۶ بهمن و تحولات قانون برنامه در ایران
شصتودو سال پیش در روز ۶ بهمن ۱۳۴۱، همهپرسی مشهور به «انقلاب سفید» برگزار شد که از منظر تاریخ برنامهنویسی قانونی و تحولات منتهی به انقلاب اسلامی دارای اهمیت است.
شصتودو سال پیش در روز 6 بهمن 1341، همهپرسی مشهور به «انقلاب سفید» برگزار شد که از منظر تاریخ برنامهنویسی قانونی و تحولات منتهی به انقلاب اسلامی دارای اهمیت است. محمدضا پهلوی برای جلوگیری از فاصله بیشتر دولت-ملت در اقدامی پیشدستانه برنامهای اصلاحی را در معرض رفراندوم قرارداد که به دلیل بنیادی بودن تغییرات، از واژه «انقلاب» استفاده شد.
هرچند اصطلاح انقلاب در ادبیات سیاسی معنای دیگری دارد. شاید پسوند «سفید» نیز به معنای صلحآمیز بودن و به نوعی تسلیم شدن به خواست مردم انتخاب شده باشد. ادعا شده در این همهپرسی که در دوران نخستوزیری امیراسدالله علم برگزار گردید، 5598711 نفر آرای موافق و 521108 نفرآرای مخالف خود را به صندوق ریختهاند. اصل اول که مربوط به اصلاحات ارضی و تغییر در نظام مالکیت است، آشکارا در تعارض با احکام شریعت اسلام قرار داشت. موضوع با مخالفت صریح روحانیون و سخنان تند بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مواجه و این همهپرسی به نقطه حرکت تحولات انقلاب اسلامی بدل شد.
سنّت برنامهنویسی در ایران به هفتاد و شش سال پیش بر میگردد. اولین برنامه توسعه در سال 1327 به نام «برنامه عمرانی اول» به تصویب رسید و تا سال 1333 به مدت 7 سال اجرا شد و تا سال 1356 پنج برنامه عمرانی به اجرا درآمد. البته مهمترین برنامه توسعه در دوران پهلوی همین «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و ملت» بود که شامل اصول ششگانه: «اصلاحات ارضی»، «ملی شدن جنگلها و مراتع»، «فروش سهام کارخانههای دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی»، «اصلاح قانون انتخابات»، «سپاه دانش» بود که سپس سه اصل «سپاه بهداشت»، «ترویج و آبادانی» و «خانههای انصاف» به آن اضافه شد. بعدها در تکمیل این سه اصل ملی شدن آبها، نهضت نوسازی کشور و انقلاب اداری و آموزشی هم به برنامه الحاق گردید. کل «برنامه عمرانی سوم» در راستای تحقق اهداف برنامه انقلاب سفید تدوین شد.
پس از انقلاب اسلامی و از دولت اکبر هاشمیرفسنجانی، روش برنامهنویسی از سر گرفته شد و «قانون برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی» برای اجرا از سال 1368 تا 1372 به تصویب و به عمل درآمد. این روش ادامه یافت تا اینکه امسال قانون برنامه به «برنامه پنجساله هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران» تغییر نام یافت. تغییر این نام را در راستای «سلسلهنشستهای الگوی ایرانی/اسلامی پیشرفت» میتوان ارزیابی کرد که نگاه متفاوت به «توسعه» که آن را روشی غربی میدانند، داشتند. حتی در برخی نهادها مانند نیروی انتظامی از اصطلاح «تعالی سازمانی» که جنبه تحولات معنوی آن پررنگتر است، استفاده میشود.
جدا از اینکه راهبردهای کلان کشور در اصول مختلف قانون اساسی (بهویژه اصل سوم که در 16 بند اهداف تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران را در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی از «ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی» گرفته تا «خودکفایی در علوم و فنون و صنعت و کشاورزی» ترسیم میکند) آمده و همچنین «سیاستهای کلی نظام» که بر اساس بند نخست اصل یکصد و دهم قانون اساسی توسط رهبری پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین میگردد؛ از نظر زمانبندی سه برنامه توسعهای در ایران وجود دارد که به ترتیب شامل «سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404» (از 1384 تا 1404)، «قانون برنامه پنجساله هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران» (از 1403 تا 1407) و «قانون بودجه سال 1403 کل کشور».
همهساله لایحه بودجه در دولت تنظیم میشود و فصل پاییز به مجلس میرود و با تغییراتی به تصویب مجلس و در نهایت تأیید شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام میرسد؛ اما اکنون در زمینه برنامه میانمدت (قانون پیشرفت) و بلندمدت (چشمانداز بیستساله) دچار چالش هستیم. سال آینده زمان سند چشمانداز به پایان میرسد و هنوز سند جدیدی تدوین نشده است و حتی سخنی از وجود کارگروهی برای تنظیم برنامه بیستساله بعدی در میان نیست.
جدا از اینکه گزارشی هم از ارزیابی تحقق اهداف آن مانند «جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه» یا «برخوردار از فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده و بهرهمند از محیط زیست مطلوب» دیده نمیشود، برنامه هفتم پیشرفت نیز در دولت ابراهیم رئیسی تهیه شده و به نظر میرسد در دولت مسعود پزشکیان که رویکرد و شعارهای متفاوتی دارد، نیاز به اصلاح دارد. تجربه انقلاب سفید نشان میدهد یک تصمیم یا برنامهریزی نسنجیده چه تبعاتی به دنبال خواهد داشت.