند. برای مثال در بحث بنزین، بالاخره قرار است تغییر انجام شود یا نشود؟ آیا دولت سیزدهم قرار بود این کار را انجام دهد؟ این شفاف سخن گفتن مردم را هم از نگرانی خارج می‌کند درحالی‌که کاندیداهای موجود ظاهراً به صرافت در این موضوع نیفتادند و یا به علتی که خودشان می‌دانند، نخواسته‌اند به این قضایا ورود پیدا کنند.

حمیدرضا ترقی: مردم الان از شیوه‌های گذشته خیلی خوششان نمی‌آید، اینکه کسی از طریق تخریب دولت قبلی به دنبال کسب آرا باشد و خود را مطرح کند. مردم به‌دنبال این هستند که کسی که روی کار می‌آید کارهای خوب این دولت را دنبال کند و نواقص را نیز برطرف کند. همه به دنبال این هستند که ببینند چه کسی می‌تواند نقاط مثبت دولت را تقویت کند و آنها را دنبال کند و نقاط ضعف را نیز جبران کند، آنها را بهبود بخشد و در نهایت تقویت کند. این چیزی است که قبلاً مقام معظم رهبری نیز همین توصیه را کردند و به همه نامزدها گفتند که شما به جای اینکه از راه تخریب دولت قبلی به رای برسید، از طریق تقویت نقاط قوت و نحوه برطرف کردن نقاط ضعف، از مردم رای جمع کنید. به نظر می‌رسد که الان به این باور رسیده‌اند که به کسی رای دهند که در همین راستا نیز حرکت کند.

حسن بیادی: با توجه به حادثه تلخ سقوط بالگرد شهدای خدمت و شهادت تعدادی از خدمتگذاران مردم از جمله شهید رئیسی و ایجاد یک همدلی در بین مردم و با توجه به مطالبی که در پاسخ به سوال قبل بیان داشتم، این فضا می‌تواند امیدواری جامعه را بیشتر کند و البته باید توجه داشت که کارها باید بدون تنش و سیاست جلو برود تا شاهد حضور گسترده‌تر مردم در عرصه انتخابات باشیم.

*با توجه به کاهش انتقادات به دولت سیزدهم پس از درگذشت آقای رئیسی این عدم نقد کاندیداها نسبت به این دولت چه آثاری می‌تواند در پی داشته باشد؟ و به نظر شما باید انجام بگیرد یا خیر؟

صادق نوروزی: باید به شرایط کنونی و عملکرد دولت گذشته نقد صورت بگیرد. چراکه روند در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رو به بهبود نبوده است و نه‌تنها به کاهش مشکلات نیانجامیده بلکه مشکلات تشدید هم شده؛ آمار، ارقام و شاخص‌ها حاکی از این امر است، اما 5 کاندیدای دیگر ریاست‌جمهوری به دلیل دیدگاه‌ها و ملاحظاتی که دارند، عمدتاً به نقد شرایط کنونی نمی‌پردازند و معتقد نیستند که روند سه سال گذشته به بهبود نیانجامیده است. آقای پزشکیان که به روند کنونی انتقادات اساسی دارد وضعیت را برای مردم توضیح می‌دهد، در غیر این‌صورت مردم می‌گویند: «فرقی نمی‌کند که ما رای بدهیم یا نه.» و طبیعتاً مشارکت افزایش نمی‌یابد.

علی شکوری‌راد: انتخابات ریاست‌جمهوری جز با نقد وضعیت موجود نمی‌تواند برای مردم شفاف شود. بالاخره چه کسانی که می‌خواهند از وضعیت موجود دفاع کنند و چه کسانی که می‌خواهند آن را نقد کنند، باید این کار را در انتخابات انجام دهند چراکه در انتخاب مردم مؤثر است و اگر این کار صورت نگیرد، عملاً انتخابات از رقبای خود خالی می‌شود.

