ایران چطور به ترور هنیه واکنش نشان میدهد؟
اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در حملهای از سوی اسرائیل در تهران ترور شد. این اقدام هر گونه امید باقیمانده برای دستیابی به موفقیت در مذاکرات صلح غزه را تهدید میکند. شبکه پیچیده اتحادها و دشمنیها در خاورمیانه پیچیدهتر میشود و هر رویدادی از طریق دالانهای قدرت از تهران تا بیتالمقدس و فراتر از آن بازتاب مییابد. پیامد فوری این رویداد واضح است: بنیامین نتانیاهو و همراهان تندرو او آشکارا تمایلی به آتشبس با حماس ندارند.
ترور هنیه تنها چند ساعت پس از آن رخ داد که اسرائیل حمله جداگانهای به یکی از فرماندهان حزبالله در بیروت انجام داد. قبل از این حملات، خوشبینی محتاطانهای وجود داشت که اسرائیل و حماس به توافقی برای توقف جنگ تقریباً 10 ماهه در غزه نزدیک شدهاند.
هنیه یکی از مذاکرهکنندگان کلیدی در مذاکرات جاری بود که با میانجیگری مصر، قطر و ایالات متحده انجام میشد. این مذاکرات با هدف پایان دادن به جنگ در غزه در ازای آزادی گروگانهایی است که در جریان حمله حماس به اسرائیل اسیر شده بودند. ترور در تهران اکنون اسرائیل را برای انتقامگیری احتمالی از سوی حماس و حزبالله برای رهبران ترورشده خود و همچنین ایران برای انجام عملیات در خاکش آماده میکند.
چشمانداز صلح به طور فزایندهای تیره و تار به نظر میرسد. ایران با ناکامی در حفاظت از یک رهبر متحد در پایتخت خود اعتبارش را در خطر میبیند. هنیه روز سهشنبه کمی قبل از ترور با آیتالله خامنهای رهبر معظم ایران دیدار کرده بود. این حادثه نهتنها آسیبپذیریهای موجود در دستگاه امنیتی ایران را منعکس میکند، بلکه پرسشهای جدی در مورد امنیت مقامات ارشد ایران و توانایی اسرائیل برای هدف قرار دادن آنها ایجاد میکند. در ماه آوریل، اسرائیل و ایران با حمله اسرائیل به سفارت ایران در دمشق در آستانه جنگ قرار گرفتند.
ایران تلافی کرد، و اسرائیل به مقابله پرداخت، که منجر به تبادل بیسابقه حملات به قلمرو یکدیگر شد. البته این حملات بیشتر نمادین بود تا اساسی، زیرا هیچیک از طرفین در آن زمان خواهان تشدید بیشتر تنش نبودند. اما، بیش از حماس، این واکنش در تهران است که در کانون توجه قرار دارد، زیرا مسعود پزشکیان، رئیسجمهور این کشور ظرف 24 ساعت پس از روی کار آمدن با این بحران مواجه شده است.
آیتالله خامنهای، انتقام هنیه را وظیفه ایرانیان دانسته و گفته که اسرائیل با کشتن «میهمان عزیز در خانه ما مجازات سختی برای خود مهیا کرده است».
این اظهارنظر بدون شک فشار زیادی را بر پزشکیان وارد کرده است تا به اسرائیل پاسخ دهد. اما بعید است ایران با حمله نظامی مستقیم یا جدی پاسخ دهد. از لحاظ تاریخی، ایران از تاکتیکهای غیرمستقیم طرفداری میکند و به جای رویارویی آشکار، درگیر جنگهای نیابتی مخفیانه است. انتظار میرود پاسخ پزشکیان بیشتر یک نمایش قدرت حسابشده با هدف اطمینان بخشیدن به مخاطبان داخلیاش باشد، نه تلاشی واقعی برای تشدید تنشها با تلآویو. درحالیکه این اظهارات ممکن است آتشین باشند، اما اقدامات ایران احتمالاً سنجیده و راهبردی خواهد بود، با هدف حفظ تعادل بین راضی کردن مطالبات داخلی برای انتقام و اجتناب از درگیری تمامعیار.
این رویکرد منعکسکننده استراتژی دیرینه ایران در استفاده از نیروهای نیابتی برای ایجاد قدرت و نفوذ بدون دعوت به رویارویی مستقیم نظامی است. ایران که به شدت از پیامدهای فاجعهبار رویارویی مستقیم با اسرائیل آگاه است، احتمالاً محتاطانه عمل میکند تا بهانهای برای مداخله نظامی فراهم نکند. حفظ تأسیسات هستهای، ایحاب میکند که پاسخ سنجیدهای برای جلوگیری از تشدید تنش تنظیم شده باشد.
به نظر میرسد تهران متقاعد شده است که در یک درگیری همهجانبه، اسرائیل ضربه فلجکنندهای به حزبالله، متحد اصلی آن وارد خواهد کرد. در این شرایط تهران ترجیح میدهد جناحهای سوریه و عراق خود را از یک جنگ تمامعیار دور کند تا از شبکههای مهم فرامنطقهای خود محافظت کند.
محاسبات استراتژیک در تهران روشن است: اجتناب از تشدید تنش، حفاظت از داراییهای حیاتی و حفظ تعادل ظریف قدرت در منطقه. این رویکرد بر ترجیح ایران برای جنگ نیابتی و صبر استراتژیک نسبت به درگیری مستقیم نظامی تاکید میکند. شاید به همین دلیل بود که لوید آستین وزیر دفاع ایالاتمتحده نسبت به دستیابی به یک راهحل دیپلماتیک و تنشزدایی از شرایط پیش آمده ابراز خوشبینی کرده است.