هممیهن اظهارات اخیر رئیس دستگاه قضا را در گفتوگو با کارشناسان بررسی کرد
گرانی و خدشه بر امنیت روانی جامعه
غلامحسین محسنیاژهای، رئیس دستگاه قضایی کشور روز گذشته در جلسه شورای عالی قضایی به مسئله امنیت روانی جامعه پرداخت:«امنیت روانی، ارتباط تنگاتنگی با امنیت اجتماعی دارد. بعضاً وقتی امنیت روانی مردم مخدوش شود، امنیت اجتماعی نیز به هم خواهد خورد. گاهی ممکن است بهواسطه وضع یک قانون یا مقرره یا اتخاذ برخی تصمیمات، نگرانیهایی در جامعه ایجاد شود که همین امر به مخدوش شدن امنیت روانی مردم منتهی شود.»
غلامحسین محسنیاژهای، رئیس دستگاه قضایی کشور روز گذشته در جلسه شورای عالی قضایی به مسئله امنیت روانی جامعه پرداخت:«امنیت روانی، ارتباط تنگاتنگی با امنیت اجتماعی دارد. بعضاً وقتی امنیت روانی مردم مخدوش شود، امنیت اجتماعی نیز به هم خواهد خورد. گاهی ممکن است بهواسطه وضع یک قانون یا مقرره یا اتخاذ برخی تصمیمات، نگرانیهایی در جامعه ایجاد شود که همین امر به مخدوش شدن امنیت روانی مردم منتهی شود.»
او در بخش دیگری از سخنانش مسئله گرانیها و تاثیر آن بر امنیت روانی جامعه را مورد تاکید قرار داد: «این درخواست را نیز از دولت محترم داریم که در قبال برخی تصمیماتش که ممکن است همراه با مسائل روانی باشد، در حد مقدور، برای مردم تبیینگری کند؛ برای نمونه، گرانی برخی اقلام، یک واقعیت است که شاهد آن هستیم؛ در این قبیل موارد و یا تصمیماتی که دولت محترم قصد اتخاذ آنها را دارد، خواهش ما تبیینگری و ایجاد پیوستهای رسانهایِ پیشینی، میانی و پَسینی برای آگاهسازی و تنویر هرچه بیشتر اذهان مردم است تا خدای ناکرده امنیت روانی جامعه، مخدوش نشود. باید توجه داشت که مسائل روانی برای جامعه فقط از ناحیه برخی مطالب و شایعات منتشره توسط سایتها و کانالها و انسانرسانهها ایجاد نمیشود، گاهی برخی گرانیها نیز موجد مسائل روانی برای جامعه هستند.»
دولت به شهروندان پاسخ مناسب بدهد
سمیه توحیدلو، جامعهشناس و عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره رابطه امنیت روانی جامعه و مشکلات اقتصادی به هممیهن میگوید:«گرانی پدیدهای است که میتواند تغییرات زیادی در جامعه ایجاد کند؛ آنهم در شرایطی که طبقه متوسط جامعه ما بسیار کوچک شده و بیش از 60 درصد جمعیت آن درگیر فقر نسبی هستند. همچنین نزدیک به ۴ درصد از جمعیت هم با فقر مطلق مواجهاند. معنی این شرایط آن است که اساساً نظامهای درآمدی شهروندان هم تراز نیست و فقط کفاف مصارف ضروری را میدهد. به همین دلیل با وقوع گرانی اولین مسئله فشار بسیار شدیدی است که به لحاظ اقتصادی بر سبد مصرفی این افراد وارد شده و بخش زیادی از نیازهای خانواده را از بین میبرد.»
او ادامه میدهد: «در چنین شرایطی بخش مهمی از آنچه که رخ میدهد از دست رفتن حس آرامش و کرامت افراد از یکسو و افزایش تحقیر اجتماعی از سوی دیگر است. این عوامل ناامنیآفرین هستند.»
