اجبار حجاب و صراحت رئیسجمهوری
سخنان صریح رئیسجمهور پزشکیان در نشست اعضای مجلس خبرگان رهبری در قم در مخالفت با اجبار و داغ و درفش درباره حجاب زنان نشان میدهد به آنچه گفته بود و باور دارد وفادار است.

سخنان صریح رئیسجمهور پزشکیان در نشست اعضای مجلس خبرگان رهبری در قم در مخالفت با اجبار و داغ و درفش درباره حجاب زنان نشان میدهد به آنچه گفته بود و باور دارد وفادار است.
هرچند در ایام انتخابات و در تیر 1403 از او شنیده بودیم که از طرح موسوم به نور با عنوان سیاهی یاد کرده بود ولی بعد از آن ترجیح داد در عمل و در رایزنیهای پشت پرده مانع اجرای قانون موهنی شود که شهروندان ایران را بر اساس جنسیت و پوشش دستهبندی میکند و برخی را مستوجب مجازاتهایی میداند که در شرع هم برای آنها چنین مجازاتهای دنیویای تعریف نشده است.
او از ابلاغ و اجرای قانون حجاب و عفاف خودداری ورزید و البته نگفت اجرا نمیکنم بلکه گفت نمیتوانم یا قادر به اجرای چنین قانونی نیستم زیرا پیدا بود اتفاقات 1401 را در شکل بسیار گستردهتر محتمل میسازد و مهساها در پی خواهد داشت و اگر هم خشونت در آن حد را کنترل کنند جامعه را چند شقه میکند درحالیکه مسعود پزشکیان برای وفاق آمده و بیتردید نقض غرض بود.
اعضای خبرگان البته بهتر میدانند که این داستان در دولت مرحوم ابراهیم رئیسی رایج شد و قبل از آن بیحجابی گسترده نبود و خوب و بد، دستاورد همان دولت است و حالا رئیسجمهور پزشکیان به صراحت گفته: «راه مؤثر مواجهۀ تنشزا و ضدیتآفرین نیست و اگر با یک اقدام ما آمریکا و اسرائیل بتوانند موج سازی و سوءاستفاده کنند نباید چنین اقدامی را انجام داد.»
او تصریح کرده «آنچه را که در دل مردم است نمیتوان با اجبار تغییر داد.» نهتنها مثل سلف مرحوم خود عین ادبیات رسمی را تکرار نمیکند بلکه همچون رئیسجمهور دوران اصلاحات به «اما و اگر و البته»های محدودکننده هم مقید نکرده و تنها گفته در قبال برهنگی و ساختارشکنی بیتفاوت نخواهیم بود.
نوبت قبل آقای قائمپناه معاون اجرایی رئیسجمهوری از قول او نقل کرده بود که این قانون را نمیتواند اجرا کند و حالا گویا اعضای خبرگان دوست داشتند از دو لب خود او بشنوند و شنیدند که میگوید: «نمیخواهم موجی ایجاد شود که دیگر نتوانم آن را جمع کنم. من این کار را بلد نیستم اما به اعتقاداتم پایبندم کما اینکه همسری انتخاب و اختیار کردم که فوق تخصص زنان و در عین حال چادری بود؛ در دانشگاهی که فقط دو دختر دانشجو چادری بودند.»
دغدغه اول رئیسجمهوری آسیب و خدشه به وحدت و یکپارچگی جامعه است و چند شقه و چند پاره شدن جامعه و دغدغه دوم هم اینکه رفتارهای نادرست کار را به ضدیت با دین بکشاند.
تفکیک حجاب اختیاری از برهنگیای که در کشورهای فاقد چنین محدودیتهایی هم قانوناً مجاز نیست و نیامیختن باورهای شخصی با اجبار به شهروندان و اصرار بر حفظ اتحاد جامعه و ترجیح ندادن برخی بر بعضی دیگر نکات مهم سخنان رئیسجمهوری در اجلاسیه خبرگان و آن هم در شهر قم بود و از این حیث میتوان گفت جای چون و چرا و تفسیر و تفصیل باقی نگذاشته است.
تنها وعده او اندیشیدن تدبیری برای برهنگی و ساختارشکنی بود نه آنکه چنین انگهایی را بر میلیونها دختر و زن ایرانی بنشاند که سبک زندگی دیگری اختیار کردهاند و اگر هم میگفت راهحل درست، مراجعه به «عرف» جامعه است مطلب ناگفتهای باقی نگذاشته بود و شاید ترجیح داد در جمع اهل شرع تقابل با عرف را پیش نکشد هرچند که در این تقابل هم باز راهحل آن را رهبر فقید انقلاب مشخص کرده که همانا «مصلحت» است.
نه عرف، نه مصلحت، نه وحدت و نه شرایط ایران امروز هیچ یک مجالی برای آنچه را جماعتی قلیل آرزو دارند فراهم نمیسازد و مسعود پزشکیان همچنان نباید تن دهد چون پایان آن در اختیار آغازگر نیست.