چهرهها
اطلاع رئیسی از پشت پرده فساد
احمد علیرضابیگی، نماینده مجلس یازدهم در گفتوگو با دیدهبان ایران درخصوص نقش ساداتینژاد، وزیر سابق جهاد کشاورزی در ماجرای فساد چای دبش گفت: «تاکتیک دولت آقای رئیسی این بود که اگر وزیر در معرض استیضاح قرار میگرفت، ارزیابی میکردند که آیا موفق به گرفتن رای اعتماد میشود یا خیر؟ اگر به این جمعبندی میرسیدند که امکان موفقیت وزیر از استیضاح متصور نیست، از او میخواستند که استعفا دهد.» او ادامه داد: «آقای ساداتینژاد آن زمان در معرض استیضاح بودند و سوالی که در مورد ایشان مطرح بود درخصوص فساد رخداده در تعاون روستایی و خرید شب عید بود. آقای رئیسی که قطعاً از موضوعات پشت پرده باخبر بود، برداشتشان این بود که اگر این وزیر در جلسه استیضاح قرار گیرد، بسیاری از موضوعات برملا خواهد شد و این به نفع دولت نیست؛ به همین جهت برنامهریزی کردند که ساداتینژاد خودش استعفا دهد.»
واقعیت سفره مردم است
مسعود پزشکیان، نماینده مجلس یازدهم در گفتوگو با شفقنا در رابطه با نظر مسئولین در خصوص کاهش تورم، گفت: «واقعیت سفره مردم، جیب بازنشستگان، کارمندان و همه اقشار است و اگر رکود در بخشهایی از جامعه و اقتصاد کشور دیده میشود و قیمتها بالا نمیرود، بهخاطر این است که مردم پولی ندارند که خرید کنند. مشکل این است که با این حقوقهایی که ما برای کارمندان، دانشگاهیان و پرستاران تعریف میکنیم، زندگی نمیچرخد و توقع داریم در این شرایط تخلف شکل نگیرد.» او ادامه داد: «با این شرایط ایجاد فساد طبیعی است چراکه امکان ندارد مردم با ۷ الی ۸ میلیون حقوق، هم خانه اجاره کنند و هم مخارج زندگی را بدهند و هم درست کار کنند؛ بنابراین به اقداماتی دست میزنند که زندگیشان بچرخد.»
شادیستیزی و ترویج غم
تقی آزادارمکی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در گفتوگو با عصر ایران درباره ماجرای صادق بوقی و در پاسخ به این سوال که «میتوان گفت در فرهنگ رسمی، چیزی به نام شادیستیزی وجود دارد؟» اینگونه پاسخ داد: « بله، کاملاً. شادیستیزی و ترویج غم وجود دارد. ولی این رویه نتیجه معکوس میدهد. یعنی مردم غم را تبدیل به شادی میکنند و شادی را تبدیل به غم! جایی که فرهنگ رسمی انتظار دارد مردم شاد باشند، مردم شاد نیستند و برعکس.» او ادامه داد: «کسانی که شادیستیزند، درکی از مناسبات جامعه و فرهنگ ایرانی ندارند و خودشان را نسبت به این فرهنگ، غریبه میدانند. با غریبگی، مشغول مدیریتاند. اینطور که نمیشود. پدر و مادری که میخواهند فرزندشان را تربیت کنند، نمیتوانند شبیه معلم مدرسه با آن بچه رفتار کنند. باید پدری و مادری کنند و به بچه نزدیک و با او آشنا باشند. اینکه مثل غریبهها رفتار کنیم و انتظار داشته باشیم مدیریتمان جواب بدهد، انتظار ناصوابی است.»