تعویق مبهم، تغییر مهم/پنجشنبه پرحاشیه پیشامذاکراتی در دو سوی اقیانوس
حوالی شامگاه پنجشنبه، پس از شایعات جسته و گریخته، بالاخره وزیر خارجه عمان بهعنوان میانجی و مسئول برگزاری مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا، در حساب کاربری شبکه ایکس خود، از تعویق مذاکرات هستهای در دور چهارم، که قرار بود امروز شنبه به میزبانی مسقط برگزار شود، خبر داد.

حوالی شامگاه پنجشنبه، پس از شایعات جسته و گریخته، بالاخره وزیر خارجه عمان بهعنوان میانجی و مسئول برگزاری مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا، در حساب کاربری شبکه ایکس خود، از تعویق مذاکرات هستهای در دور چهارم، که قرار بود امروز شنبه به میزبانی مسقط برگزار شود، خبر داد. با اعلام رسمی خبر تعویق مذاکرات روتین میان ایران و آمریکا که هر شنبه میان دو طرف طی یکماه اخیر برگزار شده بود، موجی از واکنشها و شایعات رسانهای بهخصوص از سوی طیفهای منتقد مذاکرات طنینانداز شد و مشغول فضاسازی در خصوص به بنبست رسیدن مذاکرات شدند تا جایی که حتی در همان ساعت شامگاه روز تعطیل مدعی افزایش قیمت دلار در بازار بسته تهران شدند.
ساعاتی از پست البوسعیدی نگذشته بود که عباس عراقچی، ابتکار عمل رسانهای را در دست گرفت و بلافاصله در همان شبکه اجتماعی ایکس، ترمز شایعهسازان را کشید و نوشت: «ما به همراه طرفهای عمانی و آمریکایی، تصمیم گرفتیم دور چهارم مذاکرات را به دلایل تدارکاتی و فنی به تعویق بیندازیم.» عراقچی ضمن اشاره به اینکه تعویق مذاکرات دلایل فنی داشته و با اجماع و اتفاق نظر طرفین انجام پذیرفته، در ادامه هم نوشت: «از طرف ایران، هیچ تغییری در عزم ما برای دستیابی به یک راهحل مذاکراتی ایجاد نشده است.»
این اظهارنظر رسمی عراقچی مبنی بر اینکه از سوی طرف ایرانی هیچ مشکلی در زمینه ادامه روند دیپلماسی وجود ندارد، بدان معنی و مفهوم بود که اگر طرف آمریکایی و تندروهای ضدمذاکراتی در آن سوی اقیانوس بخواهند از این فعل و انفعال غیرمترقبه بهرهبرداری سیاسی کنند و توپ را به زمین ایران بفرستند و افکارعمومی را به انحراف ببرند، امکان و بستر چنین صحنهآرایی را نداشته باشند.
بهخصوص که دونالد ترامپ همان پنجشنبه راجع به مراودات نفتی ایران با کشورهای خارجی اخطار داد و از تحریمهای تازه سخن گفت و اعلام کرد که هر کشوری از ایران نفت بخرد، امکان تجارت با آمریکا نخواهد داشت. گفتاری که البته هیچ موضوع تازهای نداشت؛ اما اظهاراتی غیردوستانه و ناهمسو با مذاکرات ارزیابی میشد. موضعگیری ترامپ در چنین موقعیت حساسی با برداشتهای خاص و تعابیر مختلف توأم شد و برخی آن را نشان نامثبت بودن جو مذاکرات در این برهه تلقی کردند.
