منافع عربستان از آشتی با ایران تامین شد
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
تحلیلگران معتقدند عربستان سعودی با حفاظت از خودش در مقابل جنگ اسرائیل و حماس و تنشهای ناشی از آن در منطقه، توانستهاست منافع خود را از توافق غافلگیرکنندهای که سال گذشته برای بهبود روابط با ایران امضا کرد، ببرد. هرچند همچنان مشکلات در رابطه بین دو رقیب قدیمی خاورمیانه باقی ماندهاست، این توافق آشتی یک دستاورد قابل توجه برای محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی محسوب میشود. به قدرت رسیدن بنسلمان طوفانی بود و با آغاز جنگ در یمن و محاصره قطر رقم خورد، اما از آن زمان تاکنون این سیاستمدار سعودی رویکرد آشتیجویانهتری در پیش گرفتهاست که اوج آن در توافق با ایران بود که روز ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ اعلام شد. هدف اصلی بنسلمان تمرکز بر شتاب دادن اقتصاد داخلی و اصلاحات اجتماعی بود که قرار بود عربستان را بهعنوان بزرگترین صادرکننده نفت خام جهان برای جایگاه مناسب در جهان پس از نفت آماده کند. اما این رویا در صورتی که جنگ غزه در سراسر منطقه فراگیر شود، از بین خواهد رفت. تا به امروز ریاض توانستهاست بهرغم اعلام حمایت از آرمان فلسطین از آتش دور بماند و یکی از دلایل اصلی آن این است که دیگر رسماً سر دعوا با حامیان حماس در تهران ندارد.
عزیزالقاصیان، تحلیلگر سعودی میگوید: «الان مشخص میشود که انتخاب عادیسازی روابط بین عربستان سعودی و ایران تا چه اندازه انتخابی استراتژیک بود. آنها عملاً نشان دادند که دشمن یکدیگر نیستند و حتی اگر چنین تردیدی هم وجود داشتهباشد، حالا دیگر روابط آنها شکل تازهای گرفتهاست.» عربستان سنی و ایران شیعی همواره در منازعههای منطقهای از جمله سوریه، لبنان و عراق، در مقابل یکدیگر قرار میگرفتند. توافق تهران و ریاض کمک کرد که بشار اسد، رئیسجمهور سوریه که متحد ایران است به آغوش جهان عرب بازگردد و به اجلاس سران اتحادیه عرب دعوت شود؛ مسئلهای که تا پیش از آن غیرممکن به نظر میرسید. اما هنوز همگی وعدههای این توافق عملی نشدهاست و برای برخی اختلافها هنوز راهحلی پیدا نشدهاست؛ از جمله در مورد میدان گازی که عربستان سعودی و کویت به صورت مشترک توسعه میدهند. هدی رئوف، مدیر برنامه ایران در مرکز پژوهشهای استراتژیک مصر در قاهره میگوید: «گامهایی که توسط دو کشور برداشتهشدهاست، خوب هستند اما توافق همچنان نیازمند اقدامهای اعتمادساز بیشتری است.» یکی از بارزترین مثالها از نتایج مبهم توافق برای ایران، جنگ یمن است. بعد از آشتی عربستان سعودی و ایران، درحالیکه مقامهای عربستان سعودی و حوثیها با یکدیگر دیدار میکردند، انتظارها برای یک آتشبس پایدار افزایش یافت. هرچند همچنان آتشبس موقتی که آوریل ۲۰۲۲ به دست آمد، بهرغم منقضی شدن تاریخ ششماههاش، ادامه پیدا کردهاست، اما به نظر میرسد که شتاب فرآیند صلح متوقف شدهاست. ماه نوامبر حوثیها کارزار حملاتشان را به کشتیرانی تجاری در دریای سرخ آغاز کردند؛ اقدامی که به گفته آنها در همراهی با فلسطینیان انجام شد. تنش در دریای سرخ بر اهداف اقتصادی و گردشگری عربستان سعودی تاثیر میگذارد، اما حوثیها از حمله مستقیم به خاک عربستان اجتناب کردهاند و عربستان هم به ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده آمریکا برای محافظت از کشتیها در دریای سرخ نپیوستهاست. تحلیلگران میگویند که عربستان سعودی و ایران با افزایش ارتباطها برای مهار کردن جنگ اسرائیل و حماس، پیوندهایشان را تقویت کردهاند. این پیوند باعث شد که نخستین گفتوگوی تلفنی محمد بنسلمان و سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، درست پنج روز بعد از آغاز جنگ غزه برقرار شود و ماه نوامبر هم رئیسی برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری اسلامی به ریاض سفر کرد. القاصیان میگوید: «قطعاً تنش وجود خواهد داشت و کسی فکر نمیکند تنشی به وجود نخواهد آمد اما همین واقعیت که دو طرف با یکدیگر صحبت میکنند، مسئلهای است که منافع استراتژیک زیادی در پی دارد.» رابحه سیفعلام، پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک مصر در قاهره میگوید که اگر آشتی عربستان و ایران اتفاق نیفتادهبود «احتمال توسعه یافتن جنگ در منطقه افزایش پیدا میکرد.»