دویدن عین آزادی است؟/درباره عکسی از ماراتن کره شمالی
اگر دویدن عین آزادی است که برگزاری این مسابقه در زندانی مثل کره شمالی چه معنی میتواند داشته باشد؟

احتمالاً خوانندگان این ستون خوب میدانند که ماراتن در حقیقت الهام گرفته از نبرد یونانیها و ایرانیان است. همانجا که سربازی به نام فیدیپیدس با تجهیزات کامل ۴۲ کیلومتر فاصله بین دشت ماراتن تا آتن را دوید تا خبر شکست ایرانیان را به آتنیها بدهد.
البته او پس از رسیدن به آتن و رساندن خبر «ما پیروز شدیم»، بر زمین افتاد و مُرد. نمیدانم چه فعل و انفعالی در درونم افتاد و نفهمیدم احساساتم چطور به غلیان آمد که میخواهم بنویسم آقای فیدیپیدس هر کی با ایرانی در افتاد ور افتاد.
باری کاری به این حرفها ندارم اما ظاهراً هرودوت این اتفاق را بابت تحقیر ما نوشته و در حقیقت هر بار که این مسابقه برگزار میشود یادبود شکست ایرانی جماعت است.
یک لحظه صبر کنید مگر قرار نبود که سیاست را به ورزش راه ندهند؟ اما ظاهراً از قدیم دنیا فقط بر مدار حرف مفت گردیده است. اصلاً مگر غیر این است که دویدن عین آزادی است؟ اصلاً اگر دویدن عین آزادی است که برگزاری این مسابقه در زندانی مثل کره شمالی چه معنی میتواند داشته باشد؟
مراسم افتتاحیه ماراتن کره شمالی در میان دستافشانی و پایکوبی هزاران هزار از مردم کره شروع میشود و تعدادی دونده شروع به دویدن ۴۲ کیلومتر میکنند.
اما چه کسی هست که نداند جماعت یکشکل و یکلباسی که سکوهای استادیوم پیونگیانگ را پر کردهاند. همانها که به معنای واقعی کلمه مرغ عزا و عروسی کیم جونگ اون و اعوان و انصارش هستند واقعاً برایشان فرقی میکند که به جای ماراتن تماشاگر رژه نظامیان کره باشند.
آنها آنقدر دیده نمیشوند که حتی دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری هم به آنها به شکل تودهای نگاه میکنند و ریتم تصویرشان را درست میکنند.