بررسی فضاسازی جدید کیهان علیه رسانههای مستقل
انتقام از اسرائیل یا منتقدان؟
رسانههای منتقد از سوی کیهان متهم به سیاهنمایی، ناامیدسازی، بازی در زمین دشمن، تهیه خوراک برای رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، ندیدن دستاوردهای دولت رئیسی در عرصههای اقتصاد و سیاست خارجی و... هستند. درحالیکه رسانههای شناختهشده در حال تعریف شبانهروزی از دولت و نادیده گرفتن مشکلات هستند، مشخص نیست که از نظر کیهاننشینان کدام رسانهها باید به این مسائل بپردازند. اصل بیستوچهارم قانون اساسی میگوید: «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد.»
اما کیهان بهعنوان یک تریبون قدرتمند، هیچ انتقادی را بر نمیتابد و منتقدان را عامل سیا و موساد، سیاهنما، روزنامه زنجیرهای، دنباله دشمن و غربگرا عنوان میکند. تقریباً روزی نیست که از سوی کیهان حملهای به جناح اصلاحطلب و رسانههای آن و رسانههای مستقل صورت نگیرد. گویی کیهان اصول خدشهناپذیری دارد که هیچ عنصری حتی در مقام تحلیل حق عبور از آنها را ندارد. نگاهی به محتوای رسانههای منتقد نشان میدهد که صرفاً بخشی از محتوای آنها درباره مسائل مربوط به دولت و بخشهایی دیگر در خصوص نارسایی در بخشهای دیگر حاکمیت است اما مجموع نگاه انتقادی به مذاق کیهانیان خوش نمیآید و بهطور مرتب، خواستار قطع پرداخت یارانه مطبوعاتی، آگهیهای دولتی و تبلیغات شرکتهای مختلف به این رسانهها میشوند.
رسانه کیهان یکی از نمونههای عجیب در عرصه رسانهای در ایران است. هیچ رسانهای در هیچ دولتی قدرت و مصونیت کیهان را نداشته است. کیهان میتواند برای دولت نامطلوب خود هزینهسازی کند؛ مثل مذاکرات هستهای و دولت روحانی. در دوران دولت مطلوب خود نیز قادر است منتقدان را مورد حمله و حتی تهمت قرار بدهد و به هیچ نهادی پاسخگو نباشد. درحالیکه رسانههای مستقل برای انتشار هر کلمه دست به محاسبه میزنند که با برخورد مواجه نشوند.
هدف: رسانههای مستقل
اگر بخواهیم نمونههای این حملات را مرور کنیم، از ظرفیت تعداد کلمات یک صفحه روزنامه خارج است. اما یک مثال میتواند منظور ما را نشان دهد؛ پس از عملیات ۷ اکتبر و ورود نیروهای حماس به خاک سرزمینهای اشغالی، کیهان و فرزندان آن، تحلیلهایی درباره این عملیات و آینده آن ارائه میکردند که ارتباطی با واقعیتها نداشت. بخش دیگری از صاحبنظران، تحلیلهای دیگری از این عملیات داشتند و نسبت به نتایج آن نگران بودند.
کیهان در شماره ۱۹ مهر ۱۴۰۲ (۴ روز پس از آغاز طوفانالاقصی) در مطلبی با تیتر «مأموریت زنجیرهای برای زدن عقبه مقاومت و نجات اسرائیل» نوشت: «برخی نشریات غربگرا عملاً تبدیل به بازیچه آمریکا و اسرائیل شدهاند تا عملیات روانی دشمنان ملت ایران از زبان این رسانهها انجام شود. وبسایت صدای آمریکا با استناد به تحلیلهای روزنامههایی مانند هممیهن و شرق تیتر زد: هشدار دوباره رسانههای داخلی ایران به حکومت درباره جنگ غزه: باید سیاستی معقول داشت. [...] با این وصف همین محافل رسانهای حالا که اسرائیل ضربه ویرانگری خورده، به جای همراهی با شادمانی ملت ایران و دیگر ملتهای منطقه، به سمت صهیونیستها غش میکنند و طبق ماموریت تلاش میکنند میان حلقههای استوار جبهه مقاومت جدایی بیندازند؛ یعنی همان چیزی که آرزوی آمریکا و رژیم صهیونیستی (سیا و موساد) است.» با گذشت ۶ ماه از آغاز جنگ و کشته شدن بیش از ۳۳ هزار غیرنظامی در غزه مشخص شد که این هشدارها بیمورد نبود.
