مذاکره و سرنوشت آن چگونه است؟نگاهی به ابعاد و جنبههای ابزار مهم سیاست خارجی
سالهاست که مذاکره میکنیم حتی برای نیازهای اولیهمان مجبوریم مذاکره کنیم... از فروش نفتمان تا بازگشت پولهای آن... از خرید مایحتاج مردممان تا خرید قطعات هواپیما و... اما هنوز هم وقتی صحبت از مذاکره میشود، گروهی بر نمیتابند و داد و فریاد بر میآورند که خیانتی در راه است!

سالهاست که مذاکره میکنیم حتی برای نیازهای اولیهمان مجبوریم مذاکره کنیم... از فروش نفتمان تا بازگشت پولهای آن... از خرید مایحتاج مردممان تا خرید قطعات هواپیما و... اما هنوز هم وقتی صحبت از مذاکره میشود، گروهی بر نمیتابند و داد و فریاد بر میآورند که خیانتی در راه است!
اگر نگوییم همه دیپلماسی مذاکره است اما مذاکره بخش مهمی از سیاست خارجی یک کشور است. هر مذاکرهای ۳ وجه دارد: ظاهر، محتوا و نتیجه. وجه ظاهری مذاکرات همان مراحل اولیه است که برخی آن را پروتکلی یا تشریفاتی میدانند اما فراتر از آن است. شروع مذاکرات نیاز به شناخت برخی مسائل دارد مثلاً سطح مذاکرات، مکان و زمان مذاکره، دستورکار اولیه و... در این مرحله چارچوب و مفاد اصلی تعیین و برنامهریزی میشود. خطوط قرمز و مشکلات احتمالی مشخص و برطرف میگردد.
وجه دوم مذاکرات، محتوای آن است. در بسیاری از مذاکرات مهمترین بخش همین محتوای آن است زیرا در این مرحله است که حرفها گفته و شنیده میشود، چانهزنی و لابیگری شروع میگردد، اهرمهای فشار و امتیازدهی و امتیازگیری شکل میگیرد و توافقات مشخص میگردد.
ضلع سوم مذاکرات، نتیجه است. برخی معتقدند که نتیجه بخشی از محتوای مذاکرات است اما پیامد یک مذاکره به همه وجوه و زیرمجموعههای آن بستگی دارد. در این مرحله است که توافقات به امضاء میرسد و طرفین دستهای یکدیگر را میفشارند و موفقیت خود را جشن میگیرند. غالباً دوربینها در این موقع به کار میافتد و سیاستمداران در پشت دوربین به دستاوردهای تیم مذاکرهکننده، افتخار میکنند.
اما همه مذاکرات به یک شکل جلو نمیرود. برخی در همان شکل ظاهری و تشریفاتی میماند یعنی فقط پوستهای از یک مذاکره وجود دارد که هیئتها ساعتها در مورد مسائل تشریفاتی صحبت میکنند، چانه میزنند و دعوا مینمایند تا نمای بیرونی و تماشاچیان مشتاق برای این صحنهها کف بزنند. اینکه مذاکره مستقیم باشد یا غیرمستقیم؟!، چگونه وارد سالن مذاکرت شوند!، چه کسی در کجا بنشیند؟!
به گفته آقای عباس ملکی معاون اسبق وزارت امورخارجه، ۱۰ جلسه فقط مقدمات مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ با طرف عراقی بود! از نحوه ورود تا میز مثلثی و شکل نشستن و الی آخر. البته طبیعی است که یک مذاکره عمیق، نیاز به مقدمات طولانی و اساسی دارد اما گاهی این مقدمات بر اصل و محتوای آن رجحان مییابد! و فقط ظاهری از گفتوگوها میسازد که ممکن است هدف برخی از مذاکرهکنندگان باشد. نمونه بارز آن را میتوان در مذاکرات ورسای ۱۹۱۹ مثال زد که پس از جنگ جهانی اول برای تعیین سرنوشت شکستخوردهها برگزار گردید. آنقدر این جلسات درگیر مسائل تشریفاتی و ظاهری شد که اصل موضوع یعنی حل معضلات پس از جنگ، تحتالشعاع قرار گرفت و به جنگ جهانی دوم منجر گردید.
اصطلاح «مذاکره برای مذاکره» که در دنیای سیاست جمله آشنایی است، در این مرحله شکل میگیرد. یعنی برخی کشورها فقط به منظور اتلاف وقت و بدون هیچ انگیزه پیشرفت، مذاکرات را طولانی میکنند و به دنبال یافتن نتیجه در بیرون از سالن مذاکره هستند. در این حالت، ممکن است یکی از مذاکرهکنندهها مسائل غیرمربوط به دستور کار را به جلسه بیاورد و با دادن موعظه و اطلاعات بیمورد، به وقتکشی بپردازد.
در بخش محتوا هم برخی مواقع، مسائل به حدی پیچیده یا غیرقابلحل میگردد که توافق به آسانی شکل نمیگیرد و طرفین حاضر به کوتاه آمدن در خواستههای خود نیستند. ممکن است در این شرایط، مذاکرهکنندگان به این نتیجه برسند که ادامه آن فایدهای ندارد. درحالیکه اولین شرط برای مذاکره اعتمادسازی است و هر دو طرف باید گامهایی برای نشاندادن حُسننیت خود بردارند، تاکید زیاد و عدم انعطاف یک طرف ممکن است باعث به بنبست رسیدن مذاکرات گردد و ساعتها گفتوگو، بیثمر باشد.
در مرحله نتیجه نیز که شیرینترین بخش مذاکره است، احتمال آن وجود دارد که با یک حادثه غیرمترقبه و یا اقدام نسنجیده به فنا برود و همه چیز خراب گردد. نمونههای بسیاری در این خصوص وجود دارد مانند مذاکرات برگزیت بین انگلیس و اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۹ که با رد توافقات اولیه توسط مجلس بریتانیا (در خصوص مرزهای ایرلند شمالی) ترازا می، نخستوزیر مجبور به استعفا گردید و مذاکرات مجدداً در دوران بوریس جانسون ادامه یافت.
به هر صورت مذاکرهکردن مشکلات و پیچیدگیهای خاص خود را دارد اما هیچ کشوری نمیتواند به دلیل این مسائل، از منافع ملی خود دست بکشد و مذاکره نکند. نگاه به نحوه مذاکره نیز مهم است. صرف مذاکره برای مذاکره یا طولانیکردن بیمورد مذاکرات با سخنان اضافی و... تلفکردن منابع یک کشور و زمان و اعتماد دیگران است که نتایج تلخی را به همراه خواهد داشت.