بار شیشه و رفتار نسنجیده...
واقعیت این است که بسیاری از افراد جامعه از این نوع رفتارها نهفقط رنجیدهخاطر بلکه از درک آن هم درمانده میشوند. اینها درست همان کارهایی است که بخصوص در این شرایط باید به شدت از آن اجتناب شود. همانطور که پیش از این گفته شد، «شرایط خطیر و حساس» گفتار و رفتار بسیار سنجیده از سوی همگان بهویژه نهادهای حاکم دارد. هر رفتار نسنجیده فقط شرایط را حساستر و مخاطرهآمیزتر میکند و این هم به سود ایران و جامعه آن نیست.
وقتی پای حمل بار شیشه در میان باشد، حاملان آن لازم است کمال حزم و احتیاط را به خرج دهند وگرنه بارشان به مقصد نمیرسد. همینطور اگر جامعه و کشوری در شرایط تهدید جدی یا وجودی قرار گیرد، نیروهای سیاسی و اجتماعی و عموم نهادهای حکومتی باید در رفتار و گفتار بسیار سنجیده و سنگین و محتاط عمل کنند، وگرنه کشور به خطر میافتد و جامعه به فنا میرود.
در این روزها آیا فرد مطلعی در داخل و خارج از حکومت وجود دارد که منکر «حساسیت» شرایط ایران باشد و اوضاع را عادی و طبیعی بداند؟ بعید میدانم چنین فردی یافت شود بهخصوص وقتی که علی لاریجانی در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی به صراحت اوضاع کشور را حساس و خطیر توصیف کرده است. اگر حساس و خطیر بودن شرایط ایران امری مورد اجماع است، پس چرا کسانی که آقای لاریجانی آنان را «زعمای سیاسی» نام نهاده، متناسب با چنین وضعیتی حرف نمیزنند و عمل نمیکنند؟
طبق یک ضربالمثل عامیانه، «حرمت امامزاده با متولیان آن است»، بنابراین رعایت الزاماتِ وضعیت خطیر و حساس، در درجه نخست متوجه آن بخش از افرادی است که در نهادهای رسمی مسئولیتی دارند و یا به نحوی به دوایر و سازمانهای حکومتی وابسته هستند.
با این حال، نیروهای فعال در سطح جامعه مدنی و سازمانهای غیردولتی، بهرغم آسیبی که از شرایط حاکم بر کشور میبینند و انتقادات و اعتراضاتی که نسبت به آن دارند، تاکنون در مجموع برخورد مسئولانهتری در برابر شرایط خطیر کشور از خود نشان داده و با خویشتنداری بیشترین نارضایتی خود را مطرح کردهاند حال آنکه در دوایر حکومتی صداهای تشنجآفرین و بحرانزا، بسیار بلندتر از جاهای دیگر است و بعضاً به رفتارهای تحریکآمیز هم کشیده میشود. این صداها بخصوص در بین برخی نمایندگان مجلس، شماری از ائمه جمعه و افراد ذینفوذی که خود را «مدافع نظام» مینامند و گاه از پشت تریبونهای علنی تهدید به «کندن پوست از سر» بخشی از زنان کشور میکنند، چنان بازتابی در جامعه پیدا میکند که گویی هدفی جز ایجاد تشنج و بحران در این شرایط خطیر در میان نیست.
همینطور گاهی رفتارهای غیرمترقبهای از سوی نهادی رسمی صورت میگیرد که به سختی میتوان دلیل موجهی برای آنها پیدا کرد. برای نمونه، در روزهای اخیر خبر بازداشت شماری از «پژوهشگران چپگرا» بازتاب و واکنش گستردهای در داخل و خارج ایران پیدا کرده و خودش به سوژهای برای دامن زدن به تشنج روانی تبدیل شده است.
در بسیاری از کشورهای جهان، بازداشتِ بدون مقدمه و ناگهانی به صورت دستهجمعی، معمولاً در مورد گنگهای جنایتکار یا هستههای تروریستی اعمال میشود. در سایر موارد حتی اگر پای اتهامی جدی در میان باشد، یک رویه و روال قضایی تعریف شده و مشخص که با ملایمت بسیار همراه است، در پیش گرفته میشود.
حال پرسش افکار عمومی این است که مگر چند پژوهشگر دارای گرایش چپ مشغول چه کاری بودهاند که این نوع بازداشت ناگهانی و جمعی ضرورت پیدا کرده است؟ اینکه تصور شود آنان در حال برنامهریزی برای ایجاد شورشهای ناشی از فقر بوده باشند، کاملاً دور از ذهن است چون افرادی از این قبیل از تواناییها و امکانات ضروری بخصوص تشکیلات لازم برای عملی کردن چنین برنامههایی برخوردار نیستند.
در یک فرض حداکثری، آنان ممکن است بنا به علایق و گرایشهای چپ خود، چنین موضوعاتی را به بحث گذاشته و یا در موردش حرف زده باشند. آیا به فرض صحت چنین امری، بازداشت ناگهانی به صورتی که در خبرها آمده است، موجه میشود و یا اینکه اسباب ناامنی روانی جامعه را فراهم میآورد.
در ماههای گذشته، مسئولان قضایی بارها نسبت به ایجاد ناامنی روانی در جامعه هشدار داده و برخی از کنشگران سیاسی و اجتماعی را به صرفِ نشر خبری ناقص یا کذب، تحت تعقیب قرار دادهاند. حال آنها خود میتوانند با یک نظرسنجی غیرعلنی، نسبتِ میزان ناامنی روانی جامعه از انتشار یک خبر کذب و بازداشت ناگهانی جمعی از کنشگران حوزههای مختلف را به صورتی دقیق دریابند.
واقعیت این است که بسیاری از افراد جامعه از این نوع رفتارها نهفقط رنجیدهخاطر بلکه از درک آن هم درمانده میشوند. اینها درست همان کارهایی است که بخصوص در این شرایط باید به شدت از آن اجتناب شود. همانطور که پیش از این گفته شد، «شرایط خطیر و حساس» گفتار و رفتار بسیار سنجیده از سوی همگان بهویژه نهادهای حاکم دارد. هر رفتار نسنجیده فقط شرایط را حساستر و مخاطرهآمیزتر میکند و این هم به سود ایران و جامعه آن نیست.
اقْصِدْ فِی مَشْیکَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ! این پیام میانهروی و ملایمت باید سرلوحه عمل همه آنهایی قرار گیرد که کشور را در معرض تهدیدی جدی یا وجودی میبینند.