تغییر همه چیز
یکی از مهمترین علل عدم شرکت مردم در انتخابات این بود که گمان میکردند با شرکت کردن خود و انتخاب هر یک از نامزدها هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد و شاید بدتر هم بشود. یک نظرسنجی که حدفاصل دور اول و دوم انجام شد تفوق این برداشت از سوی مردم را نشان داد. اتفاقاً جناح حاکم اصولگرایان هم سعی داشتند که همین برداشت را القا کنند تا با کاهش مشارکت مردم بر خر مراد خود سوار شوند و کشور را برای مدت نامعلومی به قهقرا ببرند.
ولی واقعیت این است که مردم و بهویژه نخبگان فکری، سیاسی و اجتماعی وارد این میدان شدند. هرچند نتوانستند همه مردم را به اندازه گذشته قانع به شرکت در انتخابات نمایند ولی آن اندازه موفق بودند که مشارکت را از احتمال ۲۰ تا ۲۵درصد به ۵۰درصد برسانند و مهمتر از آن اینکه حدود ۵۵درصد آنان را مجاب کنند که به پزشکیان بهعنوان نامزد و گزینه مستقل و مردمی رأی دهند و این در حالی بود که او در یک رقابت کاملاً نابرابر قرار داشت.
به عبارت دیگر، در یک مسابقه دوی ۱۰۰ متر بود، درحالیکه رقیب او مسابقه را از ۵۰متر جلوتر آغاز میکرد و پزشکیان باید ۱۰۰متر را سریعتر میدوید تا برنده شود که شد. ولی یک مسئله مهم در اینجا وجود دارد. ما در تاریخ ۱۵۰سال اخیر خود شاهد دستاوردهای خوب و مثبت بودهایم.
دستاوردهایی که کم هم نبودند؛ ولی در اغلب موارد و در نهایت تثبیت نشدند یا رو به عقب رفتیم. ریشه این پدیده چیست؟ شاید بتوان گفت که تعجیل برای دستاوردهای بیشتر بدون اینکه به تداوم دستاوردهای قبلی توجه کنیم.
در جنگ نیز حفظ خاکریزهای فتحشده سختتر از اصل شکستن آن خاکریزها است. به عبارت دیگر نمیتوان انتظار داشت که فوری به خط پایان برسیم. چنین رفتاری موجب سرخوردگی میشود و بازخورد این سرخوردگی به بازتولید همان گزاره منحوس میانجامد.
این گزاره را میخواهند القا کنند که؛ «هیچ چیز تغییر نکرده است.» درحالیکه چنین نیست، «همهچیز تغییر کرده است.» کوشش برای القای اینکه هیچچیز تغییر نکرده بهترین دلیل برای این است که همه چیز تغییر کرده است.
چه تغییری از این بالاتر که اکنون روشن گردیده، ۶۰درصد مردم(در دور اول) پای صندوق نیامدند. بیش از نیمی از آنان هم که آمدند به نامزد منتقد وضع موجود رای دادند. این نتیجهای است که پیشتر هم در پیمایشهای اجتماعی نشان داده شده بود که بالای ۷۵درصد مردم رویکرد منتقدانه و ناهمدلانهای با سیاستهای موجود دارند.
از این پس هیچ خللی به این گزاره نمیتوان وارد کرد. چه با به رخ کشیدن فلان مراسم آیینی دینی یا تشییع جنازه و راهپیماییهای غدیر و... همانگونه که بارش باران در اعماق زمین نفوذ میکند و قابل استحصال است این گزاره و حقیقت نیز در ذهن همگان از جمله مسئولین کشور هم ورود کرده و آنان را به تأمل و تدبر وامیدارد و همین انتخابات، هم از حیث تایید صلاحیتها و هم از جهت اجرای آن نشانه مهمی از نفوذ و پذیرش این واقعیت است.
بنابراین، باید صبور باشیم و گام به گام و با اطمینان و حوصله و البته محکم پیش برویم و نظاره کنیم. به خودمان و آینده و انتخاب مردم ایران ایمان داشته باشیم. دستاوردهای باثبات و بازگشتناپذیر نیاز امروز ماست.
روانه زندان کردن آقای دکتر برهانی که بحق نام خانوادگی او شایسته عملکردش بود اقدامی است که میتواند پیام آن القای همین گزاره باشد. اجرای این حکم در روز پس از انتخابات این تصور را ایجاد میکند که برخی نیروها میخواهند که دستگاه قضایی را هم وارد کارزار سیاسی نمایند.
از این جهت، انتظار میرود که ریاست محترم قوهقضائیه اقدام ضروری را در جهت زدودن این شائبه به عمل آورند.