روزی که به دام افتاد
بازخوانی واکنش مطبوعات و مقامات ایرانی به دستگیری صدامحسین در ۲۲ آذر ۱۳۸۲
روایت ملت ایران و دیکتاتور سابق عراق داستانی پرآب چشم است که چگونه جاهطلبیهای یک مستبد بلندپرواز موجب کشته شدن چندصد هزار نفر از شهروندان دو کشور همسایه شد و در نهایت نیز در خفتبارترین شرایط دستگیر و به چوبه دار آویخته شد. جدا از ملت ستمدیده عراق و شاید همپای آنان، ملت ایران بود که از دستگیری و محاکمه و مجازات این دیکتاتور خونریز خوشحال شد. صدامحسین رهبر حزب بعث عراق و رئیسجمهور مادامالعمر عراق در طول حکومت خود دهها هزار از شهروندان شیعه و کُرد عراقی را قتلعام کرد و در میان هوادارانش نیز حتی به اعضای حزب بعث و داماد خودش رحم نکرد و کارنامهای خونین از جنایتهایش به یادگار گذاشت.
حزب بعث از شروع کار خود به رهبری حسنالبکر بر پایه شعارهای سوسیالیستی و ادعاهای پانعربی پایهگذاری شد و بر همین اساس ادعا درباره نام خیلجفارس و جزایر ایرانی در خلیجفارس و مهمتر از همه هویت عربی برای خوزستان ایران از جمله موارد مورد تبلیغ این حزب بود. ادعاهای مرزی حزب بعث در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه شمسی زمینه درگیریهای پراکنده نظامی میان ایران و عراق را فراهم کرد که در نهایت به قرارداد الجزایر و دست کشیدن عراق از ادعاهای بیهوده منجر شد. علت عقبنشینی عراق از این ادعاها حمایت و پشتیبانی ایران و آمریکا از جنبش جداییخواهی کُردهای شمال عراق بود که منجر به تضعیف اقتدار عراق در شمال این کشور شده بود و کردهای عراقی با پشتیبانی نظامی و تدارکاتی ایران موفق به قدرتگیری شدند. اما با قرارداد الجزایر طرفین بهصورت پنهانی توافق کردند، دست از حمایت از گروههای مخالف و مسلح بردارند و این توافق پنهانی در متن قرارداد با عنوان جلوگیری از عبور غیرقانونی افراد از مرزهای دو کشور مطرح شد. قرارداد الجزایر التیامی موقت برای تلاشهای ضدایرانی رژیم بعث بود و رژیم بعث به دنبال فرصتی دیگر بود تا بتواند به مرزهای ایران دستاندازی کند و ضمن تسلط بر اروندرود در خوزستان نیز جای پایی برای خود باز کند و چهبسا بتواند با حمایت از اپوزیسیون مرتبط با خود، نفوذی در حکومت تازهتاسیس جمهوری اسلامی نیز پیدا کند. حمایت عراق از حزب دموکرات کردستان و راهاندازی گروهی با عنوان خلق عرب در خوزستان در همین راستا بود؛ عمده عوامل گروه خلق عرب از اتباع عراقی بودند که به خاک ایران تردد میکردند و درصدد بودند عشایر عرب خوزستان را به شورش و ادعای خودمختاری تحریک کنند. این اقدامات حزب بعث با اخراج دهها هزار ایرانی که برای دهها و حتی دو یا سه نسل در اماکن مقدس شیعیان در عراق سکونت داشتند همراه شد و این افراد با شرایطی ناهنجار و با جا گذاشتن داراییها و املاک خود در عراق از این کشور اخراج شدند و تحت عنوان معاودین عراقی به ایران بازگشتند. مجموعه این سیاستهای ضدایرانی خاطرهای تلخ را در ذهن ملت ایران به جای گذاشت که با جنگ تحمیلی هشتساله به اوج خود رسید.
جنگ هشتسالهای که صدام حسین به ملت ایران تحمیل کرد با تقدیم نزدیک به دویست هزار شهید و چهارصدهزار جانباز از سوی ایران یکی از خونبارترین جنگهای تاریخ معاصر لقب گرفت. به همین دلیل از زمان حمله آمریکا به عراق در ابتدای سال 1382 موضوع یافتن و مجازات صدام حسین برای آمریکا و ملت عراق و ملت ایران، دارای اهمیت فوقالعادهای بود. دیکتاتور عراق توانست نزدیک به 9 ماه در عراقِ اشغالشده توسط نیروهای آمریکایی، پنهان شود و این خود رکوردی عجیب برای فردی شناختهشده مانند او بود. بنا بر آنچه که بعد از دستگیری صدام حسین روشن شد او پیش از سقوط دستور داده بود خانههای امنی در منطقه زادگاهش تکریت تدارک دیده شود که به تونلهای زیرزمینی برای اختفا مجهز بود. این تونلها و اتاقکهای کوچک درون آنها هر چند محقر بود اما توانست چندین ماه دیکتاتور عراق را از دستگیری نجات دهد. مقامات آمریکایی جایزهای به مبلغ بیستوپنج میلیون دلار برای اطلاعات منتهی به بازداشت وی تعیین کرده بودند. براساس آنچه پس از دستگیری مشخص شد، محلهای اختفاهای صدام قبلاً به صورت تصادفی مورد بازرسی قرار گرفته بودند اما صدام با کمک همین تونلها توانسته بود خود را مخفی کند. اما حمله روز 13 دسامبر در آذرماه 1382 نیروهای آمریکایی به محل اختفای صدام دیگر تصادفی نبود و براساس اطلاعات دقیقی بود که از فردی محلی کسب شده بود و در مورد آن اطمینان وجود داشت. بنابراین در این عملیات به ظاهر ساده بیش از 600 نیروی ویژه ارتش ایالات متحده آمریکا شرکت کرده بودند. با اجرای عملیات سپیدهدم سرخ «صدامحسین تکریتی» دیکتاتور سرنگونشده عراق در صبحدم 13 دسامبر 2003 برابر با 22 آذر 1382 دستگیر شد. نخستین خبر دستگیری صدام به نقل از جلال طالبانی رهبر حزب اتحاد میهنی کردستان عراق و رئیسجمهور بعدی عراق توسط خبرگزاری ایرنا منتشر شد و پس از آن بود که تونی بلر، نخستوزیر بریتانیا نیز دستگیری صدام حسین را تایید کرد. بلر ضمن اعلام دستگیری صدام گفت، دستگیری صدامحسین خطر بازگشت وی به قدرت را از میان برده و فرصتی را فراهم آورده است تا رهبر سابق عراق در یک دادگاه عراقی محاکمه شود.
پس از این اخبار بود که پل برمر، سرپرست تشکیلات آمریکایی اداره امور عراق، در کنفرانس خبری تایید کرد، صدامحسین، رئیسجمهوری سابق عراق، ساعت هشت شامگاه شنبه، 13 دسامبر، به وقت محلی در روستای دور واقع در 15 کیلومتری جنوب شهر تکریت، زادگاهش، دستگیر شده است. نخستین جملات او ساده و تراژیک بود: «گرفتیمش، مثل یه موش». جلاد مستبد عراق مثل یک موش در حفرهای در زیرزمین دستگیر شد. تصاویر اولیه که از دستگیری صدام منتشر شد، مردی ژولیده با ریشها و موهای بلند را نشان میداد که ذلیل و خوار مقابل سربازان آمریکایی تسلیم شده است اما جملات اولیهاش همچنان سرشار از توهم و جنون بود: «من صدام، رئیسجمهور عراق هستم و خواهان گفتوگو با شما میباشم.» «برایان رید»، فرمانده نیروهای آمریکایی در عملیات دستگیری صدام هم به او پاسخ داد:«جورج بوش، رئیسجمهور آمریکا سلام و خوشآمدگویی خود را به تو ارسال کرده است.»
با توجه به اینکه صدامحسین در زمان زمامداری خود بدلهای متعددی داشت، با انتشار اخبار اولیه دستگیری وی این تردید نیز مطرح شد که ممکن است شخص بازداشتشده یکی از بدلهای رئیسجمهوری سابق عراق باشد. اما عبدالعزیز حکیم، رئیس شورای حکومتی عراق، در گفتوگو با خبرنگاران در مادرید، پایتخت اسپانیا، تایید کرد که آزمایشهای دیانای نشان داده، فردی که در بازداشت نیروهای آمریکایی به سر میبرد، صدامحسین است. هشیار بازیاری، وزیر خارجه دولت انتقالی عراق، در مصاحبه با بیبیسی گفته است، بازداشت صدامحسین تحولی عمده در نبرد عراق بوده است.
فردای روزی که صدامحسین، رئیسجمهور پیشین عراق را دستگیر کردند، بیشتر صفحات اول روزنامهها به خبر دستگیری دیکتاتور سابق عراق اختصاص یافت. نکته مشترک دیگری که در این صفحهها به چشم میآمد استفاده آنها از عکسهای صدام با ریش بود. عکسی که در نگاه اول شباهتی با آقای دیکتاتور نداشت. هرچند این خبر نخستین بار از سوی ایرنا اعلام شد اما کنفرانس خبری پل برمر حاکم آمریکایی عراق که همراه با انتشار تصاویر دستگیری و فیلم کوتاهی از آن بود، تیتر بسیاری از رسانههای ایران و جهان شد.
ایرنا اولین خبرگزاری جهان بود که خبر دستگیری صدام را منتشر کرد و برخی از خبرگزاریها و روزنامههای جهان نیز بلافاصله این خبر را منعکس کردند. روزنامه رسالت صبح دوشنبه در صفحه نخست خود خبر را به نقل از آسوشیتدپرس و ایسنا نقل کرد اما اصل خبری که مورد استناد آسوشیتدپرس بود خبری بود که ایرنا مخابره کرده بود. این روزنامه در صفحات میانی خود نوشته بود: «خبرگزاری جمهوری اسلامی نیز دیروز به نقل از طالبانی گزارش داد، صدام توسط نیروهای آمریکایی دستگیر شده است.» ابرار نیز روز دوشنبه اسمی از ایرنا بهعنوان منبع خبر نیاورد. همینطور کاروکارگر، اعتماد، صدای عدالت، توسعه، نسیم صبا، حمایت، اطلاعات و کیهان. همبستگی نوشت: «صبح روز گذشته خبری از جلال طالبانی نقل شد که بلافاصله توسط خبرگزاریهای معتبر جهان مخابره شد.» در مقابل روزنامههای شرق، جوان، فرهنگِ آشتی، جامجم و ایران، به این قضیه که ایرنا اولین خبرگزاریآی بوده که این خبر را نوشته، اشاره کردند. روزنامه ایران که روزنامه خبرگزاری جمهوری اسلامی نیز خوانده میشود تنها روزنامهای بود که سخنان رئیسجمهور، سیدمحمد خاتمی را تیتر یک روزنامه کرد و تیتر اصلی خود را به خبر دستگیری صدام اختصاص نداد.
در جهان نیز رسانههای ایتالیا، اسپانیا و ژاپن از خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران این خبر را نقل کردند. اینطور که ایرنا مینویسد، یومیوری پرشمارگانترین روزنامه ژاپنی نوشته است: «خبرگزاری دولتی ایران حتی از رسانههای غربی نیز زودتر این خبر را منتشر کرد.»
روزنامه «کریستین ساینسمانیتور» که یکی از روزنامههای مهم و البته نخبهگرای آمریکایی است با تیتری دوکلمهای نوشته است: «Got him» به معنای «گرفتیمش» و طی یادداشتی که در صفحه نخست خود از «اهمیت دستگیری» صدام و رابطه آن با پایان ترور و خشونت در عراق نوشت. روزنامه «لسآنجلستایمز» نیز تیتر زد: «حسین دستگیر شد». «شیکاگو تریبون» چاپ آمریکا نیز در صفحه اول خود نوشت: «آمریکا صدام را دستگیر کرد» و به نقل از برمر نوشت: «مثل موش گرفتیمش» و البته به نقل از بوش آورده است: «زندگی با ترس در عراق پایان یافت» و روزنامه «بوستون گلاب» نیز نوشت: «حسین زندانی»، روزنامه «یواسایتودی» نیز نوشت: «دستگیر شد». روزنامه گاردین چاپ لندن نوشت: «صدام این زندانی» و همان جمله معروف برمر را در بالای صفحه چاپ کرد. روزنامه دیگر انگلستان «دیلیتلگراف» نیز با تیتر «گرفتیمش»، مجموعه مقالات خود را برای این واقعه ارائه داد. «سیدنی مورنینگهرالد» چاپ استرالیا نیز نوشت: «صدام دستگیر شد» و جمله هالیوودی برمر را در پائین تیتر نوشت. اما «گلاب اند میل»، روزنامه همسایه شمالی آمریکاییها به جمله دیگری از برمر اشاره کرد: «دیکتاتور زندانی شد».
تیتر روزنامه آلمانی «دیولت» به سخنان برمر اختصاص داشت. روزنامه ایتالیایی «کوریه دلاسرا» تیتر زد: «بازداشت صدام هدیه کریسمس برای آمریکا» و روزنامه دیگری چاپ ایتالیا به نام «لااستمپا» نوشت: «دستگیری صدام هشدار به خاورمیانه؛ زمان استبداد پایان یافته است».
یکی از روزنامههای چاپ عراق نوشت: «ننگ بر صدام که حتی تندیس برنزی او بیشتر مقاومت کرد» و روزنامه دیگری چاپ این کشور پیشنهاد داد که این روز به نام روز ملی تغییر کند. یک روزنامه چاپ روسیه نیز نوشت، «صدام بوش را نجات داد». روزنامه «وطن» چاپ ترکیه نیز مانند روزنامه عراقی نوشت: «مجسمه صدام بیش از خودش مقاومت کرد». همچنین «الحیات» چاپ لبنان نوشت: «صدام مقاومت نکرد؛ پشیمان هم نیست». روزنامه عربزبان دیگری به نام «البیان» چاپ امارات نوشت: «دستگیری صدام در تکریت؛ شهر صعود و سقوط وی».
سخنگوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران، با ابراز خرسندی از دستگیری «صدامحسین» گفت، ما نیز در شادی مردم عراق شریک هستیم. «حمیدرضا آصفی» در ادامه گفت: «بهطور قطع دستگیری و مجازات صدام تا حدی موجب التیام عمیق هموطنان ایرانی و بهویژه خانوادههای شهدا و مجروحان جنگ تحمیلی خواهد شد. تاریخ جنایات صدام، بهویژه جرایم علیه مردم عراق و ملتهای ایران و منطقه، از جمله بهکارگیری سلاح شیمیایی، روشن و فراموشناشدنی است و محاکمه صدام و شرکای وی در یک دادگاه علنی موجب اعاده بخشی از حقوق تضییعشده خواهد شد.»
عالیرتبهترین مقامی که مستقیماً به موضوع دستگیری صدامحسین واکنش نشان داد، علی شمخانی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران بود که سرنوشت صدام را سرنوشت همه کسانی دانسته که با اسلام درگیر میشوند. همچنین جعفر گلباز، مخبر کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی گفت: «دستگیری صدامحسین در روحیه مردم ایران تاثیر خوبی خواهد گذاشت و باید زودتر انجام میشد.» محسن آرمین، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی نیز پیشبینی کرد، با دستگیری صدام حسین تنشها و درگیریها در عراق به شکل محسوسی کاهش بیابد. وی در این باره گفت: دستگیری و محاکمه صدام بار دیگر نشان میدهد دیکتاتورها عاقبت خوشی نخواهند داشت و نهایت کار آنها فرار، پنهان شدن، دستگیری و مجازات مرگ است. رئیس انجمن صنفی روزنامهنگاران نیز در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران ضمن تاکید بر اینکه مردم عراق هم در مقابل دیکتاتوری صدام مسئول بودند، گفت: تجربه نشاندهنده آن است که اگر ظلم و جنایت و دیکتاتوری به حدی برسد که مردم به ستوه بیایند، طبعاً به شورش و انقلاب اقدام میکنند. در میان روزنامهنگاران ایرانی، عباس صفاییفر، دبیر انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، تصریح کرد، در نگاهی واقعبینانه به عراق شاهد خواهیم بود که وضعیت آن نسبت به گذشته بهتر شده است. ماشاءالله شمسالواعظین، روزنامهنگار اصلاحطلب نیز کماکان تاکید کرد، دستگیری صدام تنش و درگیری در عراق را کاهش میدهد و برخلاف نظر نمایندگان مجلس که گفته بودند صدام باید در عراق محاکمه شود، با یادآوری وقایع دهه 60، 70، 80 و 90 میلادی و جنگ ایران با عراق گفت: محاکمه صدامحسین باید در دادگاه لاهه برپا شود. وی همچنین دستگیری صدام را پایان راه نیروهای ائتلاف ندانست و گفت، پایان این راه، شکلگیری سازههای نوین سیاسی در عراق است. در میان روزنامهنگاران محافظهکار ایرانی، طه هاشمی، مدیرمسئول روزنامه انتخاب، دستگیری صدام را یک برنامه ازپیشتعیینشده دانست و مدعی شد، حتی آمریکاییها از محل اختفای اسامه بنلادن، رهبر سازمان القاعده نیز اطلاع دارند و علیه او اقدامی صورت نمیدهند. وی ورود نیروهای آمریکایی به بغداد را نتیجه تبانی صدام با نیروهای ائتلاف خواند.
حکومت ایران به همراه اپوزیسیون عراقی صدامحسین اصرار داشتند که صدامحسین در دادگاهی عراقی محاکمه شود چراکه نگران بودند خروج او از عراق منجر به توطئههایی برای زنده نگهداشته شدن او شود. درحالیکه جورج بوش در دیدار با نخستوزیر اسپانیا از تمایل این کشور برای محاکمه صدام در دادگاه بینالمللی لاهه سخن گفت. برخی کشورهای عربی نیز ارتباط خوبی با صدامحسین داشتند و بعید نبود در صورت خروج صدام از عراق با فشارها و لابیهای عربی و سرویسهای امنیتی غربی سناریوهای غیرقابل پیشبینی در مورد ادامه حیات سیاسی صدام چیده شود. اردن با وجود تمام نفرت مردم عراق پذیرای بازماندگان خانواده صدام شد و همچنان پایگاهی برای فراریان حزب بعث بود و از تشکیل تیم حقوقی وکلای صدام در دادگاه حمایت کرد. در جلسه اول دادگاه محاکمه صدام وکیلی حضور نداشت اما از جلسات بعد یک تیم حقوقی چندملیتی از وکلای دادگستری به ریاست محمد راشدان اردنی، شامل عایشه قذافی (لیبی)، کرتیس دوبلر (ایالات متحده)، امانوئل لودوت (فرانسه) و مارک هنزلین (سوئیس) برای دفاع از او حضور یافتند. حضور عایشه قذافی تنها دختر سرهنگ معمر قذافی رهبر لیبی در میان وکلای صدامحسین حائز اهمیت بود.
