قطعنامه جدید آژانس علیه ایران
قطعنامه ضدایرانی پیشنهادی از سوی فرانسه، آلمان و انگلیس در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با اکثریت به تصویب رسید. به گزارش رویترز، در این قطعنامه از ایران خواسته شده است که همکاری با آژانس را افزایش دهد و از تصمیم خود مبنی بر لغو انتصاب بازرسهای باتجربه را به عقب برگرداند.
قطعنامه مذکور با ۲۰ رای موافق، ۲ رای مخالف و ۱۲ رای ممتنع به تصویب رسیده است. بلاروس، چین، ایران، نیکاراگوئه، روسیه، سوریه، زیمبابوه و ونزوئلا پس از تصویب این قطعنامه با صدور بیانیهای مشترک، تاکید کردند که این مسئله فراتر از هنجارهای احتمالی رویه و آداب دیپلماتیک است. خرداد و آبان ۱۴۰۱ نیز قطعنامههای مشابهی از سوی شورای حکام آژانس صادر شده که اولین قطعنامههای ضدایرانی پس از برجام بودند. صدور اولین قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران به شهریور ۱۳۸۲ (سپتامبر ۲۰۰۳) باز میگردد که پرونده هستهای کشورمان را وارد مرحله جدیدی کرد.
اظهارات نمایندگان اروپا و آمریکا
به گزارش ایسنا، متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به این اقدام سه کشور اروپایی گفت که به گفتوگو با شرکای خود از جمله کشورهای آلمان، فرانسه و انگلیس (E3) ادامه میدهیم. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اظهار داشت: «انتظار نداشته باشید ما جهت مخالف متحدمان، تروئیکای اروپایی، علیه جمهوری اسلامی عمل کنیم. آمریکا برای اتحاد با این شرکای اروپایی ارزش قائل است و این موضع ادامه خواهد داشت.»
به گزارش ایرنا، لورا هولگیت روز چهارشنبه طی سخنانی در جلسه با موضوع بررسی اجرای موافقتنامه پادمان در ایران، این ادعا را مطرح کرد: «آمریکا با توجه به عدم همکاری ایران با آژانس و تعهد ما به اقدام جمعی در حمایت از این سازمان و پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی، از قطعنامه (تروئیکای اروپایی) حمایت میکند. اما، مهم است که قطعنامهها به یک استراتژی گستردهتر پیوند زده شود.»
وی بدون اشاره به خروج کشورش از توافق سال ۹۴ و تداوم نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد مدعی شد: قطعنامه (تروئیکا در شورای حکام) باید گام نخست در راهبردی با هدف دست یافتن به یک راهکار پایدار و مؤثر برای برنامه هستهای ایران باشد که شامل همکاری کامل با آژانس، بهویژه با نزدیک شدن به اکتبر ۲۰۲۵ است که شورای امنیت سازمان ملل ممکن است در آن بررسی، مسئله هستهای ایران ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ را مختومه کند.»
به گزارش ایسنا، در بیانیه اتحادیه اروپا نیز که روز گذشته در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی صادر شد، با تکیه بر ادعاهای آژانس درباره نبود همکاری کامل از سوی جمهوری اسلامی ایران با دیدهبان هستهای سازمان ملل نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کرد.
اتحادیه اروپا در ادامه این ادعاها ابراز تأسف کرد که بهرغم سه قطعنامه شورای حکام و فرصتهای متعدد، ایران توضیحات فنی معتبری که آژانس را قادر سازد صحت و کامل بودن اعلامیههای ایران را تایید کند، ارائه نکرده است.
موضع ایران
صبح روز گذشته علی باقریکنی، سرپرست وزارت امور خارجه، در حاشیه جلسه هیئت دولت با اشاره به اقدام برای صدور این قطعنامه، گفت: «آژانس یک نهاد فنی است و انتظار میرود همه کشورها از جمله کشورهای عضو شورای حکام براساس رویکرد فنی آژانس رفتار کنند. رویکرد غیرسازنده برخی از کشورهای عضو در زمینه استفاده از ظرفیت آژانس در مسیر اهداف سیاسی، قطعاً به ضرر هویت آژانس و نقشآفرینی آن و نیز نقش تخصصیاش خواهد بود.»
انتظار لحن تند آژانس را نداشتیم
رحمن قهرمانپور، تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: «این قطعنامه برخلاف انتظاری که در این مقطع داشتیم، تند بود. انتظار نمیرفت که آژانس در این مقطع وارد این مرحله شود. اینکه دلایل سیاسی آن چیست، جای بحث دارد. اما با توجه به وضعیت منطقه و انتخابات آمریکا، حدس بسیاری این بود که آژانس سعی در حفظ لحن ملایم خود میکند. باید دقت داشته باشیم که قبلاً نیز رافائل گروسی اشارات روشنی به محتوای این قطعنامه و کافی نبودن همکاری ایران داشت.
مدیرکل آژانس همیشه به این اشاره میکرد که اطلاعات آژانس در مورد دامنه فعالیتهای هستهای ایران مدام در حال کاهش است. این مسئله در آخرین گزارش مدیرکل در ژوئن ۲۰۲۴ (چند روز قبل) به طور تفصیلی بیان و شفافتتر شده است. دو موضوع ورامین و تورقوزآباد از نظر آژانس حل نشده است. یا در جای دیگر به صحبتهای مقامات ایرانی مبنی بر احتمال تغییر دکترین هستهای ایران اشارهای کرده است. این چیزی بود که انتظارش را نداشتیم. فکر میکردم این لحن آژانس بعد از انتخابات ریاستجمهوری آغاز خواهد شد.»
این کارشناس مسائل بینالملل اضافه کرد: «هنوز نمیدانیم دلایل سیاسی جلو انداختن این موضعگیری چیست. اما اینکه قطعنامه مذکور به بحرانی در روابط ایران و آژانس تبدیل شود، به نظر من اینطور نیست اگر حدسی که در ذهنم هست، درست باشد. شاید محاسبات سیاسی اروپاییها و تا حدی کمتر آمریکاییها این بوده که با وضعیت فعلی ایران و درگذشت رئیسجمهور، میتوانند به ایران فشار بیاورند که همکاریهای داوطلبانه خود را بیشتر کند. این یک تحلیل و حدس است. اگر این درست باشد، این فشار احتمالاُ مقطعی بوده و ادامه نخواهد داشت. اما اگر ملاحظات دیگری در میان باشد، و اروپاییها فشار زیادی آورده باشند این گزارش میتواند آغاز سلسله بحرانهایی در روابط ایران و آژانس باشد.»
این تحلیلگر حوزه سیاست خارجی ادامه داد: «واقعیت این است که گزارشهای پیشین گروسی حاوی این نکته بود که در تحلیلهای تندروهای دستراستی ضدبرجام در آمریکا مثل دیوید آلبرایت (رئیس موسسه علم و امنیت بینالملل که فعالیت زیادی علیه برنامه هستهای ایران دارد) نیز وجود داشت. این ادعا حاکی از آن بود که زمان گریز هستهای ایران رو به کاهش است و تهران به طور عمدی با آژانس همکاری نمیکند و اطلاعات لازم را در اختیار این نهاد نمیگذارد.
گروسی همین گزاره را به صورت فنی در گزارشهای قبلی و با ملاحظات بیشتر میگفت. مثلاً بیان میکرد که اطلاعات ما رو به کاهش است. این گزارش از آن جهت نقطه عطف است که هشداری به طرفهای اروپایی، آمریکایی و شاید جامعه بینالملل میدهد که برنامه هستهای ایران به نقطه حساسی رسیده است. پیش از این نیز گروسی گله کرده بود که چرا موضوع هستهای ایران به خاطر جنگهای غزه و اوکراین از دستورکار قدرتهای اصلی خارج شده است. شاید آژانس وقتی میبیند آمریکا و اروپا حساسیت مورد نظر آنها را ندارد، قصد در جلب نظر آنان داشته است.»
قهرمانپور تاکید کرد: «مااز پشتپرده بیخبر هستیم. اگر بر فرض یک استراتژی سیاسی برای افزایش برخورد با ایران پشت این قطعنامه باشد، خط مذکور به این زودی آغاز نمیشود. شاید در این مقطع احساس کردند که میتوانند به خاطر وضعیت فعلی ایران فشار بیاورند. اما اگر قصدشان بازگشت به فضای تقابل باشد، به نظرم بعد از انتخابات آمریکا عملی خواهد شد.»
قطعنامه به شورای امنیت نمیرود
عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک و سفیر پیشین ایران در نروژ درباره مسئله صدور قطعنامه از سوی شورای حکام علیه ایران گفت: «چنین مسئلهای ابعاد مختلفی دارد؛ ابعاد سیاسی مثل مذاکرات ایران و آمریکا، فنی مثل افزایش میزان انباشت اورانیوم که آمریکاییها و اروپاییها مدعی هستند و همچنین مسائل انتخاباتی که وجود دارد. از سال ۱۴۰۱ تا امروز قطعنامهای از سوی شورای حکام علیه ایران صادر نشده بود اما ایران و آژانس روابط صمیمی هم با یکدیگر نداشتند. درست است که آقای گروسی چند سفر به ایران داشت اما آن رابطهای که مدنظرشان بود برقرار نشد. ایران از وضعیت برجامی و تحریمی ناراضی است و اعتقاد دارد وقتی غربیها هیچ امتیازی در مسئله تحریم نمیدهند و اروپاییها بهرغم روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا و احتمال همکاری بیشتر، گشایشی ایجاد نکردند، چرا باید متعهد به خواستههای آنها باشیم. برای همین ایران غنیسازی را تا سطح ۶۰ درصد رساند و میزان تولید اورانیوم نیز بیشتر شد.»
او ادامه داد: «ما مذاکراتی با آمریکا در مسقط و نیویورک داشتیم که سابقه آن به قبل از هفت اکتبر و طوفانالاقصی باز میگردد. این مذاکرات قرار بود در چند فاز انجام شود که یک فاز آن تقریباً تکمیل شد و نتیجه آن خود را در آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران در کره و انتقال آن به قطر نشان داد. میزان فروش نفت ایران نیز بیشتر شد و منطقه به یک آرامش نسبی رسید. این مذاکرات دچار وقفه شد اما دوباره از سر گرفته شده است. اروپاییها در این قضایا هیچ نقشی نداشتند و از این عدم حضور نگران هستند که چرا به عنوان اعضای 1+5 در جریان گفتوگوهای ایران و آمریکا نیستند. علت این عدم اگاهی نیز آن بود که مسئله هستهای کمتر مورد بحث قرار میگرفت. تمرکز بر مسائل منطقهای بود. اما اروپاییها تمایل به حضور در این گفتوگوها دارند.»
سفیر پیشین ایران در نروژ یادآور شد: «مسئله بعدی، انتخابات آمریکاست و آنها نمیخواهند با قطعنامهای که در شورای حکام تصویب میشود و امکان دارد به شورای امنیت برود، خط مذاکره با ایران قطع شود و تنش در منطقه بالا بگیرد و بر انتخاباتشان تاثیر بگذارد. اما اروپاییها چنین نگرانیای ندارند و منافع خود را پیگیری میکنند. به گفته خودشان نگران افزایش ۲۰ درصدی غنیسازی و همچنین کاهش نفوذ بازرسان و کارشناسان آژانس هستند. اما واقعیت این است که آمریکاییها انتخابات خودشان را میبینند و نیمنگاهی نیز به تغییر دولت در ایران دارند. طی یک ماه آینده دولت در ایران تغییر خواهد کرد و آنها نمیخواهند که به خاطر این یک ماه و با توجه به انتخابات خودشان، موضوع را حاد کنند. نگاه این است که در صورت پیروزی این مذاکرات از سر گرفته و احتمالاً مسئله هستهای نیز به آن اضافه شود. هر گونه تغییر در این مسئله به بعد از انتخابات آمریکا در ماه نوامبر موکول میشود.»
