| کد مطلب: ۱۱۰۵۹

ما سراسر تقصیریم

از ابتدای ساعات شروع رصد خبر در روزنامه منتظر بودم که خطبه‌های نمازجمعه این هفته را بخوانم. نزدیک به سه هفته از افشاء فساد حیرت‌انگیز و بزرگ پیرامون کارخانه چای دبش گذشته و داغ بودن خبر همچنان ادامه دارد. برایم سوال بود که بالاخره این هفته از تریبون‌های نمازجمعه حرفی زده خواهد شد یا سکوت ادامه دارد؟ پیش خودم می‌گفتم مگر امکان دارد چنین فساد وحشتناکی در کشور رخ دهد اما سکوت تا به این حد در نمازجمعه ادامه داشته باشد و طوری برخورد شود که انگار نه انگار چنین فاجعه‌ای در کشور ما رخ داده است.

حالا سه هفته گذشته و خطبه‌های نمازجمعه اول دی به آرامی منتشر می‌شود. یک به یک خطبه‌ها را مرور کردم. انصافاً درباره همه مسائل صحبت شده بود. وحدت کلام در بسیاری از موارد از جمله موضوع سوادآموزی تا ادامه بحران و فاجعه انسانی در نوار غزه وجود داشته است، اما تنها در دو خطبه نمازجمعه دیدم که به صورت مستقیم درباره فساد اظهارنظری از سوی خطیب نمازجمعه آن شهر صورت گرفته، اظهارنظرهایی که بر دو محور بود:

۱. اولین خطبه‌ای که در این مسیر دیده شد، مربوط به احمد علم‌الهدی، امام‌جمعه مشهد است. این‌بار او یک جمله ویژه را بیان کرد و به نوعی شاید نقطه ابهام حرف‌های رئیس‌جمهوری در گرگان را برطرف کرد. سیدابراهیم رئیسی در گرگان گفته بود: «هدف فسادنماها ناامیدی مردم است» اما اشاره نکرده بود که این فسادنماها شامل کدام گروه می‌شوند تا اینکه علم‌الهدی با تفسیر خودش این ابهام را برطرف کرد و گفت چطور در این مورد هم قاعده «همان همیشگی» رعایت شده است: «در این شرایط رسانه معاند، در تریبون خود مدام تلاش می‌کند به مردم القا کند که در کشور ما دزدی می‌شود اما برای ما امیدوارکننده است که مسئولان ما فساد را کشف و اموال را ضبط می‌کنند تا حق مردم دوباره به بیت‌المال بازگردد.»

بله، باز هم انگشت اتهام به سوی رسانه‌ها رفته است. آنها هستند که مقصر جلوه داده می‌شوند و همچنان مرغ عزا و عروسی هستند. مقصر رسانه‌ها هستند ولی ما بالاخره متوجه نشده‌ایم که «رسانه معاند» در تعریف آنها چه رسانه‌ای است؛ رسانه باید چگونه برخورد کند که معاند نباشد؟ آیا این تعریف در زمان و مکان دولت‌هایی که روی کار هستند، تغییر می‌کند؟  

۲. در بین سایر خطبه‌ها، نتایج مرور عصرگاهی‌ام تنها به یک مورد دیگر در ایلام رسید. الله‌نور کریمی‌تبار، امام جمعه ایلام متفاوت‌تر از علم‌الهدی اظهارنظر کرده بود. او درخواست برخورد با فساد و عوامل آن را داشت اما نکته اصلی این است که او پیش از اینکه درخواست خود را مطرح کند، تاکید کرده که ایران کمترین فساد را در مقیاس جهانی دارد و دولت سیزدهم، دولتی فسادزدا است و مردم باید از این شعارها و اقدامات دولت تقدیر کنند.

البته بخشی از خطبه‌هایی که در تهران هم خوانده شد در همین مسیری است که در ایلام بیان شده است. کاظم صدیقی در نمازجمعه تهران، اشاره‌ای به فساد صورت‌گرفته نداشت ولی از مردم درخواست کرد که در برابر خدمات دولت سیزدهم شکرگذار باشند و شکرگذاری خود را با شرکت در انتخابات مجلس دوازدهم به جای آورند. 

نکته اینجاست که این چهره‎ها و تفکری که پشت این سخنان به نظر می‎رسد، گویا نیمه اصلی ماجرا که صورت گرفتن فساد است را نمی‌بینند (یا نمی‌خواهند ببینند) نمی‌گویند فساد از کدام بستر بلند شده، چگونه رشد کرده و کدام شرایط برای او مهیا شده که به این نقطه رسیده است.  اما به محض اینکه دود فساد بلند شد، توقع دارند که به نشانه تقدیر و تشکر از دولت هورا کشیده و کف بزنیم و بگوییم فساد که انجام شده، دم‌تان گرم که فساد را پیدا کرده و قصد دارید با آن برخورد کنید. ریشه‌ها کم‌اهمیت است، شاخ و برگ که گرفت می‌توان شاخ و برگ‌ها را قیچی کرد، فارغ از اینکه تا به امروز این ساقه‌ها هر چه قیچی شدند، با توجه به وجود ریشه، جای آن را ساقه‌های جوان‌تر و تنومندتر از قبل گرفته‌اند.

 

کلام آخر

بله، از دید آنها رسانه‎ها که دست به افشای فساد می‎زنند و خواهان پیگیری و پاسخگویی هستند سراسر تقصیرند. مقصرند که درباره فساد و برخورد با آن حرف می‌زنند و درخواست خشک شدن ریشه‌ها را دارند.

بله، ما مقصریم که توجه‌مان به ریشه‌ها جلب شده و کاری با این نداریم که شاخه‌ها قیچی می‌شوند. بله، ما مقصر هستیم که بلد نیستیم درباره قیچی شدن شاخه‌ها قدردانی کنیم.

 

 

دیدگاه

ویژه سیاست
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار