| کد مطلب: ۱۲۳۳۸

منازعۀ ایران و آمریکا در آغاز راهی تازه

در پی حملۀ شبه‌نظامیان عراقی به پایگاه کوچک ارتش آمریکا در خاک اردن، اعضای حزب جمهوریخواه آمریکا، جو بایدن، رئیس‌جمهور این کشور را برای «انتقام‌گیری از ایران» تحت فشار گذاشته‌اند.

حملۀ پهپادی «مقاومت اسلامی عراق» به پایگاه آمریکایی در اردن، 3 کشته و بیش از 30 زخمی به جا گذاشته است. از آغاز جنگ غزه تاکنون این نخستین بار است که سربازان آمریکایی بر اثر حملات گروه‌های عراقی کشته شده‌‌اند.

جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، با گسترش جنگ در خاورمیانه از جمله رویارویی نظامی با جمهوری اسلامی مخالف است اما او با تأکید بر اینکه «نیروهای متحد ایران» مسئول حمله به پایگاه آمریکایی در اردن هستند، وعدۀ پاسخگویی داده است.

در طول چهار ماه گذشته، گروه‌های شبه‌نظامی عراق بارها محل استقرار نظامیان آمریکایی در سوریه و عراق را هدف حملات موشکی یا پهپادی خود قرار داده‌اند و آمریکا نیز در مقابل، برخی پایگاه‌های آنان را منهدم کرده است. این بار اما ماجرا نسبت به گذشته دو تفاوت عمده دارد. نخست اینکه ارتش آمریکا بر اثر حمله دچار تلفات انسانی شده و دوم اینکه حمله به داخل خاک اردن صورت گرفته است.

اگر دولت بایدن بخواهد به سنت چند ماه گذشته واکنش نشان دهد، قاعدتاً باید به پایگاه‌های «مقاومت اسلامی عراق» حمله کند، اما به نظر می‌رسد که بایدن با اسم بردن از جمهوری اسلامی به‌عنوان حامی شبه‌نظامیان عراقیِ مسئول حمله به پایگاه آمریکا در اردن، این بار پاسخ متفاوتی را در نظر دارد.

در بخش وسیعی از خاورمیانه، گروه‌های همسو و متحد جمهوری اسلامی فعالیت نظامی و سیاسی دارند. این گروه‌ها از سوی کشورهای غربی به‌عنوان «نیروهای نیابتی» ایران معرفی می‌شوند اما جمهوری اسلامی اصرار دارد که آنان به‌طور مستقل و بنا به تشخیص و مصالح خود دست به اقدام می‌زنند و از تهران فرمان نمی‌گیرند.

با این حال، دولت‌ها و تحلیل‌گران غربی، ضمن تأکید بر سطحی از استقلال رأی برای برخی از این گروه‌ها، فعالیت آنان را بی‌ارتباط با سیاست جمهوری اسلامی و فارغ از مشورت با آن نمی‌دانند. بر همین مبنا، به‌خصوص اسرائیل و برخی از رهبران حزب جمهوریخواه آمریکا بر این نکته تأکید می‌کنند که حملات گروه‌های متحد ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن به اهداف غربی، باید در داخل خاک ایران پاسخ داده شود تا اثر بازدارنده پیدا کند.

از نظر این محافل، استراتژی جمهوری اسلامی وارد آوردن ضربه به اهداف غرب و متحدان آن، از طریق «نیروهای نیابتی» و دور نگه داشتن خود از وسط معرکه است تا بدین‌وسیله، کمترین هزینه را از این رویارویی غیرمستقیم، متحمل شود. از این رو، آنان ضربۀ مستقیم را ابزار کارآمدتری برای بازدارندگی نظامی در مقابل جمهوری اسلامی تلقی و آن را تجویز می‌کنند.

دولت جو بایدن تاکنون از تسلیم شدن در برابر این تلقی، خودداری کرده است، اما فشارها علیه آن رو به افزایش است به‌خصوص اینکه عملیات شبه‌نظامیان عراقی هم تلفات جانی به جا گذاشته و هم به خاک اردن سرایت کرده است.

از این رو، احتمال اینکه بایدن دستور حملاتی مستقیم علیه اهداف ایرانی را صادر کند، قابل نادیده گرفتن نیست اما در صورت اتخاذ چنین تصمیمی بعید است خاک ایران مورد حمله قرار گیرد. به احتمال بیشتر، ارتش آمریکا محل استقرار نیروهای ایرانی در برخی کشورهای دیگر را منظورِ نظر خود دارد.

ظاهراً از نگاه مقام‌های آمریکایی، چنین حمله‌ای از احتمال برخورد شدید و مستقیم دو کشور می‌کاهد، اما در عین حال برای کنترل شبه‌نظامیان عراقی به اندازۀ لازم هشدارآمیز است.

این در حالی است که سیاست رسمی جمهوری اسلامی عدم ورود به جنگ جاری در نوارغزه و درگیری‌های پیرامون آن است. با این حال، مقام‌های وزارت خارجه بارها اعلام کرده‌اند که در صورت ادامۀ جنگ اسرائیل در نوارغزه، فراگیر شدن جنگ «اجتناب‌ناپذیر» خواهد شد. از قضا، آمریکا به همراه شرکایش در منطقه، سخت درگیر پیشبرد ابتکاری برای اعلام آتش‌ بس در نوارغزه است. ابتکار مورد نظر آمریکا و شرکایش اگر با موفقیت همراه شود، در واقع بیش از جنگ جاری در نوارغزه برای استراتژی جمهوری اسلامی در خاورمیانه تهدیدآمیز است.

به‌عبارت دیگر ابتکار سیاسی آمریکا و متحدانش عمدتاً حاوی مؤلفه‌هایی است که استراتژی جمهوری اسلامی بر نفی کامل آنها بنا نهاده شده است. این مؤلفه‌ها شامل راه‌حل دوکشوری برای مسئلۀ فلسطین، عادی‌سازی روابط کشورهای عرب و اسلامی با اسرائیل به رهبری عربستان سعودی و سیطرۀ اداری دولت خودگردان فلسطین بر نوارغزه است.

بدین ترتیب، جنگ جاری در نوارغزه مرکز ثقل تقابل جمهوری اسلامی و آمریکا نیست، بلکه نظم پساجنگ محور اصلی منازعه است.

جمهوری اسلامی امیدوار است که جنگ در نوارغزه سمت و سویی مغایر اهداف آمریکا و شرکایش پیدا کند و پس از اعلام آتش‌بس، حاکمیت حماس در این منطقه تثبیت و این نیز به نوبۀ خود موجب ارتقای موقعیت عموم «گروه‌های مقاومت» در منطقه شود.

با این حساب، محل چالش و نزاعِ دو طرف، معطوف به سازوکاری است که به جنگ غزه پایان خواهد داد. از این زاویه، منازعۀ ایران با آمریکا و شرکایش می‌تواند در آغاز راهی تازه باشد. اینکه این منازعه چه سرانجامی پیدا می‌کند بستگی به این دارد که آیا دو طرف به هر قیمتی خواهان استقرار نظم مورد نظرشان در منطقه‌اند یا اینکه راهی برای نوعی تعامل به قصد کاهش و کنترل تنش‌های پیش رو پیدا خواهند کرد.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی