پنجشنبه یا شنبه؛ مراعا!
رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفته است با توجه به بحثهایی که با اعضای هیئت رئیسۀ اتاق بازرگانی ایران انجام شده هنوز دربارۀ اینکه شنبه تعطیل باشد یا پنجشنبه به جمعبندی نرسیدهایم و موضوع برای ادامۀ بحث «مراعا» مانده است. مراعا واژۀ محترمانهتر و اداری «بلاتکلیف» است و یعنی هنوز نتوانستهایم تصمیم بگیریم. این در حالی است که با تصویب کلیات اصلاح مادۀ 87 قانون مدیریت خدمات کشوری و کاهش ساعات کار در هفته از 44 ساعت به 40 ساعت در واپسین روزهای سال قبل، دوروزه شدن تعطیلات هفتگی قطعی شده و چنانچه از اظهارات نمایندۀ مجلس هم برمیآید اختلاف بر سر این است که آن روز تعطیل دوم که قرار است به جمعه افزوده فردای آن و شنبه باشد یا روز قبل و پنجشنبه؟
دربارۀ تعطیل شدن پنجشنبه رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران در نامههای سرگشودۀ اخیر به مقامات ارشد یادآوری کرده تعطیلی آن عملاً موجب قطع ارتباط با دنیا در 4 روز هفته میشود چون در این صورت روزهای پنجشنبه و جمعه ما تعطیلایم و طرفهای تجاری ما سر کار و شنبه و یکشنبه هم که ما سر کار هستیم آنها تعطیلاند و با افزودن پنجشنبه نهتنها هدف اولیه تأمین نخواهد شد بلکه نقض غرض هم صورت میپذیرد.
بازرگانان ایرانی در واقع خواستار تعطیلی روز شنبه بهعنوان روز دوم هستند با این استدلال که در 90 درصد کشورهای دنیا روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل است و در 10 درصد باقیمانده هم جمعه و شنبه و بدین ترتیب اگر پنجشنبهها در ایران تعطیل شود ما تنها کشور جهان خواهیم بود که این دو روز در آن تعطیل است و این یعنی میخواستیم ابرو را درست کنیم منتها چشم را هم کور کردهایم! دلیل مخالفت با تعطیلی روز شنبه البته اقتصادی و تجاری نیست و منتقدان استدلالات تجار را رد نمیکنند.
بله مشکل جای دیگری است و این است که هزارههاست که شنبه بهعنوان روز تعطیل خاص یهودیان شناخته میشود و جایگاه آن نزد آنان مانند جمعه است برای مسلمانان یا یکشنبه برای مسیحیان و چهبسا جدیتر و پررنگتر چراکه در دین اسلام و مسیحیت به دست کشیدن از هر کار و عملی در روزهای جمعه و یکشنبه توصیه نشده درحالیکه یهودیان شنبه را به معنی واقعی کلمه تعطیل میدانند یعنی کاری انجام نمیدهند یا خواسته شده چنین باشند.
بدین ترتیب ادیان سهگانۀ ابراهیمی با سه روز تعطیلی جمعه و شنبه و یکشنبه شناخته میشوند. در یکی از دَه فرمان موسی هم به صراحت آمده 6 روز هفته باید با کار و فعالیت سپری شود روزهفتم اما به فراغت. چنان که خداوند (یهوه) زمین را در 6 روز آفرید و روز هفتم به استراحت پرداخت. مراد از این روز هم طبعاً شنبه است. هرچند الهیات یهود در برخی زمینهها با الهیات اسلام شباهتها یا قرابتهایی دارد از جمله باور به خدای یگانه (در یهود: یهوه و در اسلام: الله) یا در کلیات مناسکی مانند نماز و روزه و تا حدی هم حجاب یا ختنه اما مسلمانان به مرور کوشیدهاند اشتراکاتشان به حداقل برسد یا تمایزهایی ایجاد کنند.
