| کد مطلب: ۱۱۰۶۴

اشکال از ماست

بیانیه مشترک روسیه و کشورهای عربی درباره جزایر سه‌گانه ایران، دوباره زمینه‌ای شد تا نسبت به روابط تهران و مسکو بحث و گفت‌وگو شود؛ به‌ویژه این بحث که آیا روس‌ها همچنان که مشهور است و در گزاره‌های تاریخی روابط دو کشور مطرح می‌شود، شریکی پایدار و قابل اعتماد هستند یا خیر؟ واقعیت این است که نه‌تنها سیاستگذاران بلکه منتقدان سیاست‌های رسمی نسبت به روسیه نیز کمتر به اصول و مبانی روابط بین‌الملل توجه می‌کنند. شاهد آن را در انتقادات وزیر خارجه اسبق نسبت به روسیه باید جست‌وجو کرد. مسئله این است که گفت‌وگوها با مقامات خارجی با ادبیات سیاسی و غالبی محترمانه و براساس اعتماد و احترام متقابل دارد ولی در واقعیت، مبتنی بر حفظ و تامین منافع ملی و قدرت است و به همین علت نیز نباید این روابط را صفر و یک کرد، نباید مواضعی گرفت که امکان تغییر آن را از خود سلب کنیم. نباید مبنا را بر قول‌های شفاهی و حتی کتبی گذاشت. نمونه آن برجام است. توافق‌ها را کتبی می‌کنند، ولی نه به این علت که مکتوب شدن موجب تضمین آنهاست، بلکه به این علت که محتوای آن قابل خدشه نباشد، ولی تضمین واقعی هر توافقی موازنه قوای طرفین توافق است.  

برخی تحلیل‌گران معتقدند که روسیه نمی‌تواند شریک راهبردی ایران باشد. شاید در جهان دوقطبی پیش از 1990 چنین شراکتی قابل تصور بود، ولی اکنون وارد شدن شراکت راهبردی به سختی قابل تصور است. اصولاً با سیاست‌های موجود تهران هیچ کشوری نمی‌تواند شریک راهبردی تلقی شود. بنابراین ضمن آنکه با روس‌ها باید بهترین روابط را داشت، ولی در تعامل دوجانبه نباید تصور و انتظارات راهبردی از آنان داشت و در نتیجه دلیلی ندارد که در سطح مزبور وارد رابطه شد. ایران نیز متقابلاً و به دلایل گوناگون نمی‌تواند شریک راهبردی برای روسیه باشد. روس‌ها نیازمند دور زدن غرب و مقابله با آن از طریق چین، هند، برزیل و سایر قدرت‌های منطقه‌ای مثل اعراب هستند و برای این کار از هر برگی که می‌توانند استفاده می‌کنند. روس‌ها حتی برای تحقق این هدف خود در مواضع منطقه‌ای به‌ویژه نسبت به اسرائیل نیز تغییرات جدی داده‌اند. طبیعی است که با ایران نیز همین برخورد را خواهند کرد. البته اسرائیل به دلیل روابطش با غرب و حتی وجود سنت یهودی قدرتمند در روسیه و روس‌ها، چندان نگران این تغییر موضع آنان نیست. بنابراین در مجموع مشکل روابط ما با روسیه بیش از آنکه ناشی از سیاست‌های آنان باشد، متأثر از انتظارات نامتعارف ما از آنان است؛ انتظاراتی که با قدرت ما در این روابط جور درنمی‌آید. مهمتر اینکه سایر روابط خود به‌ویژه با اروپا و آمریکا را غیرقابل انعطاف کرده‌ایم و قدرت بازی با روس‌ها و هر کشور دیگری را از دست داده‌ایم. پس خودکرده را تدبیر نیست. به جای اعتراض به روس‌ها، ابزارهای سیاستی و قدرت خود را افزایش داده و متنوع و انعطاف‌پذیر نماییم.

دیدگاه

سرمقاله
آخرین اخبار