عدالت و بیتالمال در حکومت علی
محمدتقی فاضلمیبدی
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم
عدالت و بیتالمال عنوان بحث پیشنهادی من است، چراکه معتقدم یکی از مصادیقی که در حکومتها و جوامع اسلامی به آن توجه نشده است یا توجه جدی نشده، مسئله بیتالمال است. اسلام و حکومت علی علیهالسلام بر مسئله عدالت بسیار حساس است و گفتههای فراوان و دستورات فراوانی در این زمینه داشته که اصلاً به آن توجه نشده است.
در جامعه ما نیز به همین صورت است؛ هم در فقه و هم در جامعه ما آنگونه که باید به موضوع بیتالمال توجه نشده است. بحث را با آیهای از قرآن شروع میکنم، در آیه 5 سوره نسا خداوند میفرماید: «وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَاللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا» این آیه خطاب به جامعه یا کسی که از طرف جامعه بهعنوان حاکم انتخاب میشود، است. در این آیه اشاره شده است که اموال را در دست سفیهان قرار ندهید چراکه ثروت باعث قوام جامعه است و جامعهای که در آن ثروت نباشد و توزیع ثروت در آن براساس عدالت نباشد و همچنین حفظ و حفاظتی نیز از آن ثروت وجود نداشته باشد، قوام ندارد.
همانطور که دین باعث قوام است، در قرآن ذکر شده است که اموال نیز باعث قوام است. سفهه در لغت به معنی کموزن است و در اینجا اشاره قرآن به آدمهای کمخردی است که خردشان وزنی ندارد. قرآن میگوید اموال جامعه باید در دست کسانی باشد که وزنشان سنگین است. اگر بخواهیم مصداقی در جامعه بیاوریم، وزارت اقتصاد و وزارت نفت در کشور در این دستهبندی قرار میگیرند چراکه مهمترین ثروت انفال جامعه نفت است و جزو انفال و اموال عمومی است.
حالا اگر کسی که وزیر میشود، مغز او در حدی نباشد که این ثروت باعث دوام جامعه شود، براساس قرآن خطا است و نباید در دست او قرار گیرد چراکه در ادامه این آیه آمده است: «وَارْزُقُوهُمْ فِیهَا وَاکْسُوهُمْ». این آیه درباره انسانهای یتیم است اما مفسرین میگویند که باید آن را تعمیم داد چراکه خداوند در حال خطاب کردن درباره قوام جامعه است و رزق جامعه بستگی به اموال عمومی دارد.
خطر افزایش نفاق و ریا در جامعه
پیامبر زمانی که خطری را در جامعه پس از خود پیشبینی میکرد، مهمترین خطر درباره این بود که طایفهای به نام گروه ابوالعاص بر حکومت اسلامی پس از خود حاکم شوند و کارهایی انجام دهند. آنها در مکه اسلام آورده بودند اما پیامبر آنها را بهخوبی میشناخت که اگر در جامعه شغلی را به دست بگیرند، خطرناک خواهند بود و فرمودند اگر اینها حاکمیت جامعه را به دست بگیرند، اولین کاری که انجام میدهند این است که ثروت جامعه را دُوَل میکنند.
دُوَل یعنی ثروتی که دست عدهای خاص قرار بگیرد و دست به دست بشود و از همین رو است که قرآن میگوید اموال را پخش کنید تا ثروت متمرکز نباشد که اگر در دست عدهای خاص متمرکز شود، این خطرناک است. اگر این ثروت عمومی دست عدهای قرار گیرد، شرایطی در جامعه به وجود میآید که بخشی از آن جامعه که بندگان خدا هستند، خبق میشوند، خبق یعنی انسانهای خفیف و سبکی که بنیاد مالی و قوامی ندارند و در جامعه از نظر جایگاه و حضور اجتماعی سبکوزن هستند.
در جامعه خیلیها اینگونه هستند و حضرت علی میفرمایند: «ما جاعَ فَقیرٌ إلاّ بما مُتِّعَ بهِ غَنیٌّ» یعنی فقیری بهوجود نمیآید مگر بهواسطه ثروتمندی که پیدا شده و ثروتی را به نام خود کرده و از دادن مالی به او امتناع کرده است. یعنی آنگونه جامعه به جلو میرود که به قول ما فاصله طبقاتی به وجود میآید و بعد از آن دین خدا نیز ابزار میشود.
در جامعه اگر نفاق و ریا زیاد شود، خطرناک است و مهم است که آدمها همانطور که در خلوت هستند در جلوت نیز به همان گونه باشند و اگر متفاوت باشند به آن نفاق یا ریا میگویند و این برای جامعهای که میخواهد رشد کند، بسیار آسیبزننده است. امروز یکی از عوامل توسعه این است که بدانیم آدمهایی که در جامعه حضور پیدا میکنند شخصیتاً همانی باشند که خودشان هستند نه اینکه از ترس خود را به گونه دیگری نشان دهند و این دوگانگی برای جامعه قصاوت قلب ایجاد میکند.