حمله پیش از اظهارنظر
بعد از حمله اسرائیل به کنسولگری دمشق، عدهای از کارشناسان همفکر کیهان در برنامههای تلویزیونی مطرح کردند که رسانههای به نظر آنان زنجیرهای، در واکنش به این حمله احتمالاً بر طبل عدم واکنش خواهند کوبید. درحالیکه این رسانهها از جنبههای مختلف به این مسئله پرداختند و تحلیلهای مختلفی ارائه دادند که دست بر قضا از زبان ائمه جمعه و مسئولان حاکمیتی نیز شنیده شد و شاهد اظهارنظرهایی مثل «صبر استراتژیک» و بازی نکردن در زمین اسرائیل بودیم. هر چه باشد، بهطور کلی تحلیلهای رسانههای مستقل به مذاق کیهاننشینان و فرزندان کیهان اعم از نشریه کاغذی و سایتها خوش نمیآید چراکه گاهی برخلاف روایت رسمی مورد پسند تفکر رادیکال است.
رفتار دوگانه در قبال رئیسی و روحانی
سعید لیلاز، کارشناس اقتصاد و رسانه به خبرنگار هممیهن گفت: «من معتقدم که در حال حاضر به صورت سازمانیافته تحولات اقتصادی ایران مورد سیاهنمایی قرار میگیرد. نقدی که به کیهان دارم این است که رسانههای مخالف دولت رئیسی دقیقاً همان رفتاری را تکرار میکنند که رسانههای مخالف آقای روحانی و خاتمی با شدت بیشتری با این دولتها میکردند. این موضوع در ایران تبدیل به رویه شده است که اگر دولت از جناح ما نباشد، دستاوردهای آن را نبینیم. این همان رفتاری است که در دورههای قبل با مدیریت روزنامه کیهان انجام میشد. از یک جهت حق با کیهان است که دستاوردهای اقتصادی دولت رئیسی نادیده گرفته میشود، از سوی دیگر کیهان با توجه به سابقه خود، حق اعتراض ندارد. واقعیت این است که من شرایط اقتصادی ایران را بیشتر از آنچه که بهصورت عمومی در رسانههای منتقد دولت مطرح میشود، میبینم. هیچ حوزهای در اقتصاد ایران وجود ندارد که شرایط آن نسبت به دو یا سه سال قبل به مراتب بهتر نباشد. این به معنای آن نیست که اقتصاد کشور شرایط خوبی دارد. ما هنوز در شرایط بحران هستیم اما روندمان رو به بهبود است. وضعیت مالیاتستانی، بهبود شرایط عمومی کسبوکار و مانند آن شرایط بهتر است و در بعضی حوزهها مثل رشد اقتصادی با سرعت نسبتاً کمتری رو به جلو حرکت میکنیم.»
این تحلیلگر اقتصادی در پاسخ به این سوال که چرا این پیشرفتهای اقتصادی در زندگی افراد عادی جامعه احساس نمیشود؟ گفت: «ما در حال تغییر وضعیت از حالت فوقبحرانی به وضعیت بحرانی هستیم. در این زمینه نیز سیاهنمایی صورت میگیرد. تولید خودروی ایران در سال ۱۳۹۷ بالغ بر ۷۰۰ هزار دستگاه بود. این آمار در سال ۱۴۰۲ به یک میلیون و ۴۰۰ هزار دستگاه رسید. علاوه بر اینکه چندهزار دستگاه خودرو از خارج از کشور وارد شد. این حوزه رشد ۱۰۰ درصدی داشته است. سوال من این است که چه کسانی این خودروها را میخرند؟ سرمایهدارها میخرند؟ سرمایهدارها که خودروی ایرانی سوار نمیشوند. به نظر میرسد وضعیت خرید در حال بهبود است. با وجود اینکه در ۵ سال گذشته بیش از ۳ میلیون دستگاه خودرو تولید شده، ۵۰۰هزار نفر همچنان در صف خرید خودرو قرار دارند که ظرف ۴ ماه آینده ماشینهای خود را دریافت خواهند کرد. در حال حاضر ماهانه یکونیم میلیون دستگاه تلفن همراه وارد کشور میشود که نیمی از آن ارزش گمرکی ۶۰۰ دلاری دارد که به معنی پیشرفته بودن این دستگاههاست. مراجعه به آمارهای سینمایی و فروش بلیتهای تئاتر نشان میدهد که این عرصه نیز با رونق بیشتری مواجه شده است.»
لیلاز اضافه کرد: «آنچه شما مطرح کردید مبنی بر اینکه چرا ما بهعنوان شهروندان این پیشرفتهای اعلامی را در زندگیمان حس نمیکنیم، سه علت مادی و یک علت ذهنی دارد؛ اول، سرعت رشد اقتصادی ایران به اندازه نیاز کشور نیست. سرعت کم است و برای محسوس بودن آن به رشد بیش از ۷ درصد نیاز داریم. این اعداد طی چهار و پنج سال گذشته ۴ تا ۵ درصد بوده است. دوم، بخش مهمی از این رشد اقتصادی چالههای سقوط اقتصاد ایران در سالهای ۹۷ و ۹۸ را پر کرده است. این همان چیزی است که اقتصاددانها و مقام رهبری اسم آن را دهه ازدسترفته ۹۰ گذاشتهاند. سوم، شکاف طبقاتی بهویژه در دوران اخیر بسیار افزایش پیدا کرده است. وقتی حرف از رشد اقتصادی میزنیم، طبقات فرادست آن را بیشتر از طبقات فرودست احساس میکنند. علت اصلی این شکاف طبقاتی، تورم لگامگسیخته ۶ سال اخیر بوده است. بخشی از این شکاف طبقاتی به علت پرداخت یارانههای نقدی در حال ترمیم است. دلیل ذهنی این وضعیت نیز این است که آقای رئیسی و نظام جمهوری اسلامی، جنگ نرم را باختهاند. درحالیبا مراجع اجتماعی مثل هنرمندان و ورزشکاران درافتادهاند که آنها مراجع مردم هستند. وقتی این شکاف وحشتناک بین حاکمیت و مردم بهخصوص بعد از ماجرای مهسا اتفاق افتاد، کسی نیست که دستاوردهای مادی دولت را به مردم بگوید. این شکاف بین مردم و حکومت بعد از انقلاب سابقه نداشته و هیچوقت مردم نگاهی تا این حد ناباورانه نسبت به عملکرد یک دولت نداشتهاند. در حال حاضر حجم اقتصادی ایران از سال ۱۳۹۶ که بالاترین میزان پیش از خروج آمریکا از برجام بوده، بسیار بالاتر است. اما به این دلیل که مراجع اجتماعی طرفدار دولت وجود ندارند، انتقال آن به مردم سخت است.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «واقعیت این است که وضعیت مادی مردم رو بهبود است؛ اگرچه حقوقبگیرها بهرغم تورم بالای ۴۰ درصد، بهطور متوسط۲۰ درصد افزایش حقوق داشتهاند. این نشاندهنده آن است که شکاف طبقاتی در سال ۱۴۰۳ ترمیم نخواهد شد. اما در مجموع وضعیت رو به بهبود است. ریشه افزایش قیمتها چیزی جز تورم و تورم چیزی جز رشد نقدینگی نیست. در پایان سال ۱۴۰۲ رشد نقدینگی به کمتر از ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده است. من تصورم میکنم تورم نقطه به نقطه که در حال حاضر 5/32 درصد است، خردادماه زیر ۳۰ درصد خواهد آمد. افزایش لگامگسیخته تورم نیز کنترل شده است. شرایط اصلاً و بهطور مطلق مطلوب نیست اما نسبت به دو یا سه سال قبل بهتر شده است. بهطور خلاصه شرایط ما کاملاً نامطلوب و روندمان مطلوب است.»
