| کد مطلب: ۲۵۵۴۳

درهم‌تنیدگی مسائل ایران

پیمایش‌های موجود نشان می‌دهد که بخش مهمی از مردم ایران یا خواهان اصلاحات بنیادین هستند یا حتی اصلاحات را موثر هم نمی‌دانند. تعداد بسیار کمی از وضع موجود دفاع می‌کنند. این برداشت مردم ناشی از این واقعیت روشن است که مسائل ایران را دیگر نمی‌توان به‌صورت موردی و با تغییر اصلاحات فنی و جزئی حل کرد.

پیمایش‌های موجود نشان می‌دهد که بخش مهمی از مردم ایران یا خواهان اصلاحات بنیادین هستند یا حتی اصلاحات را موثر هم نمی‌دانند. تعداد بسیار کمی از وضع موجود دفاع می‌کنند. این برداشت مردم ناشی از این واقعیت روشن است که مسائل ایران را دیگر نمی‌توان به‌صورت موردی و با تغییر اصلاحات فنی و جزئی حل کرد. اگر یک خودرو پنچر شود، به‌شکل موردی آن پنچری گرفته می‌شود. ولی گاه وضعیت خودرو به‌گونه‌ای است که باید تحت تغییرات و تعمیرات اساسی قرار گیرد.

برای اثبات این ادعا کافی است نگاهی به مطالب مهم امروز روزنامه «هم‌میهن» بیاندازیم. ۵ مورد مهم شامل این موارد می‌شود: آزاد شدن بنزین سوپر؛ تبعات قطع برق بر صنایع؛ حواشی حضور ایران در اجلاس تغییر اقلیم باکو و عدم شرکت رئیس‌جمهور ایران در آن؛ گزارشی درباره نحوه مواجهه پزشکیان با دولت قبل و مقایسه رفتار سیاسی او با رؤسای‌جمهور قبل؛ و سخنان آقای پزشکیان درباره آمریکا.

ظاهراً دو مورد ملموس آن درباره حامل‌های انرژی است. ولی کیست که نداند ارتباط این مسئله با موضوع جهانی تغییرات اقلیمی بسیار زیاد است و چه‌بسا دیر یا زود مجبور شویم که هزینه سنگینی را بابت عدم تطابق سیاست انرژی خود در زمینه کاهش گازهای گلخانه‌ای یا استانداردهای بین‌المللی بپردازیم که اکنون یکی از بالاترین‌های جهان هستیم (به نسبت اقتصاد و جمعیت) و روشن است که وضعیت انرژی کشور بیش از هر چیز متاثر از سیاست خارجی ماست که نحوه تعامل ما با ایالات متحده در مرکز این سیاست قرار دارد؛ و بالاخره عدم حل این مشکلات فقط ناشی از ناآگاهی نسبت به مشکلات نیست، بلکه بیش از هر چیز به دلیل شکاف سیاسی در داخل است.

شکافی که ایده وفاق پزشکیان برای پاسخ به آن است. نکته مهم دیگری که در شکل‌گیری این بحران‌ها وجود دارد و نباید فراموش کرد، بی‌صداقتی و عدم شفافیتی است که بعضاً در ساختار اداری ایران دیده می‌شد. امیدوارم براساس وعده‌ای که پزشکیان داده، دولت او از دروغ پرهیز کند؛ زیرا دروغ در سیاست ابتدا برای فریب رقیب و مردم گفته می‌شود ولی در نهایت دروغگویان و پنهان‌کنندگان حقیقت اسیر تورهای دروغی می‌شوند که خودشان آنها را بافته‌اند.

وارونه کردن واقعیت در دولت قبل بیش از همه وبال همان دولت و مردم شد. برای نمونه در موضوع مهم برق که اکنون به مرحله خاموشی رسیده است، یک کارشناس ارشد انرژی توضیح می‌دهد که دولت قبل با نیم تراوات ساعت خاموشی صنایع صنعت برق را تحویل گرفت و با ۷برابر افزایش یعنی بیش از 3/5تراوات ساعت خاموشی به دولت دکتر پزشکیان تحویل داد.

ناترازی برق را حدود ۶هزار مگاوات از دولت روحانی تحویل گرفت و با ۲۱هزارمگاوات ناترازی آن را به دولت پزشکیان تحویل داد. همه اینها در حالی است که آنان رئیس دولت خود را قانع می‌کردند که برق در مسیر بهبودی است و همه تقصیرات را هم به دوش دولت‌های پیشین می‌انداختند. درحالی‌که آنها وظیفه داشتند که مسائل را مطابق وعده‌های داده‌شده حل کنند. آن اندازه دنبال اختلافات داخلی بودند و از آن لذت می‌بردند و حتی از این هم خوشحال شدند که دولت پزشکیان را گرفتار در زمستان سرد کرده‌اند.

آنان که منتظر زمستان سخت برای اروپا بودند تا بلکه از این نمد کلاهی برای خود بدوزند و نتوانستند، حالا دل خود را برای زمستان سردی خوش کرده‌اند که برای مردم و ولی‌نعمت‌های خود ایجاد کرده‌اند. آنان که ظرفیت تولید گاز را به حداقل رساندند و مانع اجرایی شدن قرارداد کرسنت شدند و چند دهه گازهای کشور را سوزاندند و با هیاهوهای ضدتوسعه و ضدبرجام شرکت توتال را از پارس‌جنوبی خارج کردند و پروژه خود را به قطر برد، اکنون خوشحال هستند که مردم و صنعت بدون گاز هستند؛ درحالی‌که مردم ایران روی منابع گاز نشسته‌اند.

این حد از نفرت‌پراکنی و قدرت‌طلبی در تاریخ و سیاست کم‌سابقه است. امیدواریم آقای پزشکیان با تکیه بر ایده وفاق بتواند همزمان به‌سوی حل مسائل خارجی و موضوعات اساسی داخلی حرکت کند. شانس‌های ایران برای عبور از بحران‌های فزاینده، دائمی نیست.

دیدگاه

سرمقاله
پربازدیدترین