ملت مقدس از نگاه حضرت علی
در ادامه به اصلی در حکومت علی علیهالسلام اشاره میکنم؛ در ادبیات سیاسی اصطلاحی به نام نظام مقدس داریم، از زبان علی علیهالسلام واژهای است که به جای نظام مقدس میگوید: امت یا ملت مقدس! لذا اگر واژه مقدس بخواهد به کار رود، برای نظام به کار نمیرود، بلکه برای امت یا ملت است.
حضرت علی خطاب به مالک اشتر در نامه 53 میفرمایند: «مالک! بخشی از وقتت را مردمی که انتقاد و یا مشکل دارند بگو تا بیایند و راحت حرف خود را بزنند.» و در ادامه میگوید برای اینکه اینها راحت حرف خود را بزنند، در آن مکان نه شرطهای، نه پاسداری و نه ماموری باشد و همه را از خود دور کن و اجازه بده تا نماینده این منتقدین بیاید و حرف خود را بزند و در ادامه خطاب به مالک میگوید اگر متکلم اینها در کلام خود خشونت داشت و فریاد میزد عکسالعمل نشان نده و فریاد آنها را تحمل کن و بر سرشان نریز و بگذار تا راحت فریاد خود را بزنند و اگر خشم دارند بگویند و خود را خالی کنند و آن دردی را که حس میکنند به تو بگویند. چراکه پیامبر خدا گفت اگر در جامعهای مردم نتوانند بدون لکنت زبان نسبت به حقخواهی فریاد بزنند این امت مقدس نمیشود.
اگر در جامعهای زندگی میکنید که قلم از شمشیر ترسید، در آن جامعه اصلاً دموکراسی حکمفرما نیست. باید از قلم ترسید. اگر در جامعهای حرف آخر برای کسی بود که زور داشت آن جامعه مقدس نیست. اگر برای کسی بود که عقل و عقلانیت داشت، آن جامعه مقدس است. لذا کنترل بیتالمال و اموال عمومی بسیار مهم است. اگر در جامعه مردم بدون لکنت زبان میتوانستند حرف خود را بزنند و این نوع آزادی عمومی وجود داشت، رحمت خداوند بر آن جاری میشود. بسط رحمت خداوند در گرو حجاب نیست، در گرو نماز ما نیز نیست، بلکه در جامعهای است که بتوان حق انسان ضعیفی را از کسی که حق او را زیرپا گذاشته، گرفت؛ خواه حاکم باشد و خواه اطرافیان حاکم.
حساسیت اسلام بر بیتالمال
حساسیت اسلام بر بیتالمال زیاد است. در نهجالبلاغه، در نامههای حضرت علی و توبیخنامهها نیز تاکید بر این موضوع را میبینید. در توبیخنامهای که به اشعث ابن قیس در آذربایجان، زده است، تماماً در مورد مسائل مالی سخن گفته است. نمیدانم چرا انقدر آقایان ما به حجاب توجه دارند، حضرت علی تماماً در نامههای خود راجع به بیتالمال سخن گفتهاند. میفرمایند اگر جامعهای نسبت به اموال عمومی خود حساس نباشد، آن جامعه تمام شده است. چرا در زمینه بیتالمال فریاد نمیزنید؟ امام میفرماید اجازه ندهید از بیتالمال استفاده کنند، قراردادی نبندند، اجازه نده تا مردم زیان ببینند. اما نمیدانم چرا ما به موارد و چیزهایی چسبیدهایم که به قول علی(ع) حکومتها را از بین میبرد. چند چیز حکومت را از بین میبرد، اول، آدمهای پست و اراذل است.
در برابر شکمبارگی ستمگران سکوت نکنیم
دل ما برای ملت و کشور و اسلام میسوزد، اینهمه نهادهای مذهبی از مدارس لاکچری گرفته تا مساجد و غیره که عمدتاً از بیتالمال ساخته شدهاند اگر واقعاً این پولها را صرف تهیه خانه برای مستضعفین میکردید، جامعه قوامدارتر بود. قوام جامعه در ساخت مسجد و حوزه علمیه و چهار مؤسسه مذهبی و نهادهای امر به معروف و اینها نیست. حضرت زمانی که بهعنوان حاکم انتخاب شد با خود گفت که من برای چه انتخاب شدم؟ که مدرسه و مسجد بسازم؟ در جمله معروف خود میگویند: خداوند از ما از علما، عهد و پیمان گرفته که در برابر شکمبارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنیم.
یکی از اصلهایی که اموال عمومی و بیتالمال در جامعه را میتواند حفظ کند، این مسئله است که در آن جامعه آدمهایی باشند که بتوانند از این اموال عمومی دفاع کنند. گویندگان بدون لکنت زبان وجود داشته باشند، متکلمانی باشند که از این اموال به نفع مردم دفاع کنند. حال چرا ما به فروع تمسک کردیم و اصول را کنار گذاشتیم و به بیان دیگر هویتهای کاذب بیریشه برای خود درست کردیم که اصلاً هویت اسلامی و علوی نیست! در جامعهای که حجاب هویت میشود، این جامعه علوی نیست. هویت جامعه این است که نمایندگان مردم آزاد و راحت بتوانند حرف بزنند.