لیلاز ادامه داد: «رسانههای موافق دولت رئیسی، در زمان روحانی به نحوی مینوشتند که انگار نه ترامپی وجود داشت و نه تحریمی در کار بود. وقتی بیانصافی میکنید، بهطور غریزی و طبیعی جناح مقابل شما نیز همین کار را میکند. اگر بخواهیم این شکاف را ترمیم کنیم، توصیه من رعایت انصاف است. یعنی همانطور که به شما میگویم انصاف را مدنظر قرار بدهید، به کیهان هم میگویم دستاوردهای دولت آقای روحانی در حالی که درآمد نفتی کشور در یک سال به ۷ تا ۸ میلیارد دلار رسید، چرا نادیده گرفته میشد؟ بعد از حمله مغول، تمدن ایران سنگینتر از فشار سالهای ۹۸ و ۹۹ را شاهد نبوده است. ایران در پاییز سال ۹۸ داشت از رکود و ضربه ناشی از خروج آمریکا از برجام خارج میشد که با کرونا روبهرو شدیم. اگر در حال حاضر ایرانی وجود دارد که من و شما داریم درباره آن صحبت میکنیم، دستاورد دولت آقای روحانی بوده است. درحالیکه اگر شما به مطبوعات مخالف دولت آن روز مراجعه کنید، اثری از ذرهای انصاف نمیبینید. این همان رفتاری است که رسانههای منتقد دولت رئیسی در پیش گرفتهاند. با یک فضای مطبوعاتی و سیاسی بسیار مسموم مواجه هستیم که انگار هر کدام از این جناحهای سیاسی در دو سیاره یا دو کهکشان متفاوت صحبت میکنند. این وضعیت تأسفبار و خطرناک است. رسانههای مخالف رئیسی به رشد اقتصادی، کنترل تورم و کاهش نرخ بیکاری توجه نمیکنند. دولت رئیسی با پرداخت یارانه مستقیم توانسته تا حدی جلوی سقوط قدرت خرید مردم را بگیرد. همانطور که اثری از تحریمها و وحشیترین جناح سیاسی آمریکا که بدترین تجربه تحریمها در تاریخ بشر را به ایران تحمیل کرد، در مطبوعات مخالف روحانی نمیبینیم. تحریمهایی که در حال حاضر بر روسیه اعمال شده، در برابر تحریمهای جمهوری اسلامی ایران یک شوخی است. بارها گفتهام اما میلی به دیده شدن آن وجود ندارد. واقعیتها نه آنقدر شیرین است که بگوییم نزدیک قله هستیم و با یک فوت به قله میرسیم و نه آنقدر وحشتناک است که بگوییم ته چاه هستیم.»
کیهان بیشترین یارانه را از اصلاحات گرفت
محمدعلی وکیلی، فعال سیاسی و مدیرمسئول روزنامه ابتکار درباره فضاسازیهای کیهان علیه رسانههای منتقد و مستقل گفت: «مطابق آمارهای موجود، کیهان در دولت اصلاحات بالاترین یارانه و حمایت را از دولتی که منتقدش بود، دریافت میکرد. حتی در دولت حسن روحانی نیز شرایط به همینگونه بود. کیهان منع رطب میکند درحالیکه رطب خورده است. ضمن آنکه قانونی مبنی بر عدم ارائه خدمات به روزنامه منتقد در کشور وجود ندارد. در یک دولت باکفایت و عدالتمحور اگر منتقد مورد حمایت قرار گیرد، نشان از کارآمدی است. اگر منتقد در محرومیت قرار گیرد، نشان از بیعدالتی است. البته کیهان از روئینتنی برخوردار بوده و گویا مجاز است که به هر کسی چنگ بیاندازد، از هر دیواری بالا برود و حتی بسیاری از موارد را برای دیگران منع کند که برای کیهان مجاز است. به هر حال اگر بناست دولتها با شاخص کیهان پیش بروند، باید اکثریت ملت ایران را از هر گونه خدماتی محروم کنند چراکه اکثریتی منتقد دولت کنونی هستند و با شاخص کیهان باید سرانه آب، برق و گاز ملت ایران را قطع کنند. دولتها نباید گوششان بدهکار این نوع تجویزهای غیرعادلانه و خیرهسرانه باشد.»
مدیرمسئول ابتکار در پاسخ به این سوال که مصونیت کیهان در برچسبزنیها چیست؟ تاکید کرد: «این مصونیت سالیان سال است که وجود دارد. این روئینتنی کیهان نشاندهنده بیعدالتی است. شاخص عدالت این است که همگان در محضر قانون وضعی یکسان داشته باشند. مصونیت برای افراد و جایگاهها به غیر از آنچه در قانون احصاء شده، امتیاز بلاوجه و مصداق بارز ضدعدالت است. این مسئله سالیان سال است که این روئینتنی کیهان از کجاست که میتواند به راحتی فراتر از قانون به چهره هر کسی چنگ بزند و اتهامات اثباتنشده نسبت به افراد دارای جایگاههای حقوقی و حقیقی مطرح کند و کسی متعرض آن نشود. اگر یک رسانه اصلاحطلب کاری کمتر از این دست کارهای کیهان را انجام بدهد، برای لغو امتیازش کافیست.»