ایران پرکننده شکاف اروپا و آمریکا نشود
مذاکرات ایران و کشورهای اروپایی در استانبول در شرایط خاصی برگزار شد. هرچند این مذاکرات در استمرار چهار دور مذاکره پیشین دولت چهاردهم و کشورهای اروپایی در پاییز گذشته برگزار شد، اما خروجی مشخصی از این گفتوگوها نه از سوی نمایندگان ایران و نه از سوی مقامهای اروپایی اعلام نشد.

مذاکرات ایران و کشورهای اروپایی در استانبول در شرایط خاصی برگزار شد. هرچند این مذاکرات در استمرار چهار دور مذاکره پیشین دولت چهاردهم و کشورهای اروپایی در پاییز گذشته برگزار شد، اما خروجی مشخصی از این گفتوگوها نه از سوی نمایندگان ایران و نه از سوی مقامهای اروپایی اعلام نشد. هیچ اطلاع دقیقی از محتوای مذاکرات ارائه نشده و سکوت طرفها نشان میدهد که مذاکرات پیشرفت چندانی نداشتهاست.
اما اینکه طرفها تاکید کردهاند که این گفتوگوها ادامه پیدا خواهد کرد، نشان میدهد که دو طرف به ضرورت دیپلماسی و گفتوگو اعتقاد دارند. آغاز جنگ اوکراین و ناآرامیهای داخلی ایران در سال ۱۴۰۱ باعث شد که دوره پرتنشی در روابط ایران و اروپا ایجاد شود. با قاطعیت میتوان گفت که روابط ایران و مجموعه کشورهای اروپایی در هیچ دورهای پس از انقلاب اسلامی به این اندازه سرد و پرتنش نبود. مذاکرات استانبول در چنین شرایطی آغاز شد و میتوان گفت که اگر مذاکرات ایران و آمریکا در پرونده هستهای آغاز نمیشد، اروپاییها حتی عزم و ارادهای برای ورود به گفتوگوهای هستهای با ایران نداشتند.
در دوره اخیر چند دوره گفتوگو میان ایران و سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا برگزار شدهاست، اما هیچگاه این گفتوگوها به یک چارچوب مشخص با تعیین دستور کار نرسیدهاست و تنها در سطح انتقال دیدگاهها و بیان انتظارات باقی ماندهاست که نشان میدهد تا چه اندازه شکاف سیاسی میان ایران و اروپا وجود دارد.
مشاهده کردیم که درست در همان روزی که مقامهای ایرانی با مقامهای فرانسه و دو کشور دیگر اروپایی در استانبول در اروپا در حال مذاکره بودند، دولت فرانسه شکایتی را علیه ایران در دیوان دادگستری بینالمللی ثبت کرد. این مسائل نشان میدهد که برخی از کشورهای اروپایی، بهویژه فرانسه از اینکه توسط آمریکا نادیده انگاشته شدهاند و در مذاکرات با ایران دخالت دادهنشدهاند، ناخرسند هستند و انتظار دارند که بیش از این در این فرآیند دخالت داشتهباشند و در این خصوص نگرانیهای کشورهای اروپایی هم در نظر گرفتهشود و طرف مشورت قرار گیرند.
باید در نظر گرفت که در حال حاضر میان آمریکا و اروپا اختلافنظرهای جدی وجود دارد. ایران باید به دنبال یک رابطه متوازن و متعادل با اروپا، آمریکا، روسیه و چین باشد. چنین رابطه متوازنی هم تضمینکننده و هم تثبیتکننده هر توافقی است که ایران با آمریکا به آن برسند. بدون مذاکره و مفاهمه با اروپا، امکان بهرهمندی از مرتفع شدن تحریمهای اولیه و ثانویه چندان میسر نمیشود. به اضافه نباید فراموش کرد که سایه مکانیسم اسنپبک نیز بر مذاکرات ایران و آمریکا افتادهاست. دولتمردان آمریکایی سعی میکنند از ابزار مکانیسم اسنپبک که به عنوان سلاحی در اختیار سه کشور اروپایی است، برای فشار به ایران استفاده کنند.
جناح تندرو و جنگطلب دولت آمریکا، دولتهای اروپایی را تحریک میکنند که فرصت استفاده از مکانیسم اسنپبک را از دست ندهند. در چنین شرایط زمانی که هم فرصت کوتاهی برای رسیدن به یک توافق با آمریکا وجود دارد و رفع نگرانی فعال شدن مکانیسم اسنپبک داریم، قطعاً مذاکرات ایران با سه کشور اروپایی در استانبول از اهمیت ویژهای برخوردار است. قطعاً همانگونه که تهران با کشورهای عربی منطقه، روسیه و چین گفتوگوهایی را همزمان با مذاکرات با آمریکا پیش میبرد، باید با اروپاییها هم به صورت بسیار جدیتر وارد مذاکره شود. در همین راستا فاصله بین دیدارها باید کوتاهتر و دستور کار مذاکرات روشنتر شود تا فرآیند تنشزدایی با قدرتهای اروپایی سرعت بیشتری پیدا کند.
مذاکرات هستهای ایران در گذشته با ۱+۵ انجام میشد و در همان زمان هم که مذاکرات با ۱+۵ در وین، ژنو و نیویورک پیگیری میشد، گفتوگوهای مستقیم ایران و آمریکا بود که نهایتاً منجر به رسیدن به توافق برجام شد. اگر ماراتن ۳ هفتهای تیم ایران و تیم آمریکا نبود، شاید هرگز برجام حاصل نمیشد. در شرایط کنونی درست است که آمریکاییها فرمت دوجانبه را برای مذاکرات هستهای با ایران انتخاب کردهاند، اما آمریکا تنها طرف گفتوگو و تنها بازیگر اثرگذار در پرونده هستهای نیست، هرچند در حوزه تحریمها بیشترین اثرگذاری را دارد.
اگر ایران بخواهد فشار حداکثری را که آمریکا به ایران وارد میکند تا امتیازهای حداکثری بگیرد، خنثی کند، باید با روسیه، چین، کشورهای عربی و حتی اروپاییها، تا حد زیادی اهرم فشار آمریکاییها را کُند کند یا دستکم آنها را وادار کند که مواضع منعطفتری را در قبال برنامه هستهای ایران و پیشبرد مذاکرات با ایران در پیش بگیرند.
درست است که مذاکرات مسقط در حال حاضر دوجانبه و بین ایران و آمریکا است، اما نباید فراموش کرد که نهایتاً نقش بازرسی، نظارت و راستیآزمایی برنامه هستهای ایران بر عهده آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، سرنوشت مکانیسم اسنپبک در اختیار سه قدرت اروپایی است و در شورای امنیت سازمان ملل متحد هم علاوه بر روسیه و چین، دو کشور اروپایی دارای حق وتو هستند.
اگر تهران بخواهد اجازه ندهد که فشار به ایران به زمینه همکاری و همگرایی اروپا و آمریکا تبدیل شود، قطعاً باید سعی کند از شکافی که میان اروپا و آمریکا است استفاده کند و تبدیل به پلی برای پیوند آمریکا و اروپا و پر کردن این شکاف نشود. به همین دلیل ضروری است که گفتوگوهای جدیتر و تنشزدایی با اروپا در دستور کار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد.