سدسازی یا تغییرات اقلیم؟
تراز آب خزر سالانه کاهش مییابد
تراز آب خزر سالانه کاهش مییابد
تراز دریای خزر به صورت میانگین ۲۰ سانت در سال کاهش مییابد و بررسیها بیانگر آن است که علت این معضل میتواند، تغییرات اقلیم و کاهش بارندگیها باشد. کارشناسان در گفتوگو با هممیهن نظرات متفاوتی را در این باره بیان کردهاند. یکمتخصص آبشناسی بر تغییرات اقلیمی تاکید کرده و سدسازیها را در این موضوع موثر نمیداند. اما یک کارشناس محیط زیست معتقد است با سدسازی مانع ورود آب رودخانهها به این دریاچه شدهایم. هرچه هست حال خزر خوب نیست.
کاهش 2 متری آب دریای خزر طی 15 سال
دریای خزر که آن را بزرگترین دریاچه جهان و گاهی کوچکترین دریای خودکفای کره زمین طبقهبندی کردهاند، با وسعت ۶۰۰ هزار و ۳۸۴ کیلومتر مربع بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی و بزرگترین دریاچه آب نسبتاً شیرین جهان است. کمعمقترین ناحیه این دریاچه ۲۵ متر در منطقه شمالی و عمیقترین مناطق آن در قسمت مرکزی و جنوبی واقع شدهاست. عمق دریای خزر در بعضی از مناطق جنوبی به ۹۰۰ الی ۱۰۰۰ متر نیز میرسد. آنطور که متخصصان میگویند این دریاچه دوران فرازونشیب متعددی را در طول قرون و اعصار پشت سر گذاشته است. این روزها اما نوبت به دوران افت و فرود این دریاچه سراسر موهبت رسیده است. به گفته کارشناسان سطح تراز آب دریای خزر با سرعت بسیار زیاد در حال کاهش است، بهطوریکه بررسیهای اولیه نشان میدهد تراز آب دریای خزر در سال ۲۰۲۲ نسبت به ۲۰۲۱ نزدیک به ۲۵ سانتیمتر کاهش یافته است. عددی بیسابقه در طول عمر این دریاچه کهنسال. آنچه نگرانیها را درباره تداوم زیست این دریاچه افزایش میدهد، آخرین پیشبینی دانشمندان آمریکایی و روسی درباره وضعیت این دریاچه در پایان قرن حاضر است. به این معنی که دانشمندان مذکور براساس مدلهای محاسباتی در خصوص
گرمایش زمین تخمین زدهاند سطح تراز آب دریای خزر در پایان قرن حاضر بین ۹ تا ۱۸ متر کاهش خواهد یافت. دانشمندان همچنین با اشاره به تراز منهای 29 آب این دریاچه در آذرماه امسال نسبت به عواقب نگرانکننده به لحاظ خشک شدن تالابهای ساحلی در کشورهای اطراف این دریاچه هشدار دادهاند. مدتی پیش نیز رئیس سازمان نقشهبرداری کشور از کاهش 2 متری تراز آب دریای خزر طی ۱۵ سال گذشته خبر داده بود.
چند روز پیش نیز محمدرضا کاویانپور، رئیس موسسه تحقیقات آب از کاهش تراز دریای خزر به صورت میانگین ۲۰ سانت در سال خبر داد و گفت:«برای این موضوع نیز برنامهریزیهای لازم صورت گرفته است.» او کاهش تراز دریای خزر را با تغییرات الگوی آب و هوایی مرتبط دانسته و بیان کرد: «در سال گذشته 4/1 درجه افزایش دما را نسبت به درازمدت شاهد بودیم.» در این بین برخی کارشناسان سدسازی را از جمله عوامل موثر در کاهش تراز آب دریاچه خزر میدانند و برخی دیگر معتقدند که سدسازی تاثیر چندانی براین معضل ندارد.
تغییرات اقلیم و سدسازی ترکیه عوامل مهم کاهش تراز خزر
مسعود مرسلی، متخصص آبشناسی و عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان از زمره کارشناسانی است که سدسازیها را در این رابطه چندان موثر نمیداند، اما بر سدسازیهای ترکیه و ضرورت دیپلماسی آب در این رابطه تاکید میکند. او به هممیهن گفت:«تراز آب دریای خزر بهصورت سیکلی گاهی افزایش و گاهی کاهش داشته است. در حال حاضر به نظر میرسد که این تراز پایین و پایینتر خواهد رفت. در گذشته یعنی حدود 20 یا 30 هزار سال پیش تراز آب دریایخزر به حدی بالا بوده است که حدود 7 یا 8 کیلومتر به سمت کوههای مازندران گسترش داشته است. به این معنا که شهرهای ساحلی امروز در آن زمان زیر آب بودهاند. حدود 20 سال پیش تراز آب این دریا دوباره افزایش داشت، اما در سالهای اخیر رو به کاهش گذاشته است و پیشبینی میشود آب این دریاچه بهصورت بیسابقهای پایین خواهد رفت.» او درباره دلایل کاهش تراز آب خزر توضیح داد:«موضوع تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگیها بیشترین تاثیر را در کاهش تراز آب این دریاچه داشتهاند. روسیه و منطقه خاورمیانه هر دو با کاهش بارندگیها مواجه هستند. وقوع سیل هم نباید ما را با این اشتباه مواجه کند که بارندگیها افزایش داشته است. ایران نقشی در
کاهش تراز آب رودخانه ندارد. به این معنا که رودخانه ولگا در روسیه تغذیهکننده اصلی دریای خزر است و رودخانههای اترک، هراز، چالوس و قزلاوزن که از سمت ایران این دریاچه را تغذیه میکنند، نقش چندانی در خصوص تامین آب آن ندارند و درصد کمی از دریاچه خزر را تغذیه میکنند.»
این متخصص آبشناسی با تاکید براینکه نمیتوان گفت آنچه بر سر دریاچه آرال یا دریاچه ارومیه آمد، درباره خزر هم تکرار میشود، اضافه کرد:«اما پیشبینی میشود تراز آب به میزان چند متر عقبتر برود. این موضوع باعث بههمریختگی اکوسیستم میشود. در مجموع میتوان گفت عامل اصلی این رخداد سدسازی نیست، بلکه تغییرات اقلیمی است که بیشتر هم از سمت روسیه و رودخانه ولگا دریای خزر را تهدید میکند که این موضوع نیز ناشی از تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگیهاست.» مرسلی با اشاره به اجرای پروژه سدسازی داپ توسط ترکیه بر رودخانه بینالمللی ارس، بیان کرد:«این پروژه نیز با توجه به اینکه آب رود ارس را بهشدت کاهش میدهد تاثیر زیادی بر کاهش تراز دریای خزر خواهد داشت، زیرا ارس نیز یکی از تغذیهکنندگان مهم این دریاست. با توجه به اینکه بخش عمیقتر این دریا به سمت ایران است و بخش کمعمقتر آن به سمت روسیه است، بنابراین اولین تاثیرات کاهش تراز این دریا را در روسیه شاهد خواهیم بود. اگر سمت ایران تراز دریا 20 سانتیمتر کاهش یابد در روسیه این میزان نزدیک به یک متر میرسد. به همین دلیل تاثیر این کاهش تراز بر ایران کمتر از روسیه خواهد بود.» این
استاد دانشگاه درباره عواقب کاهش تراز دریای خزر توضیح داد:«با توجه به اینکه تراز آب این دریا در برخی دورهها افزایش یافته و گاهی کاهش مییابد، پایین رفتن دریا طی یک بازه زمانی طولانی باعث میشود که ما سازههایمان را به سمت دریا ببریم، اما در صورتی که بار دیگر تراز آب دریا به دلیل بارندگی افزایش یابد، بار دیگر حوادثی مانند آنچه در دهه 70 شاهد آن بودیم، رخ دهد. در آن زمان به دلیل افزایش تراز آب، برخی مناطق و خانهها زیر آب رفتند. از طرف دیگر کاهش تراز آب باعث شوری بیشتر آب میشود که این مسئله باعث تغییر اکوسیستم میشود. به این معنا که آبزیان دچار مشکل شده و تغییراتی در این زمینه رخ میدهد. همچنین تحقیقات نشان میدهد که کاهش تراز آب در دریاچهها باعث افزایش تشعشعات خورشیدی میشود، یعنی در مناطقی که خشک میشود تشعشعات خورشیدی افزایش یافته و بیماریهایی مانند آبمروارید و آسیب به شبکههای چشم افزایش مییابد. در صورتیکه کاهش آب به مدت طولانی ادامه یابد، باعث تشکیل ریزگردها نیز میشود زیرا مناطق خشکشده حالت نمکی دارند و میتوانند این پدیده را رقم بزنند.» مرسلی درباره راهکار محافظت از آب این دریاچه گفت:«از
دولتها کار زیادی برنمیآید. نمیگویم اصلا نمیتوانند در این زمینه اقدام کنند، بلکه کار زیادی از آنها ساخته نیست. اما همچنان که گفتم پروژه داپ ترکیه بسیار تهدیدکننده است و به محض آبگیری سدها شاهد کاهش ورودی آب به این دریاچه خواهیم بود. در چنین مواردی عملکرد دولتها بسیار تعیینکننده است. به این موضوع هیدروپولیتیک یا دیپلماسی آب گفته میشود که متاسفانه در این زمینه ارتباطات میان کشورها بهویژه در کشورهای تازهاستقلالیافته و ایران ضعیف است و در حوزه دیپلماسی آب اقدام زیادی انجام ندادهایم.»
تاثیر سدسازی بر کاهش تراز خزر
حسین آخانی، پژوهشگر و کارشناس محیط زیست اما برخلاف مرسلی، سدسازی را از جمله عوامل تاثیرگذار بر کاهش تراز آب دریای خزر میداند. او به هممیهن توضیح داد:«بخشی از کاهش تراز دریای خزر طبیعی است. ما همواره با موضوع نوسانات تراز دریای خزر مواجه بودهایم. بخش دیگر این موضوع مربوط به کاهش آورده رودخانههایی است که به این دریاچه میریزند. رودخانه ولگا به عنوان مهمترین رودی که آب این دریاچه را تامین میکند، در همین جرگه است. تاثیر گرمایش زمین را نیز در این حوزه نمیتوان نادیده گرفت. آنچنانکه بسیاری از دریاچهها با این موضوع درگیر هستند.» او اظهار کرد:«یکی از نتایج کاهش تراز آب این دریاچه بهویژه در بخشهایی از جنوب آن که در ایران واقع شده مانند مناطق خلیج گرگان و گمیشان، تبدیل این مناطق به شورهزارهای بسیار وسیع است؛ موضوعی که وقوع پدیده ریزگردها را رقم میزند.» این استاد دانشگاه با بیان اینکه کاهش یا افزایش آب، تاثیر بسیاری بر سواحل میگذارد، اضافه کرد:«وقتی آب عقبنشینی کند، با آزاد شدن بخش قابلتوجهی از زمینها مواجه هستیم که عمدتا شور یا ماسهای هستند. این مناطق تحت تاثیر فرسایش قرار میگیرند. یکی از مشکلاتی که بهصورت طبیعی در کشور ما وجود دارد آن است که مردم سریعا سواحل مذکور را اشغال میکنند، در نتیجه اگر آب دریا بار دیگر افزایش یابد، شاهد فجایع انسانی و تخریب تاسیسات خواهیم بود. معتقدم دستگاههای مسئول باید بهصورت دقیق