جامعه آزاد و قهر طبیعت
ناترازیهای جامعه ایران کم نیست که امسال و تاکنون یک ناترازی دیگر آن نیز تشدید شده است. هرچند امیدواریم که تا 6 ماه آینده این ناترازی به لطف طبیعت جبران شود. ناترازی آب در بسیاری از مناطق کشور و تا اینجای فصل جدید، غیرقابلانتظار بوده است. در نتیجه ناترازی آب را به ناترازیهای بانکی، بودجهای، انرژی، بهویژه گاز، گازوئیل و بنزین، ناترازی صندوقهای بازنشستگی و... اضافه کرده است. آیا این ناترازی جدید خطری برای جامعه ما خواهد داشت؟ در طول تاریخ، قحطیهای ناشی از وضعیت بارشهای آسمانی در جوامع گوناگون بهوجود آمده است. نهفقط قحطی، بلکه همهگیری ویروسی یا مواردی مثل طاعون و... مناطقی از جهان را درگیر خود کرده و بخش مهمی و گاه تا دوسوم جمعیت را رهسپار آن جهان کرده است. ولی از مقطعی به بعد شاهد چنین اتفاقاتی نیستیم. مگر در جوامع محدود که آخرین آنها قحطی ناشی از خشکسالی در منطقه شاخ آفریقا است که در دهه پیش رخ داد. آخرین قحطی ناشی از عوامل طبیعی در ایران 153سال پیش در زمان ناصرالدینشاه رخ داد که برآوردها حکایت از مرگ 10درصد جمعیت ایران در آن زمان دارد و در مناطق مرکزی کشور تا یکسوم جمعیت فوت کردند و میگویند که قیمت نان بیش از 10برابر حتی تا 15برابر افزایش یافت.
پس از آن نیز قحطی دیگری در 105سال پیش رخ داد که علت آن جنگ جهانی اول و اپیدمی آنفلوآنزای اسپانیایی و وضع طبیعی کاهش بارشها بود که اینبار نیز تعداد زیادی از جمعیت ایران با مرگ مواجه شدند که گویا بیش از یک میلیون حتی سه میلیون نفر تلفات داشته است. پس از جنگ جهانی دوم نیز وضعیت مشابهی در اندازهای محدود رخ داد که ناشی از حضور قوای بیگانه و خرید غلات مردم از سوی آنان بود. ولی در یک قرن گذشته بدترین قحطی به چین مربوط میشود که طی سالهای 1959 تا 1961میلیونها نفر (حداکثر تا 45میلیون نفر) مُردند، که بیش از هر چیز ناشی از نابخردی حکومت استبدادی بود. در مقابل هند که رشد جمعیت بسیار بالایی دارد و طی هفتدهه اخیر جمعیت آن حدود چهار برابر شده و مصرف سرانه آن نیز بهبود پیدا کرده است، دچار قحطی مهمی نشده است زیرا جامعه هند کمابیش باز است.
اینها گفته شد تا به نقش مهم حکومتها در مقابله با آنچه که قهر طبیعت مینامیم اشاره شود. باریدن یا نباریدن باران خارج از دست ماست، حداقل تا مرحله کنونی پیشرفت علم و فنآوری چنین است. هرچند در دوره پیشین اصولگرایان، یعنی سالهای 84 تا 92 گزارههایی نابخردانه در توطئهآمیز بودن عدم بارشها گفته میشد که خوشبختانه دیگر نمیگویند، ولی این نکته مهم است که بارش یا عدم بارش متعارف دیگر چون گذشته قادر نیست سرنوشت جوامع را تعیین کند. بارشها گاه مثل بهار 98 چنان است که چند استان را به زیر آب میبرد و گاه خشکسالی است و این در محیط طبیعی و جغرافیایی ایران همیشه بوده است. در یک جامعه سالم میتوان با ذخیرهسازی و سدسازی و بهینه کردن مصرف آب از بحرانهای طبیعی عبور کرد یا با واردات کالاهای اساسی اجازه نداد که مشکلی ایجاد شود. اگر صد سال پیش بود، در شرایط امروز غزه همه مردم از گرسنگی و تشنگی و بیدارویی فوت میکردند، ولی اکنون اراده آزاد انسان بر این موانع غلبه میکند. بنابراین گرچه امید داریم که در ماههای آینده کمبودهای بارش امسال که در گزارش امروز هممیهن به آن پرداخته شده است جبران شود، ولی حتی اگر هم جبران نشد، انتظار طبیعی داریم که حکومت با تمهیدات عقلایی و علمی خود اجازه ندهد که مشکل خاصی پیش آید. البته این امر نیازمند وجود اعتماد عمومی به حکومت و مشارکت آنان در حل مسائل مبتلا به جامعه است. تصور ما از ایران کنونی بر این پایه استوار است که بهرغم وجود ضعفهای فراوان میتوان از این شرایط یا حتی شرایط بدتر طبیعی عبور کرد. این امر مستلزم درک صاحبان قدرت نیز هست. خلاصه اینکه کمتر حادثهای طبیعی بتواند حیات کلی جوامع امروزی که متکی بر مردم و عقلانیت و علم هستند را تهدید کند، مگر آنکه شهابسنگ آخرالزمانی باشد.