از جمله میتوان به تغییر قبله از بیتالمقدس به کعبه اشاره کرد یا رکوع در نمازمسلمانان یا چنانکه در تفسیر آیه 104 سورۀ بقره گفتهاند نهی از بهکارگیری واژۀ «راعنا» و توصیه به «انظرنا» به جای آن چون از «راعنا» معنی توهینآمیزی هم استنباط میشده است. با این اوصاف و پیشینه و وقتی تا این حد در قبال اشتراک با یهودیان حساسیت وجود دارد، میتوان درک کرد که چرا زیر بار اشتراک روز شنبه هم نمیتوانند بروند.
در این میان سه نکته را نمیتوان نادیده انگاشت: نخست اینکه اگر بحث اقتصادی در میان است و هدف ارتباط بیشتر با دنیاست تعطیلی پنجشنبه هیچ کمکی نمیکند کما اینکه در حال حاضر نیز پنجشنبهها عملاً تق و لق و نیمهتعطیل است ولی اگر بحث مذهبی میچربد هرچند مسلمانان با یهودیان اختلافات جدی دارند اما از حیث الهیاتی اشتراکاتی وجود دارد به عکس مسیحیت که با خود مسیحیان مشکل کمتری داریم تا الهیاتشان چندان که در برخی آیات قرآن مهمترین باورهای آنان به صراحت نفی شده از جمله باور به عیسی پسر خدا با تأکید بر اینکه خداوند فرزندی ندارد یا مصلوب شدن عیسی مسیح. به بیان دیگر مسلمانان با الهیات یهود کمترند تا با الهیات مسیح و با خود یهودیان بیشتر تا با مسیحیان. (مراد یهودیان ایران نیست تا برخی بگویند چرا صهیونیسم را از یهود تفکیک نکردهام).
با این نگاه اشتراک الهیاتی نباید مانع باشد چندان که به دفعات در قرآن کریم به داستانهای موسی اشاره شده هرچند در دو فقره با اشاره به سابقۀ قتل غیرعمد است یا در ماجرای همراهی با خضر (که البته از او نام برده نشده) بیشتر حق به جانب فرزانۀ همراه موسی داده شده تا خود این پیامبر و اگر هم بنا بر مرزکشی جدی با باورها و سنن یهود باشد این همه سرمایهگذاری برای فیلم موسای پیامبر یا یوسف یا پرداختن به پیامبرانی که به جز یکی دو مورد همه از بنیاسرائیلاند نیز محل بحث و مناقشه خواهد بود.
نکته سوم اما از زبان پدرام سلطانی فعال بازرگانی قابل توجهتر است. اینکه بخش عظیمی از جمعیت انسانی که روزهای شنبه تعطیل هستند مسلماناند نه اینکه تنها 15 میلیون یهودی شنبهها را تعطیل کنند. جدای این اگر بخواهیم جنبههای مذهبی را ملاک قرار دهیم در اسلام تنها بر نمازجمعه و تعطیل کسب و کار همزمان با آن تأکید شده و نه تعطیل کل جمعه و از این منظر هم میتوان نگریست.
بگذارید قضیه را سادهتر بیان کنم: همانگونه که در قرآن کریم بارها و بارها به نام موسی علیهالسلام اشاره شده و استدلال مدیران تلویزیون در صرف هزینههای هنگفت برای ساخت سریال این است که او در انحصار یهودیان نیست و با این نگاه تعطیلی روز شنبه را هم میتوانند از انحصار آنان به درآورند، شاید اگر اینگونه نگاه کنند مشکل حل شود خاصه اینکه میدانیم از دیرباز توجه به خواست اهل تجارت و کسب و کار بر دیگر صنوف ترجیح داده شده و چنانچه در آغاز آمد به خاطر همین عجالتاً «مراعا»ست و جوری میگویند مراعا که انگار تکلیف امور در زمینههای دیگر روشن است و تنها این یکی بلاتکلیف است!