برکناری خبرساز
فضای کلی، چنین حال و هوای مبهم و پیچیدهای داشت که خبر مهم و تعیینکننده برکناری مایک والتز، مشاور امنیتملی آمریکا، بهمثابه بمب خبری در رسانههای آمریکایی ترکید. این ژنرال ارتش ایالاتمتحده از ٢٠ژانویه عهدهدار سمت مشاور امنیت ملی آمریکا شده بود و در یکی از کلیدیترین پستهای امنیتی و سیاسی و دیپلماتیک به نقشآفرینی میپرداخت. مایک والتز از اعضای برجسته حزب جمهوریخواه محسوب میشود و تا پیش از این پست نماینده حوزهی شش فلوریدا در مجلس نمایندگان ایالات متحده بود که جزو الیت تندروهای این حزب موسوم به «شاهینها» در دولت دوم ترامپ بودند.
والتز یکی از موافقان برخورد نظامی با ایران و از چند چهره تندرویی بود که همراه با مارک روبیو و چند نفر دیگر در این مدت، برخلاف ونس و استیو ویتکاف مواضع ضدایرانی داشت و او را در دسته مخالفان مذاکره با ایران و یکی از مهمترین چهرههای ضدایرانی کابینه با توجه به سمت راهبردیاش ارزیابی میکردند. برکناری والتز، فارغ از رقابتهای داخلی در دولت دوم ترامپ و میدانداری دو طیف بازها و شاهینها در حزب جمهوریخواه، با توجه به اظهارات ضدایرانی و ضدمذاکراتی چند روز پیش والتز که مستقیم اصل مذاکرات و راهبرد ترامپ و نماینده ویژه او را زیر سوال برده بود، به وضوح ارسال پالس مثبت و عینی و عملی در مسیر مذاکرات با ایران ارزیابی میشود.
توئیت خبرساز
جونیور ترامپ، پسر دونالد ترامپ هم به مقاله نیویورکپست علیه ویتکاف، واکنش تندی در شبکه ایکس داشت و نوشت که تندروهای نئوکان در دولت پنهان در راستای تضعیف سیاست خارجی پدرش، به ویتکاف حمله میکنند. این فعل و انفعالات از یک طرف نشان میدهد، جنگ قدرت میان دو طیف موافق و مخالف مذاکره با ایران در هیئت حاکمه آمریکا جدیتر از هر زمان دیگری شده است و از طرف دیگر با برکناری والتز مشخص میشود که علیالحساب سمبه طرفداران مذاکره پرزورتر است و برخلاف اظهارات کلیشهای اخیر ترامپ، شخص وی و نزدیکان به او، خواهان مذاکره با ایران و حلوفصل ماجرا هستند؛ چنانکه فرزند رئیسجمهوری لازم میداند در تمجید از ویتکاف و تقبیح تندروها که اینجا آنان را دولت پنهان خوانده، به میدان بیاید و در حساب کاربری خود جوابیه صادر کند.
فرصت بیسابقه برای ایران و آمریکا
در هر صورت برخلاف رویداد تعویق مذاکرات که پالس مثبتی را علیالظاهر متبادر نمیکند، فعل و انفعالات اخیر در هیئت حاکمه ایالات متحده، پیام واضح و آشکاری دارد که حداقل در برهه فعلی عزم ترامپ و چهرههای نزدیک به او بر پیگیری روند مذاکرات است تا جایی که حتی حاضر هستند در برابر لابی پرقدرت اسرائیل و طیف صاحبمنصب و پرنفوذ شاهینها در ارکان حزب جمهوریخواه و مجالس آمریکا و دولت، ایستادگی کنند و حرف خود را در پیگیری روند مذاکره با ایران بر کرسی بنشانند.
این نکتهای است که البته سیاستمداران داخلی ما هم نباید نسبت به آن بیتوجه باشند و فرصت بهوجود آمده را به ثمن بخس از کف بدهند؛ چراکه شاید دیگر و در هیچ برههای بستر و زمینه برای حصول توافق مبتنی بر اراده و عزم جدی دوطرف همانند این برهه، فراهم و مهیا نباشد. بهخصوص که ترامپ با شخصیت منحصربهفردش شاید تنها کسی باشد که بتواند حریف تندروهای جمهوریخواه در مجلسین ایالات متحده شود و یک توافق را از این قلعه آلکاتراز گذر دهد.