| کد مطلب: ۱۱۰۴۵

نظام‌‏مند یا موردی؟

در پی انتشار خبر فساد بزرگ چای دبش دوباره مسئله فساد سیستماتیک نیز مطرح شد و برخی بر وجود چنین فسادی تاکید کردند و برخی دیگر در مقام رد و نفی آن برآمدند و با ذکر این تمثیل که کوچکترین لکه بر لباس سفید دیده می‌شود و دیده شدن فساد را نشانه سفیدی لباس دانسته و در مقام رد سیستماتیک بودن فساد در ایران برآمدند. این چالش بیش از آنکه واقعی باشد، ناشی از عدم تعریف دقیق فساد سیستماتیک است. آنان که فساد سیستماتیک یا نظام‌مند را نفی می‌کنند، چنین تصوری دارند که گویی خود مسئولین عامدانه و آگاهانه فساد می‌کنند، از این رو به نفی سیستماتیک بودن فساد پرداخته‌اند. طبیعی است که اگر آگاهانه فساد کنند، اجازه انتشار خبر آن را نیز نمی‌دهند. بنابراین، از منظر این رویکرد فساد موجود در ایران سیستماتیک نیست. ولی رویکرد دیگری وجود دارد که فساد را از یک سو محصول مجموعه رفتارها و مقرراتی می‌داند که حتی برخلاف میل مسئولین رخ می‌دهد و اگر آنان مخالف فساد هستند باید پیش از هر اقدامی این مقررات و رویکردها را تغییر دهند. بخشی از این امر محصول نظام قیمت‌گذاری و توزیع رانت است که امری سیستماتیک و فسادزاست که به‌طور مفصل می‌توان به آن پرداخت. از سوی دیگر بخشی نیز محصول رویکردهای قبیله‌ای و قوم‌وخویشی سیاسی است. برای فهم این مسئله کافی است به سخنان اخیر رئیس قوه‌قضائیه توجه کنیم که گفته‌اند: «با توجه به هدف‌گذاری‌هایی که برای انسداد گلوگاه‌های فساد و مقابله با فساد و مفسدین و متخلفین در دستگاه‌های حکومتی داشتیم، پیش‌بینی می‌کردم که سال جاری مشکلات‌مان بیشتر خواهد بود.» معنای این سخن چیست؟ روشن است. یعنی برخی از نیروها در دستگاه‌های اجرایی و غیر آن به جای استقبال از مبارزه با فساد و بازداشت و رسیدگی به پرونده عاملان فساد، به اقدام تبلیغاتی علیه قوه قضائیه می‌پردازند. این امر گرچه مستقیماً دفاع از فساد نیست، ولی علامتی روشن است که هر کس با قبیله و حزب و گروه ما برخورد کند، واکنش نشان می‌دهیم. ‌ای‌کاش ریاست قوه، جزئیات بیشتری از این ادعا را مطرح می‌کرد. یکی از موارد آن را در حملات اخیر نسبت به این قوه می‌توان دید. از جمله علیه حکم دیوان عدالت اداری در خصوص بازگشت دانشجویان متهم به تقلب به دانشگاه و استعفای رئیس سازمان سنجش کشور از صدور چنین حکمی. در پی صدور این حکم، یکی از روزنامه‌های نزدیک به دولت از رئیس قوه خواسته که با استفاده از اختیارات خود جلوی این حکم را بگیرد. معنای ضمنی این حرف چنین است که اگر رئیس قوه مانع از این حکم نشود، مسئولیت آن با اوست. 

این انتقاد ناشی از درک نادرستی است که از سازوکار امور قضایی و نیز جایگاه رئیس قوه دارند و گمان می‌کنند رئیس قوه قضائیه هم مثل رئیس قوه مجریه است که دستور دهد و زیردستانش اجرا کنند. آنان نمی‌دانند که قضات در صدور رای مستقل هستند و دیوان عدالت اداری نیز چنین است و هیئت عمومی دیوان عدالت اداری از چنان جایگاهی برخوردار است که هیچ رئیس قوه‌ای به خود این حق را نمی‌دهد که در برابر احکام آن بایستد ولی طرفداران دولت چون متوجه ماجرا نیستند می‌خواهند این توپ را به زمین قوه قضائیه بیندازند. بعلاوه آنان می‌توانند و می‌باید از حقوقدانان خود بخواهند که حکم دیوان را از منظر حقوقی نقد کنند، همانطور که اصلاح‌طلبان احکام نادرست قضایی را نقد می‌کنند.

درهرحال، امیدواریم که هر دو عامل شکل‌گیری فساد سیستماتیک، یعنی مقررات نادرست و فسادزا و نیز تعلقات قبیله‌ای و قومی کم‌کم زایل شود تا صفت سیستماتیک بودن از فساد موجود برطرف شود.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی