نتایج انتخابات در ایران چگونه میتواند بر موازنه قوای ایران و اسرائیل در منطقه اثر بگذارد
انتقال انزوا
همانگونه که پیشبینی میشد، محور اصلی سخنرانی بنیامیننتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در جلسه مشترک کنگره آمریکا، حمله به ایران بود. نتانیاهو در این سخنرانی گفت: «در خاورمیانه، محور تروریسم ایران در حال مقابله با اسرائیل، آمریکا و دوستان عربی ما است.»
وی تاکید کرد: «برای اینکه نیروهای تمدن پیروز شوند آمریکا و اسرائیل باید در کنار یکدیگر بایستند. چون وقتی ما در کنار هم میایستیم اتفاق سادهای رخ میدهد: ما پیروز میشویم و آنها شکست میخورند.» نتانیاهو ایران را به تامین مالی تظاهراتهای ضداسرائیلی در آمریکا متهم کرد و گفت که معترضان باید از خودشان شرمسار باشند که در کنار شیطان ایستادهاند.
این سخنان نتانیاهو در جلسه مشترک کنگره آمریکا در شرایطی بیان میشد که بیش از ۱۳۰ نماینده و سناتور دموکرات، از جمله کامالا هریس، معاون رئیسجمهور، رئیس سنا و نامزد احتمالی دموکراتها برای انتخابات ریاستجمهوری، حاضر به شرکت در سخنرانی او نشدهبودند. این میزان عدم استقبال از حضور نتانیاهو در کنگره نشان میداد که حمایت دوحزبی از اسرائیل در آمریکا در پی استمرار ۱۰ ماهه جنگ در غزه، به پایینترین سطح خود در دهههای گذشته رسیدهاست.
کاهش حمایت از رهبر اسرائیل در آمریکا، با آغاز به کار دولت جدید در ایران همزمان شدهاست. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور منتخب ایران که از فردا با تنفیذ حکم ریاستجمهوری رسماً کار خود را آغاز میکند، در مناظرهها و تبلیغات انتخاباتیاش از گشودن درهای ایران به سمت جهان و احیای توازن در روابط خارجی ایران سخن گفتهبود. به نظر میرسد که دولت جدید در ایران به دنبال این باشد تا رابطه آسیبدیده ایران با غرب را تا حد ممکن ترمیم کند. ترمیم روابط ایران با غرب میتواند حجم انتقادها از ایران را در غرب کاهش دهد و همزمانی این امر با افزایش انتقادها از عملکرد اسرائیل در جنگ غزه، میتواند موقعیت ایران را در خاورمیانه بهبود دهد.
بسیاری از تحلیلگران اسرائیلی معتقدند که تلاش دولت جدید ایران برای بهبود روابط با غرب، میتواند به مشکلی برای اسرائیل تبدیل شود. اسرائیل تا پیش از این تمام تلاش خود را به کار بردهبود که ایران را به عنوان عامل اصلی تنش و مشکلات در خاورمیانه معرفی کند و بار مسئولیت را از دوش خود بردارد.
سابقه نشان دادهاست زمانی که دولتی در ایران روی کار بیاید که آمادگی تعامل و مذاکره با غرب نداشتهباشد، اسرائیل کار سختی برای متهم کردن ایران در افکار عمومی غرب ندارد، اما زمانی که دولت ایران در حال گفتوگو و تعامل با دولتهای غربی بهعنوان حامیان اصلی اسرائیل باشد، کار اسرائیل برای متهم کردن ایران مشکلتر میشود و باید تلاش مضاعفی برای اهریمنسازی از ایران در افکار عمومی غرب انجام دهد. با توجه به کاهش اعتبار و محبوبیت اسرائیل در افکار عمومی غرب، پس از جنایتهای گسترده در اسرائیل، این کار به مراتب برای اسرائیل سختتر از قبل شدهاست.
مردخای کدار، مدرس دانشگاه بار ایلان اسرائیل، در یادداشتی برای جروزالم پست مینویسد که هرچند هیچیک از سیاستهای ایران در قبال اسرائیل با تغییر دولت دچار تحول نخواهد شد، اما انتظار میرود که در موارد دیگر، از جمله گفتوگو با غرب، شاهد تغییراتی در عملکرد حکومت ایران با انتخاب رئیسجمهور جدید باشیم.
دولت جدید ایران هر اندازه که بتواند در جلب اعتماد و تعامل دولتهای غرب، از جمله کشورهای اروپایی و آمریکا و متحدانشان در شرق آسیا موفقتر عمل کند، تلاشهای اسرائیل برای تشدید انزوای ایران با موانع بیشتری مواجه خواهد شد و در عین حال ایران این فرصت را خواهد داشت که به منزوی شدن هر چه بیشتر اسرائیل در منطقه و جهان کمک کند.
افزایش اعتبار بینالمللی ایران به نفع اسرائیل نیست
رحمن قهرمانپور، تحلیلگر مسائل بینالملل معتقد است که منازعه ایران و اسرائیل بیش از اینکه از نتایج انتخابات در ایران اثر بگیرد، از نتیجه انتخابات پاییز سال جاری در آمریکا اثر خواهد پذیرفت.
با این حال او نیز تصریح میکند که افزایش اعتبار بینالمللی ایران در جامعه جهانی کار را برای اسرائیل سختتر میکند و تلاش اسرائیل را برای افزایش ایرانهراسی در منطقه و غرب پیچیدهتر خواهد کرد. در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با رحمن قهرمانپور، مطالعه میکنید.
*با توجه به تنشها و درگیریهای جاری در منطقه غرب آسیا، بهخصوص درگیری مستقیم ایران و اسرائیل در ماه آوریل، آیا فکر میکنید که نتیجه انتخابات ایران و انتخاب مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور ایران، تاثیری بر منازعه جاری میان ایران و اسرائیل خواهد داشت؟
مسائل ایران و اسرائیل به قول روششناسها مسائل ساختاری است و با تغییر دولتها در دو کشور تغییر و تحول چندانی در آن ایجاد نمیشود، اینکه تصور کنیم با آمدن یک دولت جدید در ایران ممکن است مسائل میان ایران و اسرائیل حل شود، دور از ذهن است. اما یک متغیر دیگر هم وجود دارد و آن هم دولت آمریکاست که در سیاست خارجی اسرائیل متغیر بسیار تاثیرگذار و مهمی است.
مهمتر از انتخابات در ایران مهم این است که در آمریکا چه کسی روی کار میآید. معمولاً وقتی در آمریکا دولتی روی کار بیاید که از سیاستهای دولتهای راستگرا در اسرائیل حمایت کند، بحران در روابط ایران و اسرائیل تشدید میشود و سطح درگیریها افزایش پیدا میکند. اما اگر دولتی در آمریکا روی کار باشد که خیلی بنای این نداشتهباشد که از همه سیاستهای اسرائیل حمایت کند، آنگاه سطح تنشها هم کاهش پیدا میکند. این موضوع در دوره باراک اوباما مشهود بود، یعنی بهرغم اینکه در آن دوره مانند امروز بنیامین نتانیاهو در اسرائیل بهعنوان نخستوزیر بر سر کار بود، اما چون در آن دوره اوباما از سیاستهای نتانیاهو خیلی حمایت نمیکرد هم برجام به نتیجه رسید و هم سطح تنش در روابط ایران و اسرائیل کمتر شد.
*اخیراً برخی از تحلیلگران اسرائیلی به این موضوع اشاره کردهاند که تلاش ایران برای بهبود روابط با غرب میتواند به یک مشکل برای اسرائیل تبدیل شود. فکر میکنید چنین تحلیلی تا چه اندازه درست باشد؟
بخشی از مشکلات اسرائیل خیلی به ایران ارتباطی ندارد. واقعیت این است که اقدامهای اسرائیل در غزه نقض صریح قوانین بینالمللی است. پرونده اسرائیل در دیوان دادگستری بینالمللی در لاهه و انتقادهای گسترده بینالمللی از عملکرد اسرائیل در جنگ غزه باعث شدهاست که تصویر و اعتبار اسرائیل خدشهدار شود که پژوهشگران اسرائیلی هم عمدتاً به این امر اذعان کردهاند.
بدتر شدن تصویر اسرائیل در دنیا ارتباط مستقیمی با عملکرد ایران ندارد، البته باعث شدهاست که انتقادهای گستردهتری از اسرائیل در سطح بینالمللی مطرح شود. اقدامهایی که اسرائیل در غزه انجام انجام میدهد باعث از بین رفتن وجهه اسرائیل شدهاست و ایران هم از این شرایط استفاده میکند و به نوعی تلاش میکند تا به کشورهای جهان ثابت کند که تصویری که تا پیش از این از سوی تهران از اسرائیل ارائه میشد با واقعیت منطبق بود.
*تغییر دولت در ایران چه تاثیری روی این موضوع خواهد داشت؟
موضوع روی کار آمدن یک دولت جدید در ایران فرصت مناسبی است. اسرائیل همواره تلاش کردهاست که از ایرانهراسی به نفع خودش استفاده بکند و طبیعتاً هر زمان در ایران دولتی روی کار بود که توانایی برقراری روابط مثبت با کشورهای جهان نداشتهباشد، ایرانهراسی در سطح بینالمللی گسترش پیدا کردهاست و اسرائیل از این فرصت استفاده کردهاست. اگر دولتی در ایران روی کار بیاید که در سطح بینالمللی موقعیت و اعتبار بیشتری داشتهباشد، حتماً به نفع اسرائیل نیست.
*فکر میکنید الآن با توجه به چیزهایی که از آقای پزشکیان شنیدهایم و رویکردی که در مورد دولتشان اعلام کردهاند، آیا این موقعیت فراهم هست که بتواند در سطح بینالمللی از ایرانهراسی کم کند؟
تفاوتهایی در شرایط جاری منطقه و جهان با دورههای گذشته وجود دارد، از جمله اینکه جنگ اوکراین متغیری است که روابط ما را با اروپا وارد تشنج و تنش کردهاست. اما در کنار این روند منفی، واقعه مثبتی که رخ دادهاست، تنشزدایی میان ایران و عربستان سعودی است. به نظر من رویکرد آقای پزشکیان در سیاست خارجی حتماً متأثر از این دو مسئله، یعنی تلاش برای بهبود روابط با اروپا و استمرار بهبود روابط با عربستان سعودی خواهد بود.
بخشی از پروژه ایرانهراسی در دورهای بیشترین خریدار را در همین کشورهای عربی منطقه داشت که با بهبود روابط با کشورهای عربی منطقه و بهویژه عادیسازی روابط ایران و عربستان سعودی انتظار میرود که از شدت ایرانهراسی کاستهشود. اما در مورد بهبود روابط با غرب و بهویژه با اروپا، با توجه به این موضوع که هنوز هیچ تغییری در وضعیت جنگ اوکراین ایجاد نشدهاست، همچنان یک علامت سوال بزرگ است که باید منتظر ماند و دید که عملکرد ایران و میزان تمایل اروپا برای کاهش تنش تا چه اندازه است و تلاشهای دولت جدید تا چه اندازه میتواند اثربخش باشد.
*برخی از تحلیلگران معتقد بودند که گشایشی که در منطقه میان ایران و اعراب رخ داد، به خاطر این بود که اعراب احساس میکردند ایران دچار انزوا شدهاست و در حال از دست دادن قدرت خود است و به همین دلیل مانند گذشته از جانب ایران احساس خطر نمیکردند. همانگونه که قدرتهای عربی منطقه در هنگام امضای برجام تمامی تلاش خود را برای جلوگیری از بهبود روابط ایران با غرب کردند، آیا فکر میکنید اگر باز هم گشایشی در روابط ایران و غرب ایجاد شود، آیا فرآیند آشتی ایران و کشورهای عربی، بهویژه عربستان سعودی متوقف میشود یا ادامه پیدا میکند؟
باید توجه داشت که تصمیم عربستان سعودی برای عادیسازی روابط با ایران، صرفاً نتیجه احساس ضعف در ایران نبود، اگرچه این عامل هم در تصمیم عربستان مؤثر بود. در واقع برخی از تحولات داخلی و تغییر رویکردها نسبت به روابط بینالمللی در این مسئله بیاثر نبود. محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی تصمیم گرفت که از رویکرد تهاجمی که در سیاست خارجی در پیش گرفتهبود عقبنشینی کند. در عین حال این نگرانی وجود داشت که بین ایران و اسرائیل درگیری رخ دهد و عربستان ترجیح میداد در این درگیری بیطرف باقی بماند.
در عین حال نباید فراموش کرد که رویکرد کلی سیاست خارجی عربستان دچار تحول شدهاست، بنسلمان علاوه بر اینکه رویکرد تهاجمی در منطقه را کنار گذاشتهاست، روابط خود را با کشورهای دیگری از جمله ترکیه بهبود دادهاست و حتی فرآیند بازگشت روابط دیپلماتیک با سوریه را نیز آغاز کردهاست. تردیدی وجود ندارد که احساس انزوای ایران به تصمیم عربستان سعودی برای عادیسازی روابط کمک کردهاست، اما در عین حال همانگونه که عرض کردم، متغیر داخلی و تغییر رویکرد بنسلمان به روابط بینالمللی هم در این موضوع تاثیرگذار بود.