او به ارتباط کرامت انسانی و امنیت روانی اشاره میکند و میگوید:«بنابراین مسئله کرامت افراد است که در کنار امنیت روانی قرار میگیرد. در چنین شرایطی حس بیثباتی، اضطراب اجتماعی و بیاعتمادی بالا میرود. این مسئله هم مشخصاً بر سرمایه اجتماعی تاثیر میگذارد زیرا آینده پیشبینیپذیر نیست و نمیتوان روی آینده سرمایهگذاری کرد و جامعه گرفتار دور باطل اقتصادی و سیاسی میشود.»
این جامعهشناس توسعه تاکید میکند که در جامعهای که احساس عدالت کم، میزان تبعیض بالا و ضریب جینی هم عدد بالایی دارد و شکافهای اقتصادی خیلی پررنگ است، گرانی روی دهکهای مختلف تاثیرات مختلفی میگذارد:«گرانی به جز افزایش شکافهای اجتماعی، وجوه دیگری هم دارد به این معنی که افراد بسته به دهک اقتصادی که در آن قرار دارند یا به سمت انزواطلبی حرکت میکنند یا دچار نگاههای رقابتی فردگرایانه میشوند که یکی از تبعات آن از دست رفتن بخش زیادی از هنجارها و ارزشهای اخلاقی در جامعه است. مانند «رندی» و ترس از آینده که به کرات در فضای اجتماعیمان شاهد هستیم. این موارد منجر به کاهش کیفیت روابط خانوادگی و کاهش کیفیت زندگی فرهنگی و اجتماعی میشود.»
توحیدلو درباره پیوسترسانهای تصمیمات دولت و تاثیر آن بر تحمل مشکلات اقتصادی از سوی جامعه عنوان میکند:«گرانی یا هر نوع تبلیغ ریاضت اقتصادی که این روزها مُد شده چه با تبیین و چه بیتبیین مسائل خاص خود را دارد. ما در جامعهای با شکافهای اجتماعی بالا و سرمایه اجتماعی پایین هستیم. حالا مسئله این است که آیا ناترازیها قرار است از جیب مردم حل و فصل شود یا از جیب دولت؟ مادامی که به این سوال پاسخ مناسبی داده نشود، رسانه هیچکاری نمیتواند انجام دهد. هر قدر هم مردم را اقناع و تبیین کرده و اعلام کنیم که درگیر ناترازی هستیم و مردم باید ریاضت بکشند یا درگیر گرانی شوند، باز هم کاهش سرمایه اجتماعی و اعتماد رخ میدهد.»
این جامعهشناس توسعه این را هم میگوید که دولت قبل از اینکه از جیب مردم برداشت کند باید کاهش در مصارف و مخارج دولت را رقم بزند:«باید شاهد کاهش مخارج حاکمیت، گسترش شفافیت، از بین رفتن فساد و مقابله با آن باشیم. همچنین ضروریست موضوع اختلاسها و کاسبان تحریم و قاچاق تعیینتکلیف شوند. با چنین اعتمادآفرینیای ممکن است سعی در اقناع مردم و اعلام اینکه این مدل گرانیها بخشی از یک برنامه کلان اقتصادی است، برای مردم معنادار باشد اما شرط این موضوع آن است که دولت به قدری قابل اعتماد باشد که بتواند یک برنامه را به تفصیل بگوید.»
توحیدلو معنای پیوست رسانهای را اینگونه تشریح میکند:«به معنای وجود یک برنامه کلان در دست دولت است و اینکه اعلام کند در این برنامه چه اقداماتی انجام داده و چه فشارها و صرفهجوییهایی را خود دولت انجام داده است. همچنین اقداماتی که نسبت به مسببان این شرایط انجام شده است هم باید اعلام کند. در چنین شرایطی دولت میتواند از مردم کمک بخواهد. بنابراین مسئله ضریب نفوذ رسانهها یا اهمال خبرنگاران نیست بلکه نوع ورود دولتمردان یا حکمرانان به این ماجراست.»
او این را هم میگوید که مسئله گرانی تنها متوجه امنیت روانی جامعه نیست:«وقتی مردم بدون آنکه بدانند، درگیر شرایطی بشوند که توان حل و فصل آن را ندارند، به کاهش سرمایه اجتماعی منجر میشود که یکی از وجوه آن کاهش امنیت روانی است. همچنین شاهد گسترش انواع بحرانهای هنجاری خواهیم بود. در روزهای اخیر انواع خودسوزی و خودکشی که آمارشان در حال محرمانه شدن است بسیار بالاست. همه این موارد به امنیت روانی متصل است ولی بخش زیادی از آنها مربوط به کاهش گسترده سرمایه اجتماعی و وضعیت اقتصادی است.
از طرف دیگر به دلیل اینکه گرانی روی دهکهای مختلف متفاوت خود را رو نشان میدهد، دهکهای بالا یعنی افرادی که پول دارند، میتوانند از فضای گرانی استفاده کنند، این شرایط باعث افزایش ضریبجینی و شکاف طبقاتی میشود. این افزایش بیعدالتی به خاطر شرایط موجود و تشدید محرومیت نسبی عاملی برای خشم اجتماعی است. خشم اجتماعی انواع اعتراضها، تکانهها و تنش اجتماعی را ایجاد میکند.»
این استاد دانشگاه اظهار میکند:«بنابراین وقتی فقط تاکید میکنیم که گرانی باعث عدم امنیت روانی میشود یعنی مسئله را اجتماعی نمیبینیم و آن را به یک امر فردی تقلیل میدهیم. ولی باید نگاه فراگیرتر و بزرگتر و کلاننگر داشته باشیم.»
رفع تحریمها، راهحل کوتاهمدت
مرتضی افقه، اقتصاددان معتقد است:«با این نوع توصیهها مشکل مردم حل نشده و متقاعد نمیشوند.» او به هممیهن میگوید:«به دلیل بیتدبیریها و بیکفایتیها و وعدههای بیسرانجامی که به مردم داده شده، امروز سرمایه اجتماعی کاهش یافته است. در چنین شرایطی همچنان برخی مسئولان گمان میکنند با برخی صحبتها و نصیحتها یا توضیحات میتوان مردم را متقاعد کرد. امروز مردم تورمی حدود بالای 40 درصد را تحمل میکنند. در این شرایط دولت چه توضیحی میتواند به مردم بدهد تا آنها این شرایط را بپذیرند؟»
این اقتصاددان اضافه میکند:«به نظر میرسد به جای کاستن از هزینههای بیفایده بودجه و کاستن از نانخورهای اضافی بودجه در راستای کاهش فشار بر بودجه، به جای حل مشکل تحریمها در دولت سیزدهم و... امروز به «نصیحتدرمانی» رو آوردهاند و تصور میکنند که با توضیح به مردم درباره گرانیها صبر آنها هم افزایش پیدا میکند.»
افقه تاکید میکند که در حال حاضر دولت در شرایطی نیست که خیلی هم بتواند اقدامی برای حل مشکل کند:«بهویژه آنکه فرصت حضور بایدن که میتوانستیم با آن به توافق رسیده و مشکل تحریم را حل کنیم از دست دادیم؛ آنهم با وجود موانعی که تندروها ایجاد کردند. امروز با روی کار آمدن ترامپ از یک طرف افق حل مشکل تحریمها به صفر نزدیک میشود و از طرف دیگر از سال 1397 به بعد خزانه دولت خالی شده است. یعنی هر چه در کشور موجود بود تا بتوان جایگزین درآمدهای نفتی کرد، به انتها رسیده یا نزدیک به اتمام است. هر چه توانستند از بانک مرکزی استقراض کردند، اوراق قرضه منتشر کردند و اموال دولتی و شرکتهای دولتی قابل فروش را فروختند، بنابراین دولت پزشکیان هیچ ندارد.»
او بیان میکند:«اگر ترامپ با همان رویه و سختگیری سابق کار خود را شروع کند بعید میدانم حتی یک و نیم میلیون بشکه نفتی که در بودجه 1404 پیشبینی شده است، قابل تحقق باشد. شاید اگر دولت به دنبال حذف انبوه ردیفهای هزینهای زاید بود که هیچ کمکی به تولید ملی و رفاه مردم نمیکردند، امروز مجبور نبود که به دنبال منابع درآمدی جدید بگردد. دولت برای سال آینده میخواهد 40 درصد بر مالیات اضافه کند در کنار درآمدهای نفتی که اگر محقق نشود، بعید میدانم دولت منابعی در اختیار داشته باشد.»
افقه تنها راهحل کوتاهمدت برای رفع مشکل را حل مسئله تحریم میداند:«اینکه چگونه این اقدام انجام شود را نمیدانم اما به نظرم اگر این مشکل حل نشود سال آینده بسیار سخت خواهد بود. بهویژه آنکه اگر نتوانیم از طریق دورزدن تحریمهایی که در سالهای اخیر داشتیم، 1/5 میلیون بشکه نفت پیشبینی شده را به فروش برسانیم.»
او عنوان میکند:«دولت پزشکیان با همت بالا به دنبال مذاکرات است. اما متاسفانه به دلیل سیاستهای نامطلوب دولت سیزدهم ما اروپا را هم از دست دادیم. در دولت خاتمی از تضاد اقتصادی میان آمریکا و اروپا استفاده کردیم و به اروپا نزدیک شدیم. این موضوع به اقتصاد کشور کمک کرد و سرمایهگذاریهای زیاد در کشور انجام شد. امروز اما با سوءتدبیرهایی که داشتیم اروپا را فراری دادیم اما اگر مذاکرات روز جمعه با سه کشور اروپایی مسیر را برای رفع تحریمها هموار کند، شاید بتوانیم امیدواریهایی داشته باشیم. اما این موارد راهحلهای کوتاهمدت است، راهحلهای بلندمدت و میانمدت اما تحولات عمیق ساختاری در ساختارهای ناکارآمد ضدتولید و ضدتوسعه موجود است و رفع بیثباتیهای مدیریتی و... در صورت عدم رفع این موارد حتی اگر تحریمها برداشته شود همچنان آسیبپذیر خواهیم بود. یعنی با دوپینگ نفت چندسالی مشکلات کتمان میشود اما به محض اینکه نفت دچار تحریم شود باز هم به همین نقطهای باز خواهیم گشت که امروز هستیم.»
پزشکیان: درباره اصلاحات اقتصادی ضروری باید با مردم صحبت کنیم
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، روز گذشته در دیدار با اعضای شورای هماهنگی تشکلهای مهندسی، صنفی و حرفهای کشور گفت:«به عنوان یک شهروند ایرانی هرگز نمیتوانم بپذیرم که مردم کشورم چشم به آن سوی مرزها داشته باشند و تصور کنند که کشورهای دیگر منطقه از ما پیشرفتهتر هستند. ما در منابع و توانمندیهای سرزمینی از بسیاری کشورهای دیگر بالاتر هستیم و باید اعتبار، جایگاه و هویت خود را در منطقه به لحاظ اقتصادی و تکنولوژی بازیابی کنیم.» او همچنین تاکید کرد:«ما در جلسه سران قوا نیز همراه با آقای دکتر قالیباف و حجتالاسلام والمسلمین اژهای در خصوص عزم و اراده نظام برای ایجاد بستری امن جهت انجام فعالیتهای اقتصادی و از بین بردن موانع گفتوگو کردهایم و مصمم به اجرا و انجام این کار هستیم.» رئیسجمهور این را هم گفت که دولت در پی برقراری حق و عدالت در جامعه است: «اکثر یارانههای توزیعی در کشور به دست کسانی میرسد که احتیاج چندانی به آن ندارند؛ ما باید در وهله اول با مردم در زمینه اصلاحات اقتصادی ضروری صحبت کنیم و در وهله بعد پیش و حین اجرای این طرحها، تورهای حمایتی برای اقشار آسیبپذیر داشته باشیم.»