این استاد ژئوپلیتیک اظهار داشت: «این تفاوت منافع، دوگانگیای میان اروپا و آمریکا ایجاد کرده است. به نظر من این دو متحد راهحلی برای کنترل این وضعیت پیدا کردند. سه ماه قبل آلمان، انگلیس و فرانسه یک بیانیه صادر کردند و پیشنویس قطعنامه نیز به شورای حکام ارائه شد. این قطعنامه احتمالاً به زودی تصویب خواهد شد اما حالت اخطار به خود خواهد گرفت و به شورای امنیت نخواهد رفت. آنها میدانند که اگر این قطعنامه به شورای امنیت برود دو مشکل به وجود میآورد؛ به احتمال زیاد روسها و شاید چینیها قطعنامه را وتو کنند. مسائل در جنگ اوکراین پیچیده شده، غربیها به اوکراین مجوز دادند که از سلاحهای آنان میتوانند در خاک روسیه استفاده کنند و این باعث شدت عمل روسیه خواهد شد که ممکن است در بحث شورای امنیت خود را نشان دهد. مشکل دوم قطع مذاکرات ایران و آمریکا است. آمریکا الان به این مذاکرات نیاز دارد. در جبهه جنوب لبنان تنش بالا گرفته و آمریکا در گفتوگو با ایران سعی میکند جلوی این جنگ گسترده قریبالوقوع را بگیرد. در دریای سرخ و عراق نیز مسائلی وجود دارد. برآورد من این است که با توجه به تمام این عوامل، قطعنامه به شورای امنیت نمیرود.»
سفیر پیشین ایران در نروژ با اشاره به اعلام آغاز کاهش تعهدات برجامی از سوی رئیس سازمان انرژی اتمی، گفت: «دو سال دیگر زمان برجام به پایان میرسد و ایران میگوید ما این حق را داریم که تعهداتمان را به تدریج کم کنیم. در حال حاضر مسائل در منطقه و جهان پیچیده شده، و از اهمیت سیاسی موضوع بر اهمیت فنی آن اضافه شده است. پیچیدگی اوضاع به آمریکا و اروپا اجازه نمیدهد که تضاد و تقابل را تشدید کنند.»
فرجیراد ادامه داد: سه ماه قبل در نشست فصلی شورای حکام، اروپاییها یک بیانیه تند دادند اما قطعنامه صادر نشد. آنجا به نحوی گفته شد که اگر ایران با آژانس همکاری نکند، در مرتبه بعدی قطعنامه صادر خواهد شد. این مسئله را نیز باید در نظر گرفت. اروپا در حال حاضر از نظر خود میتواند صدور این قطعنامه را با توجه به هشدار پیشین، توجیه کند. هیچکس زیربار این حرف نمیرود که آمریکا و اروپا بخواهند در خصوص مسئله هستهای ایران موضع متفاوتی بگیرند. از ابتدا من اعتقاد نداشتم که آمریکا مقابل اروپا میایستد. طبیعتاً اگر آمریکاییها بخواهند در مسئله هستهای با اروپاییها هماهنگی نداشته باشند، از نظر خودشان بسیار بد است. بنابراین راهحل میانهای را پیدا کردند تا اختلافنظر بروز نکند و به یک شکاف بزرگ تبدیل نشود. این راهحل خود را در صدور بیانیه، قطعنامه شورای حکام و عدم ارجاع آن به شورای امنیت نشان میدهد. این قطعنامه یک تهدید است بدون اینکه کارکرد عملیاتی داشته باشد و به قطعنامه شورای امنیتی علیه ایران منتهی شود، در نتیجه آمریکا و اروپا راضی شوند و ایران نیز زیاد تحت فشار قرار نگیرد.»
دیپلمات پیشین کشورمان یادآور شد: «برخی معتقدند که این قطعنامه برای تاثیرگذاری بر انتخابات ایران و روی کار آمدن یک جناح خاص صادر میشود. درحالیکه قطعنامه پیش رو به نشست سه ماه قبل شورای حکام و بیانیه اروپاییها برمیگردد. آنهایی که این مسئله را مطرح میکنند، میدانند که یک بیانیه یا قطعنامه مسیر انتخابات ایران را تغییر نمیدهد.»