این موضوع را رصد کرده و برای آن برنامهریزی کنند تا آثار کاهش تراز آب دریاچه تاثیرات کمتری داشته باشد.» این کارشناس محیطزیست همچنین درباره تاثیر ورود فاضلاب به دریای خزر بر این دریا گفت:«اگرچه ورود فاضلاب تاثیری بر کاهش آب آن ندارد، اما ورود حجم بسیار بالای فاضلاب و زباله به این دریاچه از مهمترین معضلات آن است. دریای خزر در حال حاضر تبدیل به دریاچهای متعفن شده است. البته موضوع پسماندهای نفتی که از سمت آذربایجان وارد این دریا میشود را نمیتوان نادیده گرفت. این وضعیت برای دریای خزر قابل تحمل نیست. جالب آن است که دریای خزر، مدیترانه و دریای سیاه هر سه از بازماندگان دریای تتیس هستند. وقتی به مدیترانه سفر میکنید با سواحلی تمیز مواجه هستید که برای جلب توریست بسیار مناسب هستند اما ساحل دریای خزر گرفتار ساخت و ساز شده و آبهای آن نیز شرایط غیرقابل تحملی دارند.» او معتقد است که مدیریت عمرانی و محیط زیست کشور ما باید تکلیف فاضلابها را مشخص کند، زیرا با ورود این فاضلابها، مواد غذایی در این دریاچه افزایش داشته است که این مسئله نیز افزایش رشد جلبکها را رقم زده است. رشد جلبکها نیز تاثیرات اکولوژیکی به شدت منفی در این دریاچه ایجاد کرده است. بنابراین لازم است این وضعیت که در دریای خزر و خلیجفارس با آن مواجه هستیم، پایان پذیرد.» خاآنی همچنین تاکید کرد:«وزارت نیرو تنها برای ساخت سد و انتقال آب هزینه میکند، اما برای مدیریت فاضلاب در کشور هزینه نمیکند. این درحالی است که مدیریت فاضلاب به بازچرخانی آب میانجامد و اگر بتوانیم فاضلابها را کنترل کنیم نهتنها اکوسیستمهایی مانند دریای خزر و خلیجفارس را از عواقب خطرناک زیستمحیطی ناشی از فاضلاب نجات دادهایم، بلکه نیاز به آب شیرین نیز کاهش مییابد و با بازچرخانی آب در برابر بحران آب کمتر آسیبپذیر خواهیم بود. بنابراین باید نظام بودجهای و عمرانی کشور جلوی پروژههای سدسازی را بگیرد و روی تصفیه فاضلابها و بازچرخانی آب کار کند تا بتوانیم در مقابل بحرانها تابآوری داشته باشیم.» این پژوهشگر محیط زیست بیان کرد:«ما دریاچههای داخلی کشور را که کنترل آنها بهصورت کامل در دست خودمان است، خشک کردهایم. دریاچههای ارومیه، پریشان، بختگان و... از جمله این رودخانهها هستند. حالا چگونه میتوانیم جلوی خشک شدن دریای خزر را بگیریم. به بیان دیگر با توجه به آنچه بر سر منابع آبی داخلی خود آوردهایم، نمیتوانیم در سطح جهانی اقدامی داشته باشیم. ما به وسیله سدسازی جلوی رودخانههایی که به دریای خزر میریزند را میگیریم. در این شرایط چگونه میتوانیم به سایر کشورها حرفی بزنیم. لذا معتقدم نمیتوانیم کاری کنیم.» او خاطرنشان کرد:«مشکلی که ما در خاورمیانه و آسیای میانه داریم آن است که نتوانستهایم درباره مسائل اساسی با یکدیگر کنار بیاییم. در چنین وضعیتی طبیعی است که مسئله محیط زیست را بهعنوان مقولهای فرعی نگاه کنیم. اما معتقدم اگر به درجهای از شناخت برسیم که جلوی آلودگی دریای خزر را بگیریم، قدرت لازم را برای گرفتن حقآبه آن نیز به دست میآوریم.»