بعدها با راه افتادن گروه داعش که ارتباطات پنهان و آشکاری با برخی کشورهای عربی منطقه داشت، اعضای بازمانده حزب بعث نیز به این گروه پیوستند تا علیه استیلای اکثریت شیعه و شراکت کُردها در حکومت قیام کنند و بتوانند قیادتپیش اهل سنت را در عراق بازپس بگیرند. عمده کشورهای عربی از قدرت گرفتن شیعیان در عراق ناراضی هستند و با این عنوان که ایران بر پایتختهای عربی بغداد و بیروت و صنعا مسلط شده، نفرت خود را از شرایط منطقه بیان میکنند. وجود صدام بهعنوان نماد حزب بعث میتوانست به احیای سازمانی بقایای این حزب و قدرتگیری مجدد اهل سنت عراق کمک کند بنابراین اپوزیسیون عراقی به سرعت مقدمات محاکمه صدام حسین را فراهم کرد و حکومت ائتلاف موقت عراق در ۹ دسامبر ۲۰۰۳ به تشکیل دادگاه ویژه عراق (IST)، متشکل از پنج قاضی عراقی، برای محاکمه صدامحسین و دستیارانش به اتهام جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و نسلکشی رأی داد. این تصمیم تنها چهار روز پیش از دستگیری صدامحسین صورت گرفت که نکتهای عجیب است. در جریان محاکمه صدام، به سرکوب خشونتآمیز کُردهای شمال عراق در طول جنگ ایران و عراق و سرکوب پس از سوءقصد نافرجام علیه او در ۸ ژوئیه ۱۹۸۲ در جریان جنگ ایران و عراق و سرکوب شیعیان در جنوب عراق در سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۹ در جریان قیام شعبانیه توجه ویژهای شد. صدام در دفاع از خود اظهار داشت، حکومت او بهطور غیرقانونی سرنگون شده و او هنوز رئیسجمهور عراق است. شورش کُردهای شمال عراق توسط دو حزب اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکرات کردستان عراق صورت گرفته بود و جریان قیام شعبانیه و ترور نافرجام دجیل نیز توسط حزب الدعوه اسلامی هدایت شده بود و با سقوط حکومت صدام این گروهها قدرت اصلی سیاسی در عراق را در اختیار گرفته بودند که همگی نیز دارای روابط تاریخی و عمیق با جمهوری اسلامی ایران بودند و برای دههها از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران سکونت داشته و از حمایتهای جمهوری اسلامی بهرهمند بودند و همچون ایرانیان در جنگ تحمیلی هشتساله با ارتش صدام به جنگ روی آورده و در جریان دفاع مقدس به یاری ایرانیان آمده بودند. اتحادیه میهنی و سپاه بدر وابسته به مجلس اعلای شیعیان عراق بیش از سایر گروههای عراقی با ایران همکاری کرده بود و از روابط عمیقتری با جمهوری اسلامی ایران بهرهمند بود. محاکمه صدامحسین نیز جنجالی و پرحاشیه بود؛ صدام حسین، رئیسجمهور ۶۷ساله، در طول جلسه ۴۶ دقیقهای با اعتمادبهنفس و سرکش ظاهر شد. هنگامی که قاضی از وی درخواست کرد، در اولین حضورش هویت خود را معرفی کند. او پاسخ داد: «شما یک عراقی هستید، میدانید من کی هستم.» او، مشروعیت دادگاهی را که برای محاکمه او تشکیل شده بود، زیر سوال برد و این دادگاه را یک «بازی» با هدف پیروزی جورج بوش درانتخابات ریاستجمهوری آمریکا نامید. او قاطعانه اتهامات علیه خود را رد کرد و اظهار داشت: «تمامی این محاکمه تئاتر است. جنایتکار واقعی، جورج بوش است.» محاکمه صدام و هشت عضو حزب بعث با اعتراضات در تکریت و اقدامات مسلحانه هواداران صدام همراه بود و فشارهای بینالمللی از سوی دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالملل و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل مبنی بر ناعادلانه بودن محاکمه او و عدم رعایت موازین حقوقی مبنی بر حق دفاع متهم از خود وجود داشت. با این حال پس از اتمام حکومت دولت موقت عراق و تشکیل دولت قانونی، جلال طالبانی، رئیسجمهور عراق، در مصاحبهای که در ۶ سپتامبر ۲۰۰۵ از تلویزیون عراق پخش شد، گفت که او مستقیماً از صدام شنیده که در زمان رژیم خود، دستور کشتار جمعی و سایر «جنایتها» را صادر کردهاست و «او مستحق مرگ است.» دو روز بعد، وکیل صدام اعتراف او را تکذیب کرد. وکیل صدام مکرراً تأخیر در رسیدگی به پرونده را درخواست میکرد و اصرار داشت، فرصت کافی برای بررسی اسناد دادستانی داده نشدهاست، اما او پس از این مطالبات، هیچ پاسخی از دادگاه دریافت نکرد. رغد، دختر بزرگ صدام، طی مصاحبهای با خبرگزاری عربی العربیه پس از آغاز دادگاه، دادگاه را «مضحک» خواند. وی مدعی شد، پدرش در طول دادگاه مانند یک «شیر» رفتار کردهاست. او گفت: «پدرم حتی در قفس هم یک شیر خواهد بود. هر شخص صادقی که صدام را میشناسد، میداند که او محکم و قدرتمند است.» تعدادی از وکلای صدام و سایر متهمان در ترورهای مسلحانه کشته و یا زخمی شدند و صدام در اعتراض به این اتفاقات دست به اعتصاب غذا زد. صدام پس از محاکمه و محکومیت وی به اتهام قتل غیرقانونی ۱۴۸ شیعه در شهر دجیل در سال ۱۹۸۲، پس از محکومیت به جنایت علیه بشریت، به اعدام محکوم شد. او در نخستین روز از تعطیلات مهم اسلامی، عید قربان، ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶، تقریباً در ساعت ۰۶:۰۵ صبح به وقت محلی به دار آویخته شد. رئیسجمهور جلال طالبانی در بیانیهای گفت: «به نظر من این محاکمه عادلانه بود» و «باید به استقلال قوه قضائیه عراق احترام بگذارم.» نوری مالکی، نخستوزیر گفت، این حکم ممکن است به کاهش درد بیوهها و یتیمان و کسانی که دستور دفن مخفیانه عزیزانشان را دادهاند و کسانی که مجبور به سرکوب احساسات و رنج خود شدهاند و کسانی که در رژیم صدام به دست شکنجهگران شکنجه شدهاند، بینجامد.
هواداران صدام حسین پس از اعدام او ادعا کردند، افرادی که اعدام او را برعهده داشتند ایرانی بودند و در زمان به دار آویختن صدام عمداً به فارسی صحبت میکردند تا به او بفهمانند که توسط ایرانیها به دار مجازات آویخته شده است. رئیس تیم وکلای صدام، خلیل الدلیبی در یک مصاحبه تلویزیونی این ادعا را مطرح کرد و با توجه به موقعیت او بهعنوان وکیل صدام این ادعا بازتاب زیادی پیدا کرد و تاکنون بهعنوان گزارهای صادق در فضای سیاسی و اجتماعی عراق مطرح میشود. این ادعاها با هدف تحریک احساسات عربی و ایجاد سوءظن به دولت تازه عراق که وابسته به ایران معرفی میشد، صورت میگرفت و نهتنها نتوانست بر اقتدار دولت عراق صدمهای بزند بلکه تبلیغی برای ایران نیز محسوب میشود که توانست انتقام خود را از قاتل صدها هزار ایرانی بگیرد. سرنوشت صدام حسین خواهناخواه برای نمایش قدرت ایران در منطقه خوشایند بود و با این اتفاق یکی از ضدایرانیترین رهبران منطقهای از سر راه برداشته شد.