| کد مطلب: ۲۹۵۵۱

لبه پرتگاه آشوب/ثبات در خاورمیانه به رخدادهای سوریه در ماه‌‏های آینده بستگی دارد

مردم سوریه بابت سرنگونی خاندان اسد خوشحال هستند. اما سقوط بشار اسد در آینده‌‏ای قابل پیش‌‏بینی صلح و ثباتی برای سوریه به ارمغان نخواهد آورد.

 لبه پرتگاه آشوب/ثبات در خاورمیانه به رخدادهای سوریه در ماه‌‏های آینده بستگی دارد

هلال خشان استاد آمریکایی دانشگاه بیروت

مردم سوریه بابت سرنگونی خاندان اسد خوشحال هستند. اما سقوط بشار اسد در آینده‌ای قابل پیش‌بینی صلح و ثباتی برای سوریه به ارمغان نخواهد آورد. گروه ستیز‌جوی هیئت تحریرالشام که شورش علیه اسد را رهبری کرد، و رهبر جنجالی آن، ابومحمد الجولانی، تلاش خواهند کرد تا مردم سوریه و جامعه جهانی را متقاعد کنند که گذشته جهادی خود را رها کرده‌اند اما بعید است موفق شوند.

اگرچه اکثر مردم سوریه مسلمان هستند، اما علاقه چندانی به تعصبات مذهبی ندارند. فصل مشترک ناچیزی نیز میان گروه‌های قومی و مذهبی مختلف در سوریه وجود دارد و همین امر مانع از توافق آنها بر سر اصول یک نظام سیاسی و هویت ملی واحد در آینده می‌شود. 

خاندان اسد ده‌ها سال با مشت آهنین بر سوریه حکومت کرد. سرکوب مردم سوریه پس از نوامبر 1970 به اوج خود رسید. در آن زمان حافظ اسد یک کودتای نظامی انجام داد که در آن شریک خود، «صلاح جدید» را سرنگون کرد. تبلیغات رسمی در سوریه، حافظ اسد را رهبر ابدی توصیف می‌کرد و مجسمه‌هایی از او در همه شهرها و روستاهای سراسر کشور نصب شد. اعمال قدرت مطلقه و اجباری او بر مردم سوریه در نهایت به تنزل و افول نهادهای دولتی سوریه منجر شد.

او نمایی از شکست‌ناپذیری و ماندگاری را به نمایش گذاشت. البته توانایی او در ارائه خدمات ضروری رفاهی به مردم سوریه، او را قادر ساخت تا از لزوم اقدامات سرکوبگرانه بی‌سابقه‌ علیه مخالفان حکومتش دفاع کند. فساد، که به‌طور سنتی ویژگی مشترک نهادهای دولتی سوریه بود، در دوران حکومت حافظ اسد تشدید شد. هنگامی که حافظ در سال 2000 درگذشت، بشار در سن 34 سالگی جانشین او شد و این برخلاف قانون اساسی سوریه بود که مقرر می‌داشت رئیس‌جمهور نباید کمتر از 40 سال سن داشته باشد.

خاندان اسد همیشه از سقوط می‌ترسید. رژیم‌های سرکوبگر – به‌ویژه اگر فاسد باشند و نتوانند خدمات کافی را به مردم خود ارائه دهند و سیستم‌های سیاسی خود را با شرایط متغیر داخلی و خارجی تطبیق دهند – در نهایت به‌طور ناگهانی و غیرمنتظره دچار زوال و فروپاشی می‌شوند. درآمد سرانه در سوریه در آستانه قیام سال 2011 به 1500 دلار رسید، اما در سال 2021، پس از آنکه جنگ داخلی آسیب سنگینی بر اقتصاد سوریه وارد کرد، این درآمد به 745 دلار کاهش یافت. اگر حمایت نیروی هوایی روسیه و نیروهای ایران نبود، بشار اسد در سال 2015 سقوط می‌کرد.

ظهور الجولانی

شورشی که طی هفته‌های گذشته اسد را سرنگون کرد، توسط هیئت تحریرالشام (HTS) رهبری شد که بسیاری از دولت‌های غربی آن را به عنوان یک گروه تروریستی معرفی کرده‌اند. رهبر این گروه، ابومحمدالجولانی، سابقه طولانی در مبارزات جهادی دارد. او پس از پیوستن به القاعده، در نبرد با نیروهای آمریکایی که در سال 2003 به عراق حمله کردند، شرکت کرد. او در سال 2006 به لبنان نقل مکان کرد و در آنجا آموزش جنگجویان جندالشام، که یک سازمان جهادی سلفی بود را بر عهده داشت. او سپس در سال 2008 به عراق بازگشت تا برای گروه داعش بجنگد.

ارتش ایالات متحده برای مدت کوتاهی او را دستگیر کرد. او پس از آزادی، به هنگام قیام سال 2011 علیه اسد به سوریه رفت. جولانی در سوریه جبهه فراملی جهادی النصره را با تمرکز بر عراق، سوریه، اردن و لبنان تأسیس کرد. پس از اینکه اسد در اواخر سال 2016 کنترل حلب را دوباره به دست گرفت، الجولانی نام این گروه را به هیئت تحریرالشام تغییر داد. او در استان ادلب مستقر شد و دولت نجات سوریه را تأسیس کرد و دکترین جهاد فراملی را کنار گذاشته و به جای آن بر سوریه تمرکز کرد. او اعلام کرد که هدفش حذف اسد و برقراری حکومت اسلامی در سوریه است و گفت که عضویت او در القاعده و ارتباط با گروه داعش مربوط به گذشته است. او کنترل اقتدارگرایانه خود را بر ادلب تثبیت کرد و دیگر گروه‌های مخالف، مذهبی و سکولار را به حاشیه راند.

جامعه ناهمگن

تحولات اخیر با توجه به گذشته پرفرازونشیب سوریه نباید غیرمنتظره باشد. سوریه پس از به دست آوردن استقلال در سال 1943، به عرصه رقابت تبدیل شد، زیرا مصر، عراق، اردن، ترکیه و بریتانیا برای نفوذ در سوریه با هم مبارزه کردند. حافظ اسد برخلاف همه توانست سوریه را به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل کند، اما بشار از ترس اینکه حمله آمریکا به عراق در سال 2003 در نهایت منجر به سرنگونی او شود، با ایران که پس از قیام سال 2011 بر نظام سیاسی سوریه تسلط داشت، همسو شد. بلافاصله پس از آغاز شورش در ماه گذشته، ارتش تضعیف شده سوریه که بیش از 13 سال درگیر جنگ بود، دچار فروپاشی شد.

شورشیان پس از تصرف حلب تصمیم گرفتند به تهاجم خود ادامه دهند و حماه را به‌رغم حملات شدید هوایی روسیه به تصرف خود درآوردند و به جنوب به سمت حمص حرکت کردند و بدون درگیری این شهر را نیز تصرف کردند. اعضای فرقه مذهبی دروزی در استان سویدا کارزار جداگانه‌ای را راه‌اندازی کردند که منجر به فرار مقامات حکومت اسد بدون مقاومت زیاد شد. شورشیان آنجا به جای پرچم قیام سوریه، پرچم پنج‌رنگ دروزی را حمل می‌کردند.

در درعا، که محل تظاهرات سال 2011 بود، پس از عقب‌نشینی ارتش، سایر گروه‌های شورشی، منطقه‌ای را که در مرزهای اسرائیل و اردن قرار داشت تصرف کردند. نیروهای شورشی در درعا که تحت فرماندهی متفاوتی عمل می‌کردند، درحالی به دمشق رسیدند که گردان‌های الجولانی همچنان در حال پاکسازی حمص از نیروهای اسد بودند. همانطور که شورشیان به حمله خود ادامه دادند، از ورود به ساحل تحت کنترل علوی‌ها، منطقه خودمختار تحت کنترل کردها به نام روژاوا یا استان سویدا که اکثریت جمعیتش دروزی‌ است، اجتناب کردند.

به‌رغم اظهارات الجولانی مبنی بر اینکه او می‌خواهد سوریه را متحد کند، چشم‌انداز سیاسی در سوریه به شدت قطبی شده و جناح‌هایی که اسد را سرنگون کردند احتمالاً به زودی منشعب شده و میان خود خواهند جنگید. در همین حال، آتش‌سوزی عمدی در ساختمان مرکزی اطلاعات نظامی دمشق، که توسط عوامل اسد که خود را به عنوان شورشیان نشان می‌دادند، انجام شد، اسناد مهمی را نابود کرد. اسد در سال‌های پس از قیام سال 2011،‌ با دستگیری بیش از 200 هزار سوری موفق شد این قیام را سرکوب کند و سرنوشت بسیاری از بازداشت‌شدگان همچنان نامعلوم است.

در هفته گذشته، شورشیان بسیاری از زندانیان را از زندان‌های سوریه آزاد کرده‌اند، اما بیشتر کسانی که آزاد شده‌اند، مجرمان عادی بوده‌اند. ناظران به‌طور گسترده بر این باورند که اسد قبلاً اکثر زندانیان سیاسی را از بین برده است. اکنون که نزدیکان آنها از سرنوشت آنها آگاه هستند، تردید وجود دارد که الجولانی بتواند به وعده خود مبنی بر اینکه مخالفان به دنبال انتقام نیستند عمل کند.

پیامدهای سقوط اسد برای منطقه

همسایگان سوریه به احتمال زیاد از وضعیت سیال سیاسی و امنیتی در سوریه استفاده خواهند کرد. تنها چند ساعت پس از سقوط اسد، ارتش اسرائیل قسمت سوری کوه حرمون را تصرف کرد. اسرائیل به ساکنان پنج روستا در نزدیکی خط آتش‌بس 1974 اعلام کرد که به دلیل درگیری احتمالی در خانه بمانند یا منطقه را ترک کنند. بنیامین نتانیاهو از منطقه بازدید کرد و اعلام کرد که توافقنامه 1974 که اسرائیل را مجبور به خروج نیروهایش از منطقه کرد، دیگر موضوعیت ندارد.

نیروی هوایی اسرائیل چندین سایت نظامی در دمشق را مورد حمله قرار داد، ادعا می‌شود که این مکان‌ها دارایی‌های نظامی استراتژیک سوریه بودند. در شمال، نیروی هوایی ترکیه مواضع کردها را در بحبوحه اخباری مبنی بر شعله‌ور شدن دوباره درگیری‌ها بمباران کرد. این احتمال وجود دارد که بی‌ثباتی، هرج و مرج و نبود نظم در سوریه برای مدت طولانی ادامه یابد و همسایگان سوریه، به‌ویژه اردن که 320 کیلومتر مرز مشترک با سوریه دارد را تهدید کند. ارتش اردن از نزدیک وقایع را زیر نظر دارد. اردن نگران است که وضعیت در سوریه به چیزی شبیه به هرج و مرج در لیبی تبدیل شود. 

اردن سال‌ها از دخالت سوریه در قاچاق غیرقانونی کاپتاگون به خاک اردن شکوه داشت. قرص کاپتاگون یک آمفتامین ارزان و بسیار اعتیادآور است. کارخانه‌های تولید در سوریه همچنان فعال هستند و احتمالاً تجارت با تولیدکنندگان دیگر از سر گرفته می‌شود. علاوه بر این، استان درعا در سوریه، که همسایه اردن است، می‌تواند به میدان نبرد بین گروه‌های مسلح رقیب و دروزی‌های نزدیک در استان سویدا تبدیل شود و درگیری‌ها احتمالاً به اردن نیز سرایت می‌کند.

ملک عبدالله دوم از طرح احتمالی اسرائیل برای الحاق کرانه باختری پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده در ژانویه، آگاه است. این اقدام نیز می‌تواند بسیاری از فلسطینی‌ها را به فرار به اردن سوق دهد. با توجه به مخالفت پادشاه اردن با چنین اقدامی، ممکن است اردن از دولت ترامپ مجوز الحاق بخشی از خاک سوریه، یعنی دمشق و قلمرو جنوب غربی سوریه را که هم‌مرز با اردن است، دریافت کند. هاشمی‌های اردن همیشه می‌خواستند دمشق پایتخت پادشاهی آنها شود، زیرا اجدادشان سلسله امویان (661-750) را در آنجا تأسیس کردند. آنها دمشق را نگین تاج هاشمی می‌دانند.

سقوط اسد ممکن است الهام‌بخش گروه‌های شبه‌نظامی در سایر کشورهای عربی نیز باشد. برای مثال، مسیحیان لبنانی و مسلمانان سنی ممکن است تلاش کنند تا حزب‌الله را خلع سلاح کنند. مسیحیانی که بر ایجاد یک سیستم فدرالیستی در لبنان اصرار دارند، در مطالبات خود پرسرو صداتر خواهند شد. در عراق نیز سرنگونی اسد ممکن است امید معترضان ضددولتی را که جنبش آنها در سال 2019 توسط شبه‌نظامیان سرکوب شد، احیا کند.

و در مصر، عبدالفتاح السیسی، که در سال 2013 کودتا کرد و به تسلط اخوان‌المسلمین بر سیاست مصر پایان داد نیز دلایل موجهی برای نگرانی دارد. منطقه عربی در حالی آماده ناآرامی می‌شود که شاهد تحولات چشمگیر در سوریه است. آشفتگی در این کشور در سرتاسر خاورمیانه انعکاس خواهد یافت. 

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
آخرین اخبار