جواد هروی: بله باید صورت بگیرد. موقعی که ما نارسایی‌های جامعه را بخواهیم پنهان کنیم و نخواهیم با واقعیت‌های شفاف جامعه روبه‌رو شوم؛ به‌عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور در آینده هم دچار نابسامانی و عدم شناخت دقیق مشکلات و معضلات روبه‌رو خواهیم شد. آن چیزی که امروز در وضعیت خطیر کشور وجود دارد، در واقع حرکت شکل ناکارآمدی سیستم‌های اجرایی به سمت کارآمدی است. در مقام نقد می‎‌توان چنین فضایی را بیان کرد. اگر قرار بر این است که وضعیت آشفته اجتماعی و اقتصادی جامعه و به‌هم‌ریختگی مناسبات خارجی را بخواهیم گل و بلبل تصویر کنیم و برهمین اساس بخواهیم آن روند انجام‌شده را تقویت کنیم، عملاً فکر می‌کنم که نسبت به جامعه نه‌تنها خدمت نکردیم، بلکه ممکن است در شکل دیگری عمل کنیم.

حکمرانی مطلوب همواره به ما می‌گوید که باید وضعیت نامطلوبی که نتیجه حکمرانی نامطلوب بوده را برای مردم بیان کرد ولی اینکه بخواهیم این را مخفی کرده و آن چیزی که واقع شده را به‌گونه‌ای دیگر جلوه دهیم، باعث خواهد شد از همان ابتدای کار، این عزیزانی که می‌خواهند رئیس دولت شوند، از همان ابتدا با مردم شفاف برخورد نکنند. مقام معظم رهبری فرمودند به سمت فردی بروید که نماد شعارهای انقلاب باشد و بتواند با صداقت برخورد کند. اینکه ما بخواهیم از مردم چیزی را مخفی کنیم و یا مشکلات مردم را چیز دیگری ببینیم، با فرمایش ایشان تعارض دارد.

بالاترین مقام اجرایی کشور باید فردی باشد که به سراغ مشکلات آزاردهنده مردم برود. اگر قرار بر این باشد که مشکلات را در فرآیند ایده‌آل یا اتوپیایی ببینند و از مسائل کف خیابان چشم ببندند، باید چهارسال آینده را دوره غم‌باری در نظر گرفت و هیچ امیدی بر اینکه روزنه‌ای در گشایش مشکلات و رفع معضلات اقتصادی و سیاسی به وجود بیاید، در این صورت نیست. به همین علت من اعتقاد دارم، در انتخابات این دوره ما نیاز به انسان‌های هوشمند جامع‌الاطراف داریم که بتوانند هم خوب ببینند و هم خوب درمان کنند و اینکه بتوانند آفت‌های موجود در نظام حکمرانی را تشخیص داده و خوب مداوا کنند. اما اگر کسی نتواند تشخیص درستی داشته باشد، مطمئناً جراحی‌ای که انجام خواهد داد هم نتیجه‌بخش نخواهد بود.

حمیدرضا ترقی: فکر نمی‌کنم اصلاً نیازی به این مسئله باشد. اولاً فضای جامعه هنوز درگیر است تا چهلم شهید رئیسی و فضا یک فضای تعلق خاطر نسبت به ایشان است و در این فضا هر کس که خود بخواهد دنبال تخریب و نقد غیرمنصفانه و ایراد گرفتن به دولت قبل باشد، خودش را بیشتر خراب کرده است. مردم هیچ‌وقت اینجور حرف‌ها را در چنین فضایی نمی‌شنوند. بنابراین کسی که بخواهد به دنبال اینجور مسائل باشد فکر می‌کنم خودش را ضایع کرده است، مگر اینکه منصفانه بگوید که نقاط قوت این دولت این موارد بوده است و نقاط ضعف نیز این موارد است که باید برطرف شود. در غیر این‌صورت پذیرش نقد صفر از سوی مردم در این فضا اصلاً فکر نمی‌کنم وجود داشته باشد.

حسن بیادی: اگر نقد منصفانه مطرح شود هیچ ایرادی ندارد و این موضوع نیز باید سرلوحه همه دست‌اندرکاران باشد که باید ظرفیت و آستانه تحمل خود را در برابر نقدهای منطقی و دلسوزانه بالا ببریم چراکه منجر به ارتقا و پیشرفت خودمان خواهد شد.

 عکس: president

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی