| کد مطلب: ۱۱۴۷۷

دستاوردها و چالش‏‌های دیپلماسی ایران

دستاوردها و چالش‏‌های دیپلماسی ایران

سال ۲۰۲۳ در حالی برای ایران آغاز شد که بن‌بست ایجادشده در مذاکرات علی باقری، مذاکره‌کننده ارشد کشور با معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و دیپلمات‌های تروئیکای اروپایی، پرونده احیای برجام را عملاً از روی میز دستگاه سیاست خارجی کشور برداشته و تنها این امید وجود داشت که در نتیجه ۵ دور مذاکرات ایران و عربستان در سطوح امنیتی که آخرین دور آن منجر به ثبت عکسی سه‌نفره از مذاکره‌کنندگان دو کشور و مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر وقت عراق شد، خیلی زود خبر دیدار وزرای امور خارجه دو کشور، شروعی بر آغاز ازسرگیری روابط پس از ۷ سال باشد؛ با این حال اما شاید کمتر کسی تصور می‌کرد توئیت نورنیوز، ارگان خبری شورایعالی امنیت ملی مبنی بر اینکه «دریابان علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران طی چند روز گذشته در یک کشور خارجی مشغول مذاکرات بسیار مهمی است. اعلام قریب‌الوقوع نتایج این مذاکرات، تحولات قابل ملاحظه‌ای را رقم خواهد زد» مربوط به همین تلاش چندساله برای باز کردن قفل روابط تهران و ریاض باشد.

 

 

۱ 

 

ایران و عربستان؛ سرآغاز تحول در خاورمیانه

در ۱۹ اسفندماه (۱۰ مارس) اما بیانیه سه‌جانبه‌ای در پکن با امضای علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی، مساعد بن‌محمد العیبان، وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی و وانگ یی، عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست و رئیس دفتر کمیسیون مرکزی امور خارجی حزب و عضو شورای دولتی جمهوری خلق چین صادر شد. در متن این بیانیه سه‌جانبه آمده‌است: «در پاسخ به ابتکار جناب شی‌جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری خلق چین و همچنین تمایل دو کشور به حل و فصل اختلافات از طریق گفت‌وگو و دیپلماسی براساس پیوندهای برادرانه و با تأکید بر پای‌بندی دو کشور به اصول و اهداف منشور سازمان ملل متحد و منشور سازمان همکاری اسلامی و اصول و رویه‌های بین‌المللی، هیئت‌های جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی از تاریخ ۱۵ تا ۱۹ اسفندماه سال ۱۴۰۱ خورشیدی در پکن با یکدیگر دیدار و گفت‌وگو کردند و دو کشور با تأکید بر احترام به حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر در زمینه اجرای موافقت‌نامه همکاری‌های امنیتی امضاشده در تاریخ 28/1/1380 خورشیدی و نیز موافقت‌نامه عمومی همکاری‌های اقتصادی، بازرگانی، سرمایه‌گذاری، فنی، علمی، فرهنگی، ورزشی و جوانان، امضاشده در تاریخ 6/3/1377 خورشیدی توافق کردند. همچنین دو کشور با سپاس و قدردانی از جمهوری عراق و سلطنت عمان به خاطر میزبانی گفت‌وگوهای انجام‌شده بین دوطرف در سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ خورشیدی و دولت جمهوری خلق چین برای میزبانی و حمایت از گفت‌وگوهای انجام‌شده در این کشور و تلاش برای به ثمر نشستن آن تشکر کردند. سلمان بن‌عبدالعزیز، پادشاه عربستان در نامه‌ای به آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران ضمن استقبال از توافق دو کشور برادر، از ایشان برای سفر رسمی به ریاض دعوت کردند و خواهان تقویت همکاری‌های اقتصادی و منطقه‌ای شدند. رئیس‌جمهور ایران با استقبال از این دعوت، بر آمادگی ایران برای تقویت همکاری‌ها تأکید نمودند.»

بیانیه فوق و اعلام رسمی آغاز روند ازسرگیری روابط ایران و عربستان هرچند با رفع انسداد از یکی از مهمترین پرونده‌های سیاست خارجی ایران، نوید آغاز فصل جدیدی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود اما از همان آغاز این ابهام را ایجاد کرد که چرا نماینده ایران در پکن و امضاکننده بیانیه این تحول جدید، رئیس شورایعالی امنیت ملی و نه وزیر امور خارجه بود. همین مسئله و مطرح شدن نگرانی در خصوصِ در سایه قرار گرفتن دستگاه دیپلماسی موجب شد تا حسین امیرعبداللهیان در ۲۸ اسفندماه ۱۴۰۱ و یک روز پیش از آغاز رسمی تعطیلات نوروز، خبرنگاران را برای یک نشست خبری فوق‌العاده به ساختمان شماره یک باغ ملی فرابخواند. رئیس دستگاه دیپلماسی در این نشست گفت:«پیشنهاد ما این بود که مدیران کل سیاسی وزارت امور خارجه دو کشور ایران و عربستان گفت‌وگوهایی را در پکن یک هفته بعد از سفر آقای رئیسی به ابتکار طرف چینی داشته باشند که در رفت و برگشت پیام‌ها پیشنهاد طرف سعودی مبتنی بر این بود که ما هنوز نیازمند یک دور مذاکره سطح بالای امنیتی بین دو کشور هستیم. در نتیجه فردی را طرف سعودی معرفی کرد و تیمی متشکل از مسئولین امنیتی، نظامی و وزارت امور خارجه ایشان را همراهی کردند». امیرعبداللهیان همچنین در این نشست از دیدار قریب‌الوقوع خود با همتای عربستانی خبر داد که در روز ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ (۶ آوریل) انجام شد و وی در رأس هیئتی برای دیدار و گفت‌وگو با فیصل بن‌فرحان، وزیر امور خارجه عربستان وارد پکن شد.

ازسرگیری روبط ایران و عربستان در سومین ماه از سال ۲۰۲۳ موجب شد تا دستگاه دیپلماسی ازسرگیری روابط با سایر کشورهای عربی از جمله مصر، اردن و بحرین و همچنین کاهش تنش با کشورهای دیگر شورای همکاری خلیج‌فارس از جمله کویت و امارات را که چند ماه پیش از این، سفرای خود را به ایران بازگردانده بودند در دستور کار قرار دهد.

همچنین روابط میان ایران و عربستان پرونده‌های منطقه‌ای متعددی را دربرمی‌گیرد که در سال‌های گذشته یمن به یکی از مهمترین این پرونده‌ها بدل شده است که در نتیجه توافق میان تهران و ریاض، امیدواری برای پایان این بحران ۹ ساله نیز به وجود آمد. در آخرین تحول نیز هیئت‌هایی از عربستان و عمان روز ۲۰ فروردین (۹ آوریل) وارد صنعا شدند تا رؤسای این دو هیئت و مهدی المشاط، رئیس شورایعالی سیاسی حوثی‌ها در مورد رفع کامل محاصره، توقف حمله نظامی و احیای حقوق مردم یمن از جمله پرداخت حقوق تمام کارکنان دولت از درآمد نفت و گاز، به گفت‌وگو بپردازند. در همین چارچوب نیز عربستان تعداد قابل‌توجهی از اسرای یمنی را آزاد کرد. دیگر تحول صورت‌گرفته در خاورمیانه متعاقب ازسرگیری روابط ایران و عربستان، بازگشت رسمی بشار اسد به آغوش اتحادیه عرب بود که روند آن از بهمن‌ماه ۱۴۰۱ و پس از زلزله در سوریه آغاز شده بود و در همین چارچوب نیز فیصل مقداد، وزیر امور خارجه سوریه ۲۳ فروردین‌ماه (۱۲ آوریل) راهی جده شد تا در نتیجه این سفر وزرای امور دو کشور با صدور بیانیه‌ای از سرگیری روابط دو کشور را به‌صورت رسمی اعلام کنند. این تحول جدید یکی از اهداف محقق‌شده جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۲۳ بود چراکه در طول سال‌های آغاز ناآرامی در سوریه و شکل‌گیری جنگ داخلی در این کشور، کشورهای مسلمان و عرب منطقه به مرور خاک این کشور را ترک و به صف حامیان مخالفین حکومت بشار اسد پیوستند که برخی به‌صورت علنی و رسمی نیز خواهان سقوط حکومت در این کشور بودند و در این میان اما ایران با حضور مستشاری در سوریه، به‌صورت کامل از این کشور حمایت کرد و مانع از سقوط حکومت اسد شد و حالا این تهران بود که توانست آنچه برای منطقه می‌خواست را به سایر کشورهای غرب آسیا دیکته کند.

روند بازنگری ایران در سیاست خارجی منطقه‌ای خود که روند امیدوارکننده‌ای را طی کرده و سرعت قابل قبولی را نیز برای خود ثبت کرده بود اما مانند تمامی روندهای منطقه‌ای و بین‌المللی، با طوفان‌الاقصی در روز ۷ اکتبر عملاً متوقف و درگیر با چالش جدید تنش در فلسطین اشغالی شد.  

 

۲ 

 

قفقاز همچنان در بن‌بست

۷ بهمن‌ماه ۱۴۰۱(۲۷ ژانویه) و روزهای نخست سال ۲۰۲۳ یک حادثه موجب شد تا روابط ایران و جمهوری آذربایجان که ماه‌های پرتنشی را طی می‌کرد، به یک باره با تحولی غیرمنتظره مواجه شود؛ در این روز، فردی مسلح، با استفاده از سلاح کلاشینکف به داخل سفارت نفوذ کرده و اورخان عسگروف، رئیس گروه حفاظت سفارت را کشته و دو نفر دیگر را زخمی کرد. بلافاصله پس از این حادثه و به‌رغم آنکه اعلام شد فرد ضارب دارای مشکلات روانی و انگیزه کاملاً شخصی بوده، باکو با تروریستی نامیدن آن، سفیر و کارکنان خود را فراخواند و سفارت خود در تهران را به حالت تعطیل درآورد.

اما تنش در روابط ایران و آذربایجان از ماه‌ها قبل و پس از پایان جنگ ۴۴ روزه با ارمنستان آغاز شده بود، درحالی‌که ایران و در رأس آن رهبر جمهوری اسلامی ایران به‌صورت علنی در جریان این مناقشه حمایت خود را از تمامیت ارضی بازگشت اراضی تحت مناقشه در قره‌باغ به جمهوری آذربایجان تاکید کرده بودند اما باکو پس از پایان جنگ رویه جدیدی را بر علیه تهران در پیش گرفت. موضوع علنی در تغییر این رویه مسئله تشکیل آنچه جمهوری آذربایجان به عنوان «دالان زنگزور» از آن یاد می‌کند، بود که با عبور از استان «سیونیک» ارمنستان، مرز ایران با این کشور را قطع کرده و عملاً ارتباط زمینی دو کشور را از بین می‌بُرد. باکو به دنبال آن بود تا ارتباطی زمینی با نخجوان را ایجاد کرده و دیگر برای دستیابی به این منطقه نیازمند عبور از خاک جمهوری اسلامی ایران نباشد. ایران صراحتاً نسبت به تغییر مرزها و جغرافیای منطقه هشدار داده و مخالفت خود را با ایجاد این مسیر زمینی اعلام کرده است. تاسیس سرکنسولگری ایران در کاپان، مرکز استان سیونیک ارمنستان نیز در راستای همین امر در جریان سفر وزیر امور خارجه به این کشور صورت گرفت. مسئله دیگری نیز که پیش از تعطیلی سفارت آذربایجان در ایران، به موضوعی برای شکل‌گیری تنش‌های پنهان و آشکار میان دو طرف تبدیل شده بود، مرتبط با فعالیت گسترده نهادهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل در خاک جمهوری آذربایجان است که مقامات جمهوری اسلامی ایران را نگران کرده است.

در تازه‌ترین خبرها از روابط تهران-باکو، ابراهیم رئیسی و الهام علی‌اف، رؤسای‌جمهور دو کشور در حاشیه شانزدهمین اجلاس سازمان همکاری‌ اقتصادی اکو در تاشکند، پایتخت ازبکستان با یکدیگر دیدار کردند. باید دید چالش دستگاه دیپلماسی ایران در قفقاز جنوبی و روابط با جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۲۴ چه شکلی به خود می‌گیرد و چه تحولات جدیدی را به خود خواهد دید.

 

۳

 

 طالبان و بحرانی به نام حقابه

با روی کار آمدن طالبان در مردادماه ۱۴۰۰، تهران با ابراز رضایت از خروج ایالات متحده از افغانستان، مبادلات و گفت‌وگوهای خود را با مقامات طالبان که از ماه‌های پایانی دولت دوازدهم از سطح پنهانی و امنیتی به رسانه‌ها کشیده شده بود، با دست بازتری به‌صورت علنی آغاز کرد. انتقادات صورت‌گرفته نسبت به این نزدیکی اما با این پاسخ مواجه می‌شد که ایران به سبب همسایگی مرز طولانی ۹۰۰ کیلومتری، محکوم به ارتباط با هیئت حاکمه افغانستان ورای هر تغییر و تحولاتی است و موضوع حقابه کشور از رودخانه هیرمند نیز به‌عنوان یکی از موضوعات فیمابین، نیازمند برقراری روابط است. شاید اما تهران تصور می‌کرد امارت اسلامی به دلیل عدم مشروعیت بین‌المللی و مشکلات متعدد داخلی، این فضا را برای ایران مهیا کند که در غیاب حکومت مقتدر در ارگ کابل، حقابه خود را به‌صورت کامل از این کشور دریافت کند؛ تحلیل و تصوری که خیلی زود، اشتباه بودنش به اثبات رسید.

همین مسئله نیز موجب شد تا مسئله حقابه منجر به بروز تنش چندین‌باره میان تهران و کابل شود؛ در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ (۱۸ می‌۲۰۲۳)، ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور در جریان بازدید از استان سیستان و بلوچستان در اظهاراتی درباره حقابه هیرمند به مقامات افغانستان هشداد داد؛ رئیسی گفت: «به حاکمان افغانستان اخطار می‌کنم، حقابه مردم سیستان و بلوچستان را بدهند. اجازه نخواهیم داد حق مردم ما تضییع شود. حرف من را جدی بگیرید تا بعداً گلایه نکنید».  در ادامه این سخنان ابراهیم رئیسی، وزیر امور خارجه نیز طالبان را به ابزار فشار تهدید کرد؛ حسین امیرعبداللهیان گفت: «از مقامات افغانستانی خواسته شده، هیئتی ایرانی با هدف بررسی ذخایر آبی سد کجکی که منشأ حقابه ایران از رود هیرمند است به این کشور سفر کند و در صورت مخالفت با این درخواست، از ابزار فشار استفاده خواهد شد.»

امارت اسلامی افغانستان اطلاعیه‌ای را در واکنش به اظهارات رئیس‌جمهور کشورمان درباره حقابه هیرمند منتشر کرد. در این اطلاعیه آمده است: «از اینکه در سال‌های اخیر در افغانستان و منطقه خشکسالی رخ داده و سطح آب پایین آمده است به شمول دریای هلمند تعداد زیادی از ولایات و مناطق کشور از خشکسالی رنج می‌برند و آب کافی وجود ندارد. در چنین وضعیتی، خواست مکرر ایران برای آب و اظهارات نامناسب در رسانه‌ها را زیان‌آور می‌دانیم. مقامات ایرانی ابتدا باید معلومات خود را در مورد آب هلمند تکمیل نمایند و بعد از آن با الفاظ مناسب، خواست‌شان را مطرح کنند.»

طالبان در حالی در اطلاعیه خود از عدم وجود آب سخن به میان آورده بود که در نخستین واکنش‌ها به این اظهارات، سخنگوی سازمان فضایی ایران در توئیتر نوشت: «سازمان فضایی ایران با استفاده از ماهواره خیام، رودخانه هیرمند را پایش کرده است. تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد که حکومت افغانستان در برخی نقاط با انحراف مسیر آب و ایجاد بندهای متعدد، مانع از رسیدن آب به ایران شده است. آماده‌ایم داده‌های مربوطه را در اختیار وزارت خارجه قرار دهیم.» حجت میان‌آبادی، پژوهشگر حوزه دیپلماسی آب نیز در این خصوص نوشت: «منابع آب‌های سطحی چیزی نیستند که بتوان روی آن‌ها چادر کشید و تصور کنیم که پنهان‌شان کردیم و با صدور بیانیه و نه رویکرد و ابزارهای اعتمادسازی صرفاً ادعا کنیم که آب نیست.»  

این اطلاعیه بار دیگر واکنش تهران را به همراه داشت و وزیر امور خارجه در توئیتی نوشت: «در ماه‌های اخیر مکرراً از ملا متقی، سرپرست وزارت خارجه افغانستان خواستم طبق عهدنامه هیرمند، به تعهدات خودشان عمل کنند و امکان بازدید هیئت‌های فنی و سنجش میزان آب را فراهم کنند، که نکردند. سیستان از خشکسالی رنج می‌برد. ملاک بود و‌ نبود آب، بازدید فنی و عینی است و‌ نه صدور بیانیه سیاسی.»

وزارت امور خارجه نیز در ادامه بیانیه‌ای را منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است: «اعلامیه مورخ ۲۸ اردیبهشت۱۴۰۲ طرف افغانستانی درباره حقابه هیرمند حاوی مطالب متناقض و نادرست بوده و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران آن را قویاً رد می‌‌کند.» دستگاه دیپلماسی همچنین تاکید کرده است که «اظهارات متعدد برای عدم تحویل حقابه قانونی جمهوری اسلامی ایران از جمله طرح موضوع خشکسالی و کم شدن آب در هیرمند، مستلزم بررسی‌های کارشناسی، وفق مفاد معاهده  بوده و تاکنون توسط کارشناسان جمهوری اسلامی ایران راستی‌آزمایی نشده است، لذا اتخاذ چنین مواضعی، غیرحقوقی و غیرقابل قبول است. تا زمانی که به کارشناسان جمهوری اسلامی ایران اجازه داده نشود که طبق معاهده هیرمند به خصوص ماده ۵ پروتکل شماره یک آن معاهده، از مسیر و بالادست هیرمند بازدید کنند، هرگونه اظهارنظر در خصوص کاهش آب هیرمند پذیرفته نیست.»

مسئله حقابه و همچنین درگیری‌های گاه و بی‌گاه نیروهای مرزبانی دو کشور موجب شده است تا موضوع افغانستان به‌عنوان چالشی در سال ۲۰۲۳ دستگاه دیپلماسی ایران به سال جدید وارد شده و همچنان ادامه داشته باشد. 

 

۴ 

 

خاورمیانه طوفان‌زده

وقوع عملیات طوفان‌الاقصی توسط حماس در ساعات اولیه روز ۱۵ مهرماه (۷ اکتبر)، نه‌تنها اسرائیل که جهان را با شوکی مواجه کرد که اکنون و با گذشت بیش از ۹۰ روز همچنان کلیه روندها، تحولات و سیاست‌ها شکل گرفته، سایه‌ای از آنچه در فلسطین اشغالی در جریان است را در خود دارد. دستگاه دیپلماسی ایران که از سومین ماه از سال گذشته میلادی در تلاش بود تا پس از ازسرگیری روابط با عربستان، دستاوردهای منطقه‌ای خود را به تکرار این تحول در قبال مصر و اردن تکمیل کند نیز در هفته‌های گذشته تمامی توان و انرژی خود را معطوف به سه هدف اصلی حمایت از فلسطین، حفظ امنیت ایران و فاصله از کانون بحران و کنترل دامنه جنگ و جلوگیری از افزایش تنش قرار داده است.  

به منظور نیل به این اهداف نیز حسین امیرعبداللهیان مجموعه‌ای از مکالمات تلفنی، سفرها و دیدارها را از روزهای نخست وقوع این بحران در دستور کار قرار داده است. این در حالی است که اقدامات او و دستگاه دیپلماسی در این رابطه بارها با انتقاد تحلیلگران و افکار عمومی مواجه شده است که مواضع، تکرار آن‌ها و همچنین دستاوردهای سفرهای وزیر خارجه را زیر سوال برده‌اند.

رئیس دستگاه دیپلماسی ایران در جریان نخستین سفر منطقه‌ای خود پس از آغاز جنگ در غزه نیز گفته بود: «به رژیم صهیونیستی از طریق حامیانش اعلام کردیم که اگر جنایت‌هایش در غزه متوقف نشود، فردا دیر خواهد بود. امیدواریم که تلاش‌های سیاسی مانع گسترش دایره جنگ شود در غیر این صورت هیچ‌کس نمی‌داند که در ساعات آتی چه اتفاقی رخ خواهد داد». وزیر امور خارجه در تازه‌ترین اظهارات خود در همین رابطه در حاشیه نشست «وضعیت حقوق بشر در سرزمین‌های اشغالی فلسطین، اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوق بشردوستانه بین‌المللی» که در مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو برگزار شد، گفت: «اگر وضعیت در فلسطین اشغالی ادامه پیدا کند، امکان وقوع یک انفجار غیرقابل پیش‌بینی و غیرقابل کنترل در منطقه وجود دارد؛ این چیزی است که آمریکایی‌ها تا امروز درک نکرده‌اند و چنانچه درک نکنند پیامدهای آن دامن آمریکا را هم قویاً خواهد گرفت». برخی از تحلیلگران این سخنان و هشدارهای امیرعبداللهیان را پس از طولانی شدن جنگ که حتی منجر به ورود زمینی اسرائیل به غزه شده است، فاقد اعتبار دانسته و اعلام می‌کنند، امیرعبداللهیان با علم بر اینکه ایران توان بازدارندگی در قبال آنچه در منطقه در حال وقوع است را ندارد و حتی بارها بر این موضوع تاکید کرده است که نیروهای مقاومت در منطقه از ایران دستور نمی‌گیرند، چرا تا این میزان بر هشدارهای خود پافشاری کرده و آن‌ها را تکرار می‌کند؛ این موضوع همچنان با گذشت بیش از ۹۰ روز از آغاز جنگ در غزه یکی از انتقادات پرتکرار در خصوص وزارت امور خارجه است.

با این حال نمی‌توان این واقعیت را نیز نادیده گرفت که دستگاه دیپلماسی در تلاش است تا با پیروی از سیاست اعلامی رهبر انقلاب مبنی بر فلسطینی دانستن طوفان‌الاقصی، ایران را از کانون بحران دور نگاه داشته و تنش را کنترل کند. در همین راستا نیز نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد روز ۱۵ اکتبر در بیانیه‌ای اعلام کرد: «اگر رژیم آپارتاید اسرائیل قصد حمله به ایران، منافع و اتباع آن را نداشته باشد، ایران در این درگیری مداخله نخواهد کرد. جبهه مقاومت توانایی دفاع از خود را دارد». نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد همچنین پس از آنکه انگشت اتهام در خصوص حمایت و برنامه‌ریزی عملیات‌های انصارالله یمن به سوی ایران نشانه رفت، در نامه‌ای به شورای امنیت در خصوص ادعای آمریکا در خصوص دستورپذیری نیروهای مقاومت از ایران نوشت: «علاوه بر نامه‌های قبلی ما، از جمله آخرین نامه مورخ۴  دسامبر ۲۰۲۳ (S/2023/953)، مایلم اتهامات بی‌اساس مطرح‌شده علیه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در نامه نماینده ایالات متحده در سازمان ملل خطاب به رئیس شورای امنیت مورخ ۲۹ دسامبر ۲۰۲۳ را قویاً رد کنم.» نمایندگی ایران در نامه خود نوشت: «جمهوری اسلامی ایران بار دیگر تاکید می‌کند که هیچ گروه وابسته به نیروهای مسلح این کشور چه در سوریه، چه در عراق و چه در جاهای دیگر، تحت کنترل مستقیم این کشور یا به نمایندگی از آن فعالیت نمی‌کند. در نتیجه ایران مسئولیتی در قبال اقدامات هیچ فرد یا گروهی در منطقه ندارد». اقدامات فوق قطعاً مهمترین ابتکار تهران در جهت حفظ منافع کشور و کنترل سطح تنش در پیرامون کشور است. با این حال با طولانی شدن جنگ در غزه و پیچیده شدن تحولات در این حوزه، هر روز بر سطح بحران‌های پیرامونی در منطقه افزوده شده و همین امر چالشی جدی برای دستگاه دیپلماسی ایران در سال ۲۰۲۴ است.

 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی