وضعیت پیچیده
طرح درست و دقیق هر مسئلهای نیمی از راهحل آن است. تا هنگامی که مسئله درست طرح نشود، حل آن غیرممکن خواهد بود. یکی از مسائلی که این روزها پیش پای سیاست است، رغبت اندک مردم به شرکت در انتخابات و نحوه حل آن است؛ مردمی که تاکنون و البته به جز دو انتخابات گذشته، همواره استاندارد بالایی از مشارکت را داشتهاند. از این رو کوشش برای حل این مسئله موجب شد که افراد رویکردهای گوناگونی را در پیش گیرند؛ رویکردهایی که ناشی از نگاه آنان به مسئله است. به همین علت برخی از ائمه جمعه میکوشند که آن را واجب شرعی معرفی کنند و رای دادن را ضرورتی دینی بدانند! برخی از منظر ترساندن که رای ندادن هم نوعی رای دادن به دشمن است، عدهای که به کلی ناامید هستند، این جمله را تکرار میکنند که تقصیر روحانی است که مردم شرکت نمیکنند! و هیچ پروایی در تکرار این سخن نامعقول ندارند. این کوششها بیفایده است.
همانگونه که آقای خاتمی دیروز در پیام خود به کنگره انجمنهای اسلامی پزشکان کشور متذکر شده است که «ویژگیهای انتخاباتِ مطلوب این است که؛ آزاد باشد و تصمیمگیرنده اصلی و نهایی خود مردم باشند. رقابتی باشد تا همه مردم با سلیقههای مختلف، قدرت انتخاب را داشته باشند. تاثیرگذار باشد یعنی حاصل آن، نهاد و نهادهایی باشد متعلق به مردم، مسئول در برابر مردم و حرکتکننده به سوی آنچه به مصلحت و منفعت مردم است. به عبارت دیگر انتخاباتِ مطلوب آن است که منجر به استقرار قدرت و سامان حکمرانی و سیاستورزیِ نظارت شده و کاردان و پاسخگو باشد.»
از سوی دیگر تردیدی نیست که وضعیت عمومی کشور بهگونهای است که بیش از همیشه نیازمند یک سپر دفاعی قوی در برابر دشمنان است. به قول آقای ظریف که دیروز در همین کنگره گفت: «انقلاب ما، مبتنی بر مردم بود. اگر به نوشتههایی که در آغاز انقلاب توسط تحلیلگران خارجی و اساتید علوم سیاسی منتشر شد، توجه کنید، انقلاب ایران را به دلیل اینکه توسط مردم انجام شد میشناسند... قدرت، مردم هستند. قدرت بخش پزشکی ما هستند. بخش خصوصی و مردم هستند که این کشور را حفظ کردهاند.» گستره و قدرت دفاعی این سپر، میزان حضور مردم در انتخابات است. پس باید راهحلی برای آن داشت. این راه معطوف به تامین ویژگیهای مذکور در سخنان خاتمی است و نه نکاتی که طرفداران وضع موجود میگویند. آنان لحظهای به خود زحمت نمیدهند که این پرسش ساده را طرح کنند که چرا رغبت مردم به شرکت در انتخابات کم شده است؟ مگر مردم گرایش به بیگانه پیدا کردهاند یا از اسلام زده شدهاند؟ اگر چنین است که دیگر انتخابات برای چیست؟ بروید آنها را حل کنید. دور تبلیغات بیهوده را خط بکشید. ضرب و زور تبلیغات کار چندانی نمیکند چهبسا نتایج منفی هم دارد و مخالفان که دست بالاتری دارند را به واکنش وا میدارد. تنها راه، اصلاح و بهبود همین ویژگیهاست. هیچ انسانی متعهد و میهندوستی علاقه ندارد سپر دفاعی کشور در برابر بیگانگان ضعیف شود. آنان علاقه دارند که حکومت و دولت و مجلس منبعث و متکی به مشارکت عمومی باشد، ولی در نقطه مقابل کسی هم نمیپذیرد که اگر نامزدهای مناسب خود را در انتخابات ندید و شاهد حذف آنان بود یا نهاد برآمده کارآیی نداشته باشد، بر این فرآیند مهر تایید بزند. هر دو راه عوارضی دارد ولی مشکل اینجاست که حضور با هدف تقویت سپر دفاعی مردمی به معنای صحه گذاشتن بر روند جاری میشود که به اینجا رسیدهایم و پایان آن آشکار و روشن است. پایانی که مطلوب هیچ ایرانی نیست. به همین علت است که نیروهای اصلاحطلب نمیتوانند کسی را از شرکت در انتخابات سرزنش کنند، همچنان که نمیتوانند کسی را به دلیل عدم شرکت ملامت کنند، این وضعیت پیچیدهای است که متاسفانه مردم ناخواسته درگیر آن شده و مسئولیت آن مستقیماً به عهده ایجادکنندگان این وضع است.