| کد مطلب: ۱۹۷۲۴
انسان‌خرافی در جامعه مدرن شده

جواد میری در گفت‌وگو با هم‌میهن ایجاد صف‌های طولانی خرید طلا در یک روز خاص را بررسی کرد

انسان‌خرافی در جامعه مدرن شده

جواد میری، استاد جامعه‌شناسی و مطالعات ادیان معتقد است:«در جامعه مدرن هم رویکرد همه اقشار کاملاً مبتنی بر عقلانیت نیست.» او به هم‌میهن می‌گوید:«جامعه ایرانی جامعه‌ای یک‌دست نیست. در واقع در هیچ جای جهان جامعه یک‌دست و همگون و جامعه‌ای که همه شبیه یکدیگر باشند وجود ندارد. جامعه براساس توزیع منابع، توزیع منزلت، توزیع مقام و توزیع ثروت طبقات و اقشار گوناگونی وجود دارند. قشربندی جامعه باعث ایجاد لایه‌ها، الگوهای فکری و الگوهای رفتاری مختلفی می‌شود.»

روز 13 صفر روزی عجیب برای بازار طلای کشور بود:«در سال‌های گذشته مطلقاً چنین چیزی در بازار طلا دیده نمی‌شد»؛ نکته‌ای که محمد کشتی‌آرا، نایب رئیس اتحادیه طلا و جواهر گفته و توضیح‌ می‌دهد:«روز 13 صفر در بازار طلا شاهد صف وحشتناک و طولانی مردم برای خرید طلا بودیم.»

مسئله‌ای که به گفته کشتی‌آرای به دنبال انتشار محتوای فضای مجازی درباره خوش‌یمن بودن خرید هر مقدار طلا در روز 13 صفر ایجاد و به شکل‌گیری صف طویل خرید طلا و بازار بسیار شلوغ طلا در این روز منجر شد. او این میزان تقاضا برای خرید طلا در روز 13 صفر را تنها به دلیل تاثیر محتوای فضای مجازی بر روی مردم دانسته است.

جواد میری، استاد جامعه‌شناسی و مطالعات ادیان معتقد است:«در جامعه مدرن هم رویکرد همه اقشار کاملاً مبتنی بر عقلانیت نیست.» او به هم‌میهن می‌گوید:«جامعه ایرانی جامعه‌ای یک‌دست نیست. در واقع در هیچ جای جهان جامعه یک‌دست و همگون و جامعه‌ای که همه شبیه یکدیگر باشند وجود ندارد. جامعه براساس توزیع منابع، توزیع منزلت، توزیع مقام و توزیع ثروت طبقات و اقشار گوناگونی وجود دارند. قشربندی جامعه باعث ایجاد لایه‌ها، الگوهای فکری و الگوهای رفتاری مختلفی می‌شود.»

او این تصور را که مذهب یا برخی از مناسک و آداب و رسوم دارای رنگ و بوی مذهبی نزد تمام بخش‌های یک جامعه به‌عنوان یک عامل متحجرانه تلقی شود، ساده‌اندیشانه و ناشی از عدم شناخت لایه‌های زیرین جامعه می‌داند:«این تلقی به این معناست که ریخت طبقاتی و ریخت اقشار جامعه را خوب نشناخته‌ایم. از طرف دیگر این تصور هم که ما وارد یک جامعه مدرن شده‌ایم و به این دلیل اساساً چیزی به نام خرافه یا حتی دین نباید در جامعه وجود داشته باشد، اشتباه است. جامعه‌شناسی به نام «ویلفردو پارتو» در تبیین رفتارهای غیرعقلانی از اصطلاح «باقیمانده» استفاده می‌کند؛ یعنی چیزی که از یک مورد باقی مانده باشد.»

میری در ادامه توضیح می‌دهد:«اگرچه جامعه مدرن، عصر روشنگری، ‌صنعت و تکنولوژی و همه آنچه که با مفهوم مدرنیته صورت‌بندی می‌کنیم باعث تغییر جامعه و حتی لایه‌های زیرین آن می‌شود اما این تصور که جامعه مدرن کاملاً از جامعه پیشامدرن بریده و رها شده به یک خلأ پرتابش کرده باشند، نادرست است. به این دلیل که مجموعه رفتارها، کردارها، بینش‌ها و نگرش‌هایی که مبنای عقلانی ندارند اما ضدمنطقی هم نیستند، باقی‌مانده‌هایی هستند که رسوب می‌کنند در جامعه و گوشه گوشه‌های جامعه مدرن.»

این استاد مطالعات ادیان این را هم می‌گوید که در ذهن و زبان افراد به اصطلاح مدرن هم حرکت‌هایی مشاهده می‌شود که مبنای عقلانی ندارد:«به بیان دیگر برخی اقتصاددان‌های بزرگ در مکاتب بزرگ فلسفه‌های اقتصادی قائل به این ایده بودند که برای تبیین رفتار، کردار و کنش‌های انسان مدرن شما نیازمند نظریه عقلانی‌محور بودن کنش‌های انسانی هستید به این دلیل که بازار دارای منطق بسیار زیادی است و همه فعالیت‌های آن مبتنی بر ریاضت است. از آنجایی که انسان هم انسان مدرن است برای فهم کنش‌های انسان باید به نظریه عقلانی‌محور بودن این کنش‌ها ارجاع بدهیم.»

میری به نظریه‌هایی که می‌گویند اساساً انسان معتقد به خرافه یا حتی مذهب در جوامع مدرن وجود ندارد و انسان موجودی کاملاً عقلانی است،‌ اشاره می‌کند:«جامعه‌شناسان چنین نظریه‌هایی را نقد می‌کنند. از سوی دیگر هم روانکاوان بزرگی مانند فروید، ابراهام مازلو و کارل گوستاو یونگ معتقدند این تصور که انسان موجودی خودآگاه است و کنش‌ها و رفتارهایش مبتنی بر انتخاب‌ها و گزینش‌های خودآگاهانه است را تصور ناقصی از انسان می‌دانند.»

او این تصور که جامعه ما یک‌دست مدرن و عقلانی بوده و تمام باقی‌مانده‌های دوران تقلید یا دوران پیشامدرن را کنار زده است، تصوری ساده‌انگارانه و حتی سیاست‌زده از جامعه بسیار کهن ایران می‌داند که تغییر و تحولات اجتماعی- تاریخی بسیار طولانی را پشت سر گذاشته است. این جامعه‌شناس با اشاره به جایگاه ویژه طلا در جوامع بشری از جمله در ایران عنوان می‌کند:«طلا در دوران پیشین بشر و در تاریخ تحولات جمعی بشر تاثیرگذار بوده است. جایگاه و نگاه ویژه‌ به طلا هنوز هم در بخشی از جامعه و اقشار آن رسوب کرده است. اگر موضوع را با رویکرد عقلانیت مورد بررسی قرار دهیم بازهم شاهد هستیم که همچنان خریدن طلا نوعی امتیاز حساب می‌شود.»

آیا ساختارهای سیاسی در کمرنگ شدن یا پررنگ شدن خرافه‌پرستی نقشی دارند؟ سوالی که این استاد جامعه‌شناسی در پاسخ به آن مثالی را از صداوسیما می‌آورد:«راه دور نرویم؛ همین صداوسیمای ما به صورت مداوم در حال پمپاژ فرمالیسم و ظاهرگرایی در حوزه مذهب است و سعی دارد تفاسیر پیشروانه، ‌امروزی و معاصر از مذهب را سرکوب کند؛ مذهبی که این دستگاه به آن می‌پردازد برخلاف تصوری که آن را مذهب سنتی می‌نامد،‌ اصلاً سنتی نیست بلکه صداوسیما سعی می‌کند تفسیری ظاهر‌گرایانه از مذهب به اقشار جامعه تزریق کند و اساساً با توسعه و نگرش‌های توسعه‌آفرین زاویه دارد.»

او اضافه می‌کند:«هر قدر به این تفسیرها و رویکردها دامن زده شود و و خوانش مناسکی و شعر‌گونه و خالی از شعور از مناسک مذهبی به جامعه ارائه شود، بخشی از جامعه که هنوز به منبر، روحانیت و مراجع روحانی که تفسیر ساختار سیاسی را نمایندگی می‌کنند اقبال دارد، از رویکردهای ظاهرگرایانه استقبال می‌کنند که ما تبلور آن را در حرکت‌ها و کنش‌های این قشر، در سطح جامعه شاهد هستیم.»

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار