حل کنید نه پاک
نشست حقوق بشر زنان که به همت برخی از زنان اصلاحطلب برگزار شد، فرصت دوبارهای را فراهم کرد تا بازخوانی مجددی درباره دو مقوله حقوق بشر و زنان صورت گیرد. این دو مقوله از حدود یک قرن پیش تاکنون منشأ مباحث و مجادلات میان حکومت و مردم بوده است و حتی میان اقشار گوناگون مردم نیز محل نزاع و دودستگی شده است و هر دو نیز یکی از مهمترین محورهای تحولات در یک قرن اخیر هستند. واقعیت این است که جدال پیرامون این دو مقوله متأثر از گذار جامعه ایران از وضعیت سنتی به جامعه نوین است. کافی است نگاهی به تصاویر یک قرن پیش از ایران و تهران بیندازیم و آنها را با تصاویر امروز مقایسه کنیم تا دو دنیای متفاوت را ببینیم. یا به تغییرات انواع و اقسام شاخصهای اجتماعی و اقتصادی نگاه کنیم، از جمعیت گرفته تا تحصیلات و سبک زندگی و انواع مشاغل و شیوههای ارتباطی و... هیچ نسبتی میان جامعه امروز ایران با صد سال پیش ایران وجود ندارد، جز یک مورد. مقاومت در برابر ویژگیهای نرم و ارزشی مورد قبول جامعه که اثرات مستقیمی در نحوه حکمرانی و زیست اجتماعی مردم دارند. در حقیقت در این یک قرن قدرت سیاسی اجازه نداده است که مردم برحسب انتخاب و سلایق خود، مسیر و سبک زندگی و آرمانهای خویش را تجربه و آزمون کنند. رژیم گذشته درصدد مدرنیزاسیون صوری، ناقص و اجباری بود، البته از طریق تاکید بر ظواهر مدرنیته و نفی بنیان آن که احترام به فردیت و حق انتخاب و آزادی فرد در همه حوزهها از جمله سیاست و سازمانیابی اجتماعی است.
در نقطه مقابل نیز قدرت سیاسی در 45 سال گذشته در پی تربیت انسان طراز اسلامی و معتقد و پای کار برای قربانی کردن خود در پای ارزشهای آن است. از جهتی در هر دو مورد، حق انتخاب و آزادی افراد برای شکل دادن این مسیر نادیده گرفته شده است. در این چارچوب زن و حقوق آن یکی از نقاط محوری سیاستهای رسمی بوده است. در گذشته با اجبار به برداشتن حجاب و به رسمیت نشناختن بخش اعظم زنان کشور که محجبه بودند و اکنون در مسیری معکوس.
اصلاحطلبان بهعنوان مدافعان رویکردی که فارغ از این نگاه، خواهان احترام به حق فرد اعم از زن یا مرد در انتخاب سبک زندگی خود، بدون تهدید حقوق دیگران هستند، اقداماتی را در این زمینه انجام دادهاند. آنان چه در میدان عمل و در دورههایی که در قدرت بودند و چه در زمانی که بیرون قدرت یا منتقد آن بودهاند، سعی کردهاند نشان دهند که چگونه میتوان با احترام گذاشتن به حق انتخاب افراد، حتی به درک بهتر و کارسازتری از ارزشهای دینی رسید و در نقطه مقابل با نفی این حق، چگونه جامعه و زنان را در مسیر مخالفت با این ارزشها سوق خواهیم داد. یکی از مهمترین وجوه مسئله زنان در جامعه کنونی ما، حق انتخاب پوشش در چارچوبهای عرفی جامعه است؛ وضعیتی که متاسفانه قانون جدیدی را برای آن نوشتهاند که از طریق اصل 85 و بیرون از صحن علنی مجلس بوده و ایرادات فراوانی دارد و نهتنها مشکل پوشش را حل نمیکند که قطعاً به افزایش تنش و مشکلات و نفرتپراکنی میانجامد. طرفداران رویکرد اصلاحطلبانه در این مورد بیانیهای مفصل منتشر کردند که با حمایت و مقدمه آقای خاتمی تولید و منتشر شد؛ رویکردی که میتواند اختلافات موجود در جامعه را نسبت به مسئله پوشش کمرنگ کرده و نوعی وحدت نظر و عمل فراهم کند، این رویکرد در کلیه حقوق زنان از جمله تحصیل، شغل، ازدواج، فرزندآوری و مشارکت اجتماعی و... نیز تداوم دارد. آنچه که میتوان بر آن تاکید و با قاطعیت اعلام کرد، این است که مسئله زنان و حقوق آنان را نمیتوان با قانونهای مندرآوردی حل کرد. قانون بازتاب اراده حاکم نیست، بلکه باید بازتابدهنده خواست جامعه باشد؛ مسئله زنان را باید حل کرد و نه پاک. بهجز حجاب وضعیت شاخصهای نابرابری جنسیتی در ایران قابل قبول نیست؛ بهویژه اینکه زنان در حوزه آموزش نابرابری را کم کردهاند ولی میوه این برابری آموزشی را در اقتصاد، مدیریت، سیاست و... نمیچینند.