از انزواطلبی تا جنگطلبی
فقط پنج دقیقه طول کشید تا جی. ونس در مصاحبه اخیر با شان هانیتی در فاکس نیوز شیپور جنگ را به صدا درآورد.
او گفت: «خیلیها میدانند که ما باید درباره ایران کاری انجام دهیم. اما نه با این بمبارانهای کوچک ضعیف. اگر میخواهید مشتی به سمت ایرانیها روانه کنید این مشت باید قوی و سخت باشد.» با وجود تمام صحبتهایی که درباره «انزواگرایی» در آمریکا مطرح است، به نظر میرسد که ونس به دنبال یک جنگ دیگر در خاورمیانه است.
ظاهراً 20 سال جنگ در افغانستان و عراق کافی نبوده است. مصاحبه ونس به دلیل دیگری نیز قابل توجه بود. او به اشتباه جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا را به دلیل عدم حمایت از توافقنامه آبراهام مورد حمله قرار داد.
توافقنامه آبراهام، توافقهایی برای به رسمیت شناختن متقابل است که دولت ترامپ میان اسرائیل و پادشاهیهای بحرین، امارات متحده عربی و مراکش که تحت حمایت ایالات متحده هستند، میانجیگری کرد.
بایدن نهتنها توافقات ترامپ در خاورمیانه را به طور کامل پذیرفته است، بلکه در واقع تلاش کرده است این توافقات را با یک معاهده جدید و خطرناک بین ایالات متحده و عربستان سعودی گسترش دهد. چنین معاهدهای میتواند قصد ونس در درگیری آشکار با ایران را به واقعیت تبدیل کند. براساس معاهده پیشنهادی بایدن بین آمریکا و عربستان، ایالات متحده متعهد به دفاع نظامی از پادشاهی عربستان سعودی میشود و همزمان به عربستان سعودی تسلیحات و دسترسی بیشتری به فناوری هستهای میدهد.
در مقابل، عربستان سعودی از همکاری امنیتی با چین چشمپوشی میکند و در نهایت بر سر به رسمیت شناختن دیپلماتیک متقابل اسرائیل به توافق میرسد. یک معاهده دفاعی جدید ایالات متحده با پادشاهی عربستان سعودی فاجعهای پرهزینه هم برای منافع ایالات متحده و هم برای دیگر کشورهای خاورمیانه خواهد بود. از ربودن نخستوزیر لبنان تا بمباران یمن، محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، بارها تجاوز را بر صلح منطقهای ترجیح داده است. وعده صریح حمایت نظامی ایالات متحده، عربستان سعودی را قادر میسازد تا سربازان آمریکایی را به جنگهای آینده سلطنت سعودی بکشاند.
اگر چنین پیمانی قبلاً در سالهای صدارت ترامپ برقرار بود، احتمالاً ایالات متحده وارد جنگ با ایران شده بود. در واقع، تنشهای عربستان با ایران در دوران ریاستجمهوری ترامپ احتمالاً باعث حملات پهپادی به تأسیسات نفتی عربستان در سال 2019 شد.
حوثیهای یمن مسئولیت این حملات را مدعی شدند، اما دولت ترامپ تهران را مقصر دانست. جیدی ونس ممکن است در مورد حملات ایالات متحده به ایران رویاپردازی کند، اما بایدن در حال حاضر سیاست الهام گرفته از ترامپ را دنبال میکند که در نهایت میتواند ایالات متحده را مجبور به انجام این کار کند.
حمایت نظامی جدید ایالات متحده از حاکم عربستان سعودی همچنین یک شکست بزرگ برای موضوع حقوق بشر در خاورمیانه خواهد بود. یک معاهده جدید بین ایالات متحده و عربستان سعودی نشاندهنده سکوت کاخ سفید در خصوص افزایش سطوح سرکوب در داخل سلطنت سعودی خواهد بود. تحت حکومت محمد بنسلمان، تعداد زیادی از مدافعان صلحطلب و فعالین حقوق بشر و دموکراسیخواه زندانی شدهاند. اما شاید خطرناکترین جنبه یک معاهده بالقوه ایالات متحده و عربستان این باشد که میتواند یک مسابقه تسلیحات هستهای در خاورمیانه را به پیش براند.
طرح بایدن فناوری لازم برای دستیابی به انرژی هستهای غیرنظامی را در اختیار پادشاهی سعودی قرار میدهد. این اقدام به نوبه خود میتواند سلطنت سعودی را قادر سازد تا اورانیوم بسیار غنیشدهای را که برنامه تسلیحات هستهای عربستان را ممکن میکند، در اختیار بگیرد.
این امر احتمالاً سایر دولتها، از جمله ایران را به تسریع در ساخت سلاحهای هستهای سوق میدهد و حاکم عربستان قبلاً گفته است که اگر ایران دست به ساخت تسلیحات هستهای بزند، عربستان نیز به دنبال آن خواهد بود. با توجه به اینکه انتخابات 2024 همه چیز را تحتالشعاع قرار داده است، باید دید که آینده مذاکرات معاهده بایدن با عربستان سعودی چه خواهد بود. وقتی صحبت از سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه میشود، هر دو حزب اغلب بهعنوان دو چهره متفاوت از یک دولت تکحزبی رفتار میکنند.
بهرغم تمام صحبتهایی که در مورد «انزواطلب بودن ونس» میشود، هم او و هم بایدن از چارچوب سیاست ترامپ استقبال میکنند که میتواند جنگ دیگری را در خاورمیانه به راه بیاندازد.