| کد مطلب: ۳۲۴۱۶

شهامت شکستن کلیشه‌ها/درباره تصمیم‌های مهمی که نمی‌توان گرفت

این روزها اخبار آمریکا را با دقت دنبال می‌کنم. شاید به خاطر جذابیت شخصیت ایلان ماسک باشد. یا شاید به این خاطر که ببینم ترامپ تا چه زمانی با او راه می‌آید. اما از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان، بیشتر چشمم دنبال این است که ببینم رئیس‌جمهور آمریکا کدام کلیشه‌های جاافتاده و مرسوم در این کشور را می‌شکند.

شهامت شکستن کلیشه‌ها/درباره تصمیم‌های مهمی که نمی‌توان گرفت

این روزها اخبار آمریکا را با دقت دنبال می‌کنم. شاید به خاطر جذابیت شخصیت ایلان ماسک باشد. یا شاید به این خاطر که ببینم ترامپ تا چه زمانی با او راه می‌آید. اما از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان، بیشتر چشمم دنبال این است که ببینم رئیس‌جمهور آمریکا کدام کلیشه‌های جاافتاده و مرسوم در این کشور را می‌شکند.

من هم تا سال‌ها تصور می‌کردم سیاست خارجی، یک فاکتور بسیار مهم در انتخابات آمریکا و برگزیدن رئیس‌جمهور است. در واقع رسانه‌های ما اینطور مطرح می‌کنند. مثلاً برای رای‌دهندگان آمریکایی خیلی مهم است که آقای X در قبال خاورمیانه چه سیاستی در پیش می‌گیرد. اما زمان که گذشت و با بعضی اساتید علوم سیاسی که سال‌ها در آمریکا تدریس و زندگی کردند ارتباط گرفتم، به این موضوع رسیدم که سیاست خارجی به آن شکل که ما تصور می‌کردیم در ۱۰ اولویت اول مردم آن کشور هم جایی ندارد.

مسائل آمریکا برای آن‌ها مهم‌تر است. به این فکر می‌کنند که آقا یا خانم X با سیاست‌هایش در داخل و خارج آمریکا چه تاثیری بر زندگی آن‌ها می‌گذارد. ترامپ هم انگار تلاش می‌کند با سیاست «اول آمریکا» و «Make America Great Again» مهر تائیدی بر این نظر بزند. در این مسیر هم از ابزارهایی که در اختیار دارد، استفاده می‌کند.

وقتی او بار دیگر به کاخ سفید بازگشت، امضای فرمان‌های اجرایی متعدد را در دستور کار داشت. بعضی از آن‌ها سروصدای زیادی به پا کردند و بعضی دیگر برای کشورهای دیگر اهمیتی نداشتند. نفسِ وجود امکانی به نام فرمان اجرایی یا حتی قانون‌گذاری در کنگره موضوع این یادداشت نیست، تمرکزمان بر سنجیدن شرایط و شکستن کلیشه‌های مرسوم است.

یکی از فرمان‌هایی که ترامپ امضا کرد، توقف کمک‌های خارجی آمریکا به مدت سه ماه و بازنگری آن‌ها بود برای اینکه مشخص شود چقدر در راستای منافع و سیاست‌های آمریکا هستند. آن دلارها یا حمایت‌های سیاسی که دولت انجام می‌دهد، چه سودی به آن کشور و ملت می‌رساند. حتی ایلان ماسک چند روز قبل در توئیتر از تعطیل کردن رادیو اروپای آزاد (بخش فارسی آن را با عنوان رادیوفردا می‌شناسیم) و صدای آمریکا حمایت کرد. چون به نظر او یک میلیارد دلار پولی که دولت آمریکا سالانه برای این سازمان‌های پروپاگاندا هزینه می‌کند، سودی ندارد. تمام این اقدامات و تغییرات برای این است که آن‌ها بتوانند آمریکا را از بحران بیرون ببرند. اینکه موفق شوند یا نه، موضوعی دیگر است، اما در حال حاضر کلیشه‌های مرسوم که تبدیل به رویه شده را می‌شکنند.

این موضوع را می‌توانیم در ایران هم بررسی کنیم. درباره بعضی مسائل نمی‌توان نوشت چون اموری خاص هستند و پرداخت به آن‌ها زمان و فرصت زیادی می‌طلبد. اما درباره مسائل دیگر می‌شود نوشت. از سال‌ها پیش، سالانه هزاران میلیارد تومان خرج نهادهایی می‌شود که خروجی ندارند. یا هزینه کردن برای آنها به‌عهده مردم و نهادهای مردمی غیردولتی است. اگر بخواهیم آن‌ها را لیست کنیم، از ظرفیت این ستون خارج است.

اما ما هیچ وقت نمی‌توانیم بودجه سه هزار میلیارد تومانی یک قرارگاه فرهنگی (در سال ۱۴۰۳) را قطع یا حداقل بررسی کنیم که کارآیی داشته است یا نه. بلکه باید بودجه‌ای بیشتر برای آن در سال ۱۴۰۴ در نظر بگیریم. صداوسیما باید بالای ۲۰ هزار میلیارد تومان در سال بودجه بگیرد. شورای عالی حوزه‌های علمیه باید عددی حدود ۷ هزار میلیارد تومان داشته باشند. ۴۳۷ میلیارد تومان باید به موسسه آقای مصباح‌یزدی اختصاص داده شود. برنامه تربیت طلاب خارجی باید حدود هزار و پانصد میلیارد تومان (۱۴۰۳) سهم داشته باشد. اصلاً نمی‌توانیم در این هدررفت‌های مالی تجدیدنظر کنیم. فرقی نمی‌کند دولت انقلابی سر کار باشد یا میانه‌رو؛ این پول‌ها باید تخصیص داده شود، مهم نیست فایده آن‌ها و باری که به کشور و مردم تحمیل می‌کنند چقدر است. 

در بعضی تصمیم‌گیری‌ها نیز با این مسئله روبه‌رو هستیم. اگرچه تبِ رفع فیلترینگ خوابید و تا اینجای کار گوگل‌پلی و واتساپ بزرگ‌ترین دستاورد این پروژه برای کاهش اندکی از نارضایتی عمومی مردم بود، شیوه انجام این کار هم جالب توجه است.

رئیس‌جمهور دومین مقام کشور و اولین مقام عالی در امور اجرایی محسوب می‌شود. اما برای عمل به یک وعده ساده که صرفاً بازگرداندن حق مردم به آن‌هاست و امتیاز ویژه‌ای محسوب نمی‌شود، باید نظر افرادی را جلب کند که زیردست و منتخب او هستند یا از لحاظ جایگاه حقوقی فاصله زیادی با او دارند.

دیروز سخنگوی دولت گفت که رفع فیلتر یوتیوب و تلگرام در دستور کار قرار دارد. باید ببینیم این بار چه می‌شود. این فقط یک نمونه است. متاسفانه ما به این موضوع مبتلا هستیم که بعضی کلیشه‌ها تبدیل به رویه‌های جاری شده‌اند و نمی‌توانیم در آن‌ها تجدیدنظر کنیم؛ فارغ از اینکه به ما سود می‌رسانند یا زیان‌بار هستند.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار