میخی بر تابوت نظم مبتنی بر قوانین
حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق نشان میدهد که چطور درگیری در غزه موجب شده قوانین جنگی بر خاورمیانه مسلط شوند. این حمله همچنین نشان داده که آستانه پذیرش مجازات برای ارتکاب چنین اقداماتی براساس قوانین بینالمللی تا چه اندازه است. اگر حملاتی از این دست به مسئلهای عادی تبدیل شوند، آنوقت باید پذیرفت که میخ آخر بر تابوت نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین بینالمللی کوبیده شده است. البته پاسخ ایران به این حمله نیز میتواند روند آینده را شکل دهد.
در نخستین روز آوریل، اسرائیل یک ساختمان دیپلماتیک ایران در دمشق را هدف قرار داده و هفت فرمانده سپاه پاسداران را ترور کرد. ژنرال زاهدی، از فرماندهان عالیرتبه سپاه قدس در لبنان و سوریه نیز یکی از این هفت فرمانده بود. زاهدی یکی از فرماندهان قدیمی سپاه بود و پیشتر فرماندهی نیروی زمینی و هوایی سپاه را برعهده داشت. او رابطه نزدیکی با حزبالله لبنان داشت و یکی از اعضای غیرلبنانی شورای حزبالله بود.
زاهدی همچنین رابطه نزدیکی با ساختار امنیتی سوریه داشت. گفته میشود که زاهدی هماهنگکننده اصلی تامین تجهیزات و تدارک گروههای مقاومت در لبنان و سوریه بوده است. جنگ سایه بین ایران و اسرائیل و همچنین بین ایران و ایالات متحده آمریکا دهههاست که ادامه دارد. اسرائیل و آمریکا حملات سایبری و ترورهای زیادی را علیه ایران اجرا کردهاند.
اسرائیل همچنین در طول سالیان گذشته مواضع نیروهای ایرانی در سوریه و مواضع نیروهای حزبالله در لبنان را بارها بمباران کرده است. از زمان حمله حماس در هفتم اکتبر، اسرائیل استراتژی تهاجمیتری را در سوریه به کار گرفته و گستره حملاتش در لبنان را نیز وسعت داده است. تا به اینجای کار صدها نیروی مقاومت در لبنان و سوریه به واسطه حملات اسرائیل جان خود را از دست دادهاند.
اسرائیل با حمله به ساختمان دیپلماتیک ایران در دمشق در واقع حملهای مستقیم به خاک ایران صورت داده است. اسرائیل با این اقدام نهتنها قوانین بینالمللی را نقض کرده است بلکه از خط قرمز بسیار مهمی نیز عبور کرده است. اهمیت این مسئله آنقدر بود که آمریکا بلافاصله بیانیهای صادر کرده و اعلام کرد که در این حمله نقشی نداشته است و از پیش از حمله نیز اسرائیل این کشور را در جریان جزئیات این حمله قرار نداده است. البته روایت آمریکا و اسرائیل کمی با هم تناقض داشته است. اسرائیل میگوید آمریکا را چند دقیقه قبل از حمله در جریان قرار داده است اما بهدنبال دریافت چراغ سبز از آمریکا نبوده است.
قدرتهای منطقهای نظیر عربستان و امارات متحده عربی از ترس احتمال گسترش تنش در منطقه با صدور بیانیههایی این اقدام اسرائیل را محکوم کردهاند. حمله به ساختمان دیپلماتیک ایران همچنین موجب شده تا اضطراب زیادی در سفارتهای خارجی در منطقه ایجاد شود. آنچه در ادامه رخ خواهد داد بستگی به دو فاکتور دارد. نخست اینکه، واکنش جامعه بینالمللی به این حمله چگونه است. برخی کشورها این حمله را محکوم کردهاند و برخی دیگر تنها آن را تقبیح کردهاند. جامعه بینالمللی باید این حمله را محکوم کند.
تا به اینجای کار شاهد بودهایم که اسرائیل با کشتن بیش از 32 هزار غیرنظامی در غزه هیچ مجازاتی را متحمل نشده است. اسرائیل به مردم غیرنظامی، بیمارستانها، مدارس و ساختمانهای اداری و زیرساختهای غیرنظامی حمله کرده و حتی برخی از کارکنان سازمان ملل متحد را نیز کشته است. اسرائیل حدود 100 روزنامهنگار را در غزه هدف قرار داده و اخیراً نیز هفت امدادگر خارجی را در غزه کشته است.
اقدامات اسرائیل موجب شده که منطقه در مسیر پرتنشی قرار بگیرد که میتواند منافع آمریکا را در قالب یک درگیری گستردهتر در آتش بسوزاند. سیاست دولت بایدن در قبال غزه و رابطه نزدیک شخص بایدن با نتانیاهو قاعدتاً میبایست در کنترل بحران مؤثر میبود اما حالا به نظر میرسد که این سیاست ناکارآمد بوده و خطر گسترش بحران در منطقه را بیشتر کرده است.
حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق نشان میدهد که چطور درگیری در غزه موجب شده قوانین جنگی بر خاورمیانه مسلط شوند. این حمله همچنین نشان داده که آستانه پذیرش مجازات برای ارتکاب چنین اقداماتی براساس قوانین بینالمللی تا چه اندازه است. اگر حملاتی از این دست به مسئلهای عادی تبدیل شوند، آنوقت باید پذیرفت که میخ آخر بر تابوت نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین بینالمللی کوبیده شده است.
البته پاسخ ایران به این حمله نیز میتواند روند آینده را شکل دهد. البته در گذشته پاسخ ایران به اقدامات اسرائیل، معمولاً در کشورهای ثالث رخ داده است. باید دید که این بار ایران مستقیماً اقدام خواهد کرد یا اینکه گروههای مسلح مورد حمایتش در منطقه را به کار خواهد گرفت.