پاسخ استراتژیک یا واکنشی
حمله هواپیمای بدون سرنشین در 28 ژانویه به یک پایگاه لجستیکی ایالات متحده در شمال شرقی اردن که منجر به کشته شدن سه نظامی آمریکایی و زخمی شدن دست کم 34 نفر شد، بهطرز چشمگیری تصورات دولت بایدن را در بحران گسترده خاورمیانه افزایش داد. ایالات متحده تلاش میکند حرکتهای بعدی خود را از منظر استراتژیک و نه صرفاً واکنشی در نظر بگیرد. منافع امنیت و ثبات ایالاتمتحده و منطقه با افزایش فعالیت دیپلماتیک که طبق گزارشها، اسرائیل و حماس را به توافق تبادل اُسرا و آتشبس دوماهه بسیار نزدیک کرده است، به بهترین وجه تامین میشود. چنین پیشرفت دیپلماتیک و کاهش تنشی میتواند زمینهساز آتشبس دائمیتر و پایان دادن به جنگ در غزه و همچنین پیشبرد تلاشها برای ارائه کمکهای بشردوستانه و اضطراری در مقیاس بزرگ به مردم غزه باشد. در میانمدت، ممکن است این تلاشها باعث پیشرفت در مذاکرات درباره وضعیت حکومت پس از جنگ در غزه به رهبری تشکیلات خودگردان فلسطین باشد و راهی برای احیای مذاکرات اسرائیل، فلسطین و اعراب به سوی راهحل دوکشوری و صلح گستردهتر باز کند. حملات حماس در 7 اکتبر تا حدی برای منحرف کردن روندهای کاهش تنش و عادیسازی روابط اعراب با اسرائیل انجام شد. از این منظر، نباید اجازه داد حملات اخیر به پایگاه آمریکا در اردن بهطور مشابه پیشرفت دیپلماتیکی را که در حال حاضر به دست آمده، از میان ببرد. همانطور که ایالات متحده پس از 7 اکتبر به اسرائیل توصیه کرد، براساس درسهایی که آمریکا از واکنش خود به 11 سپتامبر آموخت، نباید به طرف مقابل اجازه داد تا کنترل استراتژی و تاکتیکها را به دست بگیرد. ایالات متحده قطعاً به حمله اخیر از سوی گروههای مورد حمایت ایران پاسخ خواهد داد - اما واشنگتن باید شدت پاسخ و زمان آن را با توجه به اولویتهای استراتژیک خود انتخاب کند، نه به دلیل فوریت چرخه خبری یک نیاز سیاسی مبتنی بر رسانههای اجتماعی برای انجام یک واکنش تند و سریع. پیشرفت دیپلماتیک به سمت تبادل اُسرا و پایان دادن به جنگ اسرائیل و حماس یک پیروزی استراتژیک برای آمریکا و دوستانش در منطقه خواهد بود. ایالات متحده درحالیکه پاسخ خود به حمله مرگبار یکشنبه به پرسنل آمریکایی را در نظر میگیرد، باید برنامه استراتژیک و منافع خود را در نظر داشته باشد و اقدامات خود را برای پیشبرد این اهداف ارزشمندتر